فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۳۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
گونهشناسی بومیسرودهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بومیسرود به اشعاری گفته می¬شودکه شاعران محلّی با استفاده از فرهنگ، وازگان و درونمایههایبومی منطقه خود آن را میسرایند. این ترانه¬ها در ادبیات شفاهی اهمیّت ویژهای دارند؛ زیرا ما را با مفاهیم و اندیشه¬های متعالی آنان آشنا می سازند. بومیسرودها در حوزهجغرافیای فرهنگی ایران بزرگ تنوع و گوناگونی فراوانی دارند. امیری، تبری، طالبا، نجما، کتولی، حقانی، سوتخوانی ، شرفشاهی، چهاردانه، کیلالی و لاکو؛واسونک، شربه، شروه، حاجیانی، فایزخوانی، شنبه¬ای، کلهفریاد، دوبیتی، چهاربیتی، سرحدی، سرصوت، فریاد، نوا، فراقی، عاشقانه، شعردلبر، شعرجاهلی، حقیقی، سهخشتی، گورانی، بیت، نوول، فهلویات، هوره، حیران، لاوک و چهار لنگی، بایاتی، عاشیقی، آغی، باغلاما، قوشما، لایلالار، جیغالی، سالاما، الفلام، قایتارما، دیل ودؤئمز، لیکو، شیر، زهیرک، کردی و سیتک، تنها بخشی از بومیسرودها هستند که ضروری است تا پیش از نابودی آنها شناخته و گونه¬شناسی شوند. در این مقاله پس از تبیین، پیشینه و تعریف بومیسرود، تاریخچه، ارزشها و ویژگیهای آن ارائه میشود، سپس بومیسرود¬های برجستهمناطق مختلف ایران از نظر حوزه جغرافیایی، وجه تسمیه، قالب، زیباییشناسی، محتوا و درون¬مایه بررسی و طبقهبندی میشوند.
نویسنده گی
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم و بازتاب آن در درمان « کولی در آتش »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح پست مدرن - صرف نظر از ورود به حوزه گفتمانهای فلسفی آن - در ادبیات داستانی به آثاری اطلاق می شود که ویژگیهایی همچون : تناقض ، عدم انسجام ، عدم قطعیت ، معنا باختگی ، حضور راوی ، روایتهای تو در تو و ... در آنها سایه افکنده است . رمان « کولی در کنار آتش » نوشته منیرو روانی پور را نمی توان به طور قطع در زمره آثار پست مدرنیستی قلمداد کرد ، زیرا رمان در چارچوب کلی خود دارای فرجام مشخصی است ، حال آنکه عدم قطعیت و فرجامنامشخص یکی از اصلی ترین مشخصه های چنین آثاری است ...
شعر زبان یا بی زبانی شعر
حوزه های تخصصی:
ناسیونالیسم ایرانی و ادبیات مدرن فارسی
منبع:
کیان ۱۳۷۶ شماره ۳۸
حوزه های تخصصی:
چند کلمه درباره داستان کوتاه
حوزه های تخصصی:
طبقه بندی ساختاری گونه های شعر کوتاه معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوتاه سرایی از جریان های مهم ادبی دنیای معاصر است. این جریان در غرب، تحت تأثیر هایکوی ژاپنی و جنبش کمینه گرایی شکل گرفت و به عنوان ژانر ادبی هایکوسرایی شهرت یافت، اما در شعر فارسی با پیشینه ای کهن و متفاوت، محدود به یک ساختار و گونه نیست و گونه های فراوانی را در بر می گیرد. در ادبیات ما پیشینه مکتوب و موجود کوتاه سرایی به گاهان می رسد، که هر بند آن برای خود ساختاری کامل و مستقل دارد. از مانویان و دوره ساسانیان و سده های نخستین هجری نیز شواهدی از کوتاه سرایی باقی مانده است. به سبب همین پیشینه و گستردگی کوتاه سرایی، در توصیف و تعریف و طبقه بندی گونه های آن سازگاری دیده نمی شود. در این پژوهش دیدگاه های گوناگون درباره شعر کوتاه بررسی می شود. سپس با توجه به ویژگی ها و پیشینه، این طبقه بندی برای گونه های مختلف کوتاه سرایی پیشنهاد می شود: گروه نخست: گونه هایی با برخورداری از پیشینه سنتی چون: مفرد، دوبیتی، رباعی و قطعه کوتاه. گروه دوم: گونه های نو و بدون پیشینه چون؛ نوخسروانی و سه گانی. گروه سوم: فرم های آزاد چون: طرح، فرانو.
ساختار زبان شعر امروز
حوزه های تخصصی:
نوآوری در شعر قیصر امین پور
حوزه های تخصصی:
گزارش و شرح ابیات و عبارات متون ادبی که امروزه اغلب از آن با عنوان «تعلیقات» یاد می شود، عمر دراز و قدمتی بیش از پانصد سال دارد. در دوره معاصر نیز پژوهشگران و محققان با نوشتن شرح و تعلیقات بر آثار کهن زبان فارسی به صورت کتاب یا مقاله، گزارشهای گوناگونی از آن متون به دست داده اند. توضیح این مطلب لازم است که کالبد و روساخت متون مهم ادبی، مقدمه و وسیله نخستین و بنیادین رسیدن به درونمایه و ژرف ساخت آن متون است. به همین خاطر، این جنبه از پژوهش ها؛ یعنی گزارش درست و دقیق ابیات و عبارات متون ادبی نباید مورد بی توجهی و غفلت قرار گیرد. اهمیت و سودمندی چنین گزارش هایی زمانی آشکارتر و مشخص تر می گردد که با افسوس و اندوه بسیار بدانیم هنوز شماری از دانشجویان دوره های کارشناسی ارشد و دکترای زبان و ادبیات فارسی از خواندن و گزارش درست بعضی از لغات و ابیات و عبارات متون کهن ادبی ناتوانند.
آنچه در این جستار بدان می پردازیم، یکی از یادداشت های پراکنده ای است که نگارنده سالهای متمادی، در حاشیه شرح مثنوی دکتر جعفر شهیدی نوشته است و در واقع، حاشیه ای است بر حاشیه ایشان در شرح این بیت از دفتر ششم مثنوی که نکاتی را در ضرورت توجه به شرح و گزارش آثار ادبی و دقت در آن خواستار است.
باید گفت بی شک، مثنوی معنوی نیز از جمله کتابهایی است که دریایی بیکران از فرهنگ عامه و نکات ازنده ادبی را داراست. این اثر سترگ دارای شاخصه های فرهنگی و ادبی خاصی است که گاه برای خواننده امروزی قابل دریافت نیست.
ترکیب «سرِ سفره» یکی از ترکیبات نادر و دیریابی است که مولانا در مصرع «چون سر سفره رخ او توی توی...» دفتر ششم آن را آورده است که معنای آن ترکیب برای نویسنده این جستار دغدغه ایجاد کرده است و از سوی دیگر، بسیاری از شارحان در معنی آن حدس هایی زده اند. این نکته نیز درخور توجه است که آنچه در معنی این ترکیب بدان دست یافته ایم، از تمامی فرهنگ لغت های زبان فارسی فوت شده و بدان توجهی نشده است.
نویسنده با تبیین معانی گونه گون این ترکیب در میان کتب ادبی، به کاربرد آن در دیگر متون ادبی اشاره می کند و معنی این ترکیب را در مصراع مورد بحث با توجه به شواهد یافته شده در مصراع مورد بحث گزارش می کند. امید است که خوانندگان، نکته انگشت نهاده و یاد کرده ما را حمل بر بی احترامی به ساحت آن گزارشگر بزرگ (دکتر شهیدی) ندانند و نپندارند که آنچه در این مقاله آمده، از سر هوی و هوس «خالِف تعرَف» است. نامه دکتر شهیدی نیز در پاسخ به این معنی نویافته ضمیمه مقاله است.