فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۳۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
در معرفت شناسی معاصر، در باب ماهیت ادراک حسی و واقع نمایی آن، نظریات متعددی مطرح شده که از آن میان «واقع گرایی معرفت شناختی» بر این عقیده است که معرفت نسبت به جهان خارج ممکن بوده، عالم خارج مستقل از معرفت بشری وجود دارد و معرفت ما توصیفی از آن می باشد. واقع گرایی معرفت شناختی به دو قسم «مستقیم» و «غیرمستقیم» تقسیم می شود. در بدو امر چنین به نظر می رسد که نظریه ملاصدرا در باب ادراک حسی، با هر یک از واقع گرایی مستقیم و واقع گرایی غیرمستقیم وجوه مشترکی دارد. اما با اندکی تأمل تفاوتهای نظر ملاصدرا با هریک، به لحاظ دیدگاه خاص وی در باب هستی شناسی آشکار و پیدایش نوعی «واقع گرایی غیرمستقیم صدرایی» ناگزیر خواهد شد که در این مقاله به بیان آن پرداخته ایم. آموزه «اتحاد عالم و معلوم»، واقعیت مجرد و مثالی علم را به مثابه واسطه میان عالم و معلوم خارجی معرفی کرده و «تطابق وجودات طولی ماهیت» واقع نمایی ادراک حسی را تبیین می کند. اما به نظر می آید که ادراک یک شیء مادی که به واسطه و در پرتو ادراک یک وجود مجرد مثالی در عالمی غیر از عالم طبیعت به وقوع پیوسته، علیرغم سازگاری درونی که با دیگر آموزه های صدرایی دارد، از فهم متعارف از ادراک حسی به دور بوده و خود محل بحث است.
نقد و بررسی ایده نسبیت ظواهر قرآن، با تکیه بر ایده نسبیت متشابهات قرآن علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
علامه طباطبایی (ره) حسب روایت (المحکم ما یعمل به و المتشابه ما اشتبه علی جاهله) ایده نسبیت متشابهات قرآن را مطرح می فرماید. این ایده، ایده دیگری را بر صفحه ذهن پدید می آورد که آیا نسبت به ظواهر قرآن نیز می توان چنین گفت؟ ایده نسبیت ظواهر قرآن باعث بررسی بیشتر پیرامون دو سؤال مهم 1. ظاهر به چه معنا و برای چه کسی؟ و 2. حجیت برای چه کسی و با چه شاخصی؟ می شود. به نظر می رسد ظاهر به هر دو معنای خود (معنای راجحِ همراه معنای احتمالی دیگر یا معنای ترسیمی در ذهن بدون معنای احتمالی دیگر) که باشد و برای هر کسی که پدیدار شود، بی نیاز از فحص قواعدی و قرائنی نیست. در مواجهه با نسبیت ظواهر چه نسبیت درون فردی (حالات یک آیه برای یک نفر) و چه نسبیت میان فردی (حالات یک آیه برای دو فرد یا بیشتر) باید فاصله ظهور معنای ترسیمی تا وصول به معنای تثبیتی و مراد جدی با فحص روشمند پر شود تا به طمأنینه معنایی و حجت بخش برسیم؟
رؤیت خداوند از نگاه فخرالدین رازی و علّامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
ظاهر برخی از آیات و روایات از جواز و برخی دیگر از عدم جواز رؤیت خداوند حکایت می کنند. فخرالدین رازی به استناد نصوص دسته اول، رؤیت بصری خداوند را جایز دانسته است؛ اما آن را مستلزم جسمانیّت و جهت داشتن خداوند نمی داند. وی نصوص دسته دوم را برخلاف ظاهرشان تأویل می کند. علّامه طباطبایی هر دو دسته از آیات و روایات را منطبق با ظاهرشان تفسیر می کند و تعارض ظاهری میان آن ها را با این نظریّه حل می کند که رؤیت در نصوص دینی دو معنی دارد: رؤیت بصری و رؤیت قلبی که از سنخ علم حضوری است. برخی از آیات و روایات، رؤیت قلبی خداوند را تأیید کرده اند که عقل هم آن را می پذیرد و برخی دیگر رؤیت بصری را رد کرده اند؛ زیرا رؤیت به این معنی، مستلزم آن است که خداوند مثل و مانند داشته باشد.
گونه شناسی کثرت نفوس انسانی در سه مرحله قبل، حین، و بعد از تعلّق به بدن از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
نفس در دیدگاه صدرالمتألهین دارای «حدوث جسمانی و بقاء روحانی» بوده و از این رو، دارای دو حیثیّت «جسمانیّت و تعلّق به بدن» و «تجرّد ذاتی» است. مسئله اصلی پژوهش جاری، شناخت کیفیّت و گونه کثرت نفوس انسانی، بر اساس دیدگاه صدرالمتألهین و در سه مرحله تکوّن نفس است. نفس قبل از حدوث و تعلّق به بدن، عقل مجرّد است. از این رو، کثرت نفوس انسانی قبل از تعلّق به بدن، کثرت «نوعی عقلی» است. پس از حدوث، تمام نفوس از حیث ابدانِ جسمانی، در ذیل «نوع طبیعی» انسان مندرج بوده و دارای تکثّری عددی و حسّی می باشند. اما پس از کسب ملکات مختلف و بر اساس اتحاد ملکات نفسانی با جوهر نفس، هر نفس از حیث ذات، دارای جوهری متفاوت از جواهر نفوس دیگر شده و نفوس دارای کثرت «نوعی مثالی» و منحصر به فرد می گردند. تعداد کمی از نفوس انسانی نیز که به استکمال کامل رسیده و مبدَّل به عقل بالفعل گردیده اند، همانند مبدأ خود، دارای کثرت «نوعی عقلی» می گردند.
نقد و بررسی وحدت شخصی وجود بر اساس تقریر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا نظریه وحدت شخصی وجود را به عنوان راه حل نهایی خود در مسئله ربط کثیر به واحد می داند. در این دیدگاه تنها وجود حقیقی، وجود حق تعالی است و باقی، ظهورات و نمودهای حق تعالی به شمار می آیند. اینجاست که اصل علیت از بین رفته و اصل تشّأن جای آنرا می گیرد. در این دیدگاه علت و معلول به وجود و ظهور تبدیل می شود و همه کثرات به عنوان نمود و ظهور وجود محض شناخته می شوند. این مقاله درصدد است نشان دهد که این نظریه علاوه بر نفی علیت و کثرت به عنوان دو اصل وجودشناختی در تفکر فلسفی،با برخی مشکلات فلسفی و کلامی دیگر نیز مواجه شده که از جمله آنها اعتقاد به خلق مدام و نفی علیت اعدادی و انکار علم و پذیرش جبر فاتالیستی است . در نهایت چنین می توان نتیجه گرفت که جایگاه این بحث به دلیل غیر عقلانی بودن آن در فلسفه نیست و لذا نمی توان ان را به عنوان راه حل عقلانی و فلسفی برای حل مساله ربط کثیر به واحد لحاظ کرد و البته این در حالی است که ملاصدرا در ابتدای کتاب اسفار و شواهد اظهار می دارد که هنر من برهانی نمودن شهودات عرفانی است.
نواع و فنون آموزش از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نظر صدرالمتألهین و تحت تأثیر مبانی حکمت متعالیه حقیقت آموزش، برداشتن موانع از جلوی تابش و فیضان الهی است. نفس انسان به شیوه هایی به طور اکتسابی شامل علوم نظری و یا عملی و یا بدون کسب علم را که حقیقت وجودی دارد می یابد. آموزش، در یک نگاه کلی به آثار، اشارات یا تصریحات پراکنده ملاصدرا به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم می شود. آموزش درونی شامل تفکر، الهام و وحی و آموزش بیرونی شامل نوع بی واسطه و با واسطه است. از نظر صدرالمتألهین آموزش شرایط و فنون خاصی دارد که بدون توجه به آن امر به طور شایسته و درست حاصل نمی شود. تزکیه، تبیین و استحکام مباحث نظری، خلوت، تقلیدگریزی، تمرین، تکرار، آرامش روانی، رعایت ترتیب آموزش معارف و تزویج آن ها و طی مسیر درست برای حصول نتیجه از این فنون است. تفاوت ملاصدرا در بیان انواع و فنون آموزش به تفاوت نگاه حکمت متعالیه به علم و همچنین به هدف و غایت آموزش و ماهیت الوهی آن در این نگرش باز می گردد.
