فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱۳٬۹۱۴ مورد.
۱۴۱.

قدرت خدا از دیدگاه صدرالمتألهین و حل اختلاف جی ال مکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدا قدرت اختیار شر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : 533
در این مقاله با توجه به اهمیت‏شناخت قدرت خدا در فلسفه و کلام اسلامى تلاش شده است‏به چند سؤال اساسى در این باب بر مبناى دیدگاه‏هاى صدرالمتالهین پاسخ داده شود: 1- جایگاه قدرت در مجموعه صفات الهى کجاست؟ از صفات فعل است‏یا ذات؟ عین ذات است‏یا زاید بر ذات؟ 2- رابطه صفت قدرت با سایر صفات جمال الهى چگونه است؟ 3- قدرت خدا را چگونه باید تفسیر کرد که نه موجب تشبیه گرایى شود و نه مستلزم اشتراک لفظى مفهوم قدرت در انسان و خدا گردد. 4- ویژگیهاى قدرت حق تعالى و وجوه تمایز آن با قدرت انسان چیست؟ 5- قدرت مطلقه و به عبارت دیگر شمول قدرت الهى بر همه ممکنات با توجه به رحمت‏بى پایان او. اولا: با شرورى که در عالم مشاهده مى‏شود چگونه قابل جمع است؟ ثانیا: با اختیار انسان و شرور اخلاقى او چه سان قابل توجیه است.
۱۴۳.

براهین عقلی اثبات حیات پس از مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نفس فطرت بدن براهین عقلی مرگ حیات پس از مرگ آخرت حکمت الهی عدالت الهی برهان اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 282 تعداد دانلود : 722
در این نوشتار بر آنیم تا براهین عقلی اثبات حیات پس از مرگ انسان را بررسی کنیم. براهینی که در این نوشتار بررسی قرار شده‌‌اند عبارتند از: 1. برهان فطرت؛ 2. برهان معقولیت؛ 3. برهان عدالت؛ 4. برهان حکمت؛ 5. برهان تجرد روح؛ 6. برهان اخلاقی. به طور کلی این براهین را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد: 1.براهینی که برای اثبات حیات پس از مرگ، از خدا و صفات او کمک می‌گیرند؛ مانند قرائتی از برهان فطرت، برهان عدالت و برهان حکمت؛ 2. براهینی که مستقیم و بدون کمک گرفتن از خدا و صفات او می‌توانند حیات پس از مرگ را اثبات کنند؛ مانند برهان معقولیت، برهان اخلاقی و برهان تجرد روح. در برهان فطرت، از فطرت جاودان خواهی انسان و در برهان عدالت، از عدالت خدا و در برهان حکمت، از حکیم بودن خدا حیات پس از مرگ اثبات شده است. در برهان معقولیت، عقل حکم می‌کند که اعتقاد به حیات پس از مرگ از اعتقاد نداشتن بدان، معقول‌تر است. در برهان اخلاقی از حکم اخلاقی و در برهان تجرد روح، از فنا ناپذیری روح، حیات پس از مرگ اثبات شده است. در این نوشتار، تمامی این برهان‌ها تجزیه و تحلیل شده‌اند. براهین عقلی، مرگ، حیات پس از مرگ، آخرت، نفس، بدن، حکمت الهی، عدالت الهی، فطرت، برهان اخلاقی
۱۴۵.

اومانیسم و حق‏گرایى(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: اومانیسم آزادى حق‏گرایى حق طبیعى اراده آزاد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : 240
اومانیسم شالوده فرهنگ و فلسفه بعد از رنسانس در غرب است که بر اساس آن، انسان میزان کلیه ارزش‏ها و فضایل از جمله حق و حق‏گرایى است. در طول چند قرن که اندیشه مزبور در شاهرگ‏هاى جوامع غربى جریان دارد تحولاتى اساسى در این نگرش رخ داده است. اومانیسم علاوه بر شمول بر اصولى چون اختیار و آزادى و فردگرایى انسان، به علت وجود اصل مداراى دینى با هر دین و آیینى از توحیدى گرفته تا الحادى قابل جمع است. در تلقى اومانیستى مفاهیم ارزشى تعاریف خاصى پیدا مى‏کنند؛ براى مثال حق و حق‏گرایى با محوریت انسان تعریف مى‏شود که در مقاله حاضر به نحوى اجمالى به آن پرداخته شده است.
۱۴۹.

عرفان در افق اندیشه استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان اخلاق وحدت وجود ریاضت عشق و محبت حکمت و فلسفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 244
در این مقاله بر آن شده‏ایم تا «عرفان» را از دیدگاه استاد شهید مطهری بررسی کرده، به تبیین نگرش‏ها وگرایش‏های عرفانی او بپردازیم؛ چه این‏که استاد، عرفان را از نوع شناخت شهودی و مبتنی بر سیر و سلوک عملی‏ دانسته تا انسانِ عارفِ سالک، از مرحله «فهمیدن» به منزل «رسیدن و دیدن» تکامل یافته، به مقام توحید درمراتب گوناگون نائل شود که عرفان را با توحید ناب و انسان کامل نسبتی تام و تمام خواهد بود و در این جهت برخی‏ازاصول عرفانی از وحدت شخصی وجود، سلوک و شهود، ریاضت و عشق و محبّت بررسی شده و استاد، مقوله«وحدت وجود» را در مقام تصوّر و تصدیق از نوع سهل و ممتنع دانسته، معتقد است: بسیار اندکند کسانی که به‏حقیقت معنا و ماهیت آن‏ می‏پردازند. به اعتقاد استاد، عرفان با تصوّف فرق دارد و اوّلی را مقوله‏ای فرهنگی و دومی را اجتماعی می‏داند و به‏شدّت برنظریه اصالت، استقلال و غنای عرفان اسلامی و زایش و رشد و بالندگی عرفان اسلامی از دامن فرهنگ و آموزه‏های‏ قرآنی ـ روایی تأکید دارد و نظریه بیگانه بودن عرفان با آموزه‏های اسلامی یا التقاطی و تلفیقی بودن عرفان اسلامی با عرفان‏های هندویی، مسیحی و... را نقد کرده، نمی‏پذیرد؛ اگر چه تأثیر و تأثّر فرهنگ‏های اخلاقی ـ عرفانی را با عرفان‏ اسلامی قبول دارد. و نیز در این مقاله بر آن شدیم تا به تجلیّات و نماد و نمونه‏ای از گرایش‏های عرفانی استاد شهید مطهری و تحوّل‏تکاملی اندیشه، انگیزه و عمل وی از حکمت به عرفان به‏ویژه در اواخر عمر گرانبهایش اشاراتی داشته‏ باشیم.
۱۵۱.

عدالت اجتماعی و مسائل آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: برابری عدالت توزیعی عدالت اجتماعی ساختار اجتماعی معیار عدالت حق و خیر جان رالز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 892
این مقاله بر آن است که عدالت اجتماعی یا عدالت توزیعی را مورد بحث قرار دهد. عدالت توزیعی با تئوری عدالت جان رالز، وارد مرحله جدیدی شده است. مطابق نظر رالز، عدالت یک ارزش ساده در میان ارزش‌های دیگر که بر نظم اجتماعی و روابط انسانی اثر می‌گذارد، نیست. بلکه یک ارزش اجتماعی متعالی و اساسی است. اهمیت و جایگاه ارزش اجتماعی آن همسان با اهمیت مسأله حقیقت در معرفت انسانی است. همان‌گونه که اعتبار مشروعیت هر تئوری وگزاره شناختی به واسطه مسأله حقیقت، محک زده می‌شود مشروعیت و کمال هر ساختار اجتماعی نیز مبتنی بر سازگاری و انطباق آن با اصول عدالت است
۱۵۲.

بررسی تطبیقی هستی شناسی از منظر کانت و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانت هستی‏شناسی سهروردی محمول حقیقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : 639
سهروردی و کانت، به عنوان دو فیلسوف از دو مکتب فلسفی متفاوت، هر کدام اندیشمندانی بزرگ و صاحب نظرانی نام‌آور در حوزة فلسفی خویش هستند. این دو فیلسوف با فاصلة زمانی بیش از شش قرن در موضوع هستی‌شناسی، تا اندازه‌ای نظراتی همانند دارند، هر دو وجود را امری اعتباری و منحصر به نسب و اضافات و روابط می‌دانند که بودن آن در گزاره‌ها، تنها بیان‌کنندة نسبت موضوع ومحمول گزاره‌ها است که نه چیزی بر موضوع می‌افزاید و نه چیزی از آن می‌کاهد. دقت در نظرات سهروردی به ویژه در مسألة نور ولوازم آن، ما را نسبت به آن چه گفته شد به تردید واداشته و وی را از کانت جدا می‌سازد و او همان گونه که ویژگیِ یک حکیم اشراقی است، هستی‌شناسی شهودی را ارائه می‌کند.
۱۵۴.

مفهوم قدرت از دیدگاه نیچه

کلید واژه ها: نیچه ارادة معطوف به قدرت مفهوم قدرت اصالت اراده نسبیت ارزش های اخلاقی حقیقت و مرگ خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 440 تعداد دانلود : 531
فردریش نیچه، از اندیشمندان برجستة آلمانی است که متأثر از فیلسوف بدبین هم وطنش، آرتور شوپنهاور، کوشید با تأکید بر ارادة آدمی رویکردی نو به عالم و آدم افکند. او اراده آدمی را، اراده ای معطوف به قدرت می داند. لذا بر محور آن، ساختار هستی شناسی او پی ریزی می گردد؛ بدین معنا که نیچه تمام مفاهیم ارزشی همچون اخلاق، حقیقت و... را متناسب با ارادة معطوف به قدرت در آدمی درک می کند. بر این اساس، نگاهی نسبیّت انگارانه را در پیش می گیرد. نیچه بر آن است که اخلاق سنّتی را فرومایگانی که از شکوفا کردن ارادة معطوف به قدرت خویش ناتوان بودند، بازآفرینی کردند تا ارادة دیگران را بدین وسیله به مهار قدرت خویش درآورند. لذا سخت به مسیحیت، که وارث ارزش های اخلاقی است، می تازد و آن را مایة ننگ بشر غربی برمی شمارد. از این رو، نیچه تنها حقیقت مطلق را ارادة معطوف به قدرت می داند که چون این گونه اراده ها، گوناگون اند و تأویل های آن ها نیز فراوان است، لذا حقیقت ها نیز فراوان خواهند بود. پس، جهان از نگاه او، معنا و ارزش ذاتی ندارد و ارزش ها، به تأویل های آدمیان از ارادة قدرت شان وابسته است. از آنجا که اصل بنیادین در سراسر فلسفه نیچه " اراده معطوف به قدرت" است، در این نوشتار نخست به تبیین ابعاد مختلف این اصل می پردازیم و سپس رویکرد وی را به ارزش های اخلاقی در پرتو آن بررسی می کنیم.
۱۵۶.

‌واقع‌گرایی، عینیت‌ و شک‌گرایی‌(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 929
این‌ مقاله‌ دربارة‌ این‌ پرسش‌ است‌ که‌ «به‌ چه‌ چیز می‌توانیم‌ معرفت‌ پیدا کنیم؟» در اینجا مسئله‌ اصلی‌ رئالیسم‌ هستی‌شناختی‌ است. رئالیسم‌ هستی‌شناختی، دیدگاهی‌ دربارة‌ سرشت‌ متعلق‌ معرفت‌ است. پال‌ موزر در این‌ مقاله‌ نوعی‌ رئالیسم‌ به‌ نام‌ رئالیسم‌ معتدل‌ را مطرح‌ می‌کند که‌ براساس‌ آن‌ برخی‌ از اموری‌ که‌ باورهایمان‌ از آن‌ها حکایت‌ می‌کنند عینی‌اند. وی‌ سپس‌ از این‌ رئالیسم‌ دربرابر اعتراض‌ فهم‌ناپذیری‌ دفاع‌ می‌کند. در بخش‌ دوم، نویسنده‌ به‌ بررسی‌ مواردی‌ می‌پردازد که‌ می‌تواند به‌عنوان‌ معارضه‌ جدی‌ شک‌گرایانه‌ در قبال‌ «رئالیسم‌ معتدل» تلقی‌ شود. موزر در بخش‌های‌ بعدی، پاسخ‌هایی‌ را که‌ می‌توانیم‌ در قبال‌ چنین‌ چالش‌ شک‌گرایانه‌ای‌ ارائه‌ کنیم‌ بیان‌ می‌کند. «استنتاج‌ بر مبنای‌ بهترین‌ تبیین» در زمرة‌ این‌ پاسخ‌ها قرار دارد.
۱۵۹.

فلسفه حق(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: حق نظریه هاى حق حقوق اخلاقى حقوق سیاسى مبانى فلسفى حق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
تعداد بازدید : 655
مفهوم ((حق)) در علم حقوق, اخلاق و سیاست کاربرد وسیعى دارد و منشإ همه حقوق قانونى, اخلاقى و سیاسى, قواعدى است که پیکره این علوم را تشکیل مى دهد; براى مثال حق امنیت جسمانى اشخاص از قاعده کیفرى ممنوعیت ایراد ضرب و جرح به دست مىآید. با این وصف, هیچ حقى را نمى توان بر اساس قاعده مربوط توجیه کرد, زیرا خود این قواعد, بر اساس منطق و مبنایى وضع شده اند که در فلسفه هر یک از این علوم, از آن به نظریه حق تعبیر مى شود. در این مقاله تلاش شده است تا مهم ترین نظریه هاى حق, مبانى فلسفى وضع قواعد مذکور و ریشه هاى پنهان حق, تفکیک هر یک از حقوق از دیگرى و نسبت آنها با آزادى و... تبیین گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان