فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۴۱۴ مورد.
۱۸۲.

سنجش آسیب پذیری سکونتگاه های روستایی ناحیه ولشت از مخاطرات زمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امنیت مکان تروریسم فضا ژئوتروریسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 943 تعداد دانلود : 258
شناخت آسیب پذیری جمعیت و گروه های انسانی به عنوان اقدامی ابزاری در راستای پیشگیری از زایش فاجعه مبتنی بر زیستن در نواحی پر خطر مطرح است. به بیان دیگر زیستن در بستر مخاطره آمیز طبیعی به طور لزوم به معنای خسارت بار بودن و آسیب پذیری نیست بلکه آن چه منجر به ایجاد خسارت ناشی از رویداد مخاطرات میشود، نوع زیستن و میزان شناخت و درک جمعیت مستقر از درجه مخاطره آمیز بودن و مآلأ میزان آسیب پذیری است. تحلیل آسیب پذیری کانون های جمعیتی واقع در پهنه پرخطر اقدامی علمی برای فراهم سازی زیرساخت اطلاعاتی مناسب از درجه و میزان خطرپذیری از رخداد مخاطرات در مقیاس خانوار – واحد مسکونی است. مبتنی بر چنین دیدگاهی مسأله تحلیل آسیب پذیری ناشی از مخاطرات زمینی در ناحیه پر مخاطره و هم چنین پرجاذبه ولشت در البرز مرکزی را مورد توجه قرار گرفته است. به این ترتیب نخست به کمک پایگاه اطلاعات مکانی داده ایجاد شده در محیط GIS، پهنه بندی دو مخاطره لغزش و لرزش در ناحیه صورت گرفت، سپس از طریق تکنیک ابداعی فاکتورهای اثر گذار این دو مخاطرات در ایجاد و همزادی با دیگر به منظور تولید نقشه مخاطرات زمین استخراج شده است. نقشه مخاطرات زمینی با نقشه تولیدی الگوی توزیعی واحدهای مسکونی که اطلاعات کیفیت بنا و جمعیت ساکن در آن از طریق پیمایش میدانی تا مین شده، به منظور تبیین آسیب پذیری این دو گروه، هم نهاد گردید. استخراج عرصه متعلق پهنه در معرض مخاطره زمینی نشان داد که از مجموعه مساحت محدوده حدود نیمی (4/49درصد) در پهنه های نسبتاً پر خطر؛ 8/36 درصد در عرصه های پرخطر؛ 5 درصد بسیار پرخطر و نزدیک به 9 درصد در پهنه های نسبتاً کم خطر واقع شده است. یافته تحقیق مؤید آسیب پذیر بودن کلیه مساکن و جمعیت ساکن در آن با درجه آسیب پذیری متفاوت است. به طوری که قریب به نیمی از واحدهای مسکونی و جمعیت منطقه از آسیب پذیری متوسط برخوردار بوده و نیمی دیگر واجد درجه آسیب پذیری زیاد تا بسیار زیاد میباشند.
۱۸۴.

پهنه بندی خطر زمین لغزش و ناپایداری دامنه ای به روش های AHP و احتمال(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 158
زمین لغزش ها و دیگر انواع حرکات توده ای دامنه یکی از مخاطرات محیطی عمده محسوب می گردند که غالبا در عرصه های کوهستانی کشور، سکونتگاه های شهری و روستایی و دیگر سازه های عمرانی را مورد تهدید قرار داده اند. سازوکارهای وقوع لغزش ها و مکانیزم های اصلی آنها علاوه بر اثر فعالیت های درونی و بیرونی (اقلیم) متاثر از فعالیت های انسانی (عوامل آنتروپوژنیک) نیز می باشد. این عامل اخیر همراه با دیگر متغیرهای محیطی از جمله سازند زمین شناسی، توپوگرافی و شیب در تحریک دامنه های شمالی زون بینالود نقش مهمی داشته و سالانه خسارات مالی و جانی قابل توجهی را در این منطقه کوهستانی به بار می آورد. در این مقاله سعی گردیده که پهنه بندی خطر وقوع لغزش و دیگر حرکات توده ای مشابه آن در حوضه آبریز کنگ به عنوان یکی از حوضه های کوهستانی متراکم به روش های تحلیل سلسله مراتب زوجی (AHP) و احتمال، مورد سنجش و مقایسه تطبیقی قرار گیرد. نتایج این پژوهش به صورت نقشه های نواحی مستعد لغزش ارایه گردیده است که می تواند برای برنامه ریزان محلی و منطقه ای قابل استفاده باشد. نتیجه نهایی آشکار نمود که روش AHP در مقایسه با روش احتمال انطباق پذیری مطلوب تری در تطابق با یافته های میدانی و برداشت های زمین لغزش ها با GPS از حوضه دارد. در بین معیارهای تاثیرگذار بر وقوع زمین لغزش ها و دیگر حرکات توده ای دامنه ای مشابه، متغیرهای سازند زمین شناسی، کاربری زمین، توپوگرافی و شیب و تراکم زهکشی، بیش ترین وزن را دارا بوده اند. در مجموع از مساحت کل حوضه 21.9 درصد آن در پهنه خطر لغزش بسیار زیاد (شدید) و 31.3 درصد آن در پهنه خطر زمین لغزش زیاد واقع شده که با توجه به واقع شدن در قطب گردشگری منطقه غرب مشهد، خطراتی جدی را برای ساکنان به دنبال دارد.
۱۸۵.

پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدلANP(مطالعه موردی: حوضه پیوه ژن دامنه جنوبی بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش پهنه بندی مدل ANP حوضه پیوه ژن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 135 تعداد دانلود : 182
رخدادهای طبیعی فرآیندهای پیچیده ای هستند که بر تمامی بخش های کره زمین تأثیرگذارند که دراین بین زمین لغزش به عنوان یکی از مهم ترین معضلات جهانی باعث خسارات عدیده ای به مناطق مسکونی، جاده ها، زمین های کشاورزی و... می گردد که با شناسایی عوامل مؤثر در وقوع حرکت های توده ای و پهنه بندی آن، می توان کمک مؤثری در تدوین برنامه مدیریت خطر و کاهش خسارات ناشی از وقوع این پدیده نمود. هدف از انجام این پژوهش نیز پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل تحلیل شبکه (ANP) در حوضه پیوه ژن دامنه جنوبی بینالود می باشد. بدین منظور، لایه های اطلاعاتی 10 عامل: ارتفاع، بارش، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، تراکم پوشش گیاهی، کاربری اراضی، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه و فاصله از گسل تهیه شد. سپس جهت تهیه نقشه پهنه بندی از مدل ANP استفاده گردید. نتایج حاصل از این مدل نشان می دهد که عوامل فاصله از رودخانه و فاصله از جاده به ترتیب بیشترین امتیاز وزنی(0.228 و 0.204) و شیب و جهت شیب کمترین وزن(0.012، 0.021) را در حوضه موردمطالعه به خود اختصاص دادند. از تعداد 31 زمین لغزش رخ داده در حوضه مطالعاتی، 17 زمین لغزش در فاصله 50-0 متری و 14 زمین لغزش دیگر در فاصله 150-50 متری از رودخانه به وقوع پیوسته است که نشان از تأثیر مستقیم و مهم فرسایش و زیر شویی رودخانه می باشد. همچنین فعالیت های انسانی نظیر جاده سازی در حوضه موردنظر خطر وقوع زمین لغزش را چندین برابر نموده است به طوری که 22 زمین لغزش در فاصله 0 تا 500 متری از راه های ارتباطی، رخ افتاده و راه ها را مورد هجوم خود قرارداده اند. درنهایت، بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش و انطباق داده های زمین لغزشی و مشاهدات میدانی، می توان گفت مدل ANP می تواند به عنوان مدلی مناسب و کارآمد برای پیش بینی پدیده لغزش به کار گرفته شود به طوری که در پژوهش حاضر 5/64 درصد زمین لغزش های حوضه در پهنه های خیلی زیاد و زیاد به وقوع پیوسته است.
۱۸۶.