نقش نظریه اعتباریات در جایگاه شناسی علم انسان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
«انسان شناسی» واژه ای است که، به رغم فراگیر شدن استفاده از آن در مجامع علمی، هنوز نگاه روشنی در خصوص نحوه های دخالت آن در علوم انسانی وجود ندارد. در این نوشتار، به منظور نشان دادن مناسبات بین مباحث فلسفی و علوم انسانی و نشان دادن چگونگی دگرگونی علوم انسانی با ایجاد تغییر در مبانی فلسفی آن، به سراغ بخشی از انسان شناسی محمدحسین طباطبایی رفته ایم که در صدد بیان مقولات عقل عملی یا همان نظریه اعتبارات است. اینکه مفهوم اعتباری، مفهومی است که در لحظه عمل یا فعل پدید می آید، موجب شده این دست مفاهیم به کلی با عقل نظری بیگانه انگاشته شود و روش شناسی کشف آنها بر عهده روش های کیفی قرار گیرد که عموماً در انسان شناسی از آنها استفاده می شود. همین نکته مهم در نظریه اعتبارات موجب شده است تصویری که فلسفه اسلامی از علم «انسان شناسیِ شناختی» دارد، ساختار تازه ای به خود بگیرد، به نحوی که محدوده موضوعِ علم انسان شناسی شناختی به شناخت گونه های مختلف اعتبارات محدود شود.
شناخت حضوری و ساختار اتحادی؛ مبانی و دیدگاه صدرالمتألهین در باب ماهیت معرفت عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین با توجه به اصالت و تشکیک وجود، وحدت شخصیه عرفانی، حرکت جوهری و اشتدادی نفس، بازگشت همه علوم به علم حضوری و لزوم اتحاد عقل و عاقل و معقول، معتقد است انسان از طریق حرکت جوهری با ارتقا در مراتب عقل عملی و افزودن علوم خود و اتحاد با آنها، از نظر وجودی به تدریج و تشکیک، اشتداد می یابد و با متعلَّق خارجی علوم حقیقی خود متحد می گردد و بدین سان به اولین مراتب معرفت عرفانی دست پیدا می کند که با اتحاد جزئی انسان با برخی از وجوه وجودی عقل فعال (برخی صور موجود در آن) تحقق می یابد و به تدریج تا اتحاد کامل با تمام صور و شئون موجود در عقل فعال پیش می رود که در این حال، در عینِ بهره مندی هر دو وجود (نفس و عقل فعال) از ذات فی نفسه خود، از جهتی که هویت ارتباطیِ عقل فعال است، با یکدیگر متحد گشته، از یک رتبه وجودی برخوردار می شوند. در مقامات فنائی، با اضمحلال کامل تعین اولیه فرد سالک و شهود وحدت شخصیه عرفانی در آن مقام، معرفت عرفانی در این مرتبه، به معنای وحدت کامل عارف با معروف خود (وحدت شخصیه) و دارای ساختار تک وجهی (متشکل از معلوم فقط یا علم فقط) خواهد بود. این دیدگاه صدرا با پیشینه این بحث در فلسفه اسلامی، در تقابل است و وی در این زمینه، متأثر از ابن عربی و اَتباع وی است.
