این مقاله، به بررسی و توصیف ساختار و نشانه های نمایشی منظومهی درخت آسوریگ میپردازد؛ مناظره ای منظوم میان یک بز و یک درخت خرما از اصل پارتی و به خط پهلوی کتابی که تنها نمونهی فابل به شکل مناظره در زبان های ایرانی میانه غربی است. این متن، شباهت ساختاری انکارناپذیری با متن های مناظره ای بین النهرینی دارد که در جشن بهاری سال نو بین النهرین (اکیتو) به صورت نمایشی اجرا میشده اند. در این منظومه، برخلاف باورهای ایرانی که در متن های فارسی میانه بازتاب یافته، درخت خرما چهره ای دیوآسا دارد و بارها از سوی بز،""دیو""خطاب شده است. همچنین بز درخت را روسپیزاده خطاب میکند.کاربرد استعاره درخت برای اشاره به سرزمین های بین النهرین سابقه ای دیرینه در ادبیات باستانی خاورنزدیک و ایران دارد. استعاره زن روسپی نیز بارها در کتاب مقدس (کتاب ناحوم و مکاشفات یوحنا) برای اشاره به این سرزمین ها به کار رفته است. این نمادپردازیها بیگمان برگرفته از ادیان کهن بین النهرین اند که پرستش درخت و روسپیگری مقدس از شعائر اساسی آنها بوده است. همچنین در متن های کتاب توبیت و مکاشفهی ایرانی زند بهمنیسن، سرزمین آشور جایگاه دیوها خوانده شده است. در این بررسی، برای نخستین بار کوشش شده است تا بر خلاف پژوهش های گذشته، مدارک و مستندات دال برتعلق این اثر به گوسان ها (هنرمندان و بازیگران بدیهه پرداز پارتی)، ارائه وکارکرد نمایشی آن اثبات شود.
«تشبّه» یکی از مفاهیم بحث انگیز در فرایند نمایشی شدن وقایع کربلا است. این مفهوم با در نظر داشتنِ پیشینه ای که در علم کلام، عرفان و به خصوص فقه دارد، از سه بُعد در تعزیه شایان توجه و قابل بررسی است: 1- تشبّه، پیوندِ عمیقی با نهادنِ نام «شبیه خوانی» بر تعزیه دارد. 2- تشبه به امامان (ع)؛ تشبّه به کفار و دشمنان ائمه و تشبّه مردان به زنان؛ از مسائل مناقشه برانگیزِ فقهی هستند که شاهدِ حضورِ آنها در تعزیه نیز هستیم. 3- اهمیتِ مسأل? تشبّه نزد فقها، منجر به صدور فتاوی گوناگون از سویِ آنها میشود. این فتاوی از سویِ دیگر، تأثیرِ آشکاری نیز بر شیو? شبیه خوانی دارند. هدفِ این مقاله، بررسی سه مورد فوق با توجه به دانش و فرهنگی بومی است که هم شبیه خوانی و هم مفهوم تشبّه بر آمده از آن است. پس رویکردِ مقال? حاضر در نقط? مقابلِ آن رویکردهایی قرار خواهد گرفت که تعزیه را با قراردادهای تئاتر و درام غربی فهم و تحلیل میکنند. یکی از این مفاهیم که با آن تعزیه را بررسی میکنند، واژ? یونانی «میمسیس» است. این مقاله نشان میدهد که چرا این مفهوم در شناخت تعزیه کارایی ندارند و نمیتوان با اتکا به آن تحقق تشبّه در تعزیه را فهم کرد.