حسن ذوالفقاری

حسن ذوالفقاری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۷۶ مورد.
۲۱.

تحلیل محتوای قصص عصر صفوی با رویکرد اهداف سیاسی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصه منثور مکتوب عصر صفوی اهداف سیاسی - اجتماعی قصه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۴۸۰
تفریح و سرگرمی یکی از شناخته شده ترین اهداف قصه است. در این مقاله، نشان داده خواهد شد که قصه علاوه بر سرگرمی، نقش مهمی در اهداف و وضعیت سیاسی و اجتماعی در عصر صفوی داشته است. بدین منظور، قصه های منثور عصر صفوی بر اساس رویکرد اغراض و اهداف تحلیل شده است. اولین هدف مهم در قصص این دوره، «تبلیغ مبانی مذهبی» است. نقالان در این دوره، با تبلیغ مذهب رسمی کشور، سعی در ترویج، تحکیم و تثبیت مبانی مذهبی در میان عامه داشته اند. مقصود دیگر قصص این دوره، مباحث «سیاسی و اجتماعی» در دو حوزه «نقال، در نقش تثبیت کننده/ شکل دهنده به هویت ایرانی» و «نقال، در نقش موعظه گر سیاسی اجتماعی» بررسی خواهد شد. غرض دیگر قصص این دوره، مباحث «روان درمانی» است. متونی سرشار از خیال پردازی که از طریق هم ذات پنداری یا فراموشی حاصل از غرقه گی، سبب سلامت افراد را فراهم می آورده است. هدف دیگر قصص منثور عصر صفوی، «تفریحی و سرگرم کنندگی» است. بر اساس آمار مستخرج از قصه ها، نشان داده خواهد شد که کدام یک از اهداف قصه در این دوره، نسبت به اهداف دیگر دارای اهمیت بیشتری بوده است و چرا.
۲۳.

مقایسه تحلیلی بن مایه های فکری مشترک داستان های دینی ایران و هند در دوره صفویه(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: داستان دینی داستان ایرانی داستان هندی عصر صفویه روابط فرهنگی ایران و هند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۳۷۰
بر اساس شواهد تاریخی، ارتباطات فرهنگی و ادبی میان ایران و هند از گذشته های دور جریان داشته است، اما در دوره صفویه به واسطه زبان رسمی مشترک، مسافرت و مهاجرت شاعران و اندیشمندان مسلمان ایرانی به هند، این ارتباطات گسترده تر گردید و با توجه به اهداف دینی، زمینه ساز نگارش تعداد فراوانی داستان های دینیِ اسلامی به تقلید از آثار ایرانی در هند شد. این مقاله با پرداختن به پرسش درباره قرائن محتوایی و بن مایه های مشترک فکری موجود در آثار ایرانی و هندی دوره صفویه (911-1135ق) به این نتیجه دست یافته است که ویژگی اصلی داستان های دینی ایرانی در این دوره موعودگرایی، دوری از عرفان و تصوف، گستردگی دایره موضوعات داستان و مدح شاهان صفوی است. هم چنین تقلید از شاهنامه در زبان و وزن و تعابیر و شخصیت پردازی، اقتباس از نوشته های عربی، تضعیف هویت ایرانی در برابر هویت دینی، بهره جستن از عناصر ماورایی و سرانجام تبدیل تاریخ به داستان نقالی را می توان به عنوان بن مایه های فکری مشترک داستان های ایرانی و هندی نام برد.
۲۴.