رابطه طهارت انسانی با بطون قرآنی از نگاه سید جلال الدین آشتیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
قرآن جوامع الکلم است و مخاطب آن انسان ها هستند؛ انسان هایی که گستره وجودی یکسانی ندارند. در برخورداری از معارف قرآن و بطون آن، شرح صدر، طهارت ظاهری و باطنی فرد نقش تعیین کننده ای ایفا می کند. سید جلال الدین آشتیانی کوشیده است رابطه مستقیمی بین مراتب وجودی انسانی و بطون قرآنی برقرار کند و نقش طهارت را در ایجاد این سنخیت نشان دهد. در این نوشتار می کوشیم با بررسی آثار مختلف او، این رابطه بین انسان و قرآن را، که مبتنی بر اصل صدرایی کثرت نوعی انسان ها است، روشن کنیم. در این راه از دیدگاه های حکمای معاصر نیز کمک گرفته ایم. سپس رابطه هر مقام از انسان (اطوار قلب) با بطن متناظر آن واکاوی می شود. آشتیانی قائل به اطوار هفت گانه قلبی است. وی شرط ورود به هر مرتبه را پاکی از مرتبه قبلی و اشتداد وجودی و تعالی مقام می داند. بنابراین، هر چه طهارت فرد بیشتر باشد دسترسی او به معارف و حقایق قرآنی بیشتر است، تا جایی که فقط انسان های کامل، که از طور هفتم انسانی بهره مند هستند و به اراده الهی به قله طهارت بار یافته اند، به تمامی حقایق و بطون قرآن احاطه دارند.
تبیین حقیقت عمل در قرآن با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
در یک نگاه کلّی به الفاظی نظیر عمل، فعل و... چنین به نظر می رسد که اختلاف معنایی چندانی بین این الفاظ وجود ندارد. اغلب برخی این الفاظ را به جای یکدیگر استعمال کرده اند و آن گونه که پیداست تفاوتی میان آن ها قائل نشده اند. از طرفی، برخی واژه شناسان و مفسران برای الفاظ مذکور تعاریفی ذکر کرده اند که بر اختلاف معنایی میان آن ها دلالت دارد. در این میان علامه طباطبایی مفسر و حکیم برجسته معاصر، بیشترین توجه را به کشف حقیقت معنایی عمل مبذول داشته اند. ایشان با استناد به آیات قرآن و روایاتِ دالّ بر گستره معنایی عمل، حقیقت این واژه را به نحو دقیقی تبیین کرده اند. از دیدگاه علامه، عمل هیئتی ملکوتی است که بر نفس مجرد نقش می بندد.
نگرشی تطبیقی بر مفاهیم انسان کامل و کیمیا در حوزه عرفان با تکیه بر دیدگاه های عرفانی حکمت متعالیه و جابر بن حیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در اندیشه های عرفانی مفهوم انسان کامل و کیمیا ارتباطی تنگاتنگ و همیشگی دارند. هرچند رسیدن به انسان کامل یکی از اهداف عرفان است، اما کیمیا در اغلب دیدگاه های عرفانی به مثابه مسیری برای دستیابی به رمز و راز خلقت تعریف می شود که بدون آگاهی از این حقایق حصول انسان کامل میسر نیست. پس کیمیا و کیمیاگر، همچون عارف، هدفی جز تکوین انسان کامل ندارد. البته به رغم این ارتباط تنگاتنگ، در مکاتب مختلف عرفانی، شباهت ها و تفاوت هایی میان، مفاهیم، جایگاه، نحوه ارتباط و طریق وصول به کیمیا و انسان کامل مشهود است. بررسی این باورها و توجه به شباهت ها و تفاوت هایشان ضمن آنکه می تواند روشنگر مفاهیم پیچیده و عمیق انسان کامل و کیمیا باشد خود وسیله ای برای بررسی چگونگی پیدایش آن هاست. در این نوشتار با بررسی اجمالی و تطبیقی دیدگاه های عرفانی مختلف در خصوص انسان کامل و کیمیا، به ویژه با تکیه بر دیدگاه های عرفانی حکمت متعالیه و جابر بن حیان سعی، در آشکارسازی برخی شباهت ها و تفاوت های موجود در این باورها می کوشیم. البته در بررسی عرفان صدرایی، به آرای ابن عربی (به منزله منبع تفکرات عرفانی در حکمت متعالیه) توجه ویژه شده است.
خودآگاهی به مثابه خداآگاهی در اندیشه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
نحوه ارتباط انسان با پیرامون خویش که ذهن هر اندیشنده ای را به خود مشغول می دارد، در فلسفه عمدتاً ارتباط «من» و «او» یا «خود» و «دیگری» تعبیر می شود. «من» با ادراک از «من» یا خودآگاهی عجین است. خودآگاهی در دیدگاه فلاسفه اسلامی از جمله علوم حضوری به حساب می آید. این نوشتار مدعی است که اگرچه از دیدگاه ملاصدرا نیز علم به خود به نحو حضوری است، اما مبانی و پاره ای از شواهد در دیدگاه ملاصدرا دریافت نوینی از خودآگاهی موردنظر وی عرضه می دارد. در این دریافت، «غیر» یا «دیگری» نقش عمده ای در تکون «من» و تکامل آن دارد؛ به نحوی که مراتب آگاهی انسان متناسب با ادراک از «غیر» تکامل می یابد؛ تا آنجا که بالاترین مرتبه از معرفت «نفس» یا «خود»، معرفت به بالاترین مراتب از «غیر خود» که همان رب اوست، محسوب می شود.
مطالعه ی تطبیقی لوازم فلسفی نظریه ی وحدت شخصی وجود و وحدت تشکیکی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریة وحدت وجود عرفا همواره مورد توجه فیلسوفان اسلامی بوده است. در تبیین فلسفی ارائه شدة صدرا از نظریة وحدت وجود عرفا هم از وحدت تشکیکی وجود و هم از وحدت شخصی وجود سخن به میان آمده است. طرح نظریة وحدت شخصی وجود در سه حوزة وجودشناسی، معرفت شناسی و الهیاتی مستلزم آثار و لوازمی است که باعث تغییر و دگرگونی در مفاهیم فلسفی می شود. به طوری که با طرح این نظریه، فلسفه ای که از آن با عنوان فلسفة کهن یاد می کنیم دگرگون می شود. در نتیجه، هر چند عبارات و واژگان در نظریة وحدت شخصی وجود و فلسفة کهن مشترک است، اما نمی توان آثار و لوازم این نظریه را در فلسفة کهن به کار برد.بنابراین، اگر به نظریة وحدت شخصی وجود قائل شدیم، آثار و لوازمی را به دنبال دارد که راهی جز پذیرش آن نداریم و پذیرش آثار و لوازم این نظریه مستلزم فلسفة جدیدی است. در این مقاله با مطالعة تطبیقی آثار و لوازم نظریة وحدت شخصی وجود سعی می کنیم نشان دهیم که پذیرش آثار و لوازم این نظریه طراحی فلسفة جدیدی را می طلبد.
انسان کامل با تأکید بر کارکردهای دنیوی: بررسی دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
نظریه انسان کامل که در آثار اندیشمندان اسلامی به صورت پراکنده مطرح بود، در عرفان ابن عربی به صورت موضوعی مستقل آغاز شد و به مرور زمان، شرح ها و حاشیه هایی بر آن نوشتند. جنبه هستی شناسانه این موضوع بارها بررسی شده، ولی نقش های این جهانی انسان کامل به طور مستقل کاویده نشده است. ابن عربی و صدرای شیرازی برخلاف دیدگاه برخی عرفا و صوفیه که انسان کامل را محدود به ممارست در سلوک معنوی می دانند، سیر الی الخلق و ارتباط با انسان های دیگر را مرحله ای از تعالی و کمال انسان به شمار می آورند. این پژوهش با تتبع در آثار این دو و با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، نقش دنیوی چنین انسان هایی را برمی رسد که شامل نقش های تکوینی، سیاسی و اجتماعی، ارشادی و مرجعیت در مسائل شریعت است.
ثبات یا نسبیت گزاره های اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
علامه طباطبایی با تقسیم ادراکات بشری به حقایق و اعتباریات، در صدد اثبات نوعی از ادراکات ثابت و غیر متغیر در گذر زمان بر آمد تا در پرتو آن، مقدمات دفاع از فلسفه، دین و اخلاق را در مقابل حملات مادی گرایان فراهم آورد. بررسی ادراکات اعتباری و شناخت لوازم معرفتی آن ها علاوه بر جلوگیری از بسیاری مغالطات، تأثیرات شگرفی در حوزه مدرکات عقل عملی به ویژه علم اخلاق بر جای خواهد گذاشت. ایشان در نظریه اعتباریات در بحثی نظری به منشأ بایدها و نبایدها و سازوکار اعتبارسازی ذهن در مقام عمل پرداخته و نوعی پیوند و ارتباط میان طبیعت و احساسات طبیعی موجودات ذی شعور با ادراکات اعتباری را اثبات می کند. این ارتباط به زعم بعضی نه تنها باعث حفظ اصول اخلاقی از گزند گذر زمان و تغییرات محیطی نمی شود، بلکه گزاره های اخلاقی را دچار نوعی نسبیت و تزلزل می نماید. این مقاله بر آن است تا با تحلیل دقیق فعالیت دستگاه اعتبارسازی ذهن و کیفیت ارتباط آن با نیازها و احساسات طبیعی، چگونگی پیدایش گزاره های اخلاقی از درون اعتبارات بشری را تبیین کند و ثبات یا نسبیت اصول این گزاره ها را بررسی نماید.
مفهوم ذاتی در حسن و قبح عقلی از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
از دیرباز، مسئله حسن و قبح از دو منظر وجود شناختی و معرفت شناختی در فلسفه و کلام مورد بحث قرار گرفته است. جستار پیش رو درصدد پاسخ به این مسئله است که آیا نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبائی، راه حل جدیدی برای مسئله حسن و قبح ارائه می دهد یا نه؛ و در صورت پاسخ مثبت، این راه حل از کدام حیث (وجودشناختی یا معرفت شناختی) به مسئله پرداخته است؟ مقاله نشان می دهد که نظریه ادراکات اعتباری با بررسی معرفت شناختی معنای اعتبار در حوزه عقل عملی معنای سومی برای «عقلی» در مسئله حسن و قبح عقلی و ذاتی مطرح کرده است و در نتیجه توانسته است راه حل جدیدی در پاسخ به مسئله مذکور ارائه دهد. این معنا برای اعتباریات نه تنها به معنای نفی مقام واقع و حقایق مربوط به این معانی نیست؛ بلکه مبتنی بر پذیرش واقع و واجد حیثیتی واقعی و وجود شناختی است.
تأملی در اینهمانی حیثیت تقییدیه و واسطه در عروض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
در آثار صدرالمتألهین و میرداماد حیثیات با ملاک جزء موضوع بودن یا خارج از موضوع بودن حصر عقلی در دو معنا می یابند، که اصطلاح حیثیت تقییدیه برای حیثیتی که جزء موضوع است (اعم از جزء حقیقی در مرکب حقیقی یا جزء اعتباری در مرکب اعتباری) و اصطلاح حیثیت تعلیلی برای حیثیتی که خارج از موضوع است، وضع گردید. جدای سخن از ملاک تقسیم که خود به صورت واضح معنای حیثیت تقییدیه را روشن می کند، استعمال «حیثیت تقییدیه» در معنای جزء موضوع، در آثار میرداماد و صدرالمتألهین کاشف از آن است که این اصطلاح در دوره های بعدی دستخوش تحریف گشته و مساوی با «واسطه در عروض» دانسته شده، و در هیچ جا به این که اصطلاح حیثیت تقییدی بر معنای جدید وضع شده، اشاره نشده بلکه وانمود می شود که حکمای پیشین نیز حیثیت تقییدیه را در این معنا به کار می برده اند. حتی با فرض این که گفته شود، فیلسوف را با لفظ کاری نیست، به طور کلی واسطه در عروض را نمی توان حیثیتی از موضوع دانست.
سنجش منزلت و کارایی عقل در فهم متون دینی از نظر ابن تیمیه و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
چکیده
در تاریخ اسلام همواره اشکالاتی نسبت به کارایی و منزلت عقل در معارف دینی مطرح بوده است. نوشتار حاضر به بررسی این موضوع از نگاه ابن تیمیه و علامه طباطبایی می پردازد. ابن تیمیه گرچه خود را یک عقل گرا معرفی کرده است، ادراکات عقلی را یک دلیل مستقل نمی شمرد. از نگاه او، شناخت و معرفت دینی، تنها از راه شرعی میسر است و این راه، متضمن دلایل عقلی و براهین قطعی نیز هست؛ ولی راه کلام و اهل رأی و نیز راه ریاضت و عرفان بدعت است. در مقابل، علامه طباطبایی فهم عقلانی را در کنار ظواهر شرعی و راه ریاضت و مجاهده نفسانی، دارای حجیت ذاتی می داند.
بررسی تطبیقی مسألة رابطة وجودی دو سویة خدا و جهان از دیدگاه هارتشورن و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
هارتشون در تبیین رابطة فعال و دو سویه خدا با جهان از ایده تعالی و تنزه خداوند دست می کشد و با ایجاد تحولاتی در باب اوصاف الهی از جمله علم مطلق می کوشد تا مبانی الهیاتی جدیدی را برای ارتباط خداوند با جهان فراهم آورد. ملاصدرا نیز تفسیر خاصی از رابطة دو سویة خدا و جهان به دست می دهد؛ تفسیری که در آن تعالی خدا به همراه حضور وجودی در جهان حفظ شده است و حلول از هر دو سوی (= حلول خدا در جهان و حلول جهان در خدا) انکار می شود. پرسش پایة این جستار آن است که رابطة وجودی خدا و جهان از دیدگاه هارتشورن و ملاصدرا چگونه است. دستاوردهای این جستار عبارتند از: برخلاف دیدگاه هارتشورن، در فلسفة صدرایی قطب انتزاعی خدا انکار می گردد و خدا یکسره خارجیت و واجب و قائم به ذات معرفی می شود. همچنین، در الهیات هارتشورن، قطب عینی خدا در پویش و خدا متأثر از مخلوقات است، اما در فلسفة ملاصدرا این پویش انکار می شود و حرکت منحصر در طبیعت و وجود انسان می شود و نه خدا که مفارقاتِ تجدد پذیر، یعنی نفوس، متأثر از دعای بندگان هستند. افزون برآن، در فلسفة ملاصدرا برخلاف الهیات هارتشورن، هیچ گونه از حلول برای خدا متصور نیست.
مراحل تربیت قرآنى از منظر علامه طباطبائى در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
دیدگاه علامه طباطبائى درباره معرفى جایگاه تربیتى قرآن و چگونگى تأثیرگذارى آن در سیر تکاملى انسان، قابل تأمل است و براى تقویت هرگونه تربیت با محوریت قرآن لازم به نظر مى رسد. درحالى که پژوهشى با تمرکز بر نگاه تفسیرى این قرآن شناس معاصر و با نگاه مرحله اى به تربیت قرآنى نپرداخته است. این چارچوب مى تواند چشم انداز فعالیت هاى تربیتى قرآن محور را تا حدى روشن تر کند. در این پژوهش، برخى از اندیشه هاى تفسیرى علامه طباطبائى، با هدف صورتبندىِ مراحلِ تربیت قرآنى مدنظر قرار گرفته و در این زمینه، از روش «تحلیل زبان فنىِ رسمى با تأکید بر سیاق» استفاده شده است. یافته اصلى این پژوهش بسط چهار مرحله بیدارگرى (موعظه)، درمانگرى (شفا)، هدایتگرى (هدى)، و رحمت گرى (رحمت) براى تربیت قرآنى، قابل برداشت از دیدگاه علامه طباطبائى با محوریت آیه 57 سوره «یونس» است. علاوه بر این، تأکید بر شأن هدایتى قرآن و حالت ایجابى آن، نقش زمینه اى و حالت سلبى مراحل اول و دوم، و هدف گونه دیدنِ مرحله رحمت گرى، جایگاه هر مرحله را ترسیم مى کند. تحلیل این مراحل نشان مى دهد که پالایش درونى مقدم بر پالایش اعمال بیرونى است. زندگى سعادتمندانه انسانى در پرتو این مراحل، در ارتباط با قرآن محقق مى شود.