بررسی نحوه ی تأثیر سد سهند بر تغییر مورفولوژی بستر جریان رودخانه قرنقو، بر ویژگی های فرسایشی و رسوب(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 58 تعداد دانلود : 955
رودخانه ها از اشکال پویای چشم اندازهای طبیعی هستند که در رابطه با تغییر در کنترل کننده های محیطی و دستکاری های انسانی در سیستم های طبیعی، در طی مقاطع زمانی و مکانی مختلف، تغییرات متفاوتی از خود نشان می دهند. ابعاد و گستره طولی این تغییرات در طول مسیر رودخانه ها، نحوه عکس العمل شاخاب ها به رخدادها، نوع تغییرات در مقطع عرضی بستر اصلی و همچنین نحوه تغییرات در سطوح شیب های حوضه های نیمه خشک، از دیدگاه هیدرولوژیکی و ژئومورفولوژیکی، بسیار مهم است. احداث سدها در مسیر رودخانه ها در بروز این تغییرات، نقش اولیه ایفا می کند. این ساختارهای دست ساز انسان، علی رغم مزایایی که در تنظیم جریان رودخانه ها و کاهش در بزرگی و فرکانس وقوع سیلاب ها و ... دارند، سبب ایجاد رژیم های مصنوعی از جریان آب در پایآب های رودخانه ها شده و در مسیر انتقال رسوبات از سرآب ها، آشفتگی هایی ایجاد می کنند. این آشفتگی ها و تغییرات رخ داده، در واقع تلاش رودخانه ها برای رسیدن به تعادل مجدد در مسیر جریان آب ها است. برای بررسی تاثیر احداث سدها در ایجاد تغییرات در پایآب ها و سرآب های رودخانه های جاری در نواحی نیمه خشک، حوضه قرنقو، واقع در دامنه های شرقی سهند انتخاب شده و در این حوضه، شدت فرسایش، میزان رسوب دهی بخش های مختلف آن، با استفاده از روش های آماری ارزیابی و با بهره گیری از امکانات سیستم اطلاعات جغرافیایی، محدوده های حساس تعیین و پهنه بندی گردیده و در نهایت نقشه های مربوطه ترسیم شده است. این نقشه ها نشان می دهند که بخش های بالادست حوضه از نظر شدت فرسایش، در وضعیت نسبتا بحرانی قرار دارند و فعالیت فرآیندهای مختلف فرسایشی و وقوع لغزش های نسبتا بزرگ در کناره دره ها و درنزدیکی سد سهند، رسوبات زیادی را وارد آبراهه ها می کنند که بعد از آبگیری سد، این رسوبات در پشت سد نهشته خواهند شد. با عنایت به وضع موجود از نظر فعالیت فرآیندهای فرسایشی، پیش بینی های صورت گرفته، حاکی از بروز تغییرات عمده در مقطع عرضی، طولی بستر جریان و همچنین در میزان و مکان رسوب گذاری و کندوکاری، بعد از احداث سد سهند است.
۱۸۷.

نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه آبخیز کارون بزرگ با استفاده از مدل AHP درمحیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش GIS پهنه بندی تحلیل سلسله مراتبی سیستم ها( AHP ) حوضه آبخیر کارون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 812 تعداد دانلود : 820
این تحقیق به موضوع فراوانی و پراکنش زمین لغزش­های بزرگ و وسیع پس از احداث سدهای بزرگ کارون 1 و 2 و 3 در حوضه آبخیز کارون بزرگ می­پردازد. با بررسی­های به عمل آمده، عامل اصلی و فراوانی زمین لغزش­های منطقه در احداث سدهای مذکور و تغییرات کاربری اراضی، زه کشی و اضافه شدن انشعابات رودخانه­ها و کانال­های آبیاری است. از سوی دیگر تغییرات توپوگرافی منطقه به علت جابجایی حجم عظیمی از خاک و سنگ در منطقه به عنوان عاملی دیگر در تشدید زمین لغزش­ها نقش داشته است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل موثر در زمین لغزش­های منطقه به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش نوین حوضه آبخیز کارون بزرگ است. در این تحقیق، ابتدا پس از بررسی ادبیات پژوهش و مطالعات کتابخانه­ای، 8 عامل شامل: شیب دامنه، ارتفاع از سطح دریا، بارندگی، فاصله از جاده، فاصله از گسل، فاصله از شبکه زه کشی، کاربری اراضی و سنگ شناسی به عنوان عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش­های منطقه تشخیص داده شدند. سپس لایه­های اطلاعاتی این عوامل در محیط GIS با استفاده از نرم افزارهای 9,3 Arc GIS تهیه شده و وزن­ کلاس­های هر کدام از عوامل با روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) تعیین گردیدند. آنگاه با تلفیق نقشه­های لایه­های اطلاعاتی در محیط GIS ، اقدام به تهیه نقشه نهایی در 4 کلاس: خیلی پر خطر، پر خطر، با خطر متوسط و کم خطر صورت گرفت. نتایج نشان می­دهد که نواحی خیلی پرخطر متأثر از عامل زمین شناسی منطقه به عنوان عامل اصلی(سنگ های آهکی، آهک متخلخل، آهک مارنی، مارن آهکی و مارن ) و عوامل تأثیرگذاری همچون، شیب بین 5 تا 30 درصد، بارندگی بیش از 1250میلی­متر، ارتفاع بین 500 تا 2000 متر، فاصله از شبکه زهکشی بین 0 تا 4 کیلومتر عوامل مؤثر در پراکنش زمین لغزش­های منطقه هستند. با مطالعه نقشه نهایی می­توان گفت، نواحی خیلی پرخطر و پرخطر اغلب در مجاورت مراتع و تپه ماهور با حاشیه دامنه­های بلند و متوسط ارتفاع در مجاورت روستاها هستند. تغییرات کاربری اراضی و توپوگرافیکی ناشی از احداث سدها و جابجایی خاک در کنار عوامل جانبی همچون، فعالیت دام­ها و عشایر کوچ رو به منظور دسترسی به مراتع و آب، زراعت آبی در سطوح شیب­دار توسط روستاییان کمک فراوانی به تشدید زمین لغزش­های منطقه می­کنند. در نتیجه گیری نهایی می­توان گفت که روش AHP به دلیل برخورداری از متغیرهای بیشتر و کلاس بندی اصولی و بدون اعمال نظر مستقیم کارشناسان نسبت به روش­ها دیگر برتر بوده و از دقت بیشتری برخوردار است. از سوی دیگر مطالعات میدانی صورت گرفته، مشاهدات تصاویر ماهواره ای ETM+ تأکیدی بر یافته های تحقیق است. که دلیل بر مناسب بودن انتخاب مدل ( AHP ) برای این پروژه است.
۱۹۰.

دوالیتی در ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی فرونشست دوالیتی حرکات پوسته ای دشت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 901 تعداد دانلود : 502
در طبیعت پدیده های مختلف و به نسبت جدایی وجود دارند که می توانند با یکدیگر در ارتباط باشند . در بسیاری از موارد ، ارتباط این پدیده ها با عنوان همبستگی بیان می شود و با روش های ریاضی نیز میزان این روابط سنجش می شود . از میان آنها، زوج پدیده هایی یافت می شوند که روابط خاصّی با یکدیگر دارند، ولی نمی توان این روابط را باعنوان همبستگی مطرح کرد، بلکه ویژگی ارتباط آنها باهم سبب شده با عنوان دوال مطرح شوند. دوالیتی به تشریح چنین ارتباطی می پردازد که قرینگی، عکس هم عمل کردن و بیان پاره ای از نسبت ها را می توان ازجمله ویژگی های آن تلقّی کرد. به طورکلّی دوالیتی بیانگر تباین دو پدیده یا به معنی هماهنگی منظّمی از دو قسمت متضاد یا مکمّل از یک کل است که با یکدیگر در ارتباطی خاص هستند. منظور از دوالیتی (زوجیّت) در ژئومورفولوژی پدیده ی خاصّی است که با پدیده ای ثانوی زوج شده و اگرچه می توان ماهیّتی مستقل و جدا برای آنها منظور داشت، ولی پیوندی خاص بین آنها برقرار است، به طوری که رفتار یکی را باید در ارتباط با پدیده ی دیگر بیان کرد. این مقاله که برگرفته از یک طرح پژوهشی در دانشگاه اصفهان است، تلاش دارد با استفاده از روش تداخل سنجی راداری و با بررسی پدیده ی فرونشست زمین در چند دشت ایران، مفهوم دوالیتی را بیان کند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، اوّل اینکه برداشت مازاد از آبهای زیرزمینی، دلیل تامّه ی پدیده ی فرونشست نیست و دوم، پدیده ی فرونشست در دشت های ایران، معلول دوالیتی در تحرّکات پوسته ای بین دشت ها و کوهستان های مجاور آنهاست.
۱۹۴.

تشخیص فعالیت های نئوتکتونیکی درحوضه آبریز قرنقوچای(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 334
شبکه های زهکشی و چشم اندازهای رودخانه ای به صور گوناگون نسبت به وقوع تغییرات در بستر جریان عکس العمل نشان می دهند. تشکیل تراس های رودخانه ای، تغییر نیمرخ طولی و مقطع عرضی وهمچنین جابجایی های جانبی در مسیر جریان رودخانه ها از جمله این عکس العمل ها محسوب می شوند که با تشدید فرسایش نیز همراه می گردند. در محدوده مورد مطالعه (واقع در مختصات  27 /°46 تا  42/°47 طول شرقی و 58 /°36 تا 44 /°37 عرض شمالی، و قرارگرفتن در دامنه شرقی کوهستان سهند)، حضور شبکه زهکشی معکوس، وجود تراس های رودخانه ای، گسل ها، چین خوردگی ها و بالاآمدگی گنبدهای نمکی، نشان دهنده فعالیت های نئوتکتونیکی در حوضه هستند. در این مقاله، تحلیل های مورفومتریک در حوضه قرنقو بر روی شبکه زهکشی به منظور تعیین اثرات نئوتکتونیک بر روی ویژگی های رودخانه ها، با استفاده از روش های هیپسومتریک وشاخص های مورفوتکتونیک و ژئومورفیک صورت گرفت. نتایج این بررسی ها وتحلیل ها نشان داد که فعالیت های نئوتکتونیک برشبکه زهکشی حوضه کاملا تاثیرگذاشته است. توپوگرافی و اشکال ژئومورفیک وهمچنین معماری دره ها با بالاآمدگی ها در بخش های جنوبی و میانی حوضه در رابطه هستند. حضور شکستگی ها و بی نظمی ها در نیمرخ طولی رودخانه ها، جابجایی های جانبی در مسیر جریان آنها و غیرعادی بودن شبکه زهکشی از اثرات بالاآمدگی های تکتونیکی محسوب می شوند. ارقام حاصل از بکارگیری شاخص های مختلف نیز نشان دهنده فعال بودن تکتونیک در بخش های مختلف حوضه، بویژه در بخش های میانی وجنوبی آن است.
۱۹۵.

راندگی گیلانغرب با استفاده از شاخص ها و شواهد ژئومورفولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زلزله گسل فعال شاخص های ژئومورفیک شواهد ژئومورفولوژیکی راندگی گیلانغرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 101 تعداد دانلود : 495
راندگی گیلانغرب با طول بیش از 110 کیلومتر با امتداد شمال غربی- جنوب شرقی در جنوب غرب استان کرمانشاه واقع شده است. در این پژوهش مسایل تکتونیکی و مورفولوژیکی مناطق واقع در مسیر راندگی گیلانغرب در یال جنوب غربی تاقدیس قلاجه مورد مطالعه قرار گرفته است. برای ارزیابی فعال بودن راندگی گیلانغرب از شاخص های ژئومورفیک و شواهد ژئومورفولوژیکی استفاده شده است. در این پژوهش کمیت های توپوگرافی (Smf، Fmf، Fd، Eu، Sl) و شاخص های الگوی شبکه زهکشی (Af، T) به عنوان ابزار اصلی مورد استفاده قرار گرفته اند. از شواهد ژئومورفولوژیکی حاصل از راندگی گیلانغرب، اطلاعات زلزله و شواهد زمین شناسی نیز استفاده گردید. بررسی فعال بودن راندگی گیلانغرب مهم ترین هدف این پژوهش می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که راندگی گیلانغرب در دوره پلیو– کواترنر فعال بوده و با توجه به وقوع زلزله در امتداد آن، این گسل در عهد حاضر (هولوسن) نیز فعال می باشد. تحلیل کمیت های توپوگرافی حاکی از ادامه بالا آمدگی فعال در منطقه می باشد.
۱۹۶.

نحوه تشکیل و تحول کانال های خود ساخته آهکی و نقش آن ها در مورفولوژی زمین های آهکی (مطالعه موردی: سکوی تراورتنی تخت سلیمان )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مورفولوژی تخت سلیمان کانال­های سنگ شده کانال خود ساخته آهکی نهشته­های آهکی دیوار مانند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 640 تعداد دانلود : 473
سکوی تراورتنی تخت سلیمان که در اثر نهشته گذاری چشمه های آهک ساز جدید به وجود آمده، در شمال غرب ایران قرار گرفته است. آب چشمه های دریاچه روی سکو که از دو دریچه به بیرون جاری می شود، دارای املاح زیادی است که به صورت نهشته­های دیواری شکل در مسیر آبهای جاری ته نشین شده اند. این توده های باریک کلسیتی، مورفولوژی خاصی را در سطح زمین های آهکی به وجود آورده­اند. هدف این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر در تشکیل این پدیده ها، دسته بندی و بررسی نقش آنها در مورفولوژی زمین­های تراورتنی محدوده باستانی تخت سلیمان است. در این پژوهش، از کارهای میدانی، مانند: حفر ترانشه برای بررسی اجزای درونی کانال­ها، اندازه­گیری میزان ته نشست نهشته­های کلسیتی، آنالیز شیمیایی آب­های جاری و نمایش مورفولوژی کانال­ها از طریق GIS استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می­دهد، پیدایش این کانال ها به عواملی، مانند سرعت آب، افزایش دما، فتوسنتز گیاهی و کاهش فشار جزیی وابسته است. افزایش ارتفاع، فرو ریزی و جابه­جایی کانال های خود ساخته، چشم انداز آهکی محدوده را به هم زده است. این کانال­ها در روند شکل­گیری، سه مرحله کودکی، بلوغ و پیری را سپری کرده­اند. کانال های سنگی خودساخته در سطح و اطراف سکو از لحاظ مورفولوژی به چهار دسته تقسیم می­شوند: نهشته­های توفایی دیوار مانند، کانال سنگی فروریخته، کانال­های خود ساخته روی سکو و کانال­های خود ساخته بیرون از سکو.
۱۹۸.

مروری بر مدل سازی تجربی و فیزیکی زمین لغزش های ناشی از بارندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش آستانه بارندگی مدل سازی فیزیکی ضریب پایداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 635 تعداد دانلود : 231
بروز پدیده زمین لغزش می تواند ناشی از عوامل متعدد زمین شناسی، ژئومورفولوژیکی، هیدرولوژیکی، بیولوژیکی و انسانی باشد. با وجود این، نقش اساسی در شروع زمین لغزش را عمدتاً عاملی ماشه ای ایفا می کند. بارندگی، به عنوان متداول ترین عامل ماشه ای وقوع زمین لغزش ها شناخته شده است. از این رو، مهمترین بخش در مدل سازی تجربی، آماری و یا فیزیکی زمین لغزش، بخش هیدرولوژیکی آن خواهد بود. در پژوهش حاضر کوشش شده است با بررسی پژوهش های صورت گرفته (کتاب ها و مقالات پُراستناد از پژوهشگران شناخته شده در زمینه مدل سازی هیدرولوژیکی زمین لغزش)، در بازه زمانی 1975 (معرفی مفهومی به نام آستانه بارندگی برای شروع زمین لغزش به وسیله کمبل) تا 2008 میلادی (ارائه مدل فیزیکی HSB-SM از سوی طالبی و همکاران)، مفاهیم به کار رفته در این پژوهش ها معرفی و دستاوردهای حاصل از آنها بررسی شود. اغلب مدل های فیزیکی، مقدار بارندگی مورد نیاز برای وقوع زمین لغزش را به صورت دینامیک (در هر لحظه از رخداد بارندگی) برآورد می کنند، اما محدودیت بزرگ مدل های فیزیکی (به خصوص در کشورهایی مانند ایران) نیاز آنها به اطلاعات مفصل و دقیق از خصوصیات خاک، هیدرولوژی و مورفولوژی دامنه است، که البته جمع آوری آنها معمولاً دشوار و پرهزینه است. بنابراین با توجه به در دسترس بودن داده های بارندگی در اغلب مناطق کشور، پیشنهاد می شود برای تعیین آستانه بارندگی وقوع لغزش در مناطق مستعد کشور، مدل های تجربی ـ آماری در نظر گرفته شود و برای هر منطقه رابطه قابل اطمینانی بین خصوصیات بارش و وقوع زمین لغزش ارائه گردد. ورودی این مدل ها اغلب داده های بارندگی در پایه های زمانی مختلف است که باعث سهولت استفاده از آنها می گردد. از طرفی با توجه به تحقیقات انجام شده در نقاط مختلف جهان و نمونه ای در ایران (به وسیله نگارندگان)، نتایج این مدل ها از دقت مناسبی برخوردار است.
۲۰۰.

بررسی نقش عوامل مؤثّر در گسترش وتکامل مخروط افکنه های ارتفاعات درّه دیز- دیوان داغی با استفاده از روش ها و تکنیک های جدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مخروط افکنه ناپایداری نئوتکتونیک لیتولوژی حوضة آبریز نهشته گذاری دیوان داغی درّه دیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 804 تعداد دانلود : 40
منطقة مورد بررسی با وسعت 283 کیلومتر مربّع درمحدودة عرض شمالی َ42 ْ38 تا َ52 ْ38 و طول شرقی َ23 ْ45 تا َ40ْ45 در فاصلة 95 کیلومتری شمالشرق شهر تبریز واقع شده است. در پیدایش و تکامل مخروط افکنه های متعدّد و بسیار شاخص منطقه، عوامل مختلفی نظیر آب و هوا، وسعت حوضة آبریز، لیتولوژی، وضعیّت تکتونیک، ضریب ناهمواری، پوشش گیاهی و… به طور سیستماتیک مؤثّر است. مناطق خرد شدة تکتونیکی (تقریباً90 % محدودة کوهستان) در ارتباط با حسّاسیّت لیتولوژیکی سازندها و...، زمینة تدارک مقادیر رسوب زیاد را برای مخروط افکنه ها (به عنوان نمونه 9/9933 تن در سال برای مخروط افکنة درّه دیز) فراهم می کند. تغییرات اقلیمی در پالئوکلیما و حاکم بودن سیستم فرسایش پری گلاسیر در شرایط اقلیمی گذشته و حال نقش بسزائی در میزان فرسایش و ماهیّت نهشته گذاری در مخروط افکنه داشته و دارد.وجود تغییرات شیب و شیب های بیش از 5% در نیمرخ طولی مخروط افکنه ها نشانگر فازهای مختلف نهشته گذاری است و به ویژه در ارتباط با فعّالیّت های تکتونیکی می باشد. نتایج بررسی های میدانی، مرفومتریک و نتیجة ضرائب و شاخص ها و همچنین روابط آماری موجود در بین آنها نشان می دهد که فرضیّات تحقیق در مورد نقش عوامل مؤثّر در پیدایش و تکامل مخروط افکنه های منطقه صحیح می باشند. برای مثال بین مساحت حوضة آبریز و مساحت مخروط افکنه ها وجود میزان همبستگی بالا (97%) در سطح اطمینان 99% و نیز میزان همبستگی بالا 936% بین مقدار رسوب دریافتی و وسعت مخروط افکنه ها نشانگر رابطة معنی داری قوی بین آنهاست. مقادیر عددی زیاد شاخص مخروط گرائی در مخروط افکنه های شمارة (10،3،2،1) نشانگر محصور شدگی آنها توسّط موانع طبیعی (ساختمانی) است و در مخروط افکنه های شمارة (4و5) برعکس است. نقش ضریب ناهمواری زیر حوضه ها نه تنها در گسترش وتکامل مخروط افکنه بسیار اساسی می باشد، بلکه در برخی از مخروط افکنه ها (مانند قلعه ریز...) بیش از عامل وسعت حوضة آبریز آنها مؤثّر بوده است. واژگان کلیدی: مخروط افکنه، نئوتکتونیک، حوضة آبریز، ناپایداری، نهشته گذاری، لیتولوژی، دیوان داغی، درّه دیز.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان