کمال رهبری منش

کمال رهبری منش

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

تبیین رابطه پیکره بندی فضاهای بینابین و کیفیت انعطاف پذیری با تأکید بر تطبیق پذیری در مساجد جامع سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یکپارچگی فضایی حیاط مرکزی ایوان ورودی نحو فضا فضاهای بینابین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 867 تعداد دانلود : 271
بیان مسئله: انعطا ف پذیری را می توان یکی از جنبه های پایداری دانست. ساختمان ها به ساختار و پیکره بندی فضایی انعطاف پذیر نیاز دارند تا بتوانند نیازهای درحال تغییر را برآورده کنند. مساجد نیز که به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای حضور و فعالیت های جمعی انسان ها قرن ها مورد استفاده نسل های گوناگون با فرهنگ های مختلف قرار گرفته و پذیرای فعالیت های اجتماعی گسترده و متنوعی بوده اند، از این قائده مستثنی نیستند. ساختار اصلی مساجد ایرانی در دوران سلجوقی شکل گرفته و تا امروز ادامه یافته است. فضاهای بینابین مهم ترین شاخصه این استخوان بندی محسوب می شوند و نقش مهمی در سازماندهی فضایی مساجد و کیفیات فضایی آن دارند. هدف پژوهش: این پژوهش با هدف شناخت فضاهای بینابین، نحوه تعریف فضایی، بررسی ویژگی ها و تبیین جایگاه آن ها در تأمین کیفیت انعطاف پذیری در مساجد جامع دوران سلجوقی انجام شده است. روش پژوهش: این پژوهش جزو مطالعات توصیفی-تفسیری و از نوع ترکیبی (کمی و کیفی) و به روش استدلال استنتاجی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام مساجد جامعی می شود که براساس نظریات متخصصین و پژوهشگران این حوزه منتسب به دوران سلجوقی هستند. نتیجه گیری: انعطاف پذیری فضایی مساجد جامع سلجوقی براساس کیفیت یکپارچگی فضایی مورد بررسی قرار گرفته و به وسیله دو شاخص نحوی اتصال و هم پیوندی مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که علاوه بر عامل مساحت، ویژگی های فضایی و کیفیت چیدمان فضاهای بینابین بر میانگین هم پیوندی و اتصال پذیری مساجد جامع دوران سلجوقی مؤثر است. هرچه فضاهای بینابین اعم از حیاط مرکزی، ایوان و ورودی از ویژگی های بینابینی بیش تری برخوردار باشند، یکپارچگی فضایی بالاتری داشته و موجب ارتقای کیفیت انعطاف پذیری می شوند.
۲.

تبیین رابطه فضاهای بینابین با خوانایی محیط در مساجد جامع دوران سلجوقی به روش نحو فضا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیکره بندی فضایی اتصال هم پیوندی حیاط مرکزی ایوان ورودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 930 تعداد دانلود : 339
مساجد جامع، همواره مهم ترین فضاهای آئینی-اجتماعی در جهان اسلام بودند. احیا و بهره برداری از این فضاها بدون شناخت این میراث فرهنگی و توجه به دوره های تاریخی و زمانی آن ها میسر نمی شود. ساختار و پیکره بندی فضایی مساجد ایرانی در زمان سلجوقیان شکل گرفته است و فضاهای بینابین، اجزای اصلی این قالب هستند. با توجه به اینکه کیفیت خوانایی در مساجد جامع بر پیوند عاطفی میان انسان و کالبد معماری أثر گذاشته و بر کیفیت حضورپذیری و تجمع پذیری این فضاها می افزاید، لزوم شناخت ارتباط این فضاها و خوانایی مساجد جامع دوران سلجوقی ضروری به نظر می رسد. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چه رابطه ای میان مؤلفه های پیکره بندی فضاهای بینابین و کیفیت خوانایی در مساجد جامع سلجوقی وجود دارد؟ پژوهش حاضر جزو مطالعات تاریخی-تفسیری و از نوع ترکیبی (کمی و کیفی) و به روش استدلال استنتاجی است. نتایج تحقیق نشان داد که فضاهای بینابین اعم از حیاط مرکزی، ایوان و ورودی با سامان بخشی و توزیع متوازن سایر فضاها حول مرکز ثقل مسجد بر افزایش خوانایی مساجد جامع سلجوقی أثر می گذارند.
۳.

بررسی اهمیت مؤلفه های کالبدی معماری در گونه های مجتمع مسکونی (پراکنده، نواری، متمرکز) بر روی استرس و افسردگی (نمونه موردی: 9 مجتمع مسکونی در تهران بعد از انقلاب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مؤلفه های کالبدی مجتمع مسکونی مجتمع مسکونی پراکنده متمرکز افسردگی تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 669 تعداد دانلود : 687
هم زمان با رشد سریع مجتمع های مسکونی و توسعه کالبدی آن ها گاهی شاهد افول کیفیات محیطی فضاهای مسکونی هستیم که خود باعث بروز بحران های مختلفی در زندگی شده است. امروزه معضلات آپارتمان نشینی طیف وسیعی از ناراحتی های روانی چون: استرس، اضطراب، افسردگی را شامل می شوند. هدف از این پژوهش بررسی تفاوت مؤلفه های کالبدی معماری در کاهش افسردگی و اضطراب در مجتمع های مسکونی پراکنده، نواری و متمرکز بود. جامعه آماری این پژوهش 3400 نفر از ساکنان 9 مجتمع مسکونی در شهر تهران بودند. نمونه گیری از نوع تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان به تعداد 340 نفر انجام شد. جهت ارزیابی اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته (مؤلفه های کالبدی معماری در سلامت روان) که روایی آن توسط 20 نفر از اساتید و کارشناسان حوزه معماری انجام شد و دارای پایایی 0.809 و پرسشنامه اضطراب موقعیتی- خصیصه ای با پایایی 0.90 و پرسشنامه بک با پایایی 0.93 جهت ارزیابی افسردگی استفاده شد. جهت تحلیل داده های پژوهش از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون در نرم افزار اس.پی.اس.اس نسخه 25 استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که همه مؤلفه های کالبدی بین گونه های مختلف مجتمع مسکونی پراکنده، نواری، متمرکز و استرس و افسردگی همبستگی وجود دارد. همچنین تحلیل نتایج پژوهش مشخص می کند که همه مؤلفه های کالبدی مجتمع مسکونی در مجتمع های پراکنده بیشتر می تواند در کاهش استرس با ضریب همبستگی 784/0، ضریب رگرسیونی بتا0.550- و در کاهش افسردگی با ضریب همبستگی 776/0، ضریب رگرسیونی بتا 0.574- به نسبت نواری و متمرکز مؤثر باشند.    
۴.

