امیرحسین زنجانبر

امیرحسین زنجانبر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۱ مورد.
۱.

دگردیسی بصری خلاق در کتاب های تصویری کودک: بر اساس مدل ایده یابی اسکمپر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کتاب های تصویری دگردیسی تصویرسازی خلاق اسکمپر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 330 تعداد دانلود : 41
اسکمپر SCAMPER مخفف هفت روش ایده سازی خلاق است که از نخستین حروف واژه های «جایگزینی substitute»، «ترکیب combine»، «تطبیق adapt»، «اصلاح modify»، «تغییر کاربرد put to another use»، «حذف eliminate» و «وارونه سازی reverse» اتخاذ شده است. مقاله پیش ِرو در پی پاسخ به چگونگی استفاده از مؤلفه های اسکمپر برای ایجاد دگردیسی خلاق در بازی های تصویری کتاب های کودک است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی توصیفی؛ گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و روش نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده است. گستره مطالعه آن، کتاب های کودکانه مبتنی بر دگردیسی تصویر است. منظور از «دگردیسی تصویر» تغییر عینی و ناگهانی ماهیتِ سوژه داخل تصویر است. حاق مطلب بیانگر این است که ایده های نوینِ دگردیسیِ تصاویر در کتاب های کودک از طریق به کارگیری یکی از شگردهای اسکمپر یا به کارگیری چند شگردِ همزمان به دست می آید. به عبارتی دیگر، تازه ها چیزی جز تغییر قدیمی ها نیستند. مضاف بر این، مقاله پیش ِرو نشان می دهد، تصویرسازان و طراحان کتاب هایی که از شگرد اسکمپرِ واحدی برای نوآوری های خود استفاده می کنند؛ تمایزهایی از جنبه های مختلف با یکدیگر دارند؛ مثلا از منظر نوع نظام نشانه شناختی، میزان مشارکت طلبی، جایگاه شگرد استفاده شده در سلسله مراتب نوآوری، سطح ابهام و امثالهم. «دگردیسی بصری» از موتیف های تصویرسازی در کتاب های کودک است که می تواند خلاقیتِ نهفته در خود را به مخاطبش انتقال دهد.
۲.

مفهوم سازی «خودویرانگری» در داستان های کودک: بر اساس طرحواره های کاربردشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان کودک زبان شناسی شناختی مفهوم سازی طرحواره خودویران گری مرگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 762 تعداد دانلود : 769
«مفهوم سازی» فرایندی پویا است که وفقِ آن، واحدهای زبانی در خدمت عملیات مفهومی و دانش پس زمینه ای قرار می گیرند. صاحب نظران علوم شناختی ساختار زبانی را بازتاب مستقیم شناخت می دانند؛ بدین معنا که هر اصطلاح خاص، مربوط به ادراک وضعیتی خاص است. بر همین اساس، واژه ای واحد می تواند در موقعیت های مختلف مفهوم سازی های مختلف داشته باشد. طرحواره ها، به عنوان یکی از ابزارهای شناخت، تصوراتی کلی اند که از درونی سازی تجربیاتِ زیسته ایجاد می شوند و وظیفه سازمان دهی، تفسیر و تبادل اطلاعات را بر عهده دارند. طرحواره های کاربردشناختی، خرده طرحواره هایی هستند که وابسته به بافتِ موقعیتی و کاربردی فراخوانده می شوند. این پژوهش با التفات به کلان طرحواره «خودویران گری»، در پی رده بندی خرده طرحواره های کاربردشناختی و مفهوم سازی های متناظرشان است. دامنه پژوهش حاضر داستان های واجدِ درون مایه «خودویران گری» در گروه سنی «الف»، «ب» و «ج» است. هر یک از داستان ها به مثابه موقعیتی کاربردی و عینی برای فراخوانی خرده طرحواره ای خاص از کلان طرحواره «خودویران گری» به شمار می آید. پژوهش پیش ِرو با روش تحلیلی توصیفی در صدد پاسخ به چگونگی مفهوم سازی طرحواره خودویران گری در بافت های موقعیتیِ داستان های کودک است. نتیجه پژوهش پنج طرحواره کاربردشناختی را به عنوان پنج پایه مفهومی متفاوت معرفی می کند: طرحواره های گسستی، پیوستی، گسستی- پیوستیِ فردی، گسستی- پیوستی جمعی، گسستیِ ناخواسته. مقاله حاضر برای نخستین بار خودویران گری را در ادبیات کودک مورد مداقّه قرار می دهد.
۳.

مقایسه کتاب های تصویری «درخت بخشنده» و «دنیا بدون درخت»: با رویکرد بوم گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان کودک کتاب تصویری نقد بوم شناختی بوم شناسی ژرف اکوفمینیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 977 تعداد دانلود : 324
رویکرد بوم گرا پلی میان ادبیات و علوم زیست محیطی است. علت انتخاب درخت بخشنده اثر سیلورستاین و دنیا بدون درخت اثر دهریزی به عنوان موضوع پژوهش این است که هر دوی آنها کتاب های کودک، تصویری، دارای درون مایه ای تلویحاً زیست محیطی و موتیف مشترک درخت اند. با توجه به اینکه درخت بخشنده از آثار کلاسیک ادبیات کودک جهان به شمار می آید؛ لذا متن مناسبی برای بررسی آثار مشابه در سایر ملل است. پژوهش حاضر به روش تحلیلی توصیفی، اشتراکات و افتراقات بازنمایی های عناصر زیست محیطی را در آثار مذکور با رویکرد «بوم شناسی ژرف» و «اکوفمینیسم» مورد مداقّه قرار می دهد. بوم شناسی ژرف را آرِن ناس، فیلسوف نروژی، در تقابل با «بوم شناسی سطحی» مطرح کرد. بوم شناسی ژرف، درک رابطه بین هویت و طبیعت را در گرو یکی انگاریِ خود با چرخه بزرگتری موسوم به «خودِ بوم شناختی» می داند. اکوفمینیسم با یکی انگاری جایگاه زن و طبیعت در نظام مردسالار، نظریه «خودِ بوم شناختی» را به بی توجهی به نقش جنسیت در شکل گیری بحران های زیست محیطی متهم می کند. این مقاله در پی پاسخ به چگونگی بازنمایی عناصر زیست محیطی و برهم کنش دوگانه انسان و طبیعت در داستان های فوق الذکر است. نتیجه پژوهش نشان می دهد، بازنمایی بوم شناختیِ غالب در دنیا بدون درخت همراستا با بوم گرایی ژرف و در تقابل با اکوفمینیسم است و  در درخت بخشنده، همراستا با اکوفمینیسم.
۴.

جهان وطن گرایی در سه کتاب تصویری کودک: با رویکرد ساخت گرایی تکوینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جهان وطن گرایی داستان های صلح و دوستی ساختگرایی تکوینی کتاب تصویری کودک گلدمن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 339 تعداد دانلود : 695
در کنار گونه های علمی تخیلی، زیست محیطی، فبک و امثالهم گونه نوظهور «داستان های صلح و دوستی» نیز جای خود را در ادبیات داستانی کودک باز کرده است. صلح به دو صورت تعریف می شود: یکی به صورت سلبی، در تقابل با جنگ و دیگری به صورت ایجابی، بر اساس جهان وطن گرایی. «جهان وطن گرایی» همزیستی در جامعه ای واحد در عین احترام به تفاوت های همدیگر است. این پژوهش سه کتاب تصویری کودک به نام های مربعِ کوچولو و بی اهمیت اثر روئی لیر، اجازه هست؟ اثر جان کِلی، خانه دیوانه اثر محمدرضا شمس را مورد بررسی قرار می دهد. دلیل انتخاب سه کتاب با موضوع مشترک «صلح جهان وطن گرا» از سه نویسنده اهل ماداگاسکار (جامعه ای با پیشینه استعمارزدگی)، بریتانیا (جامعه ای با پیشینه استعمارگری) و ایران (جامعه ای با پیشینه دفاع مقدس) این بوده است که با بررسی آنها تأثیر تفاوت ساختارهای فرهنگی جوامع بر تفاوت بازنمایی های یک درون مایه مشترک آشکار شود. رویکرد ساختگرایی تکوینی گلدمن، از تحلیل اثر ادبی به تحلیل شرایط اجتماعیِ پیدایش اثر می رسد. ازهمین رو، ماهیتا روشی میان رشته ای و زیرشاخه جامعه شناسی ادبیات است. پژوهش حاضر با اتخاذ این رویکرد، و با استفاده از روش تحلیلی تطبیقی، در پی پاسخ گویی به چگونگی رابطه ساختار تاریخی اجتماعی ملیّت نویسندگان با ساختار زیبایی شناختی داستان های آنهاست. نتیجه پژوهش نشان می دهد که در گفتمان استعمارزدگی جهت گیریِ منفعلانه به جهانی شدن، در گفتمان استعمارگری جهت گیری فعالانه به جهانی ساختن و در تباین با این دو، در گفتمان ایرانی گرایش به ملی گرایی دیده می شود.
۵.

رده بندی فرمالیستی داستان های ضدجنگ در ادبیات کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صلح ادبیات ضدجنگ کتاب تصویری داستان کودک فرمالیسم عنصر غالب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 892 تعداد دانلود : 930
ادبیات ضدّجنگ زیرمجموعه ای از ادبیات صلح است. صلح به دو صورت سلبی و ایجابی بازنمایی می شود. صلح ایجابی، بر پایه مفهوم جهان وطن گراییِ اخلاقی تعریف می شود و صلح سلبی، در تضاد با مفهوم جنگ. بر همین اساس، داستان های جهان وطن گرا، آرمان شهر را بازنمایی می کنند و داستان های ضدّجنگ، ویران شهر را. داده های این پژوهش کتاب های تصویری ضدّجنگ گروه سنی «ب» و «ج» است. مقاله پیش ِرو با روش تحلیلی توصیفی و براساس رهیافتی صورت گرا، در پی پاسخ به چگونگی تمهیدات مشترک (الگوهای صوری مشترک) در داستان های ضدّجنگ کودک است. نتیجه پژوهش نشان می دهد، بسته به این که عنصر غالبِ داستان مبتنی بر کدام بخش از فرایند سه گانه «آغاز، میان و پایان جنگ» باشد، داستان های ضدّجنگ به سه دسته تقسیم می شوند: آغاز محور، میان محور، پایان محور. هر یک از این سه دسته براساس تمهیداتی که به کار می گیرند، به زیرمجموعه هایی دیگر تقسیم می شوند. استقبال از ژانر نوظهور ادبیات ضدّجنگ و خلأ پژوهش های داخلی و خارجیِ بسنده درباره ادبیات صلح کودک، ضرورت پژوهش را مسجل می نماید. مقاله حاضر برای نخستین بار ادبیات جنگ ستیز کودک را با رهیافتی صورتگرا رده بندی می کند و در این زمینه نگارنده تاکنون، چه در پژوهش های داخلی و چه خارجی، دسته بندی مشابهی را رؤیت نکرده است.
۶.

مقایسۀ برگردان های فارسی داستان کودکانۀ «درخت بخشنده» از منظر پیراترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد تطبیقی ترجمه شناسی پیرامتن داستان کودک سیلورستاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 271 تعداد دانلود : 577
پیرامتن، متنی در آستانه متن دیگر است. طرح روی جلد، پیشگفتار، توضیحات پشت جلد، قطع، جنس کاغذ، تقدیم نامه، پانوشت، لوگوی ناشر، سرصفحه و به طور کلی تمامی الحاقاتی که متن را به کتاب بدل می سازند پیرامتن به شمار می آیند. یوسته فریاس، با الهام از مفهوم پیرامتن، اصطلاح پیراترجمه را مطرح می کند. پیراترجمه عبارت است از ترجمه پیرامتن های کتاب، در راستای متناسب سازی آن با سپهر نشانه ایِ زبان مقصد. سازه های پیرامتنی، مجرایی نامرئی برای نفوذ ایدئولوژی مترجم اند. هدف این پژوهش بررسی تأثیر سازه های پیراترجمه ای بر تغییر گفتمان غالبِ اثر زبان اصلی است. با توجه به کثرت ترجمه های «درخت بخشنده»، اثر شل سیلورستاین، از زبان انگلیسی به زبان فارسی و خوانش های گوناگون مفسرانش، کتاب مذکور برای موضوع ترجمه شناسیِ این مقاله اختیار شده است. در همین راستا، پژوهش پیشِ رو با روش تحلیلی توصیفی در پی تطبیق چگونگی برهم کنشِ سازه های مختلفِ پیرامتنیِ هر یک از این ترجمه ها است. در گستره ادبیات کودک، همواره برهم کنش متن و تصویر مورد توجه نظریه پردازانی همچون اسکات و نیکولایوا بوده است. نوآوری پژوهش حاضر این است که برهم کنش های مدّنظر ایشان را از سطح رابطه متن و تصویر به سطح رابطه سازه های پیراترجمه تعمیم می دهد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که برهم کنش متن و پیراترجمه به پنج شیوه (تقارنی، تکمیلی، توسیعی، ترکیبی و تناقضی) صورت می پذیرد و مترجمان و همکاران ایشان خوانش متن زبان اصلی را از طریق تغییر شیوه برهم کنش پیراترجمه های آن دستخوش تغییر می کنند. فاصله فرهنگی میان متن زبان اصلی و متنِ ترجمه شده و نیز جایگاه برجسته پیرامتن هایی همچون طرح جلد، قطع و امثالهم در صنعت نشر کتاب کودک ضرورت پژوهش را ایجاب می نماید.
۷.

رده بندی فرمالیستی آیرونی در داستان های کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان کودک صورتگرایی عنصر غالب طنز آیرونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 697 تعداد دانلود : 335
هیچ تعریفی قابلیت اشتمال بر تمام وجوه آیرونی را ندارد. از منظر این پژوهش، آیرونی ( Irony ) مستلزم حضور سه شخص است: آیرونیست ( Ironist )، قربانی، و ناظر آیرونی. آیرونیست با کلام یا با کنش خود به صورت آگاهانه (به قصد فریب) یا ناآگاهانه، به مدلولی اشاره می کند؛ ولی قربانی، عکس آن را برداشت می کند. ناظر آیرونی، کسی (اغلب خواننده ای) است که به برداشت نادرست قربانی، آگاهی دارد و به آن می خندد. در واقع، آیرونی قائم به دال هایی چندمدلولی (چندپهلوبودن جملات، چندمعنابودن کلمات، چنداستنباطی بودن کنش ها و موقعیت ها) است که برخی از مدلول های آن با یکدیگر در تضادند. روش پژوهش پیشِ رو تحلیلی-توصیفی و حوزه مطالعه آن، داستان های کودک است. هدف از این پژوهش، ریخت شناسی انواع آیرونی از منظر نوع رمزگان، جایگاه قربانی، بینامتنیت، شفافیت، و چگالی است. در همین راستا، این مقاله با رهیافتی صورتگرا در پی پاسخ به چگونگی شکل گیری آیرونی در داستان های کودک است.
۸.

الگوهای اکو نارسیس در شخصیّت سازی داستان های کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان کودک شخصیت سازی اسطوره نارسیس اکوئیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 774 تعداد دانلود : 558
اسطوره یونانی نارسیسوس، روایتی از عشق یکطرفه اِکو به نارسیس است. اکو دختری پرحرف و شیرین زبان بوده است که بعد از نفرین هِرا، قدرت تکلمش را از دست داده است و تنها می تواند کلمه آخرِ جملات دیگران را پیاپی تکرار کند. نارسیس پسری غرق در زیباییِ خود است. به عبارتی، یک سوی این گفتمان را شخصیتی خودشیفته تشکیل می دهد که پرسپکتیو خودمحورانه اش، او را از دیدن و توجه به دیگری محروم کرده است؛ در سوی دیگرِ گفتمان، شخصیتی قرار دارد که توان کلامی برای انتقال اندیشه ها و عواطفش ندارد. از همین رو، بین طرفینِ این گفتمان ماهیتا امکان گفتگو وجود ندارد. این پژوهش در پی آن است که نشان دهد دوقطبیِ اکو نارسیس یکی از موتیف های ادبیات داستانیِ کودک است که در لباس تقابلِ دوگانه کودک پدر بازنمایی می شود (منظور از پدر، الزاما والدِ مذکر نیست؛ بلکه استعاره ای از هر فرادستِ پدرسالارانه است). در همین راستا، این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی، در پی پاسخ گویی به چگونگی بازنماییِ بن مایه اکو نارسیسیسم در ساختارهای رواییِ داستان های کودک است. این پژوهش علاوه بر اینکه برای نخستین بار در ایران، نارسیسیسم و اکوئیسم را در بستر ادبیات داستانی مورد مداقّه قرار می دهد؛ برای نخستین بار شبکه روابط میان شخصیت های اصلیِ داخل یک اسطوره را با شبکه روابط شخصیت های داخل یک داستان کودک به لحاظ ساختاری مقایسه می کند.
۹.

