در میان جریان های گوناگون ترانه سرایی فارسی در فاصله تأسیس رادیو (1319) تا 1357، دو جریان ترانه سنت گرا و ترانه نوین بیش از سایر جریان ها به کلام ترانه اهمیت داده اند. از این رو، محور اصلی این پژوهش بررسی تطوّر کلام ترانه فارسی از طریق تحلیل ترانه های ده ترانه سرای شاخص این دو جریان است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که ترانه های سنت گرای رادیویی، به ویژه ترانه های گلها به دلیل وجود ضوابط خاص حاکم بر رادیو، تا مدت ها بر شیوه و اسلوبی واحد سروده شده و به نوعی ادامه دهنده سنت های شعر فارسی در قالب ترانه اند؛ این در حالی است که ترانه های نوین با تأثیرپذیری از شعر معاصر فارسی و تحولات سیاسی اجتماعی زمان خود به مرور تغییرات سبکی مهمی را در ترانه ایجاد کرده اند.
رده بندی انواع سروده ها یکی از مباحث مهم در مطالعات ژانری است. غزلیات سنائی از معدود مواردی است که در نسخه های خطی رده بندی شده است و این رده بندی وارد نوشته های مصححان و دیگر سنائی پژوهان شده است. مقاله حاضر ضمن بررسی انتقادی رده بندی های گذشته، سعی می کند طرحی تازه را پیشنهاد کند که بر اساس آن غزلیات در دو سطح ساختاری و محتوایی رده بندی می شوند. در سطح نخست غزلیات به چهار گروه تقسیم شده است و سپس معلوم شده که از این میان تنها بخشی را می توان غزل نامید و بقیه غزل واره هستند که زمینه را برای تولد غزل فراهم کرده اند. در سطح محتوا هم غزلیات به دو گروه کلی توصیف محور و توصیه محور تقسیم شده، برای هر یک زیرگروه هایی نیز اعتبار کرده ایم. این طرح قادر است هم نقش سنائی را در تحول غزل فارسی نشان دهد و هم تصویر نسبتاً واضحی از ساختار و درون مایه غزلیات پیش روی خواننده قرار دهد.