بررسی آسیب شناسانه آثار ادبی فمینیستی با تأکید بر جایگاه خانواده و مسائل آن در نظریه های فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فمینیسم داستان نویسی خانواده آسیب شناسی نقد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳ تعداد دانلود : ۶۸۲
آثار داستانی یکی از عرصه هایی است که فمینیست ها در بیان مسائل و دغدغه های زنان از آن بهره می گیرند. فمینیسم در هر جا که ردپایی از زنان دیده می شود بسیاری از هنجارها، سنّت ها و باید و نبایدها را به چالش کشیده و مورد تردید قرار داده است. شماری از داستانهای زن محور در کنار بیان مشکلات زنان آثار مخربی نیز داشته است؛ زیرا این آثار با دیدگاهی ضد ارزشی به جایگاه خانواده، ازدواج و روابط زناشویی می نگرد. این در حالی است که از ارزش خانواده به عنوان نهادی کوچک ولی تأثیرگذار در سلامت روانی و تأمین آرامش و نیازهای عاطفی افراد، غفلت شده است. مقاله حاضر درصدد است تا با رویکردی آسیب شناسانه و به روش مطالعه متن و بررسی مقایسه ای، آسیب ها در حوزه مسائل خانواده را با تحلیل شماری از آثار داستانی فمینیستی بررسی و نقد کند. این آثار عبارت است از رمان های سگ و زمستان بلند (از شهرنوش پارسی پور) پرنده من (از فریبا وفی)، داستان های کوتاه لکه ها، آپارتمان (1) و (2) و (3) از مجموعه «طعم گس خرمالو» (از زویا پیرزاد). داستانها برمبنای معیارهایی نظیر زن محور بودن، زن بودن نویسندگان، ارتباط محتوای آثار با مسائل خانوادگی و قرار گرفتن شخصیتهای زن در جایگاه قهرمان اصلی انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که این آثار با برجسته سازی مقوله هایی مانند طلاق عاطفی، تضاد دیدگاه ها در زندگی مشترک، بی هویتی زن و طلاق قانونی و با تکیه بر پدیده هایی نظیر مردسالاری و مردستیزی تأثیرات مخربی را در جایگاه ارزشی خانواده و ازدواج به دنبال داشته است.
۲۵.

شناخت الگوواره های فرهنگی و ادبی غالب در ترجمه های گلستان سعدی: تحلیل تطبیقی سه ترجمه از راس، رهاتسک و دوفرمری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترجمه گلستان سعدی الگوواره فرهنگی- ادبی جیمز راس رهاتسک دوفرمری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۴۶۳
قابلیت گلستان از حیث پذیرفتگی فرهنگی و نیز غلبه عناصر آزاد از فرهنگ و مبتنی بر منطق انسانی و همگانی در آن، شاخصه ای مهم است. در این مقاله، به منظور درک و دریافت بهتر این خصیصه، سه ترجمه معروف و قدیم از گلستان سعدی برای پژوهش انتخاب شدند؛ دو ترجمه به زبان انگلیسی از جیمز راس و ادوارد رهاتسک و سومی به زبان فرانسه از شارل دوفرمری. روش تحقیق مبتنی بر بررسی الگوواره ذهنی مترجم و نحوه درک مطلب و درجات پذیرش یا مقاومت در برابر آن است. بدین منظور از نظریات دو زبان شناس و مترجم، یعنی فرغال و آنتوان برمن، به گونه ای تلفیقی و براساس مبنایی نو استفاده شده و در انتهای بحث نیز نتیجه بررسی ها در ترجمه باب هفتم گلستان (در تأثیر تربیت)، به صورت کمّی ارائه شده است. نتایج این تحلیل، افزون بر مقایسه و ارزیابی ضمنی متون مقصد، نشان می دهد که در چهارچوب سه الگوواره مقید به فرهنگ، پذیرای فرهنگ و آزاد از فرهنگ، مترجمان در موارد بسیار کمی نسبت به فرهنگ زبان مبدأ مقاومت نشان داده اند و غالباً الگوواره ذهنی آزاد از فرهنگ یا پذیرای فرهنگ، ساختار ذهنی آنان را شکل داده است؛ حتی موارد کم شمار مقاومت فرهنگی نیز تأثیر چندانی در کل دریافت آنان نداشته و خواننده به درک لازم و درست معنا رسیده است. همچنین در خصوص دو الگوی ادبی-زبانی (یعنی همخوانی و ناهمخوانی)، موارد نسبتاً اندک عدول از هنجار زبانی بیشتر ناشی از بدخوانی متن یا نارسایی در ترجمه بوده است نه غرابت معنایی یا دوریابی لفظی در متن مبدأ.
۲۶.

نمود تکوین ایران به مثابه واقعیتی جغرافیایی در قصه ی حسین کرد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۸۷
در این نوشتار، نشان داده می شود که چرا و چگونه شرایط اجتماعی داخلی و موقعیت سیاسی خارجی، شاه عباس را ملزم به تلفیق دو هویت ملی و مذهبی و ایجاد هویت واحد (ملی مذهبی) کرد. در همین راستا، قصه ی حسین کرد شبستری که گویاترین قصه در باب مسائل سیاسی و اجتماعی عصر صفوی است، به منزله نمونه ی موردی انتخاب شده و در این قصه، شرایط سیاسی، فرهنگی و اجتماعی عصر صفوی مطالعه شده است؛ هم چنین به نقش این قصه در دو سوی مهم تشکیل دهنده ی هویت ایرانی در این عصر، یعنی ملیت و مذهب پرداخته شد. برای تحقق اهداف مذکور، قصه ی حسین کرد، در چهار ساحت ساخت مفهوم میهن، تمرکز بر نام ایران در قالب محدوده ی مشخص جغرافیایی، مرز مذهبی و قهرمانان محلی، با روش تحلیل محتوا، بررسی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که ایران، در عهد شاه عباس از یک مفهوم، به واقعیتی جغرافیایی با مرزهای داخلی و خارجی مشخص تبدیل شده که دستاورد آن، شکل گیری یک هویت ملی مذهبی بوده است.
۲۷.

بررسی ظرفیت های اقلیمی سواحل شمالی و جنوبی ایران برای گسترش فعالیت های ورزشی و گردشگری ساحلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گردشگری ساحلی شاخص اقلیم ساحلی BCI مدل کی و ومپلو ورزش های ساحلی سواحل شمالی و جنوبی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۴۹
تنوع چشم اندازها و پدیده های طبیعی در مناطق ساحلی جهان موجب توجه روزافزون گردشگران در اس تفاده از این نواح ی شده است، به طوری که امروزه سواح ل دریاها و اقیانوس ها به یکی از تأثیرگ ذارترین عوامل اقتص اد مل ی و محلی در سراسر جهان مبدل شده است. با هدف شناسایی ظرفیت های اقلیمی سواحل شمالی و جنوبی ایران برای توسعه فعالیت های گوناگون گردشگری ساحلی، در این مطالعه داده های هواشناسی 16 ایستگاه سینوپتیک از این مناطق برای یک دوره زمانی 25 ساله از سال 1986 تا2010 مورد استفاده قرار گرفت. شاخص اقلیم ساحلی ( Beach Climate Index) به منظور ارزیابی پتانسیل استراحت ساحلی و مدل کی و ومپلو (Kay & Vamplew)، برای ارزیابی توریسم ورزشی در رشته های، شنا، فوتبال ساحلی و دوساحلی به کار گرفته شد. تحلیل های مربوطه بر اساس خروجی های مدل طرح اطلاعاتی اقلیم توریسم Climate–Tourism Information Scheme انجام شد. نتایج شاخص BCI نشان داد که در سواحل شمالی ایران، ماه های ژوئن، ژوئیه و اوت و در سواحل جنوبی ایران تمام ماه های سال دارای شرایط مناسب اقلیمی برای استراحت ساحلی هستند. به طور کلی برای استراحت ساحلی، بخش های شرقی سواحل شمالی و جنوبی کشور، شرایط مناسب تری نسبت به بخش های غربی دارند. بر اساس نتایج محاسبات مدل کی و ومپلو، فصل پاییز در همه سواحل کشور، شرایط مطلوبی برای فوتبال ساحلی و دو ساحلی وجود دارد با این تفاوت که مناسب ترین زمان برای این نوع فعالیت ها در سواحل شمالی کشور ماه اکتبر و در سواحل جنوبی ماه دسامبر است. همچنین معلوم شد که علاوه بر زمان های مذکور، شرایط اقلیمی مساعدی نیز در فصل بهار(در سواحل شمالی) و زمستان (در سواحل جنوبی) برای انجام ورزش های فوق وجود دارد. زمان مناسب برای شنا و آب تنی که دمای مطلوب آب بین 16 تا 26 درجه سانتی گراد است، در سواحل شمالی طی فصل تابستان و ماه های می و ژوئن از فصل بهار و همچنین ماه اکتبر از فصل پاییز فراهم می باشد. در سواحل جنوبی این وضعیت صرفاً در ماه های فصل زمستان و پاییز فراهم می گردد.
۲۸.

تحلیل تمثیل در مثنوی بر اساس نظریه آمیختگی مفهومی مارک ترنر با تکیه بر تمثیل «ملامت کردن مردم مردی را که مادرش را کشت به تهمت» از دفتر دوم مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی تمثیل نظریه ذهن ادبی فضاهای ذهنی آمیختگی مفهومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۴۲۵
مثنوی مولوی بر یکی از ریشه دارترین سنت های ادب فارسی؛ یعنی استفاده از تمثیل با هدف تعلیم، استوار شده است. تمثیلات مثنوی غالباً برگرفته از فرهنگ عامه و حکایات تاریخی رایج در افواه یا آثار پیشینیان است. با این همه مولانا در مثنوی عالمی شگرف از معنا ورای جهان مبتنی بر عرف عامه پیش چشم خواننده می گستراند. تأثیر این انتقال معنا مرهون شیوه خاص تمثیل سازی و فرایند ذهنی خلاقانه مولانا در فرافکنی فضاهای مرجع متعارف بر اهداف نامتعارف و ارائه معنا از دل این آمیختگی است. در این پژوهش قصد داشته ایم به روش توصیفی- تحلیلی سازوکار تمثیل سازی و کارکرد ذهنی مولانا را در معنا پردازی، با تکیه بر تمثیل «ملامت کردن مردم مردی را که مادرش را کشت به تهمت» بر اساس نظریه آمیختگی مفهومی مارک ترنر تحلیل نماییم. نتایج نشان می دهد که مسیر طی شده توسط داستان های مرجع و هدف در فرایند آمیزش در شکل نهایی ممثّل، به هیچ وجه سرراست نبوده بلکه سازوکاری پیچیده از فرافکنی و ادغام و حائز مجموعه ای از شگردهای خلاقانه است. قدرت این معناپردازی برخاسته از خلاقیت مولانا در گزینش فضاهای نامتعارف به گونه ایست که فرافکنی و آمیزش آنها در عین تطبیق الگوهای ساختاری، حائز کشمکشی قدرتمند در سطح مفاهیم است. از درون این کشمکش نامتعارف است که شگردهای معناساز و زیبایی آفرینی همچون ناسازه، تضادهای آیرونیک و طنز به وجود می آیند. تأثیر اقناع کننده و ساختارشکنی که مجموعه این شگردها بر اذهان مخاطبین باقی می گذارد عامل قدرت تعلیمی فراوان و برجستگی ادبی تمثیل های مثنوی است.
۲۹.

پژوهشی درباره آیین سوگند خوردن (وَر) در قوم بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ عامه قوم بختیاری بن مایه های اساطیری آیین ور سوگند خوردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲ تعداد دانلود : ۹۰۳
آیین سوگند خوردن از دیرباز تاکنون در فرهنگ و ادب به طریق گوناگون نمود یافته است. در این پژوهش به تحلیل نمود های آیین سوگند خوردن در قوم بختیاری می پردازیم. سوگند به آتش، اجاق آتش، تیغه آفتاب، آب روان، نان ونمک، زمان، جان عزیزان و اموات از مهم ترین جلوه های سوگند خوردن در نزد قوم بختیاری است. اهمیت سوگند خوردن در نزد این قوم، آخرین راهکار برای اثبات درستی کلام و تشخیص درستکار از نادرستکار است. در این پژوهش، ضمن بررسی انواع سوگند در قوم بختیاری، برآنیم تا نمود های ادبی و جنبه های اساطیری آن ها را تحلیل و بررسی کنیم. این پژوهش به شکل بنیادی، بر پایه مطالعات کتابخانه ای میدانی و به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. پس از بررسی منابع گوناگون و تحلیل نمود های ادبی و اساطیری سوگند خوردن در قوم بختیاری می توان گفت که بسیاری از نمودهای آیین سوگند خوردن در قوم بختیاری بازمانده آیین های سوگند خوردن در ایران باستان است. همچنین، سوگند به آتش، نان ونمک، زمان، آب روان، آفتاب و جان عزیزان از مهم ترین و رایج ترین نمود های سوگند در نزد این قوم است که جنبه های ادبی و اساطیری بسیاری دارند. سوگند خوردن در نزد این قوم برای اثبات درستی کلام و تشخیص حق از باطل است.
۳۰.

بررسی جایگاه زن و بحران خانواده در داستان معاصر براساس دو رمان فمینیستی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهرنوش پارسی پور فریبا وفی داستان های فمینیستی زن بحران خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۱
جنبش «فمینیسم» با هدف دفاع از حقوق زنان شکل گرفته و فرازوفرودهای بسیاری را پشت سر گذاشته است. ازجمله مسائلی که به شدت در کانون توجه فمینیست ها قرارگرفته جایگاه خانواده و مسائل مربوط به آن است. فمینیست های افراطی با نگاهی ضد ارزشی به روابط زناشویی، ازدواج های رسمی، فرزند آوری، تعهد در ازدواج و... استحکام خانواده ها را، به ویژه در دنیای مدرن، با خطر مواجه می سازند. در این میان، نویسندگان فمینیست در قالب خلق آثار داستانی با رویکردهای افراطی ذهنیت ضد ارزشی درباره خانواده و مسئله ازدواج را در میان خوانندگان گسترش می دهند.  مقاله حاضر درصدد است تا با رویکردی آسیب شناسانه، دو رمان فمینیستی فارسی را با تأکید بر جایگاه زنان و خانواده بررسی و نقد کند. آثار منتخب شامل «سگ و زمستان بلند» از شهرنوش پارسی پور و «پرنده من» از فریبا وفی می شود. نتایج نشان می دهد که آثار داستانی منتخب با خلق شخصیت های ضعیف از زنان، ترویج دیدگاه های تند علیه مردان، موردتردید قرار دادن مسأله ازدواج و جایگاه ارزشی خانواده، نتوانسته است به بهبود موقعیت زنان داستان ها یاری برساند و با جدا ساختن آن ها از جایگاه و نقش طبیعی و اجتماعی شان، قهرمانان زن را دچار بحران هویت کرده است.
۳۱.

مقایسه تطبیقی ساختار عشقی منظومه های عاشقانه کلاسیک و عامیانه از دیدگاه ریخت شناسی پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منظومه های عاشقانه کلاسیک منظومه های عاشقانه عامیانه ریخت شناسی/ ادبیات تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۵۶۸
منظومه های عاشقانه کلاسیک از مهم ترین و گسترده ترین انواع شعر غنایی محسوب می شوند. البته تعداد زیاد و تأمل برانگیزی از این منظومه ها از بین مردم برخاسته و در میان آنان منتشر شده اند؛ به این منظومه ها «عاشقانه عامیانه» گفته می شود. این مقاله به بررسی ساختار عشقی شش منظومه عاشقانه فارسی می پردازد که از مشهورترین و مهم ترین منظومه های کلاسیک و عامیانه به شمار می روند. برای دستیابی به نتایج دقیق، در این پژوهش داستان ها به شیوه ریخت شناسی پراپ و با کمک جداول تجزیه وتحلیل شده اند. سپس با مقایسه نتایج به دست آمده، کنش های مشترک و متفاوت در این داستان ها دسته بندی شده اند. نتیجه آنکه این داستان ها به عنوان نماینده جمعی از داستان های عاشقانه کلاسیک و عامیانه نشانه ها و ساختار عشقی مشترکی دارند که آن ها را به هم نزدیک می کند. منظومه های کلاسیک بررسی شده عبارت اند از: خسرو و شیرین، یوسف و زلیخا و ویس و رامین. منظومه های عامیانه نیز عزیز و نگار، حیدربیک و سمنبر، حسینا و دلارام هستند.
۳۲.

معرکه و معرکه گیری در ایران به روایت سفرنامه نویسان

نویسنده:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۳۲۶
از دیرباز در ایران، برای سرگرمی، انواع معرکه‌‌ها برگزار می‌‌شده که هریک آدابی داشته است. در این مقاله، ضمن اشاره به معرکه‌‌های نمایشی و بازی و کلامی و انواع هریک، نوع و شیوۀ آن را ازمنظر شرق‌شناسان و سفرنامه‌نگاران بررسی می‌‌کنیم. فایدۀ این بررسی روشن‌شدن ابعاد این معرکه‌‌هاست که گستردگی فراوانی در نقاط ایران دارد. سفرنامه‌‌نگاران گاه به جزئیات اشاره‌‌های روشن‌گرانه داشته‌‌اند که در منابع و متون ایرانی کم‌تر بدان اشاره شده و چون برای نویسندۀ ایرانی امری آشنا بوده از ذکر جزئیات پرهیز کرده است. در این مقاله، با‌توجه‌به آثار 25 مستشرق و سفرنامه‌‌نویس و با اتکا به آثار و متون فارسی برای تکمیل تحقیقات، ابعاد معرکه‌‌های ایرانی روشن شده است. در این پژوهش، معلوم می‌‌شود برخی از آئین‌‌های نمایشی در ایران پیشینه‌‌ای طولانی دارد و برخی دیگر به‌کلی از یاد رفته یا تحول و تغییر یافته است. از این آئین‌‌ها اصطلاحات و واژگانی در زبان مردم باقی مانده است که به‌علت ازمیان‌رفتن آئین نمایشی آن اصطلاح بر ما روشن نیست. چنین مطالعاتی جز آن‌که ما را با فرهنگ عامه و زندگی گذشته آشنا می‌‌کند زمینه‌‌ای برای مطالعات ادبیات نمایشی نیز است.
۳۳.

سرچشمه های ایرانی قصه های هانس کریستین آندرسن در افسانه های عامیانه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هانس کریستین آندرسن افسانه های عامیانه ایرانی مندیل خیال جبرئیل جولا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۴ تعداد دانلود : ۵۹۹
هانس کریستن آندرسن (1805-1875) شاعر، قصه پرداز و نمایش نویس مشهور دانمارکی پدیدآورنده 160 داستان و افسانه ، ۸۰۰ قطعه شعر و ۶ رمان است. یک ویژگی نوشته های آندرسن توجه او به ادبیات عامه، شفاهی و زبان گفتار است. او بیش از همه از افسانه های عامیانه تأثیر می گیرد. وی برای نوشتن این افسانه ها، بیشتر از افسانه های هزارویک شب و نیز افسانه های دیگر ملل جهان الهام گرفته است. در این مقاله ابتدا درباره اندرسن و انواع قصه های وی و تاثیر پذیری اش از شرق و ویژگی ها و سرمنشأ قصه های آندرسن و پیشینه موضوع سخن می گوییم، سپس تنها به چهار مورد از سرچشمه های ایرانی قصه های اندرسن و تطبیق آنها با داستان های ایرانی اشاره و داستانها مقایسه و تطبیق داده می شود. این چهار داستان عبارت اند از:1. مندیل خیال و مقایسه با لباس تازه امپراتور؛ 2.جبرئیل جولا و مقایسه با صندوق پرنده؛3. قاضی و جوحی و مقایسه با کلاوس بزرگ و کلاوس کوچک؛4. خاله سوسکه و مقایسه با تامبلینا. ضمن روایت شناسی این چهار داستان، از ابعاد مختلف به تطبیق روایات پرداخته می شود. درنهایت درمی یابیم به دلایل مختلف ازجمله آشنایی آندرسن با هزارویکشب از طریق ترجمه آن به نام الف نهار و علاقه به ادبیات مشرق زمین با افسانه های ایرانی به خوبی آشنا بوده و از آنها بهره گرفته و در جهت اهداف مذهبی و تربیتی خویش از تمام با بخشی از داستان سود جسته است.
۳۴.

نقالی های مکتوب به عنوان یک ژانر ادبی در نثر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقالی های مکتوب سنت نقالی ژانر یا نوع ادبی ادبیات عامه نثر فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۴۶۴
«نقالی های مکتوب»، داستان های بلند عامیانه ای هستند که در طی سنّت نقالی و داستان گزاری از شکل شفاهی - با حفظ برخی ویژگی های زبان مردم- به شکل مکتوب درآمده اند. سنّت داستان گزاری، سنّتی دیرپا در ایران بزرگ است که همواره منابع لازم برای آفرینش آثار ادبی ارزشمند را فراهم نموده است. داستان-هایی که از قلمرو ادبیات شفاهی به قلمرو ادبیات مکتوب وارد شده اند، دارای ویژگی ها و خصلت های منحصر به فرد محتوایی و ساختاری، تاریخی و فرهنگی هستند و هویت جداگانه ای دارند. این هویت جداگانه ما را ترغیب می کند تا این داستان ها را ذیل یک نوع یا ژانر ادبی خاص قرار دهیم. دانش انواع ادبی، زمینه را برای پژوهشگران فراهم می کند تا در یک چارچوب منظم، آثار ادبی را مطالعه کنند. پیش تر برخی محققان، «نقالی های مکتوب» را زیر انواع ادبی «رمانس»، «حماسه منثور»، «رمان شهسواری- قهرمانی» و «افسانه» قرار داده اند. در این مقاله سعی شده است با استفاده از سه متغیر درون متنی «محتوا، فرم و وجه» و چهار متغیر برون متنی «کارکرد، بافت، مخاطب، روابط بینامتنی»، «نقالی های مکتوب» به عنوان یک ژانر ادبی جداگانه با ویژگی های خاص معرفی شود.
۳۵.

سبک نثر در افسانه های عامیانه مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات عامیانه داستان های عامیانه زیبایی شناسی نثر فارسی سبک شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۴ تعداد دانلود : ۶۰۴
ادبیات عامیانه، در نقد ادبی جایگاه ویژه ای دارد و بررسی آن، دستاوردهای قابل توجهی در عرصه مطالعات زبانی، ادبی و محتوایی ازجمله اطلاعات تاریخی، فرهنگی و جامعه شناختی دارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بر اساس مطالعه و بررسی بیست افسانه منثور مکتوب عامیانه و استخراج شواهد از این متون، برآن است که ویژگی های نثر آن ها را بررسی کند. با مطالعه این افسانه ها به این نتیجه می رسیم که ویژگی هایی که در پی می آید، قدر مشترک همه آن هاست: سادگی، روانی و نزدیک بودن به گفتار، کلیشه ای و یکسان بودن نثر، کوتاهی جمله ها، کاربرد فراوان جمله های وصفی، کاربرد واژگان، تعابیر و اصطلاحات عامه، جابه جایی ارکان جمله، کاربرد عناصر سبکی کهن، وجود اشکالات زبانی و کاربردهای نادرست زبانی، کاربرد نادرست برخی تعابیر و کلمات، ادبی و شاعرانه شدن نثر در خلال سبک و سیاق عامیانه در برخی صحنه ها، کاربرد فراوان کنایات، ضرب المثل ها، گزاره های قالبی، دشنام ها، تهدیدها، نفرین ها و سوگندها، دعا، تصدق و تحسین.
۳۶.

قصه شناسی فلک نازنامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلید واژه ها: تسکین شیرازی فلک نازنامه قصه شناسی ریخت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۴۴۵
فلک نازنامه، منظومه ای عامیانه و عاشقانه در عشق آفتاب، دختر شاه خاور به فلک ناز، پسر عزیز مصر، است که پس از دشواری های فراوان به هم می رسند. این مثنوی از چنان شهرتی در میان مردم برخوردار بوده که جزو کتاب های مکتب خانه به شمار می رفته است. علاوه بر این، درگذشته و هم اکنون نیز در میان ایلات و عشایر به عنوان شاهنامه فلک ناز خوانده می شود. سراینده این منظومه شاعری به نام ملا تسکین شیرازی است. ویژگی های سبکی بسیاری از منظومه های سنتی و عامیانه را در این منظومه می توان دید؛ ازجمله جنبه های شگفت آوری چون خرق عادت ها، انسان ها، جانوران، موجودات، مکان ها و اشیای شگفت انگیز، طرح مدور، گزاره های قالبی، استفاده از ضرب المثل ها، کنایات و اغراق ها. زبان و بیان این داستان نیمه ادبی است و اصطلاحات و عبارات عامیانه فراوانی در آن دیده می شود. روابط علی و معلولی داستان ضعیف است و زاویه دید داستان، سوم شخص و روای، دانای کل است. زمان وقوع داستان مبهم، نامعین و فرضی است. مکان ها برخی واقعی و برخی نیمه واقعی هستند. شخصیت های داستان به جز دو تن همگی ایستا هستند و شخصیت تیپ شده ای در داستان مشاهده نمی شود؛ همه آنها همچون قصه های سنتی تک بعدی اند. بلاغت داستان بیشتر در حوزه وصف ها و اغراق هاست و بن مایه های مهم منظومه های عامیانه و عاشقانه در داستان مشاهده می شود. ساختار روایی وریخت شناسی داستان براساس روش پراپ اما با کارکردهایی متفاوت انطباق دارد. بدین ترتیب، در این مقاله علاوه بر پرداختن به وجوه مختلف قصه شناسی فلک نازنامه، به کمک روش ساختارگرای پراپ به تجزیه و تحلیل ساختاری عناصر قصه می پردازیم.
۳۹.

کلیشه های زبانی در متون کلاسیک ادب عامه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کلیشه های زبانی متون کلاسیک عامه اصطلاحات زبانزدها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۰ تعداد دانلود : ۴۴۹
قصه ها سرشار از کلیشه های زبانی و اصطلاحات، زبانزدها و مثل هاست که بر لطف و شیرینی داستان می افزاید. اگر در قصه ها از عناصر ادبی مثل تشبیه و استعاره استفاده می شود، بسیار ساده و کلیشه ای است. کلیشه های زبانی ازجمله نفرین ها، دشنام ها، تعارف ها، دعاها، سوگندها، تهدیدها، کنایات و امثال مواردی هستند که بازتابنده جنبه های عامه نگاری آثار و تبیین زبان هر دوره اند. این ویژگی و برجسته کردن و مطالعه آن جز فوایده مردم نگارانه، بیانگر زبان و فرهنگ و عمق و غنای آن هاست. در این مقاله کلیشه ها و مواد زبانی یادشده از 46 متن ادبیات کلاسیک عامه انتخاب، طبقه بندی، بررسی و تحلیل شده است. سؤال اصلی این مقاله آن است که کلیشه های زبانی در متون کلاسیک عامه تا چه اندازه در عامه نگاری مؤثر بوده است. پژوهش حاضر با این هدف نگاشته شده است تا نشان دهد کاربرد کلیشه های زبانی تا چه اندازه در مقبولیت میان مردم مؤثر بوده است. این مطالعه افزون بر فواید مردم نگارانه، غنای زبانی آثار را نشان می دهد.
۴۰.

بررسی و تحلیل نمایشهای بارانخواهی و بارانخوانی در ادبیات عامه ایران (باتکیه بر نمایشهای کوسهگردی و عروس باران)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نمایشهای بارانخواهی کوسهگردی عروس باران بومیسرود ادبیات عام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۱۶
درمیان بومی سرودها اشعاری آیینی به نام باران خواهی است که با حرکات نمایشی همراه است. باران خواهی از آداب ورسوم کهن ایرانی است که ریشه در اعتقادات و باورهای دینی و اسطوره ای دارد و یادآور پرستش آناهیتا، الهه بارندگی و آبیاری است. این آیین در سطح وسیعی از ایران و خاورمیانه رواج دارد و با آیین های اجرایی متنوع همراه است. روش های طلب باران یا فردی است یا گروهی که با عروسک، انسان، دعا، شی و حیوان انجام می شود. در این مقاله به دو روش عروسک و انسان ناظر بر نمایش های کوسه گردی و عروس باران اشاره می شود. ما از ده ها اجرا در مناطق مختلف، پانزده آیین را برگزیده و به روش توصیفی، سپس تحلیلی به ریخت شناسی و بررسی ابعاد نمایشی آن می پردازیم. هدف مقاله آن است تا با یافتن ساختار مشترک این آیین های نمایشی نشان دهیم، آیین سنتی باران خواهی صرفاً یک نمایش نیست، بلکه باوری اسطوره ای و ریشه دار در ایرانیان است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان