جواد مرشدلو

جواد مرشدلو

مدرک تحصیلی: استادیار تاریخ، دانشگاه تربیت مدرس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۲ مورد.
۳.

استعمار روسی و اسلام شیعی: سیاست روسیه تزاری در قبال شیعیان در نخستین سال های اشغال قفقاز(1813-1850 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شیعه قفقاز آقامیرفتاح ملاتنگری وردی یرملوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۴ تعداد دانلود : ۷۹۵
در جریان اشغال ولایات ایرانی قفقاز به دست روسیه، جمعیت چشمگیری از شیعیان این منطقه نیز به تابعیت تحمیلی روسیه تزاری درآمدند. این شیعیان بیش تر در بخش هایی از این سرزمین مستقر بودند که تا پیش از اشغال، تابعی از سپهر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران به شمار می رفت. بخش اندکی از این جمعیت، به ویژه پیشوایان روحانی ایشان با مشاهده تثبیت سلطه دولت تزاری ترجیح دادند از موطن خود هجرت کنند. اما اکثریت در همان سرزمین آباء و اجدادی خود باقی ماندند و زندگی خود را در زیر بیرق روس ادامه دادند. اداره این جمعیت و ادارة امور ایشان یکی از مسایل پیش روی حکومت استعماری روسیه و از جمله دغدغه های فرمانداری نظامی قفقاز بود. با وجود این، در شرایطی که مسایل مرزی بین ایران و روسیه هنوز به صورت نهایی فیصله نیافته و زمینه جنگ همچنان فراهم بود، مسئلة جدی و فوری، مهار گرایش شیعیان قفقاز به تبعیت از سیاست های دولت ایران در پیوند با علمای بزرگ شیعه بود. در این پژوهش کوشش شده است تا کیفیت سیاست استعماری دولت تزاری در قبال علمای شیعه قفقاز بررسی شود. کانون تمرکز آن بر نحوة رفتار فرمانداری نظامی قفقاز با دو تن از علمای برجسته شیعه، اولی ملاتنگری وردی، پیشوای مسلمانان شیعه تفلیس و دومی آقامیرفتاح، مجتهدی است که نقش آفرینی وی در جریان اشغال تبریز به دست روس ها چهرة او را در تاریخ ایران این دوره بدنام کرده است. به نظر می رسد نتایج این تحقیق می تواند زوایایی از سیاست استعماری حکومت روسی قفقاز در قبال شیعیان این منطقه را در دوره پس از تحمیل مصالحه گلستان روشن کند.
۱۶.

هویت دوگانه در خدمت راهبرد استعماری: پاول سیسیانوف و پی ریزی استعمار تزاری در جنوب قفقاز (1803 1806/ 1217 1223)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: استعمار روسیه تزاری سیسیانوف قفقاز گرجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۸ تعداد دانلود : ۲۹۱
در پژوهش حاضر، جلوه ای متفاوت از شخصیت پاول سیسیانف بررسی شده است. تفاوت برجسته این چهره نظامی با فرمانداران قبل و بعد از وی در قفقاز، تبار گرجی و هویت دوگانه اش بود. پرسش محوری این پژوهش نیز ناظر بر همین ویژگی شخصیت سیسیانف است؛ این که چه پیوندی می توان میان هویت دوگانه سیسیانوف با خط مشی وی در پیشبرد راهبرد استعماری روسیه تزاری در قفقاز تشخیص داد؟ مبنای این پژوهش اطلاعاتی است که از منابع دست اول و اسناد آرشیوی به زبان های فارسی، لاتین و روسی، گردآوری و در جهت ارائه پاسخ به پرسش محوری آن تحلیل شده است. این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی است و هدف آن است که ضمن ارائه یک گزارش توصیفی از اقدامات سیسیانف، ذهنیت فرهنگی و رفتار نظامی وی در ربط با مسأله پژوهش تحلیل شود. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که می توان ارتباط معناداری میان خاستگاه فرهنگی دوگانه و منش فرهنگی سیسیانف با الگوی رفتار وی تشخیص داد. درواقع، برخورد خشن و تحقیرآمیز سیسیانف با خاندان پادشاهی گرجستان و خوانین ایرانی جنوب قفقاز و استفاده اش از شگردهای سنتی برای پیشبرد سیاست روسیه در این حوزه، بیانی از هویت دوگانه وی و جلوه ای از تناقض های راهبرد استعماری روسیه در جنوب قفقاز بود.      
۱۷.

شرق شناسی و اکتشاف جغرافیایی در خدمت راهبرد استعماری: بررسی پیوند اکتشاف های علمی با سیاست استعماری روسیه تزاری در برابر قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: استعمار روسی اکتشافات جغرافیایی راهبرد استعماری روسیه قفقاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۷ تعداد دانلود : ۳۳۲
تسلط روسیه تزاری بر قفقاز در نیمه نخست سده نوزدهم، بیشتر از دیدگاه نظامی بررسی شده است. از جنبه های غفلت شده این موضوع، ذهنیت روس ها از جنوب قفقاز و شناختی است که آنان از این سرزمین و مردم آن به دست آوردند؛ شناختی که راه تسلط بر آن را هموار کرد. به نظر می رسد قفقازی که امروزه می شناسیم خود نتیجه چنین شناختی بوده است و درونمایه ای شرق شناختی دارد. به بیان دیگر، مفهوم پسااستعماری قفقاز به مثابه یک کل جغرافیایی و فرهنگی با درک تاریخی ایرانیان و ساکنان بومی این سرزمین از آن تفاوت دارد. در نوشتار پیش رو تلاش شده است بر این زاویه غفلت شده از موضوع پرتوافکنی و روند تکوین شناخت روس ها از جنوب قفقاز و مردم آن و شکل گیری ذهنیت استعماری از این سرزمین بررسی شود. روش نوشتار، توصیفی- تحلیلی بر مبنای تحلیل اطلاعات استخراج شده از منابع دست اول به زبان های مختلف است و در سه بخش سازماندهی شده است: در بخش نخست زمینه و منابع شناخت اولیه روس ها از جنوب قفقاز ارزیابی می شود؛ در بخش دوم، اقدام های اکتشافی روس ها در سده هجدهم با هدف دستیابی به شناختی علمی از این حوزه و در بخش سوم، نقش نخبگان بومی در شکل گیری و توسعه ذهنیت استعماری روس ها از تاریخ، فرهنگ و جغرافیای قفقاز بررسی می شود. نتیجه نوشتار نشان می دهد که روس ها به موازات اقدام های نظامی برای تسلط بر قفقاز برنامه مشخصی را برای کشف و شناخت این سرزمین و مردم آن پیش بردند. شکل گیری قفقاز به مثابه سازه ای مفهومی با درون مایه ژئوپلیتیک از دستاوردهای این برنامه اکتشافی بود.
۱۸.

توسعه طلبی روسیه تزاری و تغییر ژئوپلیتیک جایگاه دریای خزر از چشم انداز نظام جهانی مدرن (1550 تا1800)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ایران تجارت دریایی ت‍وس‍ع‍ه طل‍ب‍ی دریای خزر روسیه تزاری نظام جهانی مدرن والرشتاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۲۸۵
تا پیش از تسلط روسیه تزاری بر دریای خزر، این دریا بخشی از قلمرو جهان اسلام و حلقه اتصال مردم مسلمانی بود که پیرامون آن می زیستند. در منابع جغرافیایی اسلامی اطلاعات چشمگیری درباره تجارت در این دریا و کانون ها و مسیرهای اصلی آن آمده است که از جایگاه مهم آن به عنوان کانون تجارت پررونق منطقه ای در سده های چهارم تا ششم هجری حکایت دارد. از نیمه سده دهم/شانزدهم، به دنبال پیشروی نظامی روسیه در مسیر ولگا و دشت قبچاق و تصرف حاجی طرخان، روندی آغاز شد که سرانجام به فرادستی و اشراف روسیه تزاری بر این دریا و سرزمین های مسلمان نشین پیرامون آن انجامید. نتیجه تدریجی این روند، تغییر موقعیت ژئوپلیتیک دریای خزر در عرصه جهانی بود که آن را می توان در چارچوب نظریه نظام جهانی والرشتاین تبیین کرد. در نوشتار پیش رو تلاش می شود از همین منظر تحول موقعیت ژئوپلیتیک دریای خزر از کانون تجارت دریایی در بخشی از جهان اسلام به محور سیاست استعماری روسیه تزاری در شرق بررسی شود. هدف آن است که با تمرکز بر یکی از کانون های ارتباطی جهان اسلام، جلوه ای از نقش عامل استعمار در افول اقتصادی و تمدنی جهان اسلام بررسی شود. این بررسی با رویکردی بین رشته ای و مبتنی بر تحلیل و تفسیر اطلاعات موجود در منابع نوشتاری و اسناد دست اول در چارچوب نظریه نظام جهانی مدرن انجام شده است. نتیجه بررسی نشان می دهد که موقعیت ژئوپلیتیک دریای خزر در فاصله نیمه سده دهم/شانزدهم تا آستانه سده سیزدهم/نوزدهم تغییر کرد. علت محوری این تغییر، راهبرد توسعه طلبانه و تلاش نظام مند حاکمان روسیه برای تعریف جایگاه این کشور در اقتصاد جهانی و اهمیت یافتن تجارت با شرق بود که دریای خزر محور اصلی آن به شمار می رفت.
۱۹.

الکسی پترویچ یرملوف و مدیریت استعمار تزاری در جنوب قفقاز (1231/1816-1242/1827)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: استعمار روسی روسیه تزاری قفقاز نظم استعماری یرملوف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۲۵۷
اشغال نظامی تفلیس و ولایات ایرانیِ آن سوی ارس در ربع نخست سده سیزدهم/نوزدهم گام نخست روسیه تزاری در جهت تأسیس یک نظم جدید استعماری در جنوب قفقاز بود. این نظم جدید استعماری، زمینه ای فراهم کرد که در بستر آن روند تغییر نظام سیاسی، اداری و اجتماعیِ حاکم بر اراضی تصرف شده و الحاق ساختاری آن به امپراتوری تزاری مدیریت شود. در پژوهش پیشِ رو کوشش شده است ماهیت راهبرد استعماریِ روسیه تزاری در قبال حوزه مسلمان نشین جنوب قفقاز و سازوکار عملیاتی آن در مراحل آغازین، بر محور رفتار و اقدامات یک چهره محوری آن یعنی الکسی پترویچ یرملوف بررسی شود. پرسشِ محوری تحقیق ناظر بر تبیین رابطه ای است که می توان میان اقدامات یک فرماندار نظامی و سیاست کشور متبوع وی جهت ایجاد یک ساختار استعماری تشخیص داد. این بررسی با رویکرد تاریخ سیاسی و اداری و با تکیه بر اطلاعات موجود در گزارش ها و اسناد آرشیوی به زبان های مختلف از جمله روسی انجام شده است. مقاله در سه بخش تنظیم شده است: بخش نخست به اقدامات سیاسی و نظامی یرملوف اختصاص یافته، بخش دوم، سیاست وی در جهت پی ریزی یک ساختار اداری جدید را می کاود و در بخش سوم، تدابیر اقتصادی وی بررسی شده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که نظم استعماری روسی در جنوب قفقاز، به ویژه در مراحل نخست تأسیس آن، سرشتی نظامی، دستوری و شخصیت محور داشت. به بیان دیگر، فرماندهان نظامی روس و اقدامات شخصی آنها در شکل گیری و توسعه این نظم استعماری نقشِ محوری داشت.
۲۰.

از قلعه تا شهر: بررسی پیوند شهرنشینی و حیات قبایلی در جنوب قفقاز با تمرکز بر شوشی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شوشی قراباغ جوانشیر پناه خان جوانشیر تاریخ اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۹۵
در پژوهش حاضر، ضمن تمرکز بر روند ظهور و توسعه شوشی، ابعاد معینی از حیات شهری جنوب قفقاز سده دوازدهم/هجدهم بررسی می شود. هدف، نمایاندن سهم عوامل محیطی و نیروهای قبایلی در تکوین و تحول حیات شهری جنوب قفقاز در آستانه تسلط روسیه تزاری بر این حوزه است. به این منظور، نخست، چشم اندازی تاریخی از حیات شهری جنوب قفقاز در این مقطع ترسیم و سپس، با تمرکز بر روند شکل گیری و توسعه شهر شوشی و سهم طایفه جوانشیر در آن، دلایل انتخاب این شهر به مرکزیت حکومت محلی این خوانین و سیر توسعه کالبدی و اجتماعی آن تحلیل و تبیین شده است. این پژوهش با رویکرد تاریخ اجتماعی و در جهت نمایاندن برخی زوایای مغفول از حیات اجتماعی جنوب قفقاز پیش از تسلط روسیه تزاری انجام شده است. دستاورد تحقیق نشان می دهد که الگوی عمومی حاکم بر حیات شهری جنوب قفقاز در دوره یادشده تا حد زیادی تحت تأثیر یک عامل اجتماعی بومی یعنی نیروهای قبایلی تحول یافته است. جلوه معینی از این تأثیرپذیری را می توان در شکل گیری و توسعه شوشی مشاهده کرد که هم در الگوی توسعه کالبدی و هم در تکوین بافت اجتماعی آن، به شکل مستقیم با اراده و تدبیر سیاسی یک فرمانروای قبایلی پیوند داشت.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان