سید مصطفی عاصی

سید مصطفی عاصی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

تحلیل معناشناختی ضرب المثل ها و کاربرد آن در فرهنگ نگاری فارسی: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 346 تعداد دانلود : 109
شیوه فهرست کردن مقوله زبانی ضرب المثل در فرهنگ ها همواره یکی از مسائلی بوده است که فرهنگ نگاران و مثل نگاران با آن روبرو بوده اند. از این رو در این تحقیق به چگونگی فهرست کردن ضرب المثل ها در فرهنگ های لغت فارسی و بخصوص در فرهنگ های ضرب المثل فارسی، براساس رویکرد معناشناسی شناختی پرداخته شد. هدف از پژوهش حاضر ارائه ضرب المثل ها به شیوه ای بدیع، غیر خطی و غیرالفبایی با مبنایی علمی و مبتنی بر نظریه در فرهنگ هاست. برای رسیدن به هدف پژوهش این سوال مطرح می شود: با به کارگیری اصول معناشناسی شناختی چگونه می توان شیوه ای جدا از شیوه متداولِ الفبایی و خطی برای فهرست کردن ضرب المثل ها و ارائه معادل های آن ها در نظر گرفت؟ در این راستا، نگارندگان با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی و با به کارگیری سازوکارهای شناختی استعاره مفهومی، مجاز مفهومی و دانش متعارف به بررسی داده های برگرفته از فرهنگ بزرگ دوجلدی ضرب المثل های فارسی (ذوالفقاری، 1388)، کتاب ضرب المثل های معروف ایران (سهیلی، 1385) و منابع اینترنتی پرداختند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با تکیه بر انگیزه معنایی و براساس مفاهیم قلمرو مقصدِ ضرب المثل ها، در فرهنگ های لغت می توان شیوه ای غیرخطی وغیرالفبایی برای چینش ضرب المثل ها و معادل های آن ها ارائه کرد که منعکس کننده ساختار نظام مفهومی ذهن ما باشد و در امر زبان آموزی نیز به درک و یادسپاری زبان آموزان کمک کند.
۲.

کاربرد رویکرد شناختی فیلمور در تعیین قالب های معنایی افعال در زبان فارسی: مطالعه موردی فعل «شدن»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معناشناسی شناختی نظریه معناشناسی قالبی فیلمور فریم نت قالب معنایی چندمعنایی سرنمون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 513 تعداد دانلود : 705
«نظریه قالبی فیلمور» (1982) بیان گر اصلی مهم در معناشناسی شناختی است که معتقد است معانی واژه ها درون نظامی از دانش درک می شوند که ریشه در تجربه اجتماعی و فرهنگی انسان دارد. در این نظریه «قالب های معنایی» نمایانگر بخش های یک رویداد هستند که برای اتصال گروهی از کلمات به مجموعه ای از معانی به کار می روند. از طرفی، در یک رویداد، افعال نقش مهمی در تفسیر معنا ایفا می کنند و در اکثر موقعیت های آن حضور دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی موردی فعل «شدن» در چارچوب نظریه مذکور بوده است تا از طریق تحلیل پیکره بنیاد و توصیفی به شناسایی این فعل و تعیین حوزه ها و قالب های معنایی آن پرداخته شود. نتیجتاً، با استفاده از فرهنگ ها و پیکره های معاصر فارسی و نیز نگاشت با پایگاه فریم نت 14 قالب معنایی «شدن» شناسایی شد. همچنین، مفهوم «تغییر حالت دادن» به عنوان معنای اصلی این فعل تعیین و قالب اصلی آن ایجاد گردید.
۳.

کاربرد پیکره های موازی برای تفکیک معنایی/مفهومی در ترجمه و فرهنگ نگاری دو زبانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: متن شناسی مقابله ای پیکره موازی تفکیک معنایی/مفهومی ترجمه فرهنگ نگاری دوزبانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 42 تعداد دانلود : 419
هدف این پژوهش ارائه راه کاری عملی و پیکره بنیاد برای تفکیک معنایی واژه ها و یافتن معادل های مناسب برای آنها با رویکرد«متن شناسی مقابله ای» هارتمن (1980) و استفاده از پیکره های دوزبانه نخست در فرایند ترجمه و سپس در تدوین فرهنگ های دوزبانه است. این تحقیق می کوشد مطمئن ترین روش را برای یافتن بهترین معادل ها در بافت های زبانی مختلف ارائه دهد. بدین منظور، پژوهشگران به ترتیب از دو پیکره دوزبانه یا موازی میزان و تهران که جامع ترین و مناسب ترین پیکره های موجود بودند بهره گرفتند. نگارندگان نخست،تعداد 100 واژه را از پربسامدترینواژه های قاموسی دو پیکره که دارای تعدّد معنایی مناسبی بوده یا به اصطلاح چندمعنا بودند با استفاده از ابزار تحلیل پیکره Wordsmith استخراج کرده و آنها را در پیکره انگلیسی جستجو کردند و جمله های شاهد را با ترجمه فارسی تراز شده آنها مقابله کردند تا معانی فارسی به کار رفته را برای این واژه ها در پیکره فارسیگرد آوری و فهرست کنند. سپس معانی یافته شده با معادل های آنها در فرهنگ انگلیسی به فارسی هزاره مقایسه شد تا مشخّص شود کدامیک از این دو منبع (پیکره موازی یا فرهنگ دوزبانه) معادل های گسترده تر و کامل تری را با توجّه به بافت زبانی در اختیار مترجم قرار می دهد.نتایج نشان داد که این پیکره های دوزبانه که از بزرگی و گستردگی چندانی هم برخوردار نیستند، در قیاس با فرهنگ بررسی شده در بیشتر موارد معانی متفاوت، متنوع و گاه بیشتری را در اختیار مترجمان و فرهنگ نویسان قرار می دهند.
۴.

بررسی حوزه مفهومی فعل «شنیدن» در زبان فارسی در چارچوب نظریه معناشناسی قالب و اتخاذ اصول شبکه فریم نت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افعال «شنیدن» و «گوش دادن» پیکره معناشناسی شناختی شبکه معنایی فریم نت نظریه معناشناسی قالبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 365 تعداد دانلود : 622
تمایزات واژگانی میان زبان ها، بیانگر تفاوت در فرهنگ های مرتبط با هر زبان است. واژه های چندمعنا در هر فرهنگ، می تواند نمودی از این قبیل تمایزات واژگانی در یک زبان باشد. در معناشناسی شناختی، رویکردهای مختلفی به پدیده چندمعنایی در زبان وجود دارد؛ نظریه معناشناسی قالبی یکی از این رویکردها در معناشناسی شناختی است که به مسئله چندمعنایی، از منظر قالب های معنایی نگریسته است. صورت تکامل یافته این نظریه، در شبکه معنایی فریم نت، تحقق پیدا کرده است. قالب های معنایی بسته هایی معنایی هستند و هرکدام از قالب ها از برخی مؤلفه های معنایی تشکیل شده اند. روابط معنایی در این شبکه، به صورت روابط میان قالبی ارائه شده است. در این مقاله، سعی بر آن است تا تحلیلی معنایی و پیکره بنیاد از چندمعنایی افعال «شنیدن» و «گوش دادن» در زبان فارسی، بر مبنای اصول شبکه فریم نت در زبان انگلیسی، ارائه شود. براین اساس، دو کلیدواژه مذکور، در پیکره های موجود در پایگاه داده زبان فارسی، بررسی شدند و از میان مفاهیم موجود در جملات شاهد، هفت قالب معنایی «حس فعال»، «ادراک حسی»، «جستجو»، «آگاهی»، «فهمیدن»، «اطاعت» و «توجه» و سه رابطه میان قالبی «توارث» میان قالب والد «ادراک» و فرزند «حس فعال» و قالب والد «ادراک» و فرزند «ادراک حسی» و قالب والد «آگاهی» و فرزند «فهمیدن»، یک رابطه میان قالبی «کاربرد» میان قالب والد «توجه» و فرزند «حس فعال» و یک رابطه میان قالبی «بیشتر» میان قالب های «حس فعال» و «ادراک حسی» استخراج شد. نتایج تحلیل های انجام شده نشان می دهد که رویکرد حاضر به پدیده چندمعنایی، رویکردی کارآمد برای بررسی چندمعنایی افعال «شنیدن» و «گوش دادن» در زبان فارسی است.
۵.

رویکردی ساخت بنیاد به وندواره ها در ترکیب های درون مرکز زبان فارسی: مطالعه موردی حیوان واژه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترکیب وندواره صرف ساخت صفت مرکب اسم مرکب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 534 تعداد دانلود : 678
وندواره اصطلاحی است که برخی دستورپژوهان برای اشاره به عنصری به کار می برند که از برخی جنبه ها شبیه یک تکواژ آزاد است و از برخی جنبه ها شبیه به وند. در زبان فارسی، سازه هایی را که در مقام جزء آغازی یا پایانی برخی واژه های مرکب به کار می روند که معنای آنها در ترکیب با معنای شان در مقام واژ ه ای مستقل، اندکی تفاوت دارد و کلیت یافته را می توان وندواره به شمار آورد. پژوهش حاضر از منظر انگاره صرف ساخت به تحلیل الگوهای واژه سازی ساخت های مرکب دوجزئی فاقد پایه فعلی درون مرکز در زبان فارسی می پردازد که یکی از سازه های این ساخت ها وندواره ای بوده و یکی از حیوان واژه های«خر»، «سگ» و «شیر» است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و داده های آن از پایگاه داده های زبان فارسی، شبکه هستان شناسی فارس نت، پیکره بی جن خان، فرهنگ زانسو، فرهنگ سخن، پیکره وب و وبگاه ویکی پدیای فارسی گردآوری شده اند. سپس، واژه های مستخرج در فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381) مورد بررسی قرار گرفته و مواردی که با برچسب منسوخ و یا قدیمی مشخص شده بودند، کنار گذاشته شدند. بوی (۲۰۰۲) جریان تدریجی بودن روند شکل گیری وندواره ها و تبدیل آنها به وند را در پیوستار دستوری شدگی از جزء آزاد واژگانی تا وند دستوری مورد بررسی قرار می دهد و اشاره می کند زمان تبدیل یک جزء آزاد واژگانی به یک وند کاملاًدستوری مشخص نیست. یافته های پژوهش گویای آن است که اسم های «خر»، «شیر» و «سگ» در برخی از ساخت های مرکب دوجزئی درون مرکز بدون پایه فعلی، نه در معنای اصلی خود، بلکه در هیئت وندواره با یک معنای دستوری عام و قابل پیش بینی مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین، یک طرحواره ساختی ناظر بر ساخت هرکدام از این ترکیب ها بوده و معنای اجزای ساخت و رابطه آنها، دانش دانش نامه ای، بافت و همچنین استعاره، نقش بسزایی در تعیین معنای این صفت های مرکب دارند.
۶.

فرهنگ نگاری نوین فارسی با نگاهی به پیشینه تاریخی آن

نویسنده:
تعداد بازدید : 315 تعداد دانلود : 36
تاریخچه فرهنگ نگاری در ایران بسیار کهن است و به دوهزار سال پیش و زمان تدوین واژه نامه هایی برای زبان فارسی میانه برمی گردد. در این مقاله پس از نگاهی به سنت طولانی و پربار فرهنگ نگاری زبان فارسی، وضعیت کنونی و پیشرفت های نوین آن توصیف می شود. در سه- چهار دهه اخیر فرهنگ نگاری در ایران، همگام با کشورهای غربی، از فعالیتی سنتی به رشته ای علمی و حرفه ای تبدیل می شود. این حوزه از زبان شناسی کاربردی با بهره گیری از عوامل زیر می کوشد شکل و محتوای فرهنگ ها را بهبود بخشد: ۱- آخرین دستاوردهای نظری و کاربردی زبان شناسی در زمینه فرهنگ نگاری؛ ۲- روش های رایانه ای و فنّاوری اطلاعات؛ ۳- رویکرد پیکره بنیاد به فرهنگ نگاری.
۷.

نمود در زبان فارسی از منظر دستور گفتمان نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فارسی ستور گفتمان نقش گرا نمود وضعیت ویژگی ترکیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 438 تعداد دانلود : 989
نمود از دیرباز در حوزه های مختلف علم ازجمله فلسفه، منطق، ادبیات و تدوین دستور و زبان شناسی موردتوجه و مطالعه بوده است. این مفهوم از ابتدای دستورنویسی برای زبان فارسی مورد توجه قرار نداشته است، باوجوداین، از مهم ترین خلط مبحث هایی که در این زمینه صورت گرفته است تمایز قائل نشدن بین زمان دستوری و نمود در بسیاری از این آثار (دستور سخن، دستور پنج استاد و ...) است. در این جستار با بهره گیری از مفاهیم و مفروضات موجود در دستور گفتمان نقش گرا (Hengeveld and Mackenzie, 2009) مقوله نمود در زبان فارسی با استفاده از شیوه ای توصیفی - تحلیلی بررسی می شود و تلاش می شود تا ابعاد جدیدی از رفتار زبان فارسی در ارتباط با این مقوله دستوری بحث شود. در این دستور که اساساً نظریه ای رده شناختی برای ساختار زبان است با معرفی ساختار چند لایه فرمول بندی و رمزگذاری، امکان مقایسه های قابل اتکاتری از نظام های زبانی فراهم می شود. نتایج نشان می دهد که در زبان فارسی در یک سطح نمود کمّی (شامل عادت، تکرری، تک وقوعی، بسامدی) و در سطح دیگر کیفی (تام و ناقص و مرحله ای) از یکدیگر متمایز می شوند. نمود های تام-ناقص و مرحله ای، به سازوکار درونی وضعیت مربوط هستند؛ این نمود ها در مقابل مفهوم نمود کمی قرار می گیرند که بسامد رخداد یک وضعیت را مشخص می کنند. نتایج بررسی ها نشان می دهد که در زبان فارسی عملگر اختصاصی برای نشان گذاری نمود کمی وجود ندارد و غالباً از واحدهای واژگانی و عبارت های قیدی برای این نوع نمودنمایی استفاده می شود. درحالی که در میان نمود های کیفی به جز در مورد نمود مرحله ای ممتد، تمامی موارد دارای ابزار دستوری ویژه ای برای نشان گذاری نمود هستند. به طورکلی، در چارچوب دستور گفتمان نقش گرا می توان توصیف جامعی از تمایز های نمودی و شیوه های مختلف نمودنمایی و سازماندهی آن ها در زبان فارسی ارائه کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان