فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۲ مورد.
۱۴۱.

علوم انسانی پزشکی/سلامت: تحلیل انتقادی مبانی نظری و عملی پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علوم انسانی پزشکی مطالعات مناقشه ها فلسفه پزشکی نظریه تلفیق رشتگی میان رشتگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 900 تعداد دانلود : 847
«علوم انسانی پزشکی» در وهله اول عبارتی نامأنوس به نظر می رسد. اینکه چگونه دو حوزه مجزا و متمایزِ معرفتی، همنشین شده اند، به وضعیت پروبلماتیک پزشکی اشاره دارد. در بخش ابتدایی مقاله به تحلیل علوم انسانی پزشکی بر اساس روش مطالعات مناقشه های این حوزه خواهیم پرداخت و در بخش دوم، حوزه انتقادی مطالعات فراپزشکی را به عنوان بدیل علوم انسانی پزشکی پیشنهاد خواهیم داد. جریان معاصر علوم انسانی پزشکی با نقد پزشکی مدرن از اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد میلادی آغاز شد که دغدغه اش، گسترش روزافزون علوم زیست پزشکی و انسان زدایی پزشکی بود. پیشگامان این حوزه ، راه حل را در این یافتند که پیوند علوم انسانی با حوزه پزشکی می تواند گره گشا باشد. علوم انس انی پزشکی، با بازنگری در برنامه های آموزشی بسیاری از دانشکده های پزش کی آمریکای شمالی و اروپا پا گرفت و به تدریج به پژوهش های بالینی و طبابت نیز تسری یافت. با مرور و تحلیل دقیق پژوهش ها و ادبیات علوم انسانی پزشکی پنج مناقشه اصلی شناسایی شدند: تعابیر و تعاریف گسترده و مختلف، رشته – حوزه، چندرشتگی - میان رشتگی، علوم انسانی پزشکی - علوم انسانی سلامت، علوم انسانی کلاسیک - علوم انسانی انتقادی و علوم انسانی پزشکی - فلسفه پزشکی. در تحلیل نهایی در لایه زیربنا دو عنصر را می توان از هم بازشناخت: یکی دوگانه ها و دیگری رانه ها یا فرآیندها. دوگانه ها را می توان ذیل چند گروه کلی تر دسته بندی کرد: روش شناختی، علم شناختی، هستی شناختی و پراکسیولوژیک. در مورد رانه ها یا فرآیندها می توان به طبی سازی، بوروکراتیزاسیون، تکنیکی سازی، اخلاقی سازی، علمی سازی تخصصی سازی و نیز فردی سازی اشاره کرد. اما همان طور که در تحلیل نهایی اشاره کرده ایم، رویکرد انتقادی توفیق چندانی نیافته است. در بخش دوم مقاله به دو پرسش پرداخته ایم. پرسش نخست آنکه رویکرد انتقادی قابل دفاع در علوم انسانی پزشکی/سلامت چه مقوماتی دارد و پرسش دیگر اینکه مطالعات فراپزشکی که به عنوان بدیلی برای علوم انسانی پزشکی/سلامت پیشنهاد شده است، چه معنا و مقوماتی دارد. پزشکی و علوم انسانی (علوم اجتماعی مدرن) از یک سنخ هستند و به همین دلیل جامعه شناسی، روانشناسی و انسان شناسی نمی توانند هدف علوم انسانی پزشکی یعنی انسانی کردن پزشکی را برآورده کنند. از این رو نظریه انتقادی ای باید مورد توجه قرار بگیرد که همزمان علوم اجتماعی و پزشکی را نقد کند؛ همچون فوکو، گادامر و هابرماس . «مطالعات انتقادی فراپزشکی» همچون چتری فرارشته ای، باید متکفل توجه به پرسش های بنیادین پزشکی شود ، جریانی انتقادی میان رشته های علوم انسانی سلامت برقرار و هم چنین مواجهه انتقادی به غایت و هدف طبابت و پزشکی را تقویت کند
۱۴۲.

نقش قواعد مثلثاتی در عناصر معماری ایران از دیدگاه غیاث الدین جمشید کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثلثات و معماری معماری ایران غیاث الدین جمشید کاشانی قضیه منلائوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 168 تعداد دانلود : 106
کاربرد قواعد محاسباتی سهم عمده ای در هماهنگی نسبت ها و عناصر معماری دارد. علم هندسه و کاربرد آن یکی از اصلی ترین ویژگی های معماری ایران است و توسعه آن در معماری ایران از سده های هشتم و نهم آغاز شد و تا قرن دهم ادامه یافت. آنچه که از حیث مطالعات مثلثاتی عناصر معماری ایران در عصر تیموری مد نظر می باشد بهره گیری از دیدگاه ریاضی دان و اندیشمند قرن نهم، غیاث الدین جمشید کاشانی1، در اندازه گیری، محاسبات و قاعده مند کردن این عناصر است. یکی از دستاوردهای غیاث الدین تثلیث زاویه و دایره است که تکمیل کننده مثلثات و مقاطع مخروطی خیام می باشد. هدف این پژوهش پاسخ به این پرسش است که: آیا محاسبات و ایده های ریاضی دان ناموری چون کاشانی قابلیت به کار گرفته شدن در صنعت معماری را دارد؟ مبانی نظری پژوهش حاضر به دنبال پاسخ این سوال است که: آیا بین مباحث نظری و عملی هندسه و معماری ارتباط وجود دارد؟ در این پژوهش، بر اساس نسخ به جا مانده از ریاضی دانان ایرانی، ریشه قواعد محاسباتی و ترسیمی برخی از عناصر معماری که از نظر پژوهشگر با قضیه منلائوس مرتبط است، توسط زبان برنامه نویسی پایتون در نرم افزار راینو ارزیابی می شود. نتایج نشان می دهد که محاسبات و ترسیمات کاشانی فقط تمرین عملی نظری نبوده و از قوانین مثلثاتی در ایستایی و پایداری عناصر معماری که تا قبل از آن برخی از آن ها تخریب می شدند استفاده شده است.
۱۴۳.

مسئله تقلیل تابع موج کوانتمی توسط ذهن آگاه در پرتو نظریه های ذهن-بدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکانیک کوانتمی فلسفه ذهن مسئله اندازه گیری تقلیل تابع موج ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 955 تعداد دانلود : 322
هدف از این نوشتار، ارائه تحلیلی فلسفی بر مسئله تقلیل تابع موج توسط ذهن، مبتنی بر نظریه های حوزه فلسفه ذهن است. با توجه به این رویکردها درباره رابطه ذهن-بدن و ماهیت ذهن، هم در چارچوب دوگانه انگاری مادی_نفسانی، و هم ویژگی های ذهنی نوخاسته و فراپدیدارگرایانه، به بررسی معضلات مفهومی این مسئله پرداخته می شود. تلقی مادی و سخت افزارانه از ذهن، معضلات مربوط به دستگاههای اندازه گیری در مکانیک کوانتمی را با خود دارد؛ تلقی نفسانی و همچنین دیگر تلقی های غیرمادی،علاوه بر معضلات رابطه ذهن بدن، معضل تبیین سازوکار برهمکنش ذهن یا ویژگیهای ذهنی با سیستم مادی مورد مشاهده جهان خارجی را نیز دارند. همچنین با طرح یک آزمایش فکری و نیز تحلیل مبتنی بر مشابه انگاشتن فرآیند"تقلیل تابع موج" و فرآیند"تصمیم گیری" در انسان، به مثابه یک راه حل احتمالی،تبعات مفهومی آنها برای مکانیک کوانتمی بررسی می شود. در نهایت، نشان داده می شود که هر جنبه از مسئله تقلیل تابع موج توسط ذهن، معضلات مفهومی خاص خود را دارد و این مسئله در ذیل برهمکنش ذهن-ماده همچنان باز خواهد ماند.
۱۴۴.

مبانی فلسفی مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی اسلامی با تأکید بر مکتب صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علوم انسانی - اسلامی مبانی فلسفی مطالعات میان رشته ای مکتب صدرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 870 تعداد دانلود : 865
در زمینه مطالعات میان رشته ای، مسائل متعددی جای طرح دارند؛ از جمله چیستی، اهمیت و ضرورت، روش شناسی و روش اجرایی آن. اما در کنار این مباحث، مسئله اصلی تری هست که تاکنون به آن پرداخته نشده و آن، مبانی بینشی و فلسفی حاکم بر مطالعات میان رشته ای است. فلسفه به صورت مستقیم و غیرمستقیم در علوم، به ویژه دانش های بینارشته ای نقش ایفا می کند. با توجه به اینکه هر مکتب و پاردایم فلسفی، در مطالعات میان رشته ای تأثیر جدی دارد، آیا در مطالعات بینارشته ای به ویژه در حوزه علوم انسانی اسلامی نیز با تکیه بر مبانی فلسفی صدرایی می توان نگرش لازم را برای انجام دادن این مطالعات به دست آورد؟ در مقاله حاضر در صددیم که با روش تحلیلی و فلسفی، ضمن معرفی مطالعات بینارشته ای و تفاوت آن با دیگر روش های مطالعاتی، ابتدا به نقش مستقیم فلسفه در برخی دانش های بینارشته ای اشاره شود و در ادامه امتداد مبانی صدرایی را در مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی اسلامی نشان دهیم. از یافته های مقاله حاضر، قابلیت نظام فلسفی صدرایی به مثابه چارچوب نظری برای پشتیبانی مطالعات بینارشته ای در علوم انسانی اسلامی است.
۱۴۵.

نقد و تحلیل پدیدارشناختی مفهوم همدلی در پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همدلی پزشکی پدیدارشناسی بیناذهنیّت علوم انسانی پزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 531 تعداد دانلود : 953
در این مقاله ابتدا تلاش می کنیم با مروری بر سیر تاریخی پزشکی، دلیل مطرح شدن و کاربرد مفهوم همدلی بالینی در پزشکی را یافته و سپس ایرادات نظری این مفهوم که مانع رسیدن به بیناذهنیت و درک صحیح شده اند را ذکرکنیم؛ این ایرادات موارد پیش رو را شامل می شوند: عدم توجه به ذهنیت های پزشک و بیمار، عدم توجه به پویایی مفهوم همدلی و عدم توجه به وابستگی مفهوم همدلی به بافتار. سپس پیامدهای بالقوه نامطلوب کاربرد آن، یعنی کمک به تقویت قیم مآبی، اثرات نامطلوب برای طبابت و ابزاری جایگزین برای کمبود بودجه و حفظ قدرت سیاسی دولت ها را مطرح خواهیم کرد. بعد از آن با بهره گیری از نظرات فیلسوفان (به خصوص متفکران سنت پدیدارشناختی) و سیر علوم انسانی پزشکی، با استفاده از رویکردی بینارشته ای استدلال خواهیم کرد که چرا مفهوم همدلی در پزشکی نیازمند بازنگری است و لازم است هم راستا با موج دوم علوم انسانی پزشکی حرکت کند و با محور قرار دادن فلسفه موجب گردد تا درک صحیح از بیمار بار دیگر در مفهوم پزشکی تنیده شود.
۱۴۶.

واکاوی ماهیت «علیّت» در فرم غیرتعقلیِ شناخت برمبنای رهیافت ارنست کاسیرر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علیت ارنست کاسیرر آگاهی اسطوره ای شناخت اسطوره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 69 تعداد دانلود : 62
«علیّت» از جمله مفاهیمی است که پیشینه ای طولانی در فلسفه و شناخت انسانی دارد. انسان از همان آغاز حیات، خواهان کشفِ چرایی و علت پدیده ها بود؛ این مفهوم در تاریخ اندیشه های فلسفی، فراز و نشیب های زیادی را پیموده است، زیرا پاسخ های ارائه شده برای علتِ پدیده ها، به طور کامل متاثر از نوع آگاهی و شناخت انسان در گستره های تاریخی و جغرافیایی مختلف بوده است؛ آگاهی ها و شناخت هایی که اندیشمندانی مانند ارنست کاسیرر معتقد بودند که پیوسته الگویی عقلانی نداشته است. به زعم کاسیرر الگوهای غیرعقلانی نیز در شکل بخشی صورت های شناختی انسان دخیل بوده اند؛ شناختی که وی از آن با عنوان «آگاهی اسطوره ای» یاد می کند. هدف از نگارش این مقاله، معرفی انواع روابط علیّتی در این غیر تعقلی ترین فرمِ شناختی انسان است که بر این اساس با استناد به مبانی، قوانین بنیادین و دیگر آبشخورهای آگاهی دهنده در این آگاهی، به بازکاوی، توصیف و تحلیل انواع روابط عِلّی در این فرم شناختی پرداخته شده است.
۱۴۷.

ارتباط وجودشناسی، جوهرشناسی و الهیات در فلسفه ارسطو و بررسی تفاسیر جدید آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الهیات جوهر اوسیا فعل انرگیا قوه دونامیس موجود ان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 453 تعداد دانلود : 692
چیستی موضوع فلسفه از زمان ارسطو محل بحث بوده و در مقاطع بعدی تاریخ حکمت مشاء نیز استمرار داشته است. چنانکه اختلاف دو چهره برجسته مشاء جهان اسلام یعنی ابن سینا و ابن رشد در این زمینه به روشنی مشهود است. این بحث در نیمه دوم سده بیستم به ویژه در ارسطوپژوهی حوزه آلمانی زبان از نو گشوده شد که آیا نزد ارسطو، تنها یک علم فلسفی نخستین وجود دارد، که به دو نام  الهیات و وجودشناسی یا جوهرشناسی نامیده می شود، یا اینکه آنها هر دو در کنار هم هستند و اگر این گونه است نسبت آنها با یکدیگر چگونه است. در این مقاله با مروری بر نظر ارسطوپژوهان جدید در مورد مسئله بالا، به این نتیجه می رسیم که الهیات تحقق نهایی جوهرشناسی است. به این معنا، ما از الهیات به عنوان «سنگ بنای» نظریه فلسفی در معنای جوهرشناسی یاد می کنیم. خط فکری مذکور متضمن این مطلب است که مفاهیم بنیادین بسط یافته در جوهرشناسی ارسطویی نیازمند یک الهیات هستند و خداوند، در عین حال به عنوان علت ماسوی که یکی از «اصول و علل» است، یک «طبیعت خاص» هم محسوب می شود. با چنین فرضی، شخصی که بر طبق کتاب گاما، به عنوان یک جوهرشناس، در جست وجوی علل و اصول اوسیا است، در عین حال یک الهیدان هم خواهد بود.
۱۴۸.

ارزیابی استدلال های کلامیِ مبتنی بر صفت حکمت الهی، با تأکید بر آرای فیاض لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برهان حکمت حکمت الهی خداوند حکیم عبدالرزاق لاهیجی قاعده لطف نقض غرض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 721 تعداد دانلود : 148
استفاده از صفت حکمت الهی در استدلال های متکلمان به صورت مستقل یا به عنوان مبنایی برای اصلی دیگر، رواج بسیاری داشته است. نویسندگان، استدلال های لاهیجی را که بر این صفت مبتنی هستند، با روش تحلیل منطقی نقد و بررسی می کنند. استفاده از این صفت، دستکم در پاره ای از موارد، ناصحیح است و استدلال ها به لحاظ منطقی منتج نیستند. به نظر می رسد غالباً استفاده از این صفت به صورت پسینی بوده و تنها به منظور مستدل کردن عقلیِ گزاره های نقلی، به این روش تکیه شده است. به علاوه آنکه اظهار نظرِ در این مسئله، مستلزم علم باطنی و کامل نسبت به زوایای هستی و علت غایی جهان خواهد بود. وجود موارد نقضِ فراوان نیز که مطابقِ با همین مبنا، قاعدتاً باید از سوی خداوند محقق شده باشد، اما در واقع محقق نشده است، دلیل دیگری بر نادرستی این مبنا خواهد بود. شایان ذکر است که بحث مقاله، در مقام ثبوت و واقع نیست؛ چرا که با ادله قطعیِ عقلی، تمامیِ افعال الهی، در نهایت حکمت هستند؛ بلکه بحث در مقام کشفِ آن حکمت و فهمِ عقلِ پر از محدودیت و نقص انسان نسبت به آن مصادیق است.
۱۴۹.

«شم خوب» یک دانشمند به چه معنا است؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شم خوب دوئم انتخاب نظریه مقبولیت اجتماعی معرفت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 106 تعداد دانلود : 333
مفهوم «شم خوب» در انتخاب بین نظریات علمی اولین بار توسط پیِر دوئم فیزیکدان و فیلسوف علم مشهور فرانسوی مطرح شد. او معتقد بود در جایی که منطق و شواهد تجربی برای انتخاب دانشمندان کفایت نمی کند، نیاز به معیاری بالاتر یا همان «شم خوب» هست. دوئم درباره چیستی و ابعاد مفهوم شم خوب صراحتی ندارد، در عوض نظرات مختلفی برای آن ارائه شده است. برای بررسی این مفهوم باید علاوه بر نظر دوئم، سازگاری آن با تاریخ علم را نیز مورد توجه قرار داد. ما در این مقاله پس از شرح و نقد دو نظر مختلف در این باره، ادعا می کنیم که مفهوم «شم خوب» از سنخ مقبولیت اجتماعی است. اشاراتی در نوشته های دوئم مبنی بر اجتماعی بودن شم خوب وجود دارد که ادعای ما را تقویت می کند، ضمن اینکه ما معتقدیم چنین قرائتی در تبیین تاریخ علم نیز موفق تر عمل می کند.
۱۵۰.

بررسی نسبت یگانه انگاری راسلی با فیزیکی انگاری با تاکید بر استدلال زامبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یگانه انگاری راسلی فیزیکی انگاری پدیداری مقوم پدیداری استدلال تصورپذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 987 تعداد دانلود : 738
یگانه انگاری راسلی، عنوان یکی از جدیدترین نظریه های فلسفه ذهن است. این نظریه مدعی غلبه بر مشکلات نظریه های فیزیکی انگار و دوگانه انگار است. به طور خاص مشکل عمده فیزیکی انگاری، تبیین آگاهی پدیداری است. یکی از مهم ترین استدلال های موجود علیه فیزیکی انگاری استدلال زامبی یا استدلال تصورپذیری است. یگانه انگاری راسلی بر اساس یک فهم هستی شناسانه متفاوت از عالم، مدعی است ویژگی های درونی (ذاتی) اشیاء فیزیکی که تاکنون مورد غفلت نظریه های فیزیکی واقع شده اند، منشاء ظهور آگاهی پدیداری است. بر این اساس، یگانه انگاری راسلی مدعی ارائه تبیینی مناسب از آگاهی پدیداری است که با عالم فیزیکی، یکپارچه است. در این مقاله، پس از تقریر دو نظریه فیزیکی انگاری و یگانه انگاری راسلی، نسبت آن دو تا اندازه ای روشن می شود و نشان داده می شود که تبیین های فعلی نظریه یگانه انگاری راسلی برای مرزبندی آن با فیزیکی انگاری کافی نیست. همچنین بیان خواهد شد که استدلال تصورپذیری که علیه فیزیکی انگاری طرح شده است علیه یگانه انگاری راسلی (اگر آن را فیزیکی انگار قلمداد کنیم) کار نمی کند.
۱۵۱.

بنیاد فضیلت در اندیشه اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسپینوزا انسان فضیلت قدرت کوناتوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 663 تعداد دانلود : 901
اسپینوزا فیلسوف عقلگرای سده هفدهم، قائل است که فلسفه و علم باید در جهت کمال انسان به کار گرفته شوند. از این جهت، همّ خود را صرف تدوین نظامی فکری می کند که غایت آن را سعادت می داند، سعادتی که مبتنی بر زیست فضیلت مندانه است. با توجه به این نظرگاه، در این مقاله در پی فهم حقیقت فضیلت و مبانی متافیزیکی و انسان شناختی آن در اندیشه اسپینوزا هستیم. این تحقیق مبتنی بر روش توصیفی - تحلیلی است و رویکرد فلسفی را در تبیین مسئله مورد نظر به کار می گیرد. به اختصار می توان گفت که اسپینوزا فهم خود از فضیلت را بر مبنای دیدگاه وحدت جوهر، این همانی جوهر/ خدا و قدرت نامتناهی، سنخیت علّی و معلولی، طبیعت گرایی، توازی ذهن و بدن و عقلگرایی قرار می دهد و با تلفیق وجوهی از فلسفه های اخلاق افلاطونی، ارسطویی، لذت گرا، فایده باور، رواقی و هابزی، در نهایت، فضیلت اعلی را معادل قدرت، فعالیت و عقلانیت می داند و شناخت عقلی خداوند و عشق عقلانی به او را، در اعلی مرتبه آن قرار می دهد. بر اساس چنین شناختی است که انسان از نظر عاطفی نیز بر انفعالات خویش فائق می آید و به ثبات می رسد.
۱۵۲.

بررسی تأثیر آثار پروکلس بر مفهوم سازی فارابی و ابن سینا از واجب الوجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا پروکلس علت اولی فارابی وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 966 تعداد دانلود : 737
در این مقاله به بررسی این مسئله می پردازیم که آیا مفهوم سازی از واجب الوجود از بعد تاریخی در تفکر نوافلاطونیان (پروکلس)، قبل از فارابی و ابن سینا بوده است یا خیر؟ پروکلس با طرح چهاربخشی علت اولی، وجود، عقل و نفس به تبیین مبانی فلسفی خود درباره مباحثی همچون خیر محض، استغنا و فوق تمام بودن علت اولی، فیض، اولین مبتدع یعنی أنیت، عقل، خصوصیات و مراتب آن، نفس، خصوصیات و مراتب آن و تقسیم موجودات بر مبنای دهر می پردازد. فارابی و ابن سینا در مسائلی چون استغنا و تمامیت یا فوق تمام بودن علت اولی، فیض، اولین مبتدع، وحدت و بساطت عقل و تجرد آن از ماده، نفس و اینکه به اجرام سماوی حرکت می بخشد و این حرکت مستدیر است، با پروکلس توافق نظر دارند؛ به طوری که در مواردی عین الفاظ و عبارات پروکلس در کتاب «الخیر المحض» را استفاده کرده اند.
۱۵۳.

بررسی دیدگاه ملاشمسای گیلانی در مورد علم خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم اجمالی علم پیشین خداوند علم حضوری اقوی علم خداوند به ذاتش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 307 تعداد دانلود : 196
ملاشمسای گیلانی، یکی از چهره های درخشان و نامدار سده یازدهم هجری، در مکتب فلسفی اصفهان است که همچون بسیاری از بزرگان حکمت در عصر خودش، از جمله ملاصدرا و میرداماد، در تمسک جستن به آیات و روایات، برای اثبات مباحث فلسفی، دستی توانا داشت. او که از شاگردان نامی میرداماد بود، بیشترین تأثیر را نیز از او پذیرفت و سبک مشاییان و مبنای فکری آنها را از محضر او آموخت. ملاشمسا در برخی از مباحث فلسفی از قبیل: اصالت وجود، حرکت جوهری، علم پیشین خداوند و علم خداوند به ذاتش، با بسیاری از حکمای بزرگ (به ویژه رئیس بزرگ ترین مکتب عصر خود یعنی ملاصدرا) به مخالفت پرداخت و گاهی نظریات منحصر به فرد و مخالف با آنها بیان کرده است. ملاشمسا در زمینه رابطه صفات ذاتی با ذات، همچون معتزله، مشاییان و ملاصدرا قائل به عینیت صفات ذاتی با ذات است. او در حوزه علم پیشین خداوند به موجودات، قائل به قسم سومی (نه حصولی و نه حضوری) بود که همان ذات بحت و بسیط خداوند است و وجود موجودات را در تبیین علم خداوند، لغو و بی اعتبار می داند، ملاشمسا، علم خداوند به ذاتش را حضوری اقوی می داند و کاربرد علم اجمالی به معنای مشهور نزد حکما را در مورد خداوند جایز نمی داند که مقاله حاضر به روش کتابخانه ای در صدد ایضاح دیدگاه ملاشمسا در حوزه علم خداوند است.
۱۵۴.

نقش نظام طبایعی در علم فلاحت دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلاحت دوره اسلامی فلاحت نامه ها علم یونانی و دوره اسلامی نظام طبایعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 245 تعداد دانلود : 710
نظریه عناصر چهارگانه به همراه نظام طبایعی از ارکان طبیعیات فلسفه یونانی خصوصاً از ارسطو به بعد است. با ترجمه و انتقال علوم یونانی، این نظریه به جهان اسلام راه یافت و مبنای نظری غالب علوم دوره اسلامی را تشکیل داد. از آن میان در حوزه علوم کشاورزی دوره اسلامی نیز به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. در مقاله حاضر می کوشیم تأثیر این نظریه را در دو قسمت علمی و تکنولوژیکی نشان دهیم. قسمتی که می توان توسعه طبیعیات ارسطویی بر مبنای نظام طبایعی دانست، و بخشی که در زمره فن و تکنولوژی است و نظام طبایعی نقش الهام بخشی برای آن دارد.
۱۵۵.

بررسی نظر نصر حامد ابوزید در تأویل و نقد آن بر اساس دیدگاه علامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تأویل علامه طباطبایی محکم متشابه نصر حامد ابوزید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 895 تعداد دانلود : 829
تأویل از جمله مهم ترین واژه هایی است که شیعه و معتزله از ابتدا تاکنون، برای فهم آیات الهی به آن توجه کرده اند. اهل حدیث، همواره به تأویل نگاهی منفی داشته اند و گاهی آن را بدعت پنداشته اند و مفسران آنها از تأویل اجتناب کرده اند و دور بودن از آن را درست دانسته اند. در عصر کنونی ابوزید از متفکران معتزلی، راهکار فهم درست قرآن را تأویل می داند؛ وی بر این اعتقاد است که با تأویل می توان امروز با قرآن ارتباط برقرار کرد و زندگی قرآنی داشت و در جهان امروز به قرآن حیات مجددی داد. در این نوشته با روش توصیفی – تطبیقی دیدگاه ابوزید درباره تأویل را بر اساس نظر علامه گزارش و نقد می کنیم. نتایج نشان داد آنچه او تأویل می خواند، با آنچه طباطبایی تأویل می داند به لحاظ معنا و مفهوم اختلاف شگرفی دارد. طباطبایی «تأویل» را تلاشی برای دستیابی به معارف عمیق قرآن می داند که الفاظ را یارای بیان آن نیست؛ ولی ابوزید تأویل را عصری کردن فهم قرآن می داند. البته شاید بتوان وجه جمعی برای آن دو پیدا کرد و آن اینکه با فهم عمیق قرآن، می توان مسائل امروز و فردای بشر را حل کرد.
۱۵۶.

تبیین و تحلیلی انتقادی بر رابطه «مرگ اندیشی» با «معنای زندگی» در فلسفه کرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جعل معنا سپهر ایمان کرکگور کشف معنا مرگ اندیشی معنای زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 846 تعداد دانلود : 419
کرکگور از پایه گذاران مکتب اگزیستاسیالیسم و از جمله کسانی است که از سویی با رویکردی انتقادآمیز به مبادی مسیحیت موجود و از سوی دیگر، با نقدی بنیادین بر روش عقلانی در حوزه «دین»، مشتاقانه در پی یافتن معنای شورمندانه ای برای زندگی است. از منظر وی زندگی معنادار سخت پیچیده در زندگی دینی و به عبارتی حیات و ممات انسان در سپهر ایمانی است و دقیقاً در همین راستا بوده که وی جست وجوگری واقعی برای به چنگ آوردن بن مایه اصیل و معناداری برای حشر و نشر در حیاتی نو و بالنهایه کسب ایمان شورمندانه به خداست. او با تأملی مؤمنانه و با غور در اندیشه ای عمیق معطوف به «مرگ» در سه ساحت استحسانی، اخلاقی و دینی دست یازیده تا سرانجام در یک سیر دیالکتیکی استعلایی به سپهر ایمان دینی برسد که در آن سپهر، فرد فقط در ارتباط با امر مطلق و به تعبیر خودش «یکه در برابر یکه» به سر برده و در بالاترین کمال معناداری زندگی که همانا مرحله زندگی اصیل یا اگزیستانسیالیستی است، در ساحل امن ایمان متعبدانه بسان قهرمان تراژیکش حضرت ابراهیم(ع) آرام گیرد. مقصود این خامه ضمن تبیین و تحلیلی انتقادی بر اندیشه فیلسوف متأله دانمارکی در نسبت سنجی میان دو جوهره مذکور، در این نکته بنیادین است که «مرگ اندیشی» بشر، تنها رهاوردش می تواند صرفاً امکان و ظرفیتی برای وصولش به ساحت دینی باشد و در حقیقت دستیابی و چنگ زدن به ارزش ها و فطرت الهی (که به ودیعه در ماهیت انسان به امانت نهاده شده) است که می تواند بن مایه های اصیلی را برای کرکگور به ارمغان بیاورد. نکته ظریف دیگر اینکه رویکرد او به «جعل معنا» در تبیین مقصود از معنای زندگی به جای «کشف معنا» می تواند رویکرد سلطه جویانه ای برای انسان معاصر رقم بزند، چنانکه تاریخ سیطره طلبانه انسان جدید، گواهی صادق بر این مدعاست..
۱۵۷.

نسبی گرایی در هرمنوتیک فلسفی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: گادامر نسبی گرایی نسبی گرایی فهم شناختی نسبی گرایی معناشناختی هرمنوتیک فلسفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 433 تعداد دانلود : 26
یکی از ادعاهای اصلی هرمنوتیک فلسفی گادامر، نسبی گرا نبودن آن است. اما این هرمنوتیک در سه ساحت به نسبی گرایی دچار خواهد بود. اولین ساحت، مربوط به حقیقت و واقعیت بوده که به دلیل تعریف پدیدارشناختی گادامر از حقیقت، این هرمنوتیک گرفتار نسبی گرایی در واقعیت است. دومین و سومین ساحت، به معنا و فهم مربوطند که به این ترتیب هرمنوتیک فلسفی او گرفتار نسبی گرایی معناشناختی و نسبی گرایی فهم شناختی هم هست. گادامر تلاش کرده است که با مبنا قرار دادن سنت و زبان که به هم مربوطند، بر اساس مبنای عمومیت گرایی، از نسبیت تخلص یابد، ولی با شرایطی که برای زبان و سنت برشمرده و آنها را متغیر دانسته است و تأثیر آن بر افق هر مفسر را نیز متفاوت می داند، در عمل نتوانسته است مبنای مناسبی برای مطلق گرا شدن هرمنوتیک خود فراهم کند.
۱۵۸.

رده بندی پژوهش های تکاملی درباره ی ادبیات و معرفی رویکردی تکاملی- شناختی به آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تکامل رویکرد شناختی سازگاری ذهن گسترش یافته زیست شناسی تکا-تکو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 52 تعداد دانلود : 354
در دهه های اخیر علوم زیستی در قالب دو جریان به جهان روایت ها و ادبیات پای نهاده اند: رویکرد تکاملی به ادبیات و رویکرد شناختی. مقاله ی حاضر، با ذکر اشاره هایی به رویکرد دوم، عمدتا به رویکرد نخست اختصاص دارد. نظریه های طرح شده در ادبیات تکاملی عمدتاً گرایش انسان به ادبیات را با در نظر گرفتن فرآیند تکامل انسان، سازگاری درنظر می گیرند؛ سازگاری هایی در سطوح مختلف فردی، گروهی و فرهنگی که در مقاله ی حاضر، ابتدا به نقد و بررسی این نظریه ها می پردازیم. نظریه ی ذهن گسترش یافته رابطه ی میان ذهن، بدن، جهان پیرامون را وثیق می داند. دعوی دیگر مقاله آن است که نظریه ی ذهن امتداد یافته قابلیت ویژه ای برای تبیین ادبیات دارد. همچنین به عنوان دعوی آخر مقاله سراغ زیست شناسی تکا-تکو می رود و از قابلیت های تبیینی آن برای تبیین نقش ادبیات در زندگی و تکامل انسان بهره می گیرد.
۱۵۹.

عوامل انگیزش اخلاقی در الهیات عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق عرفانی انگیزش اخلاقی رحمت معرفت ولایت همت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 115 تعداد دانلود : 280
مسئله خاص این تأمل، شناسایی عوامل انگیزش اخلاقی در نگاه ابن عربی و ترسیم مسیری است که فاعل اخلاقی با پیمودن آن به حیات مطلوب دینی و اخلاقی دست خواهد یافت. رجوع به آثار ابن عربی با روش توصیفی و تحلیلی، این امکان را فراهم می کند که گام های انگیزش اخلاقی را چنین تقریر کنیم: رحمت عام الهی در گسترش وجود، به انسان شرف وجود بخشیده و رحمت خاصه حق تعالی انسان را در مقام جمعیت (بالقوه) اسماء مستقر کرده است. معرفتی که عطیه حق و منتهی به شناخت عالم اعیان ثابته باشد، انسان را به حقیقت وجودی خود ملتفت می کند. رحمت الهی و معرفت انسان به این رحمت، برانگیزاننده محبت، زمینه ساز همت و بستر پرورش خُلق مطلوب بشر است. در نهایت، مقام ولایت و شناخت اولیای الهی وجه دیگری از رحمت حق، مستدرکی برای نارسایی معرفت و جبرانی برای قصور همت است؛ که عامل اخیر انتقال از انگیزش اخلاقی به عمل اخلاقی را تسریع می کند.
۱۶۰.

بررسی نقادانه دعاوی طبیعت گرایانه داوکینز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق تکاملی داوکینز داروینیسم ذهن کیهانی طبیعت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 779 تعداد دانلود : 37
ریچارد داوکینز، یکی از ملحدان عصر حاضر و بسیار متأثر از داروینیسم است و به عنوان زیست شناس تکاملی با رویکرد طبیعت گرایانه خویش سعی در تبیین تمامی پیچیدگی های جهان دارد و همچنین با استفاده از اخلاق تکاملی، پیوند میان دین و اخلاق را انکار می کند ودر نهایت در تلاش است که فرضیه خداوند را به عنوان طراح و ذهن کیهانی کنار گذارد. اما نکته شایان توجه این است که با وجود وارد آمدن نقدهای جدی بر نظریه تکامل داروین، این نظریه همچنان اهمیت زیادی دارد و به نظر می رسد تعارض های بسیاری را میان باورهای دینی و علم موجب شده است. در نظر بسیاری از افراد، معارضه ای که متوجه دین است، ناشی از تعارض میان محتوای علم و دین نیست، بلکه از مسلّم انگاشتن این فرض است که روش های علمی، تنها راه رسیدن به شناخت و کشف واقعیت هستند. در پژوهش حاضر برآنیم که با بررسی نقادانه برخی رویکردهای طبیعت گرایانه داوکینز از منظر آلوین پلنتینگا و دیگران، از این نتیجه دفاع کنیم که می توان با تفسیر درست از نظریه های مطرح در علوم تجربی و توجه به مسائل روش شناختی در حوزه های علمی، میان علم و دین توافقی حقیقی یافت و در نهایت روش های علمی برای شناخت جهان را به عنوان شیوه های تدبیر و فاعلیت الهی برشمرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان