پژوهش های راهبردی سیاست

پژوهش های راهبردی سیاست

پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم زمستان 1401 شماره 43 (پیاپی 73) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی تطبیقی رابطه ساخت سیاسی و دولت با توسعه اقتصادی (ایران، ژاپن و کره جنوبی2010- 1860)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 740 تعداد دانلود : 296
مرور تاریخ تکاپوی توسعه ایران در بیش از 150 سال گذشته نشان دهنده دوره هایی از همراهی یا پیش و پس بودن از کشورهاست. ژاپن و کره جنوبی در این زمینه جایگاه مشخصی دارند. در این پژوهش تلاش می شود وضعیت توسعه در ایران را در مقایسه با دو کشور مذکور در مقاطع تاریخی (1926-1860 و 2010-1963) در چارچوب مدل نهادی نورث، عجم اوغلو و رابینسون مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای و از نظر روش، نهادگرای تطبیقی است. این رهیافت بر قواعد، رویه ها و سازمان های رسمی تمرکز دارد که با استفاده از تکنیک های تاریخ دانان و حقوقدانان به توضیح رابطه میان ساختارهای نهادی و موفقیت یا شکست سیاست ها می پردازد. پرسش اصلی این است که علی رغم ایجاد ساخت سیاسی در ایران در قرن نوزدهم در مقایسه با تجارب ژاپن در نیمه دوم قرن نوزدهم و کره جنوبی در اوایل قرن بیستم، چرا برنامه توسعه در ایران خوب پیش نرفته و ترتیبات نهادی سیاسی و اقتصادی فراگیر حاصل نشده است؟ نتایج بدست آمده نشان می دهد که به دلیل عدم تکامل نهادی زمینه های همسویی دولت و ملت، توسعه در ایران در مقایسه با دو کشور مذکور بصورت موفقیت آمیزی فراهم نشد.
۲.

بیداری اسلامی در راهپیمایی اربعین با توجه به دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 40 تعداد دانلود : 852
به نظر میرسد، راهپیمائی اربعین، عواملی از بیداری اسلامی همچون وحدت، همبستگی و همدلی را در بین راهپیمایان شکل داده و استمرار این مراسم موجب تقویت بیداری اسلامی و همچنین مقابله با آسیب های آن شده است. این پژوهش با استفاده از روش کمی و انجام پیمایش بوده و جمع آوری اطلاعات آن از طریق پرسشنامه است. جامعه آماری آن، شامل راهپیمایان اربعین در سال 1398 است و حجم نمونه، 424 نفر از زائران ایرانی و سایر کشورهاست که به صورت اتفاقی انتخاب شدند. سعی شده تا بخش نظری این مقاله بر اساس دیدگاه رهبر انقلاب، درباره بیداری اسلامی و راهپیمائی اربعین آماده سازی شود. فرضیه اصلی پژوهش، وجود ارتباط بین ابعاد پیاده روی اربعین و شکل گیری عوامل بیداری اسلامی است. یافته های تحقیق ضمن تایید این فرضیه، عواملی را برای تقویت بیداری اسلامی در این مراسم تبیین می کند که در مقابله با سیاست های تفرقه افکنی دشمن قرار گرفته اند؛ برخی از این عوامل عبارتند از: جهانی شدن اسلام، همگرایی و وحدت مسلمانان (شیعه و سنی)، حل اختلافات با شعار"حب الحسین یجمعنا"، نمایش قدرت بالای بسیج مسلمانان، ارجحیت مسلمان بودن بر ملیت، بصیرت و دشمن شناسی، وحشت دشمن از اتحاد شیعیان، عدم تفاوت ملیت ، زبان و نژاد.
۳.

احزاب ضدانقلاب کُردی ایران؛ پیامدهای دمکراسی انجمنی کردستان عراق بر احزاب ضد انقلاب کُردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 143 تعداد دانلود : 217
احزاب ضد انقلاب کُرد ایرانی از عوامل ایجاد ناامنی در غرب کشور هستند که پس از جنگ تحمیلی به شمال عراق گریختند. از طرفی سقوط صدام باعث تغییر ساختار سیاسی عراق و جایگزینی مدل دمکراسی انجمنی گردید. این مدل دمکراسی آثار و تبعاتی داشت که بعضاً منجر به تغییر موقعیت و قدرت کُردهای عراقی شد. با توجه به هویت یکپارچه و پیشینه تاریخی و فرهنگی یکسان کُردها، این تغییر اثراتی بر کُردهای دیگر کشورها از جمله احزاب ضد انقلاب کُرد ایرانی داشت. مسأله اصلی پژوهش این است که استقرار دمکراسی انجمنی و نهادینه شدن قدرت در کردستان عراق چه تأثیری بر احزاب ضدانقلاب کُرد ایرانی داشته است؟ ارائه تبیین مناسب در خصوص تأثیر این روند بر احزاب ضدانقلاب هدف این تحقیق است. جنس پژوهش کاربردی، روش کیفی و مدل توصیفی - تحلیلی است. چارچوب نظری نوشتار، دمکراسی انجمنی لیچفارت بوده و برای کسب پایایی پژوهش به 20 نفر از متخصصان ضدانقلاب کُردی و اقلیم کردستان عراق مراجعه و جمع بندی شد. دمکراسی انجمنی و نهادینه شدن قدرت در کردستان عراق منجر به تغییر استراتژی خودمختاری و تقویت گفتمان فدرال خواهی در میان احزاب ضدانقلاب کُرد ایرانی شده است. پیشنهاد می شود هزینه میزبانی احزاب ضدانقلاب کُرد ایرانی برای اقلیم کردستان عراق افزایش یابد.
۴.

مطالعه مقایسه ای دیپلماسی عمومی هند و چین در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس (2021- 2001)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 809 تعداد دانلود : 952
هند و چین بعنوان دو قدرت نوظهور اسیایی همواره کوشش نموده اند تا از رهگذر دیپلماسی عمومی، مراودات خود را با کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بسط دهند که این مهم می تواند بسترساز تحقق اهداف سیاست خارجی این دوکشور باشد. از این روی این پژوهش می کوشد به این پرسش اساسی بپردازد که وجوه افتراق و اشتراک دیپلماسی عمومی هند و چین در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بین سال های 2001-2021 کدامند؟ فرضیه این است که اهمیت مفهوم و جایگاه دیپلماسی عمومی به منظور پیشبرد اهداف سیاست خارجی و نفوذ بیشتر در منطقه و همچنین کاربرد زبان، ادبیات و فرهنگ از وجوه اشتراک دو کشور محسوب می شود، در حالیکه وجوه افتراق در روش های اعمال دیپلماسی عمومی مشتمل بر صنعت فیلم سازی، موسسه کنفوسیوس، فعالیت دیاسپوریک، ابتکار کمربند– راه می باشد. این پژوهش از روش مقایسه ای استفاده نموده تا وجوه افتراق و اشتراک دیپلماسی عمومی هند و چین در حوزه کشورهای عرب خلیج فارس احصا و تحلیل شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که دیپلماسی عمومی بعنوان ابزاری در راستای منافع ملی، همواره مورد توجه دو کشور چین و هند بوده است که شناخت این مسئله بنا بر اصل سیاست همسایگی برای جمهوری اسلامی ایران حائز اهمیت می باشد.
۵.

نقش هویت جمهوری اسلامی ایران در روابط با امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 527 تعداد دانلود : 143
مقاله به بررسی نقش هویت جمهوری اسلامی ایران در روابط با امریکا در محدوده زمانی سال های 1979 تا 2021 پرداخته است. بر این اساس پرسش اصلی این است که هویت جمهوری اسلامی ایران چه تأثیری بر روابط با ایالات متحده امریکا بین سال های 1979 تا 2021 داشته است؟ فرضیه پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته این است که هویت انقلابی - اسلامی جمهوری اسلامی ایران با نقش پذیری فزاینده ضد یکجانبه گرایانه و سلطه گری در تقابل با منافع ایالات متحده امریکا بوده که منجر به قطع روابط دو کشور بین سال های 1979 تا 2021 شده است. روابط ایران و امریکا در بردارنده ساختار نهادینه شده تخاصم در روابط دو واحد سیاسی است که از یک طرف ریشه در ماهیت و نوع نظام سیاسی آنها و از طرفی هم ریشه در علل و عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی دارد. در واقع آنچه مانع ایجاد روابط معمول میان طرفین گردیده، در سطح گفتمانی و یا رفتاری نیست بلکه ناشی از هویت تقابلی ایران و امریکاست.
۶.

چشم انداز پسابرجام روابط ایران و آلمان در چارچوب تعهدات فراآتلانتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 663 تعداد دانلود : 700
مناسبات ایران و آلمان به نسبت دیگر قدرت های اصلی اروپایی کمتر شکننده و عمدتاً پایدار بوده است. با این حال یکی از دشواری های مطالعه سیاست خارجی آلمان آن است که این کشور حضور در رقابت های ژئوپلیتیک را بخاطر درس های سنگین جنگ جهانی دوم کنار گذاشته و عمدتاً تمام انرژی خود را مصروف اقتصاد بین الملل نموده است. علاوه بر این، آلمان نمی تواند سیاست خارجی خود را خارج از چارچوب تعهدات فرااتلانتیکی و نیز فراتر از اصول و موازین سیاست خارجی مشترک اروپایی تنظیم و راهبری کند. به همین دلیل در تحلیل سیاست خارجی آلمان بیشتر باید بر رفتارهای نسبتاً پوشیده این کشور تمرکز کرد تا گفتارها مقامات آن. مطالعه روابط ایران و آلمان کاملاً در این چارچوب قرار می گیرد. پرسش مقاله آن است که چرا آلمان همواره تمام تلاش کرده تا در برابر الگوی تقابلی آمریکا در قبال ایران، بر الگوی تعاملی تأکید کرده و اتحادیه اروپا را نیز به سمت همین الگو سوق دهد؟ این مقاله ضمن ارائه یک چارچوب تحلیلی برای فهم عمیق تر سیاست آلمان، تمرکز خود را بر رویکرد و سیاست خارجی آلمان در قبال ایران پس از امضای برجام بویژه زمانی که ترامپ زمام ریاست جمهوری آمریکا را از دست می دهد، قرار داده است. 

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