آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

محله به عنوان یک واحد اجتماعی – کالبدی از جمله عناصر تشکیل دهنده فضای شهر است که بنا به همگنی درونی نسبی، محدوده آن قابل تعریف و تمییز است . شناخت محدوده واقعی محلات و سایر واحدهای فضایی شهر و ترسیم مرز آن ها ، به عنوان پایه ای در برنامه ریزی کاربری زمین شهری به منظور توزیع وتخصیص کاربری ها، تعیین استانداردها و سرانه های شهری، محسوب می شود. یافته های این تحقیق نشان می دهد، با توجه به تاکید بسیاری از طرح های شهری به جنبه های کمی و عوامل فرمی به ویژه لبه و خیابان ها در فرایند ترسیم محدوده واحدهای کالبدی- فضایی شهر به ویژه محله بندی، این فرایند هرگز به تعیین محدوده واقعی محلات نمی انجامد و گاهی خود به ناکارآمدی طرح ها دامن می زند. از این رو به منظور شناخت محدوده واقعی محلات، لازم است در کنار روش های کمی و تاکید بر فاکتورهای فرمی، به روش کیفی و فاکتورهای فرایندی به عنوان یک ضرورت توجه شود. در این مقاله ضمن بررسی اهمیت محله و محله بندی در برنامه ریزی شهری، نقد رو ش های فعلی محله بندی و ارایه پیشنهاداتی برای تدوین روشی ترکیبی در فرایند محله بندی شهری، دو شهر نوشهر و کلاردشت به منظور آزمون روش پیشنهادی، مورد مطالعه قرار گرفتند و در نهایت محلات هر یک از دو شهر مذکور براساس ترکیبی از روش های مطرح شده، شناسایی و مرز هر یک ترسیم شد. روش کار، تحلیلی مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی است.

تبلیغات