پژوهش های زبان شناسی

پژوهش های زبان شناسی

پژوهش های زبان شناسی سال یازدهم بهار و تابستان 1398 شماره 1 (پیاپی 20) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

ساختمان صرفی فعل فارسی در زمان های کامل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زمان کامل ستاک گذشته نمود کامل شناسه زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 230 تعداد دانلود : 819
در کتاب های دستور زبان فارسی و مطالعات زبانی ساختمان فعل فارسی را در زمان های کامل مرکب از صفت مفعولی (یا اسم مفعول) بعلاوه فعل کمکی و یا فعل ربطی معرفی می کنند که این نظر به دلایل متعدد غیرقابل پذیرش است. در این پژوهش با ذکر دلایل متعدد زبانی به تجزیه و تحلیل ساختمان صرفی فعل فارسی در زمان های کامل پرداخته ایم. در فارسی معاصر شناسه جزء لاینفک فعل است و نیز در زمان های کامل یک عنصر دستوری لازم است تا اطلاع نحوی نمود کامل را به فعل اضافه کند و همچنین می دانیم که در هر گروه فعلی لزوماً یک فعل باید باشد. بنابراین در پژوهش حاضر برای فعل ماضی نقلی ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + شناسه» و برای ماضی بعید ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + فعل کمکی "بود" + شناسه» را پیشنهاد می کنیم. در استدلال های زبانی و به ویژه در همپایگی واحدهای نحوی نوعی شباهت رفتاری بین فعل کامل و صفت دیده می شود که حکایت از نوعی تحول تاریخی در زبان فارسی دارد و براساس شواهد موجود ناچاریم الگوی بالا را اصلاح کنیم و لذا برای فعل در ماضی نقلی ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + تکواژ مشترک (شناسه و فعل کمکی «استن») را در نظر می گیریم.
۲.

معنی شناسی و کاربردشناسی حال کامل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حال کامل زمان دستوری زبان فارسی معنی شناسی کاربردشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 789 تعداد دانلود : 323
نوشتار حاضر درصدد واکاوی ابعاد معنی شناختی و کاربردشناختی زمان حال کامل در زبان فارسی با تکیه بر نظریه دکلرک (2006 و 2015) است. ابتدا با بررسی وضعیت زمان گزاره شده در حوزه پیشاحال، وجوه معناشناختی زمان حال کامل را بیان و سپس با تحلیل رابطه میان زمان تام و گستره پیشاحال، تفاسیر کاربردشناختی این زمان را بررسی خواهیم کرد. بر این اساس، دو ساخت معنایی از زمان حال کامل (پیشاحال و شمولی) در زبان فارسی وجود دارد که دارای سه نقش کاربردشناختی (نامعین، تاکنونی و تداومی) می باشند. ساخت معناییِ پیشاحال می تواند چهار تعبیر کاربردشناختی تجربی، خبر داغ، تأخری و نتیجه ای را القا کند، اما زبان فارسی از ساختی ویژه (زمان دستوری گذشته و قیدهای زمان حال) برای بیان حال کامل متأخر بهره می برد. این ساخت حاوی نوعی تضاد اطلاعاتی میان زمان دستوری و قید زمان است که نوعی حالت بینابینی میان گذشته و حال را برجسته می سازد. از سوی دیگر ساخت معنایی حال کامل انطباقی نیز با صورت کامل افعال و همچنین با قیدهای راست چین ساخته می شود. این قیدها کل گستره پیشاحال را پوشش داده و رخداد را بر این گستره منطبق می سازند. در برخی از جملات محصول این ساخت، حضور نمود استمراری نیز مشاهده می شود و ضمناً این ساخت، حاوی تعبیر کاربردشناختیِ تاکنونی نیز می باشد، اما قادر به القای تعبیر تداومی نیست که در زبان فارسی عمدتاً با ساختی خاص (زمان دستوری حال و قیدهای تداومیِ معطوف به گذشته) بیان می شود. در این ساخت نیز تنش معنایی بین هویت زمانی قید و زمان دستوری وجود دارد.
۳.

طرح واره های مالکیت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مالکیت محمولی مالکیت اسمی رویکرد شناختی طرح واره اصطلاح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 478 تعداد دانلود : 764
مقاله حاضر از منظر شناختی به بررسی طرح واره های مالکیت محمولی و اسمی در زبان فارسی می پردازد. منظور از طرح واره ساخت هایی است که امکانات دستوری از آنها به وجود آمده اند. در این راستا، رویکرد شناختی هاینه (1997) در مورد طرح واره های مالکیت با توجه به داده های فارسی محک می خورد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که زبان فارسی از طرح واره های کنش، مکانی، همراهی، هدف و منبع برای رمزگذاری مالکیت محمولی استفاده می کند. در این زبان برای بیان مالکیت اسمی از طرح واره های مکانی، همراهی، اضافی، منبع، اتصالی و مبتدائی استفاده می گردد. مشخصه مهمی که زبان فارسی را از زبان های مورد مطالعه هاینه متمایز می سازد، استفاده از طرح واره اتصالی برای رمزگذاری مالکیت اسمی است. این طرح واره برای اولین بار در این تحقیق معرفی شده است. مشخصه برجسته دیگر زبان فارسی استفاده از طرح واره منبع در بیان مالکیت محمولی است که در زبان های جهان دیده نشده است.
۴.

نظریه گام و کوتاه ترین فاصله میان دو نقطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گام حرکت لبه موضوع های درونی موضوع بیرونی شرط نفوذناپذیری گام کوتاه ترین فاصله میان دو نقطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 715 تعداد دانلود : 95
هدف اصلی شرط نفوذناپذیری گام، و در کل نظریه گام، مشخص کردن مسیر حرکت سازه های زبانی است. در این مقاله، نگارندگان ابتدا مسیر حرکت درون بندی فاعل محمول های نامفعولی را بررسی می کنند و استدلال می کنند که فاعل از لبه گروه فعلی کوچک حرکت می کند و سپس به مشخص گر گروه زمان می رود. برخلاف حرکت فاعل، در حرکت مفعول رایی و غیررایی و جزء غیرفعلی فعل مرکب نشانه ای نمی توان یافت تا براساس آن حرکت از لبه گروه فعلی کوچک را تأیید کرد. درباره متمم گروه حرف اضافه ای نیز ادعا می شود که متمم حرف اضافه پس از خارج شدن از این گروه، که به منظور مبتداسازی یا کانونی سازی انجام می گیرد، از لبه گروه فعلی کوچک می گذرد و نقش نمای «را« دریافت می کند. با توجه به داده های این مقاله و براساس قضیه کوتاه ترین فاصله میان دو نقطه  (قضیه حمار) تصریح می شود که در زبان شناسی کمینه گرایی مطلق نیز مانند هم معنایی مطلق وجود ندارد.
۵.

برطرف کردن التقای واکه ها در ترکی آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رویکرد بهینگی التقای واکه ها درج همخوان میانجی حذف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 26 تعداد دانلود : 843
این مقاله به بررسی راهکارهای واجی زبان ترکی آذربایجانی برای برطرف کردن التقای واکه ها می پردازد. از آنجا که زبان ترکی، جزء زبان های پیوندی محسوب می شود، در این زبان ها، افزودن وندها به دنبال هم امری طبیعی است؛ بنابراین در حین افزودن وندهای مختلف به ستاک و همچنین افزودن پسوند ها به دنبال هم و ایجاد واژه های مرکب، ممکن است التقای واکه ها صورت بگیرد. برای تحلیل این فرایند، داده های متناسب از زبان ترکی آذربایجانی (گویش مشگین شهری) گردآوری شده است و در چارچوب رویکرد واج شناسی بهینگی مورد تحلیل قرار گرفته است. بررسی داده ها نشان می دهد که در این زبان برای برطرف کردن  التقای واکه ها، روش های متفاوتی بر اساس شرایط واژی، واجی و معنایی بکار بسته می شود. در فرایند واژه سازی از نوع ترکیب، حذفV1، در حین افزودن پسوند متشکل از یک واج (یک واکه) به ستاک یا پسوند قبلی، فرایند درج همخوان میانجی، در حین افزودن پسوند متشکل از چند واج با واکه دارای مشخصه ]+افراشته[ حذف V2(واکه پسوند) و در نهایت با افزودن پسوند متشکل از چند واج با واکه دارای مشخصه]-افراشته[ درج همخوان میانجی صورت می گیرد. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در این زبان جایگاه آغازه ستاک نسبت به پایانه برجسته محسوب می شود. بنابراین حذف از جایگاه آغازه ستاک مجاز نیست و همچنین اگر پسوند متشکل از یک واج (یک واکه) باشد، برای حفظ ویژگی های معنایی و دستوری حذف واکه پسوند صورت نمی گیرد.
۶.

نمود دستوری در ساخت فعل های پیاپی در زبان فارسی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ساخت فعل های پیاپی فعل دستوری فعل کمکی نمود ناقص نمود کامل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 831 تعداد دانلود : 101
فرایند پیاپی سازی افعال پدیده کم وبیش مبهم و بحث برانگیزی است و بسیاری از زبان شناسان کوشیده اند تا ویژگی های این ساخت های نحوی را تبیین کنند. اغلب پژوهشگران در این نکته هم سخن اند که ساخت فعل های پیاپی به توالی دو یا چند فعل اطلاق می شود که به مثابه محمولی واحد عمل می کنند و نمی توان میان شان حروف عطف هم پایه و ناهمپایه آشکار یا پنهان درج کرد. در مقاله حاضر، از منظر برنامه کمینه گرا، به بررسی ویژگی های نحوی افعال پیاپی در فارسی می پردازیم و نشان می دهیم که دو یا سه فعلی که معمولاً در چنین ساخت هایی حضور می یابند و از جمله در تولید جملات حال و گذشته مستمر به کار می روند، دست کم دارای یک موضوع درونی یا بیرونی مشترک اند و مشخصه های فعلی یکسانی دارند (شامل زمان، شخص وشمار، نمود و وجه). بااین همه، یافته های پژوهش تصریح می کنند که افعال پیاپی در فارسی محدود به نمود دستوری ناقص نیستند و این ساخت ها در حضور فرافکن نمود کامل و در جملات حال و گذشته کامل نیز تولید می شوند (مانند: او گرفته بود خوابیده بود). در این میان، پرسش اصلی این است که اگر ساخت های یادشده زنجیره ای از فعل ها را تشکیل می دهند، چه نوع اشتقاق نحوی را می توان به آنها نسبت داد. در پژوهش حاضر به پیروی از بیکر و استوارت (2002) استدلال می کنیم که در این ساخت ها فعل های دستوری مانند «گرفتن» و «داشتن» که از معنای واژگانی خود تهی شده اند و رفتار نحوی متفاوتی با افعال کمکی فارسی دارند، در ذیل یک گروه نمود فرعی (نمود کامل یا نمود ناقص) به گروه نمود اصلی جمله متصل می شوند. این سخن بدین معناست که افعال پیاپی در فارسی در ساختاری ادات گونه به بند اصلی افزوده می شوند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