آیا نفت همچنان ما را خواهد برد؟ آیا باید سالهای آینده را نیز منتظر تاثیر درآمدهای نفتی بر اوضاع داخلی و خارجی کشور باشیم؟ پاسخ به این سوالها به هر اندازه که دشوار باشد، بااهمیت و تعیین کننده نیز هست و به یکی از مسائل صدساله اخیر ایران مربوط می شود. اولین امتیازات نفتی ایران به دوران ماقبل مشروطه بازمی گردد؛ اما سرنوشت پریشان نظام مشروطه باعث شد که این امتیازات پس از استقرار مجلس نیز کم وبیش ادامه یابد و گرچه تلاشها و مجاهدتهای بسیاری توسط رجال وطن دوست برای استیفای حقوق ملت ایران در زمینه نفت انجام شد، ولی مشکلات عدیده صدساله اخیر ایرانیان را به مسامحه و مماشات با کشورهای قدرتمند مجبور کرد تا شاید از این رهگذر بتوانند بقای کشور را از مخاطره نجات دهند. لذا نفت نیز به یکی از ابزارهای مسامحه و مماشات تبدیل گردید. اما به هر حال، در این میان، دادن و گرفتن امتیازهای نفتی به شرکتهای خارجی توسط دولتمردان ایران همیشه هم از سر حسن نیت انجام نمی گرفت بلکه گاه از خیانت و خودفروختگی و گاه از کیاست و دیپلماسی حکایت داشت. امتیازنامه شرکت نفت انگلیس و ایران و قرارداد خوشتاریا در مورد نفت شمال مهمترین فصول تاریخ نفت ایران بعد از قرارداد دارسی به شمار می آیند که سالهای پرماجرایی را برای ایرانیان به وجود آوردند، تااینکه پس از جنگ جهانی دوم شرکتهای امریکایی نیز کم کم به عرصه نفتخواری از ایران پا گذاشتند. نهضت ایرانیان برای ملی شدن نفت از میان همین رقابتها جوانه زد و رقابت انگلیس و امریکا بر سر تصاحب نفت ایران موقعیت خوبی را برای ملت ما فراهم کرد تا با حمایت از دولت مصدق حقوق حقه خود را استیفا کنند. اما آن دو استعمارگر پیر و جوان دست از رقابت برداشتند و در یک اتحاد پنهانی برای ریشه کن ساختن دولت ملی و نهضت ملی نتایج حسرت باری را برای ما رقم زدند. بی شک غفلتهایی که از این جانب نیز صورت گرفت، بی تاثیر نبود و بسا که قدری هوشیاری بیشتر از سوی ما می توانست از وقایع تاسف باری چون کودتای بیست وهشتم مرداد و ماجراهای بعد از آن جلوگیری کند. گوشه هایی از این حدیث مفصل را در گفت وگویی با محقق ارجمند دکتر محمدباقر حشمت زاده می خوانیم. دکتر حشمت زاده پس از اخذ مدرک لیسانس و فوق لیسانس (موضوع پایان نامه: قدرت سیاسی نفت ایران) در رشته علوم سیاسی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران، دکترای علوم سیاسی خود را نیز با گرایش جامعه شناسی سیاسی (موضوع تز دکتری: جامعه شناسی سیاسی نفت ایران) از دانشگاه تربیت مدرس اخذ نمودند. ایشان هم اکنون عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی و نیز عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی مرکز گفت وگوی تمدنها هستند. علاوه براین، کتابهای متعددی از سوی ایشان در زمینه های مربوط به علوم سیاسی، انقلاب اسلامی و به ویژه نفت منتشر شده که ازاین میان خوانندگان گرامی را جهت مطالعات بیشتر در زمینه نفت به کتابهای زیر ارجاع می دهیم: ایران و نفت، نفت و تاریخ معاصر ایران.
در طول 2 قرن گذشته مناطق گوناگونی از ایران جدا شدند و هویتهای تازهای یافتند اما هیچکدام از آنها به اندازه جدایی مجمعالجزایر بحرین از کشور سخت و طاقتفرسا نبوده است. وادادگی سیاسی پهلوی دوم باعث شد تا این جزایر از کشور جدا شوند، در حالی که بیش از دیگر سرزمینهای جدا شده برای کشور ارزش داشت. بحرین با داشتن حدود 72درصد جمعیت شیعی که ایرانیان بسیاری را نیز شامل میشود، مشترکات بسیاری با کشور دارد. متن زیر نگاهی کوتاه به این جدایی دارد.
برخلاف آمارهای رسمی، ایران پیش از اصلاحات ارضی در وضعیت اشتغالِ کامل قرار نداشت. شیوه مرسوم بهره برداری از زمین و رشد جمعیت در نتیجه بهبود امکانات بهداشتی و غذایی، سبب کافی نبودن منابع تولیدی برای جمعیت روستایی و رشد بیکاری پنهان در روستاها شده بود. به همین علت اضافه جمعیت روستایی به ویژه با پایان فصل کشاورزی به شهرها سرازیر می شدند. همچنین، کاهش برنامه های عمرانی دولت در دهه های 1320 و 1330 موجب کاهش ظرفیت اشتغال شهری و شکل گیری بیکاریِ آشکار شهری شد. در سال1330 بازار کار از جذب بیشتر نیروی کار مهاجر روستایی و بخشی از نیروی کار شهری عاجز شد. با این حال، دولت عمدتاً با فروکاستن و یکی دانستن بیکاران شهری با مهاجران روستایی و با ادعای وجود کار در روستاها ، بیکاری را به عنوان مسئله ای اجتماعی با ریشه های اقتصادی نمی پذیرفت. از این رو، این پژوهش با تکیه بر رویکرد مورخان اجتماعی و تأکیدشان بر تنش میان واقعیت مادی و بعد ایدئولوژیکِ بیکاری، به بررسی نحوه تبدیل بیکاری پنهان به بیکاری آشکار و نقش اصلاحات ارضی در پذیرش بیکاری به عنوان مسئله ای اجتماعی می پردازد. نتیجه بیانگر آن است با توجه به محدودیت زمین های بازتوزیعی در اصلاحات ارضی، بازگشت مهاجران و خواست زمین از سوی آن ها می توانست روند بازتوزیع زمین به شیوه مدنظر دولت را مختل کند.
این مقاله به بررسی و تغییر و تحولات بلوک شهری پاساژ در شهر تبریز در سالهای پیش و پس از 1300 میپردازد. پاساژ، بخش شمالی حمله کهنسال«ارمنستان» تبریز است که در پی احداث خیابانهای شهناز و امینی و... در فاصله 18-1300 از بافت شهری پیرامون خود جدا شد . سکونت ارامنه و آموریها و حضور چشمگیر اتباع خارجی، وجود کلیساهای متعدد، مدارس جدید، کنسولگریها و مراکز تجاری جدید، چنان حالتی به پاساژ داده بود که آنرا « پاریس کوچک» مینامیدند . اما وقوع جنگ جهانی دوم، بازگشت اتباع خارجی، اشغال آذربایجان و تبریز توسط ارتش شوروی وقایع مربوط به فرقه دموکرات آذربایجان و مهمتر از همه مهاجرت چشمگیر اقشار تحصیل کرده و متجددین تبریز به تهران موجب کاهش اعتبار بلوک پاساژ و تبدیل آن به محلهای کم و بیش متروک و مطرود شده است.
بستکیه محله ای است در شرق شهر دبی که در حدود سال 1308 ق/1890 م، پس از مهاجرت تجار ایرانی به آنجا تاسیس شده است. این محله در امتداد آبراهه (خوردبی) به طول تقریبی 300 متر و با عرض 100 متر واقع شده است. محله بستکیه به خاطر بادگیرها، درهای چوبی کنده کاری شده، گچ بری های زیبا و چشم نواز از معروفترین اماکن جلب گردشگران و محل دیدار مهمانان رسمی در دبی بوده است. این مکان هم اکنون به یکی از محل های گردشگری و توریستی شهر دبی تبدیل شده است. محله بستکیه به دست استادان معمار بستکی و به منظور زندگی و سکونت تجار بستکی و نواحی اطراف آن در شهر ساخته شده است. به طوری که هم اکنون به عنوان قسمتی از تاریخ و فرهنگ دبی و کشور امارات خودنمایی می کند. این اثر تاریخی درسال 1379 ش /2000 م. درسازمان یونسکو به ثبت رسیده است. این پژوهش برآن است تا با نگاهی علمی و با استناد به منابع معتبر فارسی و عربی، دلایل مهاجرت تجار بستکی و نواحی اطراف آن به البستکیه را بیان کند و تاثیرات آن ها را در شکل گیری و رونق تجاری بستکیه مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر به روش علمی تاریخی و با استفاده از تکنیک های کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است. در این پژوهش فرض بر این است که مهاجرت تجار ایرانی (بستکی) به بستکیه به خاطر توان اقتصادی آنان و افزایش انباشت سرمایه و بهره وری بیشتر اقتصادی صورت گرفته است.
در دوره های چهاردهم و پانزدهم مجلس شورای ملّی، از بندرعباس دو نماینده به مجلس راه یافتند. عبدالله گله داری در دورة چهاردهم و دکتر مصطفی مصباح زاده در دورة پانزدهم کسانی بودند که نام آن ها از صندوق های حوزة انتخابیة بندرعباس بیرون آمد. این در حالی بود که مصباح زاده در دورة چهاردهم نیز نامزد نمایندگی مجلس شده بود امّا با سفارش ترات (رئیس اطّلاعات سفارت انگلستان) که تمایل به انتخاب عبدالله گله داری داشت، مصباح زاده از رسیدن به نمایندگی بازماند. گله داری از خانوادة معروف و ثروتمند گله داری بود و از ملاّکین و ثروتمندان جنوب به شمار می رفت ولی تحصیلات بالایی نداشت. مصباح زاده دارای دکترای حقوق از فرانسه بود.
در این مقاله، پایگاه طبقاتی نمایندگان بندرعباس و عملکرد این دو نماینده در دوره های چهاردهم و پانزدهم مجلس شوررای ملّی با بهره گیری از صورت مذاکرات مجلس و اسناد موجود، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
حزب توده در فاصله سالهای 1320 تا 1332 توانست به قدرتمندترین تشکیلات حزبی در داخل ایران تبدیل شود و چندبار حتی تا مرحله براندازی نظام حکومتی پهلوی و به دست گرفتن حاکمیت پیش رفت اما دشواری مفاهیم ایدئولوژی مارکسیسم برای مردم و عدم تطابق آن با بنیانها و نیاز فکری و فرهنگی جامعه ایران و نیز پارادوکسهای موجود در عملکرد حزب توده، عواملی بودند که حزب را به سوی انحرافات تئوریک و عملیاتی بزرگی سوق داده و سرانجام باعث شدند این حزب در صحنه سیاسی ایران تضعیف و سپس با نیروهای انقلابی مذهبی جایگزین گردد.
خودسانسوری پدیده ای روانی محسوب می شود که اکثر انسان ها آن را در روابط اجتماعی خود بروز می دهند، اما پیامدهای این رفتار، در مورد یک شخص معمولی که رویدادهای زندگی روزمره اش را برای نزدیکان بازگو می کند با شخصی که در تاریخ سیاسی ــ اجتماعی کشور تاثیرگذار بوده، کاملاً متفاوت است.برای پیش گیری از خودسانسوری در ثبت خاطرات و تاریخ شفاهی، مصاحبه گر مسئولیت مهمی را به عهده دارد و اوست که با داشتن دانش گسترده درباره موضوع مورد گفت وگو و نیز رعایت صداقت علمی و اصول بی طرفی باید جلوی ناگفته ماندن را بگیرد. در مقاله زیر نقد کتاب «خاطرات علی امینی» از این منظر انجام شده است.
این مقاله به اجمال بر تاریخ اندیشه اقتصادی در ایرانِ سده اخیر نگاهی میافکند و تاریخ اندیشه اقتصادی در ایران را به چهار دوره متمایز تقسیم میکند. سپس، ضمن مقایسه آسیب شناسانه به صورتبندیِ مهم ترین آسیب های جامعه علمی اقتصاد در سال های پس از انقلاب میپردازد.