تاریخ ادبیات

تاریخ ادبیات

تاریخ ادبیات پاییز و زمستان 1401 شماره 91 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

سیر و جایگاه قالب مثنوی در تذکره های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 993 تعداد دانلود : 66
با همه اهمیت قالب مثنوی، بسیاری از صاحبان تذکره ها به این قالب توجه خاصی نداشته اند و در درج ابیات آن به شدت امساک کرده اند، تاجایی که علی رغم شهرت برخی شاعران در قالب مثنوی، اشعار منسوب به آنها در قوالب دیگر را ذکر اما از آوردن ابیات مثنوی شان صرف نظر کرده اند. هدف این مقاله نشان دادن انعکاس این قالب در تذکره های فارسی و علل توجه نکردن صاحبان تذکره به این قالب و سیر و دسته بندی چگونگی درج آن در برخی تذکره هاست. برای این منظور بیست تذکره فارسی مورد بررسی قرار گرفته است. مهم ترین دلیل درج نشدن مثنوی در تذکره بلندی آنها، تمایل نداشتن نویسندگان به تلخیص و گزینش ابیات و دشواری انجام دادن تلخیص، محدودیت حجم تذکره، سلطه قوالب دیگر بر قالب مثنوی، در دسترس نبودن منظومه ها و امثالهم است. در تذکره های اولیه ( لباب الالباب و تذکرهالشعرا )، اشاره ای به منظومه های شاعر نشده یا در صورت اشاره، از درج ابیات آن پرهیز شده است؛ از اواخر قرن نهم، به دلایلی چون اکتفا کردن به ابیات برجسته و افزایش منظومه ها، تنها یک یا چند بیت محدود ذکر شده و به مرور روند ذکر ابیات مثنوی افزایش یافته و در نهایت، صاحبان تذکره های اختصاصی و برخی تذکره های عمومی متأخر همچون مجمع الفصحا در آوردن ابیات مثنوی محدودیتی قائل نبوده اند. توجه نکردن به مثنوی موجب شده علی رغم باقی ماندن ابیاتی در این قالب از برخی شاعران در منابعی همچون فرهنگ لغات، ابهاماتی درمورد آثار و صحت انتساب آنها باقی بماند یا نتوان دانست چه  موضوعی داشته یا در چه دوره ای از میان رفته است و بر این اساس این دو دسته از منابع (تذکره و منابع فرعی همچون فرهنگ لغات) مکمل و مؤید یکدیگر قرار نگرفته اند.
۲.

دوره های سنایی پژوهی افغانستان و تأثیرات آن بر سنایی پژوهی ایران و عکس آن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 213 تعداد دانلود : 467
سنایی نه فقط ادیب و شاعری بود که توسط شاعران مورد تمجید و تقلید قرار گرفته باشد، بلکه وی به باور سنایی پژوهان عرفان را نظام مند درون شعر فارسی برد و ابواب تصوف را که تا آن وقت به نثر بود در قالب نظم تبویب و جاویدانه کرد. در آثار سنایی تمام معارف اسلامی که تا آن وقت رگه های آن در آثار ادبا و شعرا متفرق بود جمع آمد. سنایی در تاریخ عرفان و ادب، به سبب تغییر هایی که در محتوای شعر فارسی ایجاد کرد، جایگاه ویژه دارد و ضمن احترام به این جایگاه، شناخت وی شناخت گوشه ای از دانش و معرفت و فرهنگ و اجتماع اواخر سده پنجم و اوایل قرن ششم است. سنایی توسط دانشمندان ولایت خودش مانند غلام جیلانی جلالی در مقدمه چهار اثر نایاب سنایی (1332)، غلام سرور همایون در کتاب حکیم سنایی و جهان بینی او و علی اصغر بشیر در رساله سیری ملک سنایی شصت سال قبل از امروز تمجید و معرفی شده است که در آن زمان این آثار نوشته شده در مورد احوال و آثار سنایی مورد توجه پژوهندگان دنیا به ویژه ایران قرار داشت. اما در اثر جنگ ها و تجاوز شوروی و کودتا در افغانستان دیگر آن تحقیقات پیگیری نشد و رابطه دانشمندان بیرونی با سنایی پژوهان افغانستان و آثارشان کم شد و به صفر رسید و در مقابل، سنایی پژوهان افغانستان تحت تأثیر سنایی پژوهان بیرونی به ویژه ایران قرار گرفتند. محور بحث این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای بررسی و تحلیل سه دوره تاریخی سنایی پژوهی در افغانستان و چگونگی تأثیرات سنایی پژوهان افغانستان بر تحقیقات سنایی شناسی ایران و عکس آن و عوامل این تأثیرات است.
۳.

پژوهشی در یک فرهنگ عربی به فارسی: انیس المعاشرین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 431 تعداد دانلود : 499
تحقیق در فرهنگ های عربی به فارسی به دلیل اشتمال این فرهنگ ها بر لغاتِ کهن فارسی، و راهگشا بودنِ این فرهنگ ها در دستیابی به معانیِ اصلیِ واژه های متروکِ فارسی، بایسته است. فرهنگ عربی به فارسیِ انیس المعاشرین ، از مؤلفی ناشناس، از فرهنگ های بسیار گمنام و مهجور و ارزشمند است که در اواخر عصر ایلخانان تألیف شده است. این فرهنگ، فرهنگی موضوعی است که به چهار قسم تقسیم شده است و مجموعاً در 38 موضوع مختلف، در آن لغاتی گرد آمده است. از این فرهنگِ کهن، نسخه ای به تاریخ 704 ه.ق. برجا مانده است و تألیف آن شاید اندکی پیش از این تاریخ بوده باشد. این کتاب که تاکنون تصحیح و چاپ نشده است، به دلیلِ کهن بودنِ نسبی، شایسته تحقیقات بیشتر و انتشار است. در مقاله حاضر ضمن بررسی و تحلیلِ ساختار این فرهنگ، و بحث درباره شیوه فرهنگ نویسیِ مؤلفِ آن، و نیز شناسایی برخی از منابعِ مورداستفاده مؤلفِ آن، به ویژگی های ارزشمندِ آن نظیرِ لغاتِ نادر و تعریف های ویژه پرداخته شده است.
۴.

نقد و تحلیل مفهوم نفس در آثار ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 852 تعداد دانلود : 383
موضوع این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته، نقد و تحلیل دیدگاه ناصرخسرو درباره مفهوم نفس و جست وجو در ریشه های آن است. در جهان شناسی ناصرخسرو، نفس سومین مرتبه آفرینش است که از عقلِ کلی پدید می آید. عقل و نفس، زوجِ مذکر و مؤنث عالم روحانی به شمار می آیند که تمام مراتب مادون از آنها سرچشمه می گیرد. نفس کلی با تأثیرپذیری از عقل، در جهان روحانی جد و فتح و خیال و در عالم جسمانی طبیعت کلی، صورت و هیولی را پدید می آورد. نفوس نباتی و حیوانی در عالم فرودین، از نفس کلی سرچشمه می گیرد. نفس کلی نسبت به عقل ناقص است و برای رفع نقصان خود، با ایجاد مراتب پایین تر چون اجرام فلکی و ارکان، زمینه خلقت انسان را به عنوان هدف نهایی آفرینش فراهم می آورد. نفس ناطقه در انسان که جزئی از نفس کلی است با کاربست تعالیم دینی و کسب معارف، هم خود را نجات می دهد و هم به رستگاری نفس کلی کمک می کند. زمینه و ریشه آرای ناصرخسرو درباره نفس، علاوه بر تعالیم اسلامی به اساطیر، آموزه های حکمی و فلسفی یونان و اندیشه های گنوسی و نوافلاطونی بازمی گردد.
۵.

جلوه های حضور مورّخ در دو متن تاریخی عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 506 تعداد دانلود : 905
تاریخ نگاری یکی از شاخه های مهم علوم اسلامی است که در عصر صفوی مورد توجّه و اقبال فراوان قرار گرفت. حضور مورّخ در متن یکی از موضوعات چالش برانگیز تاریخ نگاری سنّتی و مدرن بوده که دو دیدگاه متفاوت در ارتباط با آن مطرح شده است. عدم حضور مورّخ در متن و داشتن موضعی بی طرفانه، یکی از اصولی است که در تاریخ نگاری سنّتی مورد تأکید قرار گرفته و در مقابل در تاریخ نویسی نوین، نقشی جدّی و تعیین کننده برای مورّخان، در تحلیل وقایع تاریخی درنظر گرفته شده است. با مطالعه برخی از کتب تاریخی سنّتی، مواردی از حضور مورّخ در متن مشاهده می شود که اصل عدم حضور مورّخ را نقض می نماید. این جستار درصدد آن است تا با تکیه بر دو کتاب تاریخ عالم آرای عبّاسی و احسن التواریخ و با روش تحلیلی توصیفی به بررسی و ارزیابی جلوه های حضور مورّخان در کتاب های تاریخی موردنظر و چگونگی موضع گیری آن ها بپردازد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که حضور مورّخ در آثار مذکور به صورت اشاره مورّخ به شخص خود، داشتن نگاه جانبدارانه با آوردن صفات مثبت و منفی، توصیف چهره دوست و دشمن، سخن پردازی و استفاده از جملات ادبی، آوردن اشعار، استشهاد به آیات و احادیث و به کارگیری عبارات دعایی نمود پیدا کرده است. با وجود اینکه حسن بیگ روملو و اسکندربیگ منشی دو مورّخ هم عصر بوده و در آثار خود وقایع یکسانی را نقل کرده اند، امّا جلوه حضور حسن بیگ روملو در متن، به مراتب از اسکندربیگ منشی کمتر و موضع وی بی طرفانه تر بوده است.
۶.

قرآن مترجَم 3997 کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران؛ گنجینه ای از فارسی ماوراءالنهری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 832 تعداد دانلود : 762
نسخه ترجمه قرآن حاضر که در این مقاله بررسی می شود میکروفیلمی است متعلق به مسیح ذبیحی نویسنده گرگانی (1308- 1356) که با شماره 3997 در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگهداری می شود. مهم ترین اهمیت ترجمه های کهن، گنجینه ای عظیم از واژگان است که در این آثار نهفته است و دلیل آن کوشش مترجمان برای یافتن معادل های دقیق واژگان و تعابیر قرآنی است که سبب شده مترجمان قرآن برای رسیدن به این هدف، سه راه را در پیش گیرند: یکی استفاده از واژگان کهن و فراموش شده، دیگر استفاده از واژه های گویشی، و راه سوم که موجب ارتقای ذخیره های زبانی شده است آن است که با استفاده از ظرفیت های زبانی، واژه های نو ساختند که این امر سبب شده فواید لغوی فراوانی در شناخت و بررسی این ترجمه ها وجود داشته باشد. براساس مفردات و ویژگی های دستوری موجود در نسخه 3997 و نیز با سنجش مختصات زبانی و دستوری این نسخه با نسخه های 999، 2046، 1713 آستان قدس (الف پایان فعل، دشمناوگی، سازواری، اُ، آمدن حرف نهی/ نفی پیش از جزء اول فعل مرکب و حذف ی میانجی در ضمیر متصل شان/ تان) می توان گفت که قرآن 3997 متعلق به حوزه زبانی ماوراءالنهر است.
۷.

تحول معنی واژه حماسه تا سال 1313 (هزاره فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 803 تعداد دانلود : 265
در این پژوهش تلاش شد با توجه به فرهنگ ها و متون و مطبوعات، سابقه معنای حماسه استخراج شود. در فارسی حماسه به معنی نوع ادبی اپیک (epic) است. سابقه این معادل گذاری در فارسی کم است. پیش از آن این واژه در عربی به سه معنا به کار می رفت: 1. شجاعت، 2. قصاید و قطعاتی در ادبیات عرب که بیشتر مبتنی بر بیان مفاخر قبیله و و فرد بودند، و 3. نوعی گزیده شعر. احتمالاً از حوالی سال 1828 م. حماسه در زبان عربی در برابر اپیک قرار گرفته است و پس از آن تا مدتی این واژه به همین معنا به کار می رفته، اما از زمانی عربی زبانان واژه ملحمه را در برابر اپیک قرار داده اند. در زبان فارسی نیز، تا پیش از اینکه حماسه به معنای یکی از انواع ادبی به کار رود، به همان معانی ای به کار می رفته است که در عربی رایج بوده؛ هر چند نمونه های کاربرد این واژه به این معانی در فرهنگ های فارسی بسیار اندک است و در متون هم زیاد به کار نرفته. در زبان فارسی، ظاهراً نخستین بار در روزنامه کاوه حماسه به معنی امروزی به کار رفته است، البته این روزنامه در ایران چاپ نمی شده. پس از آن کم کم این معنای امروزی در مطبوعات و کتاب ها به کار رفته است. البته تا مدت ها این واژه هم به معانی قدیم به کار می رفته (به ویژه معنی فخر) و هم به معنی جدید؛ مواردی نیز دیده شد که این واژه طوری به کار رفته است که هر دو معنا را می توان از آن استنباط کرد.
۸.

بازنمایی شخصیت مهرک نوشزاد در آیینه متون حماسی، تاریخی و فرهنگ عامه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 223 تعداد دانلود : 391
مهرک نوشزاد یکی از شخصیت های شاهنامه و کارنامهٔ اردشیر بابکان است که در برخی متون تاریخی صدر اسلام نیز به وی اشاره شده و نقشی مهم را در آغاز پادشاهی ساسانیان ایفا می کند. دختر مهرک نیز با شاپور پسر اردشیر بابکان، ازدواج می کند و مادر هرمز، شاه بعدی است. داستان زندگی مهرک و دخترش، به اندازه ای در دوران اسلامی شهرت داشته که در متون تاریخی از آن یاد شده است. این داستان به تفصیل در شاهنامه آمده، ولی در متون تاریخی، جزئیاتی دربارهٔ زندگی وی کم شده یا تغییر کرده است، مثلاً روایاتی دختر مهرک را کُردزاده یعنی زادهٔ شبانان می دانند. این مقاله ضمن اینکه می کوشد به صورت توصیفی تحلیلی، چهرهٔ مهرک را در آثار ادبی و تاریخی با مقایسهٔ روایات محلی و آثار جغرافیایی بازآفرینی کند، سعی کرده نام، محل زندگی، حکومت و علت طرح داستان مهرک را در شاهنامه به صورت مقایسه ای بیابد. بر اساس نتایج این تحقیق، مهرک شخصیتی تاریخی با نسب اشکانی، فرمانروای دولت شهر جهرم و مناطق جنوبی فارس و ایراهستان بوده است که پیوند خاندان وی با ساسانیان منجر به آرامش ایرانشهر و از بین رفتن آشوب های محلی می شود. جهرم و ایراهستان در متون تاریخی و حماسی در واقع یکی هستند و هردو به نواحی گرمسیر ایران و حاشیهٔ دریاهای جنوب اطلاق می شدند.
۹.

تجدد ادبی در مطبوعات اواخر عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 140 تعداد دانلود : 183
تجدد ادبی علاوه بر داشتن پشتوانه های بومی و تغییر در زیرساخت ها و مناسبات اقتصادی و سیاسی، متأثر از شناخت ادبیات غربی نیز بود و روشنفکران ایرانی که در حوزه تولید متون ادبی فعالیت داشتند، با انتشار آثار خود موجب رونق گرفتن دیدگاه ها و سبک های تازه در حوزه ادبیات شدند. با بررسی نشریات در بازه زمانی مشروطیت تا پایان قاجار متوجه می شویم که بحث تجدد ادبی در حوزه مباحث نظری تجدد ادبی؛ نوآوری در شکل و محتوای متن های ادبی؛ رونق گرفتن ترجمه؛ گسترش پژوهش های ادبی و رونق گرفتن نقد ادبی مطرح بوده است. البته روشنفکران و ادیبان ایرانی فهم های گوناگونی از مسئله تجدد داشته اند. گروهی معتقد بودند منظور از تجدد ویران کردن هر چیزی است که متعلق به پیشینیان و سنت است و لازم است از گذشته ادبی خویش فاصله بگیریم و ادبیاتی متناسب با زمانه خویش بیافرینیم. دسته دیگر از تجددخواهان که گرایش های ملی گرایانه داشتند تجدد ادبی را در سره گرایی و پاک سازی زبان فارسی از واژه های عربی و غربی می دانستند. گروه دیگر از ادیبان در برابر مسئله تجدد، موضعی میانه در پیش گرفتند. ایشان عقیده داشتند می توان با حفظ سنت ادبی، به موضوعات جدید نیز پرداخت. از نظر این گروه سنت و تجدد، امری تقابلی به شمار نمی آمد، بلکه موضوعی تداومی بود و تجدد در امتداد سنت شکل می گرفت.
۱۰.

تأثیر «پیشه» بر رشد و تحوّل شخصیت در نمایشنامه های دهه شصت اکبر رادی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 542 تعداد دانلود : 64
هدف از تألیف این پژوهش، یافتن پیوستگی معنادار میان شغل و پیشه اشخاص در آثاری که اکبر رادی در دهه شصت خورشیدی به رشته تحریر درآورده، با منزلت اجتماعی آنها در بستر دگرگونی های سیاسی اجتماعی منتهی به انقلاب اسلامی است. شخصیت های این متون در دورانی متلاطم زیست می کنند و موقعیت اجتماعی آنها بر اثر رخدادهای عظیم تاریخی، دستخوش دگرگونی های بنیادین می گردد. وقایع پر فراز و نشیب این دوران، ریشه در جریان نوسازی آمرانه ای دارد که از اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی در ایران آغاز گردید. ایجاد نهادهای مدرن و گسترش مشاغل جدید، و به تبع آن از میان رفتن برخی پیشه های سنتی، جملگی موجب تغییر وضعیت زیستی بخش بزرگی از ساکنان کشور شد. به علّت مهاجرت بی سابقه روستاییان به شهرها در این برهه تاریخی، مشاغل روستایی فراوانی از میان رفت و فرصت های شغلی جدیدی در بخش صنایع تولیدی شکل گرفت. پژوهش حاضر نشان می دهد که این زمینه تاریخی-اجتماعی در نگارش نمایشنامه های پلکان، تانگوی تخم مرغ داغ، شب روی سنگفرش خیس و آهسته با گل سرخ تأثیر شگرفی داشته و در طراحی بحران های دراماتیک این آثار کارکردی محوری دارد. از سوی دیگر، در این پژوهش تحلیلی توصیفی روشن می گردد که پیشه اشخاص در این نمایشنامه ها، بر هویت اجتماعی آنها تأثیر شگرفی نهاده و در نهایت در تعیین سرنوشت آنها نقشی اساسی ایفا کرده است.
۱۱.

کاربردهای اسطوره ای رنگ در شعر اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 611 تعداد دانلود : 716
رنگ به عنوان یکی از عناصر محسوس شعری در شعر مهدی اخوان ثالث با جنبه های نمادین و اسطوره ای پیوند می خورد. این شاعر نوپرداز باستان گرا بر شعر کهن و مفاهیم اسطوره ای تسلط دارد، و از این مفاهیم بارها در توصیف اوضاع اجتماعی دوره خود استفاده می کند، درواقع کاربرد انواع رنگ ها بازتاب نمادین نحوه نگرش و تفکر او است. کاربرد فراوان انواع رنگ ها در اشعار نیمایی اخوان که عرصه بروز و ظهور اسطوره نیز هست . نوع نگرش و باورها و ذهنیات او را درباره اوضاع و احوال روزگارش نشان می دهد. همچنین شعر عرصه بروز و نمود بخش های نهان و تاریک نهاد اوست و در واقع ناخودآگاه او را نمایان می سازد؛ آن بخش هایی که در جامعه هم عصر او به سادگی امکان بروز و ظهور ندارند، در قالب رنگ ها به تصویر کشیده می شوند، رنگ هایی که از گذشته های دور تاکنون نماد مفهوم و مضمونی خاص هستند. اخوان ثالث از رنگ های متعددی برای بیان دقیق تر مضمون های مدنظرش استفاده کرده است: سپید و سیاه و سبز و سرخ و زرد و آبی پربسامدترین رنگ هایی هستند که در شعر او نماد موضوعات گوناگون طبیعی، انتزاعی یا اجتماعی قرار گرفته اند. همچنین او از رنگ هایی چون لاژوردی، شنگرف، نیلی، زنگار، زبرجد، سیمگون و خضرا که در شعر کهن و سبک خراسانی کاربرد داشته اند بهره گرفته است.
۱۲.

انواع و شیوه های کاربرد طنز در مقالات پرویز ناتل خانلری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 653 تعداد دانلود : 548
طنز یکی از انواع ادبی است که در آثار منظوم و منثور به کار می رود. تفاوت طنز با هزل در این است که هدف هزل، صرفاً شوخی و وقت گذرانی و خنده های سطحی است، امّا در پسِ خنده هایی که طنز در پی دارد، تلخی و اندوهی نهفته است که ناشی از وجود نابسامانی های جامعه است. طنز اگرچه در لحظه نخست مخاطب را می خنداند، در حقیقت می خواهد به طور ظریف و هنرمندانه، ایرادهای فردی یا اجتماعی را بازگوید، بلکه آن افراد یا طبقات در رفع عیوب خود بکوشند. طنز در ادب فارسی از دیرباز رواج داشته و در دوره معاصر نیز بسیاری، از این ژانر استفاده نموده اند. یکی از افرادی که در دوره معاصر توانسته این شیوه را در مقالات خود به کار گیرد، پرویز ناتل خانلری است. خانلری شاعر، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، پژوهشگر، استاد دانشگاه، بنیان گذار مجله سخن ، مؤسّس و مدیر بنیاد فرهنگ ایران و نیز وزیر فرهنگ ایران بود و همه این ها او را به نحوی، با جامعه مربوط می نمود. یکی از شیوه هایی که وی برای اصلاح امور جامعه برگزیده بود، همین به کارگیری طنز در نوشته های خویش بود. ما در این مقاله نشان داده ایم که طنزهای خانلری را می توان به دو دسته سیاسی و اجتماعی تقسیم نمود. هر یک از این دسته ها نیز، هم مخاطبان عام و هم مخاطب خاص دارد. همچنین در یک طبقه بندی دیگر، طنزهای خانلری را در دو قالب بررسی کرده ایم: طنز در قالب «جمله» و طنز در قالب «کلمه». باز نشان داده ایم که یکی دیگر از شیوه های خانلری در استفاده از طنز، به کارگیری «تمثیل های طنزآمیز» است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