آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

ظاهر برخی از آیات و روایات از جواز و برخی دیگر از عدم جواز رؤیت خداوند حکایت می کنند. فخرالدین رازی به استناد نصوص دسته اول، رؤیت بصری خداوند را جایز دانسته است؛ اما آن را مستلزم جسمانیّت و جهت داشتن خداوند نمی داند. وی نصوص دسته دوم را برخلاف ظاهرشان تأویل می کند. علّامه طباطبایی هر دو دسته از آیات و روایات را منطبق با ظاهرشان تفسیر می کند و تعارض ظاهری میان آن ها را با این نظریّه حل می کند که رؤیت در نصوص دینی دو معنی دارد: رؤیت بصری و رؤیت قلبی که از سنخ علم حضوری است. برخی از آیات و روایات، رؤیت قلبی خداوند را تأیید کرده اند که عقل هم آن را می پذیرد و برخی دیگر رؤیت بصری را رد کرده اند؛ زیرا رؤیت به این معنی، مستلزم آن است که خداوند مثل و مانند داشته باشد.

تبلیغات