پژوهش های ادب عرفانی (گوهر گویا)

پژوهش های ادب عرفانی (گوهر گویا)

پژوهش های ادب عرفانی (گوهر گویا) سال دوازدهم پاییز 1397 شماره 3 (پیاپی 38) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

گونه های دلالت زبانی در روح الارواح سمعانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه‏شناسی دلالت انگیخته دلالت اختیاری سمعانی روح الارواح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 1000 تعداد دانلود : 47
نشانه های زبانی در متون عرفانی ازنظر تحول تاریخی سطوح زبانی آن، گوناگونی درخور توجهی از دلالت های انگیخته و اختیاری پدید آورده است. در این پژوهش تلاش خواهد شد با بررسی نشانه های زبانی در ساحت های مختلف زبان روح الارواح سمعانی، انواع دلالت های این متن، ازنظر ویژگی انگیخته یا اختیاری بودن نشان داده شود. انواع مختلف دلالت های زبانی در ساحت های زبان اسطوره ای و دینی، زبانِ تصویریِ تمثیلی و مجازی و زبان مفهومی و استدلالیِ این متن ظهور یافته است؛ این موضوع باعث شکل گیری متنی با اندیشه و زبانی کم نظیر شده است. برای دست یابی به گونه های دلالت نشانه های این متن، از نظریه ها و دیدگاه های تحول تاریخی و تکاملیِ دلالت زبانی بهره برده شد و نویسندگان نشانه های زبانی این متن را برپایه دگرگونی تاریخی زبان و اندیشه بررسی کردند. سرانجام دلالت های نشانه های متن روح الارواح ازنظر ویژگی انگیخته یا اختیاری بودن آنها دسته بندی شد و پژوهشگران رابطه هر دسته را با زبان منطقی و مفهومی؛ و زبان تصویری و مجازی این متن نشان دادند. این نشانه ها شامل چهار دسته مختلف می شود که هم دلالت های انگیخته و هم اختیاری را در بر می گیرد.
۲.

ارتباط بافت موقعیتی و لایه های معنایی زبان در رساله «در بیان سلوک» کتاب الانسان الکامل؛ با تکیه بر رویکرد نقشگرایی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور نقشگرای مایکل هلیدی بافت موقعیتی لایه های معنایی زبان سلوک انسان الکامل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 209 تعداد دانلود : 424
رساله «در بیان سلوک» یکی از رسایل بیست و دو گانه کتاب الانسان الکامل اثر عزیزالدین نسفی، نویسنده قرن هفتم هجری، است. او در این رساله با معرفی و تبیین مراحل سلوک و ملزومات آن، به تعلیم و ترغیب مخاطب پرداخته است. در این پژوهش سعی شده است با بهره گیری از نظریه «ارتباط متن و معنا با بافت موقعیتی» در دستور نقش گرای نظام مند هلیدی و بررسی بندهایی که بار ایدئولوژیکی و معنایی دارد، این موضوعات بررسی شود: 1) شناخت گفتمان غالب نسفی در بیان مفهوم سلوک و ابزارها و سازوکارهای بیانی او در این اثر؛ 2) بیان ارتباط لایه های سه گانه بافت موقعیتی (گستره و منش و شیوه سخن) با لایه های معنایی زبان (فرانقش اندیشگانی و بینافردی و متنی). مؤلف در این رساله گفتمان خطابی   تعلیمی را در پیش گرفته است. مخاطب او چنانکه از گستره و منش سخن برمی آید، درویش مبتدی است و تأکید بر مفاهیم ایدئولوژیکی، برجستهترین سازوکار بیانی نسفی است. روش های تأکیدی، نفی و استثنا، تقدیم ادات نفی، کاربرد کلمات تأکیدی در ساختار جملات منفی، نوع چینشیِ ساختار نحوی، قراردادن افعال امر و نهی (اغلب از مصدرهای دانستن و فهمیدن) در آغاز جمله و استفاده بسیار از این مصدرها، بهره گیری از تمثیل و تشبیهات ساده و ملموس با زبان و بیانی عامیانه و نیز به طور ویژه انواع تکرار، از ابزارهای بیانی نسفی برای القای اندیشه خود به مخاطب با بیان مؤکد است. گستره سخن در فصل های مختلف این رساله آموزش مباحث اصلی در حوزه سیر و سلوک است. مشارکین مرکزی گفتمان سلوک، «رونده/ سالک» و «پیر/ هادی» اند که به ترتیب در محوریت فرآیندهای ذهنی و مادی قرار دارند.
۳.

مهم ترین کارکردهای عرفانی داستان لیلی و مجنون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لیلی و مجنون عرفان عاشقانه عشق مجازی مضامین عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 540 تعداد دانلود : 741
در متون عرفانی فارسی بارها به داستان لیلی و مجنون استناد شده است. چرایی این موضوع و تبیین کارکردهای عرفانی داستان، مسئله این تحقیق است. نتایج پژوهش نشان می دهد حاکمیت عشق عذری بر روابط عاشق و معشوق و تناسب داستان با مضامین عشق حقیقی از مهم ترین علت های گرایش عارفان به این داستان بوده است. همچنین توجیه عشق زمینی و تبیین مضامین عرفان عاشقانه دو کارکرد اصلی داستان است. در متون عرفانی فارسی با استفاده از داستان منظور، عشق زمینی به سه شیوه توجیه شده است: مقدمه عشق حقیقی، لبس، تجلی حق در مظاهر. افزون بر این، در متون عرفانی مضامینی مانند عقل گریزی، توجیه شطح گویی عارفان، اتحاد و استغراق و فنای عاشق، نفی خودبینی و خودخواهی، مقام رضا و بوشناسی با استفاده از حوادث داستان لیلی و مجنون طرح و تبیین شده است. عارفان به این منظور گاهی از کلیت داستان و گاهی از حوادث آن استفاده کرده اند. در مورد اخیر نیز گاهی حوادث مشهور داستان را ذکر کرده اند و گاهی خودْ ماجراهایی ابداع کرده و به قهرمانان داستان نسبت داده اند.
۴.

تحلیلِ استعاره های هستومند و مادّه مربوط به «عشق» در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره مفهومی استعاره هستومند و ماده خرده استعاره و کلان استعاره عشق غزل مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 737 تعداد دانلود : 487
برپایه رویکرد شناختیِ زبان، تجربه انسان از هستومندها (هست + پسوند دارندگی اومند) و مادّه، بنیانی تجربی برای ادراک مفاهیم انتزاعی پدید می آورد. این پژوهش با بهره گیری از نظریه استعاره مفهومی به شواهدی می پردازد که مولانا در غزلیّات خود، حوزه های ملموسِ هستومند و مادّه را بر حوزه انتزاعی عشق فرافکنی کرده است. نتایج پژوهش بیان کننده سیطره چهار کلان استعاره «خداوند سلطان است»، «عشق نیروست»، «معرفت خوراک است» و «معرفت نور است» بر متن و سامان یافتگی گستره ای از خرده استعاره های هستومند و مادّه بر محور این کلان استعاره هاست. این خرده استعاره ها برپایه تناظرهای موجود، شماری از مهم ترین مفاهیم مرتبط با عشق مانند فنا، بقا، جذبه، تسلیم، بسط، تجلّی، وصال را مفهوم سازی می کند. بررسی این استعاره ها ازنظر قلمروهای منبع، بیانگر قدرت تجسّم بخشی آنهاست و ازنظر تنوع و اصلِ «برجسته سازی   حاشیه رانی»، پیچیدگی مفهوم عشق را نشان می دهد. همچنین مقایسه بسامد استعاره ها و کارکردهای شناختی آنها بیانگر سه گونه استعاره است: استعاره چندکارکردی با بسامد بالا، تک کارکردی با بسامد بالا، تک کارکردی با بسامد کم. استعاره های گونه نخست به سبب داشتن میدان تناظری گسترده، توانش ویژه ای در مفهوم سازی جنبه های گوناگون عشق دارد؛ ولی استعاره های گونه دوم و برخی از استعاره های گونه سوم می تواند بر کارکرد خاصی تأکید کند. همچنین مقایسه کارکردهای مثبت و منفی عشق در استعاره ها، عشق را نزد مولانا تجربه ای مثبت، شیرین، خوشایند و مستانه معرفی می کند که هرچند فناکردن هستیِ ظاهری لازمه آن است، زیستن بدون آن ممکن نیست.
۵.

زبان حال ابلیس در بیتی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابلیس فرشته زبان حال ابلیس ستایی شرح غزل حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 400 تعداد دانلود : 465
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود   آدم آورد در این دیر خراب آبادم با خواندن دقیقِ این بیتِ مشهور حافظ، این پرسش برای بیشتر خوانندگان یا شنوندگان پیش می آید که «منِ» گوینده بیت کیست که خود را فرشته ای فردوس نشین نامیده و آدم (ع) را مسبب هبوط خود در این دنیا دانسته است؟ شارحان و محققان هفت نظر مختلف در این باره مطرح کرده اند که از آن میان تفسیرِ بیت به زبان حال فرزندان آدم (نوعِ بشر) یا روح انسان معروف تر و پذیرفته تر است؛ اما با دقت در ساختارِ معناییِ مصراعِ اول که گوینده خود را «مَلَک» خوانده و منطقِ نحویِ بیت که گوینده مصراع نخست، اول شخصِ مفرد و فاعلِ مصراع دوم، سوم شخص مفرد است که باعثِ تنزّلِ «من/ گوینده» بیت شده است گمان دیگری به نظر می رسد و آن اینکه احتمالاً بیت از زبان ابلیس است و به ماجرای سجده نکردن او بر حضرت آدم  (ع) و اخراج از بهشت و افتادنش در جهانِ فرودین اشاره دارد. با این تفسیرِ پیشنهادی، بیت حافظ نیز از شواهد ابلیس ستایی در ادب فارسی و از نمونه هایی است که به زبان حالِ شِکوه آلود این فرشته درباره قُرب و مقامِ نخستین و طرد و فراقِ او اشاره دارد.
۶.

بررسی دو تحریف شناختیِ تفکر دوقطبی و صافی ذهنی؛ مبتنی بر تمثیل های مثنوی معنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی معنوی مولوی تمثیل شناخت درمانی تفکر دوقطبی صافی ذهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 901 تعداد دانلود : 892
شناخت درمانی از رویکردهای غالب روان شناسی معاصر برای درمان اختلالات روانی است که بر مبنای بازسازی و اصلاح شناخت های تحریف شده و تفکرات غیرمنطقی و ناکارآمد بنا نهاده شده است. تمثیل نیز یکی از مؤثرترین و کاربردی ترین روش هایی است که روان درمانگران در فرایند درمان های شناختی از آن استفاده می کنند. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، تمثیل هایی از مثنوی مولانا که بر دو تحریفِ شناختیِ تفکر دوقطبی و صافی ذهن دلالت دارد، ارائه و برپایه تبیین رویکرد شناختی بررسی می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تمثیل های مثنوی مولانا، هم با فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی هماهنگی دارد و هم به سبب ساختار مناسب، فن ثبت پیام در ذهن مخاطب، درج نکته های ظریف در چگونگی ارائه تمثیل در متن و فرایند انتقال مفاهیم قابلیت ویژه ای در درمان های شناختی دارد؛ همچنین به سبب پیوند مفاهیم نظری و انتزاعی با تصاویرِ روشن و پویا می تواند بهترین الگو و راهنمای عملی بسیار مؤثری در بازسازی شناختی این تحریف ها باشد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