روان اسطوره شناسی داستان کودکانه «بوقی که خروسک گرفته بود»: بر اساس نظریه فرایند تفرّد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان کودک روان اسطوره شناسی یونگ تفرد کهن الگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 720 تعداد دانلود : 707
یونگ روان کاوی را باستان شناسی در بستر گونه های انسانی می داند. از همین رو اصطلاح «کهن الگو» (آرکی تایپ) که زیربنای نظریه فرایند تفرّد است، حاصل اشتقاق دو واژه باستان شناسی (آرکیولوژی) و گونه شناسی (تایپولوژی) است. تفرّد، کهن الگوی رشد روانی است که غیرارادی، تدریجی، منظم و نیرومند است. این کهن الگو متشکل از زنجیره کهن الگوهایی همچون سایه، نقاب، پیر خردمند، آنیما و خویشتن است. غایت فرایند تفرّد چیزی جز یکپارچه سازی آگاهانه تمام حلقه های این زنجیره کهن الگویی  نیست. در همین راستا، پژوهش پیشِ رو با روش تحلیلی توصیفی در پی بازشناسی زنجیره کهن الگوهای تفرّد و چگونگی فرایند یکپارچه شدن آنها است. از آنجا که در خوانش یونگیِ کتاب های کودک ایرانی، نشانه های تصویری همواره مغفول واقع شده اند؛ کتاب تصویری «بوقی که خروسک گرفته بود» برای موضوع پژوهش اختیار شده است. کتاب مذکور اثر حامد حبیبی و به تصویرگری علی رضا گلدوزیان است. نتیجه پژوهش نشان می دهد: شناخت شکاف های میان خودآگاه و ناخودآگاه و پذیرش بخش تاریکِ وجود، لازمه شکل گیری هویت یکپارچه انسان است.
۱۰.

نگاهی انتقادی به کتاب ادبیات کودک در ایران: درس نامه دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 21 تعداد دانلود : 645
کتاب «ادبیات کودک در ایران» درسنامه ای دانشگاهی است که اکثر سرفصل های وزارت علوم را برای دو واحد درس «ادبیات کودک» در مقطع کارشناسی پوشش می دهد. نویسنده کتاب مذکور محمد دهریزی از مؤلفان کتاب «نگارش» دوره متوسطه، دانش آموخته ادبیات، و از شاعران و نویسندگان حوزه کودک و نوجوان است که آثارش برنده جایزه های متعددی شده است. کتاب فوق الذکر برای نخستین بار در سال 1388 با عنوان «ادبیات کودکان و نوجوانان ایران» منتشر شد و ویرایش جدید آن در سال 1399. کتاب مذکور وجوه مثبت بسیاری دارد اما به دلیل ضعف های روش شناختیِ مشترکی که با بسیاری از کتاب های تألیفی ادبیات کودک دارد، پژوهش حاضر ترجیح می دهد بیش از این که از منظر استحسانی به این کتاب نگاه کند، از منظری انتقادی آنرا در بوته نقد قرار دهد. کتاب ها به اندازه ای که ب ت وانند پارادایم های یک نظریه را به صورت سلسله مراتبِ نظام مند به خواننده ارائه بدهند، کارکرد علمی دارند. از همین رو هدف اصلی این مقاله بررسی روش نظام مندسازیِ الگوواره های نظری معرفی شده در کتاب است. در همین راستا، کتاب مورد نظر در شش محور نقد و بررسی می شود: آموزش، روش مندی، محتوا، ویرایش، فصل بندی، و زیبایی شناسی. این پژوهش برای نخستین بار در ایران کتابی را از حوزه ادبیات نظری کودک و نوجوان مورد نقد قرار می دهد.
۱۱.

مقایسه «هویت یابی» در سه داستان کودک با موضوع مشترک مدادرنگی: از منظر نشانه شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوبژکتیویته نشانه شناسی فرهنگی ادبیات تطبیقی داستان کودک نظام معنایی لاندوفسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 746 تعداد دانلود : 474
از شگردهای داستان های کودک جهت عینی سازیِ روابط انتزاعی، استفاده از استعاره «رنگ» است. از آنجا که از یک طرف استعاره «تغییر رنگ» در سه داستانِ قرمز: داستان یک مدادشمعی ، روزی که مدادشمعی ها دست از کار کشیدند و مداد بنفش بر «انقلاب هویت» دلالت دارد و از طرف دیگر دو داستان اولی امریکایی و داستان مداد بنفش ایرانی است، لذا این مقاله داستان های مذکور را انتخاب کرده تا دیدگاه دو گفتمان فرهنگی مذکور را درباره معنای «هویت آرمانی» مقایسه کند. در همین راستا، برآن است که به روش تحلیلی توصیفی و در چارچوب «نظام های معنایی لاندوفسکی» به سه پرسش پاسخ دهد: با توجه به اینکه سه م تن مذکور کودک را به هویت یابی تشویق می کنند، هرکدامشان چه تفسیری از هویت ایدئال دارند؟ و چگونه کودک را به آن فرامی خوانند؟ ایدئولوژیِ پنهان در هر متن کدام نهادهای مرتبط با سوبژکتیویته را غیریت سازی و کدام را غیریت زدایی می کند؟ پژوهش حاضر برای نخستین بار در ایران، پارادایم هویت یابی را در داستان های کودک بررسی می کند. از منظر ن ش انه شناسیِ فرهنگی هر متن به مثابه یک فرهنگ است و ترجمه ها ایدئولوژیِ نهفته در متون را از سپهر نشانه ایِ مبدأ به سپهر نشانه ایِ مقصد انتقال می دهند. بی توجهی مترجمان متون کودک به تسرّی شیوه هستی در جهانِ دو متن ضرورت تحقیق را انکارناپذیر می نماید.
۱۲.

روان روایت شناسیِ طنز در داستان های کودک: با رویکردی طرح واره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان کودک روایت شناسی تفکر شناختی طنز طرحواره سبک شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 365 تعداد دانلود : 856
«روان روایت شناسی» مطالعه بازنمایی های شناختیِ روایت است. «طرحواره ها» مجرای تحقق بازنمایی ها بوده، حاوی کلیتی از ویژگی های شاخص، و فاقد جزئیات اند. مقاله پیشِ رو بر آن است: با استفاده از مفهوم طرحواره، ابتدا «طنز» را تعریف؛ سپس وفقِ چگونگی تأثیر متن بر بازنمایی های ذهنی مخاطب، سب ک های طنزپردازی را در داستان های کودک دسته بندی کند. روش این مقاله تحلیلی توصیفی و قائم بر دو مؤلفه است. یکی از مؤلفه ها مبین تغییرات طرحواره گفته یابِ درون رواییِ متن (شخصیتِ مضحک داستان) است، دیگری مبین تغییرات طرحواره گفته یاب برون روایی (خواننده). نتایج پژوهش نشان می دهد: اول اینکه طنز عبارت است از علم بر تحقق خطای شناختیِ ناشی از دیالکتیکِ دو طرحواره متباین؛ دوم اینکه خنده آفرینیِ روایت های طنز زاده تعاملِ دو متغیر است: یکی طرحواره ذهنیِ گفته یاب درون روایی و دیگری طرحواره ذهنی گفته یاب برون روایی؛ سوم اینکه از منظر تفکرِ شناختی، سبک های روایت های طنزِ کودکانه تکرار یا تلفیقی از سبک های روایت های ل ط یفه گون (انکدوت ها) است. در این مقاله برای نخستین بار، ضمن بررسی ارتباط میان سازوکارهای معناسازیِ متون طنز کودک با فرایند بازنماییِ ذهنیِ خواننده، طنزپژوهیِ دومؤلفه ای (برحسب دو گفته یابِ درون روایی و برون روایی) معرفی می شود. دستاورد عملی پژوهش، ارائه الگوریتم هایی شناختی برای خنده آفرینی است که می تواند یاریگر طنزنویسانِ حوزه کودک باشد.
۱۳.

خوانشی نشانه شناختی از پیرنگ داستان کودکانه «مداد بنفش»: با رویکرد نوشتار زنانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان کودک نقد ادبی پساساختگرایی نشانه شناسی فمنیسم نوشتار زنانه سیکسو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 753 تعداد دانلود : 38
سیکسو(Cixous) مانند لکان، زبان را قضیب محور می داند؛ ازهمین رو با دعوت به «نوشتار زنانه» قصد واسازی زبان را دارد. سیکسو با الهام از دریدا منکر تمامیت زبان و خواهان نفیِ دال های دارای مدلولِ ثابت و روشن است؛ بر همین اساس مهمترین ویژگی نوشتار زنانه را ابهام و استعارات کثیرالمعنا می داند. با توجه به اینکه «نوشتار زنانه» رویکردی پساساختگرا است و هدف پساساختگرایی، دگرخوانی متن، لذا مقاله حاضر در پی آن است که با رهیافتی نشانه شناختی و در چهارچوب فمنیسمِ سیکسویی، دگرخوانشی از داستان «مداد بنفش» ارائه دهد. در همین راستا، در عناصر اصلی داستان مذکور (در شخصیت ها، کنش ها، روابط علّی حوادث) دال های سیال و چندمدلولی را کشف و وفقِ پارادایم های نظریه «نوشتار زنانه» تعبیر می کند. پژوهش حاضر به روش تحلیلی توصیفی نشان می دهد که: اولا، نوشتار زنانه صرفاً قائم به سبک و صورت نوشتار (روساخت داستان) نیست؛ بلکه از طریق شخصیتی سیکسویی و روابط علّیِ حوادث می تواند نمودِ پیرنگی (در ژرف ساخت داستان) داشته باشد؛ ثانیا، راه برون رفت از سرکوب جنسیتی، از زبان می گذرد. پژوهش هایی که تا کنون وفق رویکرد سیکسویی انجام شده اند، اغلب سبک بیان و شگردهای شاعرانه سازی فُرم را مورد توجه قرار داده اند. نوآوری پژوهش حاضر این است که اولا، نوشتار زنانه را نه صرفا در سطح سبک و سیاقِ بیان، بلکه در سطح پیرنگ و درون مایه مطالعه می کند. ثانیا، با استفاده از رویکرد پساساختاریِ «نوشتار زنانه»، خوانش مسلطِ مردسالارانه متن را واسازی می کند. ثالثا، برای نخستین بار از رویکرد نوشتار زنانه سیکسو برای خوانش ادبیات داستانی کودک بهره می جوید.
۱۴.

معناکاوی فمنیستیِ داستان کودکانه «خط سیاه تنها» از منظر گفتمان انقلاب زبان شاعرانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انقلاب زبان شاعرانه سوبژکتیویته داستان کودک کریستوا نشانه شناسی نقد فمنیسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 77 تعداد دانلود : 962
در تقابل با لکان که زبان را صرفا از طریق «نام پدر» در فرایند سوبژکتیویته دخیل می کرد، کریستوا علاوه بر وجه پدرانه، وجه مادرانه زبان را نیز در این فرایندِ تکوینی ملحوظ می دارد. وجه پدرانه را «نمادین» و وجه مادرانه را «نشانه ای» می خواند. «معناکاوی» روشی مرکب از نشانه شناسی و روانکاوی است برای مطالعه فرایند سوبژکتیویته سوژه دوپاره ای که برساخته دو وجه ناهمگونِ نشانه ای و نمادینِ زبان است. کریستوا قدرت و زبان را در هم تنیده و وجه نمادینِ زبان را سرکوب گرِ وجه نشانه ای می داند، لذا با تأکیدبر وجه نشانه ایِ زبان راه سرکوب ستیزی را توجه به «گفتمان شاعرانه زبان» می انگارد. برخلاف رویکردهای «تن بیگانه» و «آلوده انگاری» که با تمرکز بر «تَرک کورا» صرفا به افشای گفتمان سرکوبگر مردسالارانه می پردازند، «انقلاب زبان شاعرانه» با تمرکز بر «بازگشت به کورا»، در پی ارائه راهی برای سرکوب زدایی است. پژوهش پیش ِرو برای نخستین بار از رویکرد مذکور برای خوانش متن استفاده می کند. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی، در پی پاسخ به چگونگی تحقق آرمان شهر در سایه تعامل امر نشانه ایِ زنانه و نمادین مردانه در متن «خط سیاه تنها» است. نتیجه پژوهش، رد نظریه جدایی طلبِ فمنیسم رادیکال و تأیید آرای کریستوا است مبنی بر اینکه زنان به عنوان حاملانِ بیشینه وجه نشانه ای می توانند، با انقلاب زبان شاعرانه، در وجه نمادینِ مردانه حضور یابند.
۱۵.

آرایه های پیرنگ ساز» در داستان های کودک: با رویکرد نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان کودک پیرنگ آرایه روایت شناسی نشانه شناسی پرس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 530 تعداد دانلود : 648
پیرنگ مجموعه ای از توالی حوادث داستان است در چارچوب نظام علّی. درواقع، پیرنگ ماده داستانیِ شکل نیافته ای در ژرف ساخت روایت و مستقل از شیوه روایتگری و گشتارهای زبانیِ روساخت است. از منظر این پژوهش، آرایه ها دو گونه اند: روایی و پیرنگی. «آرایه روایی»، شگردی آوایی یا معنایی، مازاد بر پیرنگ، و برای غنی سازی زیبایی شناختیِ روایت است و اگر از روایت حذف شود، نظام علّیِ پیرنگ و هسته مرکزی داستان مخدوش نمی شود. دوگانِ هر «آرایه روایی» یک «آرایه پیرنگی» است که از پیرنگ قابل حذف نیست. هدف پژوهش پیشِ رو معرفی نشانه شناختیِ آرایه های اخیر است که نه به عنوان شگردهایی صرفاً زیبایی شناختی بلکه به عنوان سازه هایی پیرنگ ساز در داستان های کودک -در تناظر با آرایه های ادبی- قرار دارند. مسئله پژوهش چگونگی بازتاب نشانه شناختیِ آرایه ها در ژرف ساخت داستان ها و منظومه های روایی کودک است. در همین راستا، این پژوهش ابتدا الگوی سه وجهیِ نشانه شناسی پرس مبتنی بر «بازنمون، تفسیر، موضوع» را توصیف، سپس  با رویکردی تحلیلی توصیفی تعریف آرایه های ادبی را به تعریف نشانه شناختیِ دوگانِ پیرنگ سازش گسترش می دهد. پژوهش حاضر برای نخستین بار به کارکرد روایت شناختی و  غیربلاغیِ علم بدیع توجه می کند. ازآنجاکه دسته بندی های شعرمحورِ سنتیِ آرایه ها، بسندگی لازم را برای تحلیل متون روایی ندارند، بنابراین پژوهش های روایت محور در زمینه آرایه ها از ضرورت های نقد ادبی به شمار می آیند.  
۱۶.

تطبیق داستان نوجوان «درخت و بچه مردم» با اسطوره «مدوسا» بر اساس نظریه اضطراب اختگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان نوجوان روان اسطوره شناسی مدوسا فروید عقده اودیپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 74 تعداد دانلود : 545
فروید اسطوره ها را نیز همچون رؤیاها وجه نمادین شده آرزوهای جنسیِ سرکوب شده و نتیجه اضطراب اختگی می داند و در همین راستا، خوانشی روان اسطوره شناختی از کهن الگوی «سر مدوسا» ارائه می دهد. او آثار هنری مختلف را بر اساس نظریه اضطراب اختگی واکاوی می کند و معتقد است: داستانِ روان شناختی، همچون سایکوبیوگرافی (شرح حال بیمار روان رنجور)، قابل خوانش روانکاوانه است. از آنجا که داستان کوتاه « بچّ ه مردم و درخت »، در تعریف داستان روان شناختی صدق می کند؛ لذا خوانش روانکاوانه درون مایه این داستان با خوانش روانکاوانه اسطوره مدوسا، مقایسه شده است. هدف از مقایسه مذکور نشان دادن آن است که هم اسطوره ها و هم داستان های کودک و نوجوان معاصر، چیزی جز فرافکنی روان اسطوره های درونی انسان نیستند. مقاله حاضر در پی پاسخ گویی به چگونگی بازنمایی اضطراب اختگی در داستان مذکور و اسطوره مدوسا است. در همین راستا، پژوهش پیش رو با روش تحلیلی توصیفی نخست داستان مذکور را رمزگشایی، سپس با بازتفسیری فرویدی، درون مایه آن داستان را با ویژگی های روان اسطوره ای مدوسا مقایسه می کند. نتیجه پژوهش نشان می دهد که تصویرِ دوره روانی جنسیِ فالیک (به عنوان یکی از چهار پندار خیالیِ نخستین) در طول تاریخ، از اسطوره های برساخته انسان های بدوی تا داستان های معاصر کودک و نوجوان، همواره بازنمودی مستمر داشته است.
۱۷.

رده بندی نشانه شناختی «سوژه های تخیلی» در داستان های کودک: از منظر نظریه آمیختگی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای آمیخته نشانه شناسی پرس فوکونیه معنی شناسی شناختی نقد داستان کودک سوژه های تخیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 452 تعداد دانلود : 556
لیکاف، استعاره های مفهومی را نگاشتی بینِ دو حوزه می داند. فوکونیه و ترنر، الگوی شبک ه ایِ آمیختگی مفهومی را جایگزینِ الگوی دوحوزه ایِ استعاره مفهومی، نمودند. به باور آن ها این الگو، نخست، علاوه بر جنبه های استعاریِ درک آنی، جنبه های غیر استعاری را هم می تواند تبیین کند. دوم اینکه، مشتمل بر دو حوزه درون داد و نگاشتِ بین آن ها و همچنین فضای فراگیر و فضای آمیخته است. فضای آمیخته، فضایی است که از آمیزش ذهنیِ دو یا چند فضای درون داد پدید می آید. فضای فراگیر، میانجیِ ارتباطِ فضاهای درون داد با فضای آمیخته است. به سببِ ماهیتِ تخیلیِ فضای آمیخته، از رویکرد نظریه آمیختگی برای بررسی شخصیت های خیالی داستان های فانتزی، بهره گرفته شده است. منظور از سوژه ، کنش گر یا کنش پذیری است که به عنوان قهرمان یا یکی از شخصیت های اصلی، در پیش بردِ پی رنگِ داستان، نقش آفرینی می کند. هدف پژوهش پیشِ رو، رده بندی سوژه های تخیلی بر پایه دسته بندی نشانه شناختیِ پرس است. پِرس، انواع نشانه را، از منظر نوعِ رابطه اش با ابژه، به سه گونه نمادین، شمایلی، نمایه ای گروه بندی کرده است. در همین راستا، این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی بر آن است تا علاوه بر درآمیختنِ دو نظریه نشانه شناسی و آمیختگی مفهومی، چگونگی شکل گیری سوژه های تخیلی در داستان های کودک را از جنبه شناختی مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش، برای نخستین بار از نشانه شناسی برای بررسی فضاهای آمیخته و رده بندی سوژه های فانتزی بهره می گیرد. از دستاوردهای کاربردی پژوهش، ایده بخشی به نویسندگان برای سوژه آفرینی و آسان سازیِ آموزشِ شگردهای فانتزی نویسی برای کارگاه های نویسندگی خلاق است. در سطح نظری، نیز ضمن دسته بندیِ شناختیِ سوژه های تخیلی، تمهیدات نوینی را در اختیار نقد تطبیقی قرار می دهد.
۱۸.

رده بندی شناختیِ مثل های مبتنی بر شناخت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رویکرد شناختی شناخت اجتماعی فرهنگ و ادبیات عامه ضرب المثل‌ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 65 تعداد دانلود : 431
موضوع پژوهش های شناخت اجتماعی بررسی چگونگی راه های ضبط، استفاده، و تفسیر آن دسته از اطلاعات است که درخصوص جهانِ اجتماعی می باشد. یکی از رهیافت های غیرمستقیم برای ورود به علوم شناختی، زبان است. در هر زبان و فرهنگ، ضرب المثل ها هم رابط اجتماعیِ بینانسلی می باشند و هم رابط اجتماعی درون نسلی؛ بنابراین از شاخص های مناسب برای مطالعاتِ درزمانی و همزمانیِ شناخت اجتماعی به شمار می آیند. این پژوهش در پی آن است که با استفاده از روشی تحلیلی_توصیفی نشان دهد: متناظر با هر الگوی شناختیِ پردازش، ضرب المثل های فراوانی در زبان وجود دارند که صریحا از طریق برجسته کردن الگوی شناختیِ مذکور یا به تأیید آن الگو اصرار می ورزد، یا به تکذیبش. بنابراین اگرچه آوردگاه طرحواره ها و شناختارها مخفی گاهی به نام ناخودآگاهِ فردی است اما فرهنگ جمعی، بسیار پیش تر از نظریه پردازان علوم شناختی، آنها را به پهنه توجهِ شناخت شناسانه و خودآگاهانه اش آورده است. مسئله پژوهش چگونگی نقش آفرینی ضرب المثل ها است در انتقال الگوهای پردازش از سطح ناهوشیارِ فردی به سطح هوشیار جمعی. نگارندگان درخصوص امثال زبان فارسی و نیز امثال زبان های دیگر تا کنون پژوهشی مشابه را رؤیت نکرده اند. زمینه تحقیق زبان فارسی است اما ازآنجاکه اثبات شی نفیِ ماعدا نمی کند، عالَمِ س خنِ تحقیق می تواند هر زبان یا گویش دیگری نیز باشد. گردآوری داده ها به روش هدفمند صورت گرفته است. خلاء التفاتِ بسنده به کاربرد علوم شناختی در پژوهش های ادبی، و متقابلا کم توجهی علوم شناختی به ظرفیت های ادبیات عامه، بر ضرورت این پژوهش صحّه می گذارد. حُسن استفاده از فرهنگ عامه، به عنوان شاهدی برای نظریات ش ناختی، در این است که آزموده-شوندگانش طبیعی اند، نه آزمایشگاهی.
۱۹.

بازنماییِ فرایندهای شناختی در قصه «خاله سوسکه»: بر پایه تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات عامه تحلیل گفتمان قصه ادبیات کودک رشد شناختی فلسفه برای کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 339 تعداد دانلود : 326
«تحلیل گفتمان» شیوه ای برای بررسی شکل گیری معنا در واحدهای زبانیِ بزرگتر از «جم له» است که علاوه بر زبان، سازه های فرازبانی را نیز ملحوظ می دارد. خلاف تحلیل گفتمان های زبان محور، شیوه تحلیل این پژوهش بر روان شناسی شناختی، به عنوان وجه فرازبانیِ گفتمان، تمرکز دارد. در قصه «خاله سوسکه» درونمایه «ازدواج» هر یک از شخصیت ها را دچار چالش های شناختاریِ قضاوت، تصمیم گیری، و حل مسئله می کند، از همین رو رویکردی بر پایه روان شناسی شناختی برای تحلیل قصه مذکور اختیار شده است. پژوهش حاضر بر آن است که در موقعیت های اجتماعیِ داخل قصه، رابطه پنهانِ گفته ها و کنش های شخصیت ها را با فرایندهای شناختی شان (نه با فرایندهای شناختیِ خواننده) آشکار سازد. در همین راستا، با روش تحلیلی توصیفی به این پرسش پاسخ می دهد که: گفتمان های دوجانبه ای که بین شخصیت های مختلف قصه شکل می گیرد چگونه توسط فرایندهای شناختیِ آن شخصیت ها هدایت می شوند؟ کودک به خاطر همذات پنداری با قصه، چگونگی به کارگیری شناختارهای مورد استفاده شخصیت ها را ناآگاهانه در شبکه شناختیِ خود نهادینه می کند، ازهمین رو، بازنمایی فرایندهای شناختیِ شخصیت های قصه با بازنمایی فرایندهای شناختیِ خواننده قصه همبسته است. در همین راستا، پژوهش حاضر نشان می دهد: بازنماییِ تکالیفی که مانند قصه خاله سوسکه با نتایج تفسیری همراه اند، ژرف پردازی و گسترش فرآیندهای شناختی کودک را تقویت می کنند.
۲۰.

تطبیق نظام های خنده معنایی ادبیات عامه و ادبیات کودک: از منظر نشانه معناشناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات عامه نشانه شناسی اجتماعی طنز لاندوفسکی ادبیات کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 723 تعداد دانلود : 875
گِرمَس در نشانه شناسی روایی خود دو نظام معنایی «برنامه مدار» و «مُجابی» را مطرح می کند. لاندوفسکی، علاوه بر این دو نظام، قائل به دو نظام معنایی تعاملیِ «تطبیقی» و «تصادفی» نیز هست. نظام های چهارگانه مذکور (برنامه مدار، مجابی، تطبیقی، و تصادفی) به ترتیب مبتنی بر نظم، نیت مندی، تعامل حسی، و شانس هستند. با توجه به اینکه نشانه معناشناسی اجتماعی نظریه تولید و دریافت معنا در کاربرد است، پژوهش پیشِ رو بر آن است که در چارچوب نظام های چهارگانه لاندوفسکی، با شیوه تحلیلی توصیفی نشان دهد که قصه های طنز کودکِ معاصر به مثابه خرده بافت های موقعیتیِ خنده داری هستند که راهبردهای معناسازِ بیناسوژه ایِ خود را از کلان بافت های تاریخی فرهنگی ای مانند قصه ها، مثل ها و لطیفه ها به ارث می برند. مسئله پژوهش چگونگی کاکرد روابط بیناسوژه ای (روابط میان شخصیت ها) در تسرّی این شگردهای خنده معنایی است. منظور از «شگردهای خنده معنایی» راهبردهای شکل گیری فرایند خنده در چارچوب یک نظام معنایی است. این پژوهش برای نخستین بار نظام های معنایی طنز را معرفی و رده بندی می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان