فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۸۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
نهادهای اجتماعی خانواده، دین، آموزش، اقتصاد و سیاست ماهیت سیّال و شناور داشته و در نتیجه قابلیت تغییر دارند. از آنجا که تحول در یک نهاد، می تواند سایر نهادهای اجتماعی را نیز متاثر سازد، ازاین رو، بررسی رابطه معنادار بین تحول نهادهای اجتماعی و شکل گیری دولت قانونمند، یکی از نقاط تلاقی جامعه شناسی و حقوق عمومی و مستند میان رشته ای بودن ایده این مقاله است. زیرا حقوق عمومی، نظام حقوقیِ ناظر بر دولت است و جامعه شناسی حقوق عمومی عهده دار تبیین نظریه درخصوص تاثیر و تأثّر نهادهای اجتماعی و شکل گیری نظریه دولت است. ازاین رو، موضوع این مقاله (دولت) در گستره حقوق عمومی و منظر تحلیل آن (نهادهای اجتماعی) از دریچه جامعه شناسی است.
این مقاله از نظر شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای و از حیث روش توصیفی تحلیلی است. زیرا به دلیل محدودیت های ناشی از دسترسی به آمار رسمی و انجام سنجش میدانی در مقیاس سرشماری، با استفاده از روش «تحلیل ثانویه اطلاعات موجود»، به مثابه دانش زمینه ای، به توصیف و تحلیلِ تحولات نهادهای اجتماعی پرداخته و با بهره گیری از آموزه های حقوقی به مفهوم شناسی دولت قانونمند و نهایتاً استنتاج نظریه، درخصوص کنش متقابلِ پویای نهادهای اجتماعی و دولت اقدام کرده ایم.
براین اساس، در این مقاله درپی فهم مسائل ایران و تحلیل بخشی از فرآیند تشکیل دولت قانونمند در ایران معاصر هستیم. از این رو، این نوشته را می توان ذیل مطالعات ایران پژوهی نیز دسته بندی کرد.
انسان ایرانی ، سیاست و آینده شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات سیاسی و اجتماعی اخیر، آینده شناسی از اهمیت خاصی برخوردار است و جایگاهی محوری در تحقیقات سیاسی ـ اجتماعی دارد. آینده شناسی مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی خاص و متفاوتی دارد که در بخش اول مقاله مورد بررسی قرار می گیرند. در بخش دوم، نگارنده می کوشد تصورات جامعه ایرانی از آینده را بر اساس مبانی معرفت شناسی مذکور بررسی کند. در این بررسی به نگرش های مردم و جوانان درباره آینده جامعه ایرانی و همچنین به نگرش های اقلیت های قومی توجه می شود. نویسنده بر این باور است که جامعه ایرانی در آینده با تهدیدها و فرصت های بسیاری در این زمینه ها روبه رو است که ممکن است موقعیت های متفاوتی را برای آینده کشور رقم زنند.
وقتی قاعده وضعیت استثنایی است
منبع:
گفتگو آذر ۱۳۸۸ شماره ۵۴
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران چالشها و فرصت های ایران در جهان کنونی چالشهای داخلی
پازل «جریانها» تحلیلی بر جریانهای فکری و فرهنگی ایران معاصر
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی کلیات جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
تنظیم خانواده ، اسلام و حقوق بشر زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران پس از وقوع انقلاب اسلامی و طی جنگ با عراق شاهد افزایش نرخ زاد و ولد بود. زاد و ولد کودکان آن اندازه هشدار دهنده بود که مقامات مذهبی و دولتی همراه با دانشگاهیان و سیاستگذاران مبارزه ای هماهنگ شده را برای کنترل ازاد و ولد آغاز کردند. با وجود موفقیت آمیز بودن فوق العاده این مبارزه نکته مبهم این است که ایران چگونه توانست نرخ زاد و ولد 5/6 درصد را در سال 1970 به نرخ رشد 2 درصد در سال 2002 کاهش دهد. این موفقیت را تنها در پرتو چگونگی درگیری شدن زنان در سیاستگذارای عمومی و نقش داوطلبانه آنها در این کار می توان درک کرد. نقش زنان...
جامعه مدنی چیست ؟ محتوای اجتماعی جامعه مدنی در یک جامعه مستعمراتی (بخش 1)
حوزه های تخصصی:
ماهیت دولت در ایران
حوزه های تخصصی:
مبانی اندیشه ای در تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با تاکید بر سیره علمی و عملی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مباحث توسعه و مسایل مربوط به آن دیدگاه های نظری توسعه در ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه الگوهای اسلامی توسعه
پیروزی انقلاب سلامی در ایران بستر مناسبی برای حرکت به سمت ایجاد تمدن نوین اسلامی را فراهم کرده است. امروز و بعد از قریب به چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی، سازوکارهای رسیدن به این جایگاه بزرگ و نحوه ساخت بنای رفیع آن مورد توجه است. ایدة «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» که از سوی مقام معظم رهبری مطرح گشته است مدل رسیدن به این تمدن جدید می باشد. قالب مدل های فعلی توسعه برگرفته از مدل های غربی و غیر اسلامی هستند و از خاستگاهی بومی برخوردار نبوده؛ لذا از خصلت کارآمدی برخوردار نیستند این پژوهش کوششی است برای تبیین مبانی فکری و معرفتی این پیشرفت.. فقه، فلسفه و عرفان در تمدن اسلامی و ایرانی، از جمله «ابرمفاهیمی» محسوب می شوند که به راه اندازندة جریان های علمی و عملی، و از ویژگی مهم «سازندگی» برخوردار هستند. در ترسیم الگوی پیشرفت و حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب، دانش فقه به جهت «سرشت انسان» و همین طور توانایی این دانش در حلّ معضلات زندگی انسانِ مسلمان، از موقعیت مرکزی و محوری برخوردار است که می تواند با بهره گیری از سنت فلسفی و عرفانی، اسباب تحول را موجب شود. این نوشتار تلاش می نماید تا نشان دهد الگوی پیشرفت اسلامی – ایرانی، با ملاحظه سنت فکری و نقد گذشته تمدن اسلامی، چاره ای جز برقراری تعامل، همراهی و نسبت روشن بین فقه، فلسفه و عرفان ندارد. امام خمینی(ره) الگوی روشنی در این خصوص است.
تاملی در مفهوم و بسترهای اندیشه ورزی در علوم سیاسی و جامعه شناسی ایران معاصر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در سیر تحولات معرفتی در عرصه مطالعات علوم انسانی از جمله اندیشه سیاسی بر اساس گرایش های کمتر انتقادی و بیشتر تقلیدی و متاثر از ورود ترجمه ای مباحث علوم انسانی، بستر اندیشه ورزی سیاسی و اجتماعی از قوت کافی برخوردار نبوده و حتی پس از انقلاب اسلامی نیز تقسیم بندی قابل اطمینان نحله ها و آثار در حیطه اندیشه سیاسی شکل نگرفته است. و این در حالی است که مقوله تولید علم و ضرورت نظریه پردازی و اندیشه ورزی سیاسی و تامل در مقدمه اندیشه سیاسی به صورت روشمند و با اتکا به مبانی معرفتی و شرایط محیطی جامعه اسلامی از اهداف استراتژیک نظام سیاسی و مورد عنایت نخبگان و دستاندرکاران قرار دارد. اما به رغم شرایط و مقتضیات مناسب و تغییرات محیطی که موجب دگرگونی در سطح تقاضای جامعه شده است. همچنان طرح این سئوال اساسی مطمح نظر نخبگان و اندیشه ورزان قرار دارد:
چه عامل یا عواملی باعث رکود فکری و تکوین اندیشه ورزی در ایران معاصر و مانع از برخورد خلاق و روزآمد با مفهوم و مباحث این حوزه از علوم انسانی گردیده است.
چالش های مدیریتی زنان در ایران؛ مطالعه دانشگاه بین المللی امام خمینی به عنوان یک سازمان دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین معیارهای درجه توسعه یافتگی یک کشور، جایگاه و اعتباری است که زنان در آن کشور برخوردارند. زنان نه تنها نقش بسزایی در تحقق توسعه اجتماعی و سیاسی دارند، بلکه به عنوان یک نیروی فعال و سازنده می توانند بر سرعت فرایند توسعه اقتصادی و تسریع عدالت اجتماعی بیفزایند. از همین رو است که مشارکت زنان در ساختارهای سیاسی و ایفای نقشی همتراز با مردان در تصدی مشاغل سیاسی به یک ضرورت زمان حاضر تبدیل شده و نیل به توسعه اجتماعی را به حل بهینه این موضوع موکول کرده است.
این مقاله با مطالعه روند مشارکت فزاینده زنان ایران برای ورود به صحنه های مختلف اجتماعی و سیاسی تلاش می کند تا موانع و مشکلات موجود در این فرایند و همچنین تفاوت ارزشی و اختلاف معیار ارزشیابی در برخورد میان زنان و مردان در تصدی مشاغل دولتی را تبیین نماید و نتیجه ارزشیابی شغلی آنان را در دانشگاه بین المللی امام خمینی به عنوان یک نمونه از دستگاه های دولتی به تصویر بکشاند. این مقاله تلاش می کند تا دریابد چرا با وجود حضور زنان تحصیل کرده دانشگاهی و برخوردار از شایستگی های لازم مندرج در ارزشیابی سالانه مدیران این دانشگاه، هنوز نتوانسته اند بر سمت های مدیریتی تکیه بزنند و در سطوح عالی تصمیم گیری آموزشی و اجرایی دانشگاه مشارکت فعال داشته باشند.
الحاق به کنوانسیون از منظر موافقان و مخالفان
حوزه های تخصصی:
پاسخ به این پرسش که آیا الحاق به کنوانسیون، به مصلحت جمهوری اسلامی ایران است، در پرتو بررسی پیامدهای حقوقی الحاق میباشد که این پیامدها دارای ابعاد داخلی و بینالمللی است. هرچند پرداختن به این موضوع از دیدگاه حقوقی کافی نیست؛ اما آنچه در این نوشتار پیگیری میشود، بررسی پیامدهای حقوقی بینالمللی الحاق یا عدم الحاق به کنوانسیون است و با نگاهی به نسبت جامع، ادله موافقان و مخالفان الحاق به کنوانسیون بررسی شده است. در نتیجه، روشن میشود الحاق به کنوانسیون به هیچوجه مصلحت نیست؛ زیرا نه تنها مشکلی از زنان ما را حل نمیکند، بلکه از جهاتی مشکلزا هم است.
توانمندسازی زنان و مشارکت سیاسی در ایران «مطالعه موردی؛ دوره جمهوری اسلامی»
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص های اساسی توسعه پایدار، توانمندسازی زنان در فرآیند تصمیم گیری های ملی است. مقوله اساسی در بحث توانمندسازی زنان نیز «مشارکت سیاسی» ایشان می باشد. بر این مبنا تحقیق حاضر در پی پاسخ گویی به این سؤال اصلی می باشد که «چگونه زنان با راهکارهای توانمندسازی نظیر مشارکت سیاسی می توانند سهمی تعیین کننده در ساختار تصمیم گیری ملی ایفا نموده و سیاست گذاری و مدیریت تغییر الگوهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را بدست گیرند؟» .به همین منظور تحقیق حاضر با روش «توصیفی - تحلیلی»، تأکید بر لزوم توجه بیش از پیش به نقش زنان در تصمیم گیری ملی دارد و در این راستا، با جمع آوری داده-ها (به روش کتابخانه ای) و تجزیه و تحلیل آنها، در پی پاسخ به سوال اصلی، فرضیه خود را این گونه بیان می دارد که «توانمندسازی زنان در مشارکت سیاسی و شرکت در تصمیم گیری سیاسی در سطح ملی، می تواند باعث تقویت و تسهیل سیاست گذاری شود» و با توجه به داده-های موجود به این نتیجه دست یافته ایم که عمل کرد توانمندسازی زنان در امر مشارکت سیاسی سبب تقویت ساختار تصمیم گیری ملی نیز می گردد.