تحلیل مسکن طبقه متوسط دوره پهلوی دوم براساس دستور زبان شکل (مطالعه موردی: محله نارمک و شهرک اکباتان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره پهلوی دوم طبقه متوسط گونه شناسی مسکن دستور زبان شکل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 157 تعداد دانلود : 159
بیان مسئله: عرصه های اجتماعی و فرهنگی ایران شاهد تحولات وسیعی در دوران پهلوی دوم بوده است. یکی از مهمترین مؤلفه های تأثیرگذار در شکل گیری این تحولات، ورود مدرنیسم در نظام فکری جامعه و شکل گیری طبقه متوسط جدید در آن دوره است؛ بالطبع گونه های مسکن ظهور یافته این طبقه اجتماعی نیز در این دوره دستخوش تغییرات اساسی شد. نوشتار حاضر بر آن است تا ضمن الگوبرداری از مسکن طبقه متوسط جدید پهلوی دوم، الگوهایی نوین جهت مسکن طبقه متوسط معاصر پیشنهاد نماید.هدف پژوهش: این پژوهش در صدد است با استفاده از دستور زبان شکل، که بر پایه به کارگیری معناشناسانه زبان شکل است، به قوانین حاکم بر کالبد گونه های مسکن طبقه متوسط جدید جامعه در دوره پهلوی دوم دست یابد و از این طریق، الگوهای طراحی متنوعی در مسکن اقشار متوسط امروز جامعه خلق نماید. در این راستا، کوی نارمک از دوره میانی و شهرک اکباتان از دوره پایانی پهلوی دوم به عنوان جامعه نمونه انتخاب و با توجه به شاخص های اجتماعی- فرهنگی مسکن مورد ارزیابی قرار گرفت.روش پژوهش: اساس روش این تحقیق کیفی، تاریخی- تفسیری است؛ در ابتدای این تحقیق، طی یک بررسی تاریخ نگارانه به تأثیر طبقات اجتماعی بر ساختار خانه ها پرداخته شده است و سپس با روش توصیفی- تحلیلی، ابعاد کالبدی- فضایی خانه ها مورد بحث قرار گرفته است. روش تحلیل داده ها در این پژوهش، دستور زبان شکل است. اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش از طریق مشاهده و بررسی های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری گردیده است.نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، اجزاء خانه های این دوره تحت تأثیر تفکرات و معماری مدرن غرب بوده اند و در مقایسه با مسکن سنتی تهران دستخوش تحولات اساسی شده اند. ریزفضاهای مسکن به حداقل کاهش یافته و از یک دستور زبان شکلی پایه پیروی می کنند: چگونگی قرارگیری فضاها در این خانه ها براساس جانمایی یک عنصر پایه است. شکل پایه، فضاهای درهم (عرصه های نشیمن و ناهارخوری) در نظر گرفته شد و سپس سایر فضاها براساس مجموعه ای از قوانین، به شکل پایه اضافه شد. در انتها براساس فرایند الگوریتمی دستور زبان شکل، با بهره گیری از درخت تصمیم گیری، به خلق الگوهای متنوعی برای طراحی مسکن امروزی انجامید.
۵.

تاثیر تحولات اجتماعی و فرهنگی بر گونه های مسکن طبقه متوسط (در دوره میانی و پایانی پهلوی دوم بین سال های 1332 تا 1357)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره پهلوی دوم تحولات اجتماعی و فرهنگی طبقه متوسط معماری مسکونی شبه مدرنیستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 392 تعداد دانلود : 537
جهت شکل گیری مسکن می بایست به ابعاد مختلفی توجه نمود که یکی از مهمترین این ابعاد، طبقه اجتماعی ساکنین آن است. شکل گیری طبقات اجتماعی در هر جامعه متاثر از عوامل اجتماعی و فرهنگی آن به شمار می رود که نوسازی حکومت در دوران پهلوی، منجر به شکل گیری طبقه متوسط جدید در کنار طبقه سنتی جامعه شد. این پژوهش در صدد است با شناسایی تحولات اجتماعی - فرهنگی دوره پهلوی دوم، به بررسی عوامل تاثیرگذار بر ظهور طبقه متوسط جدید و سپس مسکن این طبقه بپردازد. در این راستا، شماری از کوی های مسکونی تهران براساس طبقه اجتماعی ساکنان آن در دو دوره میانی و پایانی پهلوی دوم به عنوان جامعه آماری مورد ارزیابی قرار گرفتند. این پژوهش بر پایه روش کیفی و بر استدلال منطقی استوار است اما اساس پژوهش تحقیق، تاریخی تفسیری است که استنتاج از تحلیل ها به صورت مقایسه ای صورت می گیرد. گردآوری داده ها در این پژوهش به صورت مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و مشاهده میدانی بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد طبقه اجتماعی و ویژگی های فرهنگی معیشتی طبقه متوسط جدید جامعه که به دنبال تفکرات مدرن بودند، بر معماری مسکن این گروه تاثیر گذاشته و مسکن مدرن جایگزین مسکن سنتی شده است.
۶.

تبیین اثرگذاری تحولات اقتصادی بر فضاهای معیشتی (کشاورزی و دامداری) مسکن روستایی قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن روستایی اقتصاد کشاورزی رویکرد تولیدی- معیشتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 207 تعداد دانلود : 624
ابتدایی ترین و اصیل ترین صورت مسکن انسان های یکجانش ین، مس کن روس تایی است که به دنبال تغییر در شیوه کوچ نشینی عموماً بر پایه کشاورزی و دامداری، رشد و گسترش یافته است و بیانگر مفهوم تداخل گسترده کار و معیشت، سکونت و عدم وجود تفکیک زمانی فعالیت ها در نظام زندگی روستایی است. در دهه ی 40 در ایران، اصلاحات ارضی به عنوان مقطعی سرنوشت ساز، مب دأ تح ولات عمده ای در اقتصاد، رواب ط اجتم اعی، مه اجرت، اش تغال، توسعه ی شهرنشینی قرار گرفت و آغ ازی بر دگرگ ونی در ش کل کالب دی مسکن روستاها بود. سه منشأ بنیادی از امور غیراقتصادی- تغییر در توانمندی جوامع، تغییر در فناوری و تغییر در نهادهای عمومی جامعه- در شکل گیری تحولات اقتصادی تأثیرگذارند. این پژوهش به دنبال فهم و تبیین فرآیند تحولات اقتصادی و چگونگی تأثیر آن بر مسکن روستایی است. در این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد با بررسی های میدانی و مطالعه اسنادی- کتابخانه ای در نظریات صاحب نظران این نتیجه حاصل گردید که: فرآیند تحولات اقتصادی توانسته است تنها باعث بهبود فضاهای زیستی و افزایش امکانات و تسهیلات آسایشی روستانشینان گردد، ولی فضاهای تولیدی معیشتی در مسکن روستایی به عنوان حلقه ای از نظام تولید، در طی این سال ها مغفول مانده است و در سازمان دهی فضائی مسکن روستایی در حوزه معیشتی، تنها به فضاهایی مانند انبار و طویله اشاره شده است، درحالی که عرصه در مسکن روستایی باغ، باغچه و زمین زراعی را نیز شامل می شود که مهم ترین بخش خانه روستایی به حساب می آید. این امر سبب شده کالبد سکونتگاه های روستایی به واسطه تغییر در الگوهای رفتاری معیشتی ساکنین، به سمت مسکن شبه شهری و اقتصاد روستایی از یک اقتصاد تولیدی به سمت اقتصاد مصرفی حرکت نماید؛ بنابراین لزوم به کارگیری عناصر کشاورزی (باغ، مزرعه، مرتع و دامداری) در معماری مسکن روستایی ضرورتی اجتناب ناپذیر می نماید. کلمات کلیدی: مسکن روستایی، اقتصاد، کشاورزی، رویکرد تولیدی- معیشتی.ابتدایی ترین و اصیل ترین صورت مسکن انسان های یکجانش ین، مس کن روس تایی است که به دنبال تغییر در شیوه کوچ نشینی عموماً بر پایه کشاورزی و دامداری، رشد و گسترش یافته است و بیانگر مفهوم تداخل گسترده کار و معیشت، سکونت و عدم وجود تفکیک زمانی فعالیت ها در نظام زندگی روستایی است. در دهه ی 40 در ایران، اصلاحات ارضی به عنوان مقطعی سرنوشت ساز، مب دأ تح ولات عمده ای در اقتصاد، رواب ط اجتم اعی، مه اجرت، اش تغال، توسعه ی شهرنشینی قرار گرفت و آغ ازی بر دگرگ ونی در ش کل کالب دی مسکن روستاها بود. سه منشأ بنیادی از امور غیراقتصادی- تغییر در توانمندی جوامع، تغییر در فناوری و تغییر در نهادهای عمومی جامعه- در شکل گیری تحولات اقتصادی تأثیرگذارند. این پژوهش به دنبال فهم و تبیین فرآیند تحولات اقتصادی و چگونگی تأثیر آن بر مسکن روستایی است. در این پژوهش که از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد با بررسی های میدانی و مطالعه اسنادی- کتابخانه ای در نظریات صاحب نظران این نتیجه حاصل گردید که: فرآیند تحولات اقتصادی توانسته است تنها باعث بهبود فضاهای زیستی و افزایش امکانات و تسهیلات آسایشی روستانشینان گردد، ولی فضاهای تولیدی معیشتی در مسکن روستایی به عنوان حلقه ای از نظام تولید، در طی این سال ها مغفول مانده است و در سازمان دهی فضائی مسکن روستایی در حوزه معیشتی، تنها به فضاهایی مانند انبار و طویله اشاره شده است، درحالی که عرصه در مسکن روستایی باغ، باغچه و زمین زراعی را نیز شامل می شود که مهم ترین بخش خانه روستایی به حساب می آید. این امر سبب شده کالبد سکونتگاه های روستایی به واسطه تغییر در الگوهای رفتاری معیشتی ساکنین، به سمت مسکن شبه شهری و اقتصاد روستایی از یک اقتصاد تولیدی به سمت اقتصاد مصرفی حرکت نماید؛ بنابراین لزوم به کارگیری عناصر کشاورزی (باغ، مزرعه، مرتع و دامداری) در معماری مسکن روستایی ضرورتی اجتناب ناپذیر می نماید.
۷.

ساختارشناسی مفهوم رضایتمندی مسکن با رویکرد فلسفه پدیدارشناسی (نمونه موردی: خانه قاجاری شیخ الاسلام و چند مجتمع مسکونی در زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایت از سکونتگاه تجربه چند حسّی پدیدارشناسی معماری مجتمع مسکونی زنجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 90 تعداد دانلود : 194
  سکونتگاه انسان، همواره جایگاه و اهمیت ویژه ای در تأمین آسایش، آرامش و رضایتمندی وی داشته است.  از این رو، «سر پناه» در اندیشه انسانی، دیرینه ای به درازای تاریخ زندگی گروهی و اجتماعی دارد. امروزه، شماری بر این باورند که در دوران مدرن، معماری بیشتر چشم و منظر بصری را در نظر می گیرد و به سایر ادراک حسی و بدن انسان کم توجه است. این پژوهش می کوشد، روند منطقیِ شناسایی و اولویت بندی عناصرِ تجربیِ چند حسی در ارتقای رضایتمندی مسکن را تدوین نماید. این کار پژوهشی بر اساس روش تحقیقِ آمیخته (کمی و کیفی)، همراه با استدلال منطقی انجام شده است. در بخش کیفی، روش مشاهده پدیدارشناسانه و مصاحبه،  جهت شناسایی عوامل موثر بر مطلوبیت به کار رفته است. در روشِ کمی، از پرسشنامه برای گردآوری داده های جامعه آماری (ساکنان مجتمع های مسکونی زنجان) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پیوند بین آگاهی مفهومی، ادراک چند حسی، این همانی با طبیعت و مطلوبیت سکونتگاه معنادار است. همچنین، مؤلفه های حسی موجود در خانه های بررسی شده، بر کیفیت محیطی آن و نیز بر مطلوبیت فضا و رضایتمندی ساکنان تاثیر دارند.   اهداف پژوهش: 1 . بررسی و شناخت مطلوبیت مسکن و مفهوم رضایتمندی از آن، با رویکرد فلسفه پدیدارشناسی. 2 . تدوین و ارایه مدل مفهومی مطلوبیت سکونتگاه. سوالات پژوهش: 1. آیا بین مؤلفه های حسی و معیارهای کیفیت یک مجموعه مسکونی رابطه معناداری وجود دارد؟ 2 . آیا خانه فقط نیاز اولیه انسان را برآورده می کند یا اینکه مفهومی فراتر از آن است؟
۸.

تعیین اولویت حواس در ادراک ساکنان مجتمع های مسکونی؛ بررسی موردی: ساکنان بیش از دو سال چند مجتمع مسکونی در زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مجتمع های مسکونی زنجان مطلوبیت ترتیب اولویت حواس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 593 تعداد دانلود : 765
پژوهش حاضر با توجه به جایگاه و اهمیت واژگان فلسفی همچون (ادراک)، به صورت اعم در مباحث معماری و مفهوم (سکونت) در رویکرد ادراک حسی، به عنوان زیرمجموعه ای از آن، به صورت اخص تدوین گردیده است. سابقه تاریخی مبحث ادراک حسی، دیدگاه های فلاسفه، با تأکید بر نظریه بدنمندی ادراک فیلسوف پدیدارشناس، مرلوپونتی جزء پایه های فکری مطالعه بوده اند. تأثیرات حواس انسانی در فرآیند ادراک و ترتیب بزرگی و اهمیت آنها از نظر ساکنان، پرسشی است که پژوهش بر اساس آن شکل گرفته است. در این مسیر از روش تحقیق آمیخته (کمّی و کیفی) و روش استدلال منطقی بهره گرفته شده است. ابزار پژوهش پرسش نامه و جامعه آماری، ساکنان بیش از دو سال چند مجتمع مسکونی در زنجان بوده اند. برای تأیید همبستگی از لیزرل (تحلیل چندمتغیره) بهره برده شده است. کلیدواژگان به دست آمده در سؤالات مطرح شده و میزان تأثیر از طریق قضاوت معناداری انجام گرفته است. مطالعه آشکار کرد فضای هر مجتمع مسکونی افزون بر جلوه های بصری حاوی ویژگی های دیگری هستند که می توانند با تحریک حواس مخاطب، منشأ برانگیختگی احساسات و ایجاد مطلوبیت گردند. یافته های تحقیق وجود رابطه معناداری را بین مؤلفه های ادراک حسی و معیارهای کیفیت فضای مجتمع های مسکونی نشان می دهد. از نظر میزان تأثیرگذاری مؤلفه ها، اهمیت شاخص حس شنوایی بیش از دیگر شاخص ها است و پس از آن به ترتیب حواس بویایی- چشایی، بساوایی، بینایی و تجربه حرکتی قرار دارند.
۹.

تبیین رابطه کیفیت فضای باز مسکن و میزان اضطراب کودکان بر مبنای نظریه رشد اریکسون (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روا نشناسی محیط مجتمع مسکونی فضای باز مسکن بازی کودک اضطراب کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 11 تعداد دانلود : 42
نظریه رشد اریکسون بیانگر اهمیت محیط زندگی و نقش بازی در دوران رشد کودک م یباشد. این درصورتی است که فضاهای مسکونی امروز ما توانایی پاسخگویی به نیازهای طبیعی کودکانمان را ندارند. این پژوهش که با هدف تدارک محی طها و فضاهای مسکونی کارآمدتر و سالم تر و به تبع آن رضایتمندی ساکنان از مجموع ههای زیستی انجامشده، به بررسی اثر ویژگ یهای فضایباز مجموع ههای مسکونی به عنوان یکی از عوامل محیطی، بر روی چگونگی رشد کودک م یپردازد. با توجه به رویکرد بینرشته ای تحقیق، زمینه روان شناسیمحیطی برای تبیین فرضیه و آزمون آن مناسب تشخیص داده شد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که؛ آیا مجتم عهای مسکونی آپارتمانی می توانند فضای مناسبی برای رشد کودکان فراهم کنند؟ روش تحقیق به کار گرفته شده توصیفی از نوع علی مقایس های می باشد. نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک راهه و ضریب همبستگی پیرسون نشان م یدهد که بین اضطراب کودکان و رضایت از فضای باز مجتم عهای مسکونی به لحاظ آماری رابطه معنادار وجود ندارد.
۱۰.

Residential Model and the Role It Plays on Human Relations in Residential Complexes (Case Study: Some Residential Complexes in Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Residence Residential model behavior human relations

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 658 تعداد دانلود : 649
This paper deals with the concept of “residential models” and the role it plays on human relations in residential complexes. It intends to; review the concept of residence; understand how a residential model takes form; the influence of a residential model on future human interactions. To this end, having reviewed comments and viewpoints, focused on “what is residence? which factors may create the sense of residence and how an individual can choose his/her place of residence? Finally what are the factors affecting their choice”. Then two residential models analyzed: balanced and unbalanced, and their effects on human relations. Afterwards the research hypothesis was posed: “residential model is an effective factor on human relations”. Whereas the above study is limited to a small number of complexes in Tehran, for the purpose of testing the hypothesis and, in turn, for determining sample population, the residential complexes were classified into three categories in terms of facilities, features and characteristics. From each category a sample was chosen for testing the hypothesis. It was eventually decided to test the hypothesis in Ekbatan, Behjatabad and Farhangian residential complexes. The results indicated a strong relationship between residential model and its impact on human relations: more balanced the residential model, stronger effects on human relations. On the other hand, more unbalanced the residential model, weaker effect on human relations.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان