عماد یوسفی

عماد یوسفی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

The relationship between mindfulness and academic adjustment in students: Investigating the mediating role of academic hope emotion and academic anxiety emotion(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: academic adjustment Mindfulness Academic Hope academic anxiety

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 809 تعداد دانلود : 503
The purpose of the present study was to model the structural relationships between academic adjustment and mindfulness with the mediation role of academic hope emotion and academic anxiety emotion. This research adopted a descriptive correlational design using the structural equation modelling. The statistical population included all secondary school female students in Bushehr city in 2022-2023, and based on Cochran’s formula and Random clustering sampling method, 256 people were selected. In order to examine the research variables of the participants, the mindfulness scale Drotman, Galub, Ogansianrid (2018), the compatibility questionnaire High school students completed the Sinha and Singh (1993) and Pakrun, Goetz, Tietz and Perry (2002) academic excitement scale. analyses were done by the structural equation modeling method. The findings showed that the research model has a good fit with the collected data. The findings indicated that the structural relationship of between academic adjustment and mindfulness with the mediation role of academic hope emotion and academic anxiety emotion had an optimal fit. The findings showed that mindfulness was able to predict academic adjustment either indirectly through the emotion of academic hope and emotion of academic anxiety. In general, the findings of the current research show the role of emotion of academic hope and the emotion of academic anxiety in relationships between mindfulness and academic adjustment.It can be concluded that the requirement to increase the academic adjustment of students is to pay attention to their mindfulness, academic hope and academic anxiety.
۲.

فقدان انگاره دلبستگی: اندوه طولانی مدت مرتبط با مرگ ومیر ناشی از کویید 19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انگاره دلبستگی سوگ کرونا همسر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 432 تعداد دانلود : 372
زمینه: مرگ های ناشی از کرونا با ایجاد آشفتگی های گسترده بنیان های زندگی بسیاری از خانواده ها را متزلزل کرد. این آشفتگی به ویژه در زمان مرگ یکی از همسران برجسته تر بود. بااین وجود، در پیشینه این حوزه مطالعه ای که به بررسی تجربه زیسته و اندوه طولانی مدت همسران سوگوار از مرگ ومیر کرونا به انجام رسیده باشد محدود است. باتوجه به گستردگی دامنه آسیب های طولانی شدن مدت سوگ انجام پژوهش های معرف در این زمینه ضرورت دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اندوه طولانی مدت مرتبط با مرگ و میر ناشی از کویید 19 در همسران سوگوار و تبیین تجربه زیسته آن ها انجام شد. روش: رویکرد مورد مطالعه در این پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد بود. جمعیت مورد مطالعه شامل کلیه افرادی بود که در دوران کرونا همسر خود را از دست داده بودند. تعداد 17 نفر که در سال 1399 تجربه مرگ همسر را به دلیل بیماری کرونا داشتند با شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. این افراد با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاری به صورت عمیق مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش استرواس و کوربین مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بعد از تحلیل داده ها چهار مقوله عمده (عوامل مرتبط با گذار از سوگ، عوامل مرتبط با سوگ و سوگواری، عوامل حمایتی، عوامل مرتبط با وضعیت رابطه با همسر متوفی) و 12 مقوله اولیه (راهبردهای منفی نظم جویی هیجان، عدم قطعیت در مورد آینده، احساس عذاب وجدان، ناتوانی در عبور از خشم، ادراک منحصربه فرد بودن تجربه سوگ، عدم پذیرش فقدان، اسناد منفی مرتبط با فقدان، ضعف در آیین های مرتبط با مرگ، احساس رهاشدگی، تغییر سریع نقش های در خانوادگی، فقدان دلبستگی عمیق به همسر و فقدان بدن گرم) کشف شده که همگی در بعد روش مقابله فقدان گرا دسته بندی شدند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عمده ترین دلیل طولانی شدن سوگ روش مقابله فقدان گرا است که باعث تمرکز بیش از اندازه بر روی فقدان می شود. پیشنهاد می شود برای کمک به افراد سوگوار خدمات حمایتی بلافاصله بعد از فقدان مد نظر قرار گیرد.
۳.

مطالعه ای نظام مند درخصوص شناسایی عوامل مرتبط با سوگ پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوگ پیچیده آئین سوگواری مرور سیستماتیک نظم جویی هیجان حمایت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 170 تعداد دانلود : 790
هدف: این پژوهش با هدف فراهم ساختن خلاصه ای جامع از شواهد تجربی مرتبط با سوگ پیچیده صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر کیفی و از نوع مرور منظم منابع بود. در همین راستا ابتدا پژوهش های مرتبط با سوگ از سال 2000 تا 2021 در پایگاه های مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، مگ ایران، گوگل اسکالر، ساینس دایرکت و تیلواندفرنسیس مورد جستجو و بررسی قرار گرفتند. باتوجه به کلیدواژه های انتخاب شده 547 مقاله علمی در پایگاه های مذکور بازیابی شد، درنهایت با توجه به ملاک های ورود/ درون گزینی 42 پژوهش انتخاب و در مرحله نهایی موردبررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از دو بازبین که به صورت مستقل کار می کردند و با استفاده از ابزار پیشنهادی پریزما (2009) موردبررسی قرار گرفتند. بازبین ها داده ها را مقایسه کرده و در مورد موارد مورد اختلاف بحث کردند تا به توافق برسند. داده هایی که اجماع داشت در تحلیل نهایی مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: درنهایت داده ها در دو دسته عوامل درمانی (ترغیب خودتنظیمی، به اشتراک نهادن درد با دیگران یا بازگویی ترمیمی، مواجهه یا بازنگری موقعیت های اجتنابی، مرور خاطرات مثبت فرد درگذشته و دعوت به یادآوری خاطرات منفی) عوامل مخاطره آمیز (ضعف در آیین های سوگواری، حمایت اجتماعی اندک، معنای منفی فقدان) قرار گرفتند. نتیجه گیری: در درمان افراد مبتلا به سوگ پیچیده حمایت اجتماعی اهمیت ویژه ای دارد.
۴.

اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر سازگاری تحصیلی، اضطراب تحصیلی و امید تحصیلی دانش آموزان

کلید واژه ها: سازگاری تحصیلی ذهن آگاهی اضطراب تحصیلی امید تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 275 تعداد دانلود : 798
زمینه و هدف: از شایعترین مشکلاتی که در مدارس و محیط های آموزشی، مربیان و معلمان در رابطه با دانش آموزان با آن روبرو هستند، بحث سازگاری و چگونه سازگارکردن دانش آموزان است. دوره متوسطه، دوره گذار به مقطع دانشگاه است و سازگاری در این دوره نقش اساسی در فعالیت ها و پیشرفت تحصیلی دانش اموزان دارد. لذا هدف اصلی پژوهش حاضرارتقای سطح سازگاری تحصیلی و امید تحصیلی و کاهش اضطراب تحصیلی دانش آموزان با استفاده از آموزش ذهن آگاهی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر شهرستان بوشهر در سال تحصیلی 1401- 1402بود. به منظور انتخاب نمونه در مرحله اول پس از کسب مجوز لازم از آموزش و پرورش شهرستان بوشهر و انتخاب دبیرستان، با شیوه نمونه گیری در دسترس از میان متقاضیان شرکت در جلسات آموزشی، ابتدا 50 دانش آموز انتخاب شدند که از این تعداد با توجه به ملاک های ورود و خروج به پژوهش و نیز سایر دلایل (مانند نظر مدیر و معلمان و مشاور مبنی بر ناسازگاری تحصیلی دانش آموز و تاکید بر حضور این دانش آموزان در جلسات، عدم همکاری شرکت کنندگان) از میان این تعداد 40 نفر باقی ماندند که به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند.گروه های آزمایش و کنترل در سه مرحله پیش آزمون،پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه های ابزار پژوهش پاسخ دادند.گروه آزمایش 8 جلسه 45 دقیقه ای آموزش دیدند.گروه ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه های سازگاری تحصیلی سینها و سینگ AISS (1993)، و هیجانات تحصیلی پکران و همکاران AEQ (2002) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد آموزش ذهن آگاهی برافزایش سازگاری تحصیلی و امید تحصیلی و کاهش اضطراب تحصیلی دانش آموزان اثربخشی معناداری دارد. نتیجه گیری: نتیجه گرفته می شود داشتن ذهن آگاهی در موقعیت های آموزشی سبب تغییرات مثبت در آموزش و محیط های آموزشی در سطح بهینه می شود. در رابطه با این نتایج می توان گفت برنامه آموزشی از این جهت موثر واقع شده است که در این برنامه،شرکت کننده ها آگاهی و توجه بدون قضاوتشان ارتقا یافته و آن ها در مواجه با چالش ها با خودپذیری و کاهش واکنش پذیری روبرو می شدند. مشاوران مدارس با در نظر گرفتن این الگو می توانند بر سازگاری تحصیلی و امید تحصیلی و کاهش اضطراب تحصیلی دانش آموزان اثر بگذارند
۵.

علل کاهش خویشتن داری جنسی در جوانان دارای رفتار پر خطر جنسی: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتار پرخطر رابطه جنسی خویشتن داری جنسی پژوهش کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 459 تعداد دانلود : 775
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته جوانانی انجام گرفت که رفتار پر خطر جنسی داشتند. روش : رویکرد مورد مطالعه در این پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد بود. تعداد 16 نوجوان که تجربه رفتار پر خطر جنسی داشتند و متمایل به همکاری با پژوهشگر بودند با شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. این افراد با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته به صورت عمیق مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از تحلیل داده ها به شیوه استراوس و کوربین (1990) در مجموع 58 مفهوم، 15 مقوله اولیه و سه مقوله ثانویه استخراج شدند. یافته ها : این مقوله ها عبارت بودند از: 1- عوامل مستعد کننده (سستی باورهای مذهبی، مشکل ساختاری خانواده، تجارب و آگاهی های جنسی در کودکی، سوء استفاده دوره کودکی و مشکلات رشدی)؛ 2- عوامل درگیر کننده (دسترسی به محرک های جنسی، تاثیر از روابط دوستی، عادی انگاری و کاهش شرم و گناه، ضعف اعتماد به نفس یا جرات مندی جنسی، ضعف آگاهی و نگرش جنسی، و دسترسی راحت به روابط جنسی)؛ و 3- وجود انحرافات جنسی(داشتن تجاربی از انحرافات جنسی، کسب پاداش های هیجانی، وجود وسوسه های جنسی و جستجوی حداکثر هیجان جنسی). نتیجه گیری : می توان گفت که رفتار پر خطر جنسی در اثر تعامل عوامل متعددی بروز می کند، و برای پیشگیری از بروز چنین رفتارهایی نیاز به همکاری های مشترک خانواده، مدرسه و جامعه داریم.
۶.

شناسایی تهدیدها و فرصت های دورکاری زوج های هر دو شاغل در ایام شیوع کرونا

کلید واژه ها: دورکاری زوجین کرونا تهدیدها و فرصت های دورکاری زوجین هردو شاغل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 261 تعداد دانلود : 194
زمینه و هدف: بحث در مورد دورکاری و قرنطینه خانگی زوج های هر دو شاغل در ایام کرونا و مطالعه تجارب زیسته آن ها می تواند نقش مؤثری در شناخت و توسعه ادبیات اشتغال زوج های هر دو شاغل به ویژه اشتغال زنان به صورت دورکاری ایفا نماید؛ لذا هدف از پژوهش حاضر شناسایی تهدیدها و فرصتهای دورکاری زوج های هر دو شاغل در ایام شیوع کرونا بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر از نوع کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه آماری شامل زوج های دورکار هردوشاغل بود به مراکز مشاوره شهر کرمان مراجعه کرده بودند. از این میان به روش نمونه گیری هدفمند در دسترس با زوجین مصاحبه صورت گرفت و مصاحبه ها تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه یافت. داده های کیفی از روش پدیدارشناسی توصیفی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. سپس تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا صورت گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل محتوای داده های گردآوری شده از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته نشان داد که تجربه زیسته زوجین هردو شاغل شامل دو مضمون فرعی تهدیدها و فرصت ها بوده که مضمون فرعی فرصت ها به مقولات زیر تقسیم می شود: کاهش زمان تلف شده، انعطاف پذیری در اختصاص دادن زمان، افزایش قابلیت برنامه ریزی، آسودگی خاطر به علت نبود نظارت مستقیم، صرفه جویی در هزینه ها، استقلال بیش تر، کاهش استرس و کاهش فرسودگی و خستگی. همچنین، مضمون فرعی تهدیدها دربرگیرنده مقولات زیر بود: اهمال کاری، عدم تمرکز بر روی کار، عدم تمرکز بر رابطه زناشویی، انزوای اجتماعی، ابهام در مسئولیت ها، کاهش انگیزه برای کار، کاهش بهره وری کاری، کاهش بازده کارهای گروهی، ابهام در نقش ها، ابهام در زمان مختص مسئولیت ها، کاهش پیوند اجتماعی و حمایت اجتماعی ادراک شده. نتیجه گیری: در نهایت با توجه به نتایج، راهکارهایی در حوزه های پژوهش، مدیریت و خانواده ارائه شد.
۷.

تعیین رابطه و سهم پیش بینی کنندگی احساس معنا در زندگی و حس انسجام در رشد پس از سانحه در متاهلین بهبود یافته از کرونا در شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: احساس معنا در زندگی حس انسجام رشد پس از سانحه کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 545 تعداد دانلود : 813
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه و سهم پیش بینی کنندگی احساس معنا در زندگی و حس انسجام در رشد پس از سانحه در متاهلین بهبود یافته از کرونا در شهر ایلام بود. طرح پژوهش حاضر کمی، مقطعی و به روش همبستگی بود و در آن سعی شد رابطه پیش بینی متغیر وابسته (رشد پس از سانحه) بر اساس متغیرهای مستقل (احساس معنا در زندگی و حس انسجام) تعیین شود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه بهبودیافتگان بیماری کرونا (5000 نفر) در شهر ایلام بودند که از بیمارستان مصطفی خمینی منطقه 4 (ایلام) ترخیص شده بودند. نمونه مورد مطالعه پژوهش بر اساس تعداد جامعه آماری تعیین شد، به این صورت که ابتدا حجم جامعه مشخص و سپس با توجه به جدول مورگان حجم نمونه (350 نفر) برآورد شد و از این تعداد 198 نفر مرد و 152 نفر زن بودند. بنابراین روش نمونه گیری تصادفی بود. جمع آوری داده ها بر اساس پرسش نامه معنای زندگی استگر و اویشی (2004)، پرسش نامه حس انسجام انتونووسکی (1993) و پرسش نامه رشد پس از سانحه تدسچی و ک اله ون (1996)، انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد احساس معنا در زندگی و همچنین احساس انسجام به صورت معنی داری رشد پس از سانحه را پیش بینی می کنند. بدین معنی که هرچه میزان احساس معنا در زندگی و احساس انسجام در بهبودیافتگان از کرونا بالاتر بود، رشد پس از سانحه بیشتری را تجربه کرده بودند (p<0/05). براساس این نتایج می توان گفت که تقویت احساس معنا در زندگی و حس انسجام در افراد مبتلا به بیماری کرونا، می تواند به عنوان یک آیتم مهم جهت ممکن ساختن تحمل این بیماری و همچنین تغییرات و رشد مثبت پس از آن مورد توجه قرار گیرد.
۸.

مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و واقعیت درمانی بر آشفتگی شناختی و اضطراب بازگش ت به مواد معتادان تحت درمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: روان درمانی مثبت گرا واقعیت درمانی آشفتگی شناختی اضطراب اعتیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 231 تعداد دانلود : 438
زمینه و هدف: امروزه اختلالات مصرف مواد و عواقب وخیم آن با بسیاری از مشکلات جدی پزشکی و روان پزشکی رابطه دارند که در همین راستا پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و واقعیت درمانی بر آشفتگی شناختی و اضطراب بازگش ت به مواد معتادان تحت درمان انجام شد انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل تمامی معتادان تحت درمان مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی درمان سوءمصرف مواد شهر کرمان در سال 1399 بودند. از بین آن ها 45 نفر (24 مرد و 21 زن) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه، 15 نفر آزمایش اول، 15 نفر آزمایش دوم و 15 نفر در گروه کنترل، گمارده شدند. گروه آزمایش اول، مداخله روان درمانی مثبت گرا و گروه آزمایش دوم، واقعیت درمانی ویلیام گلاسر را -هر درمان- در 8 جلسه 90 دقیقه ای (هر هفته 2 جلسه) به صورت گروهی، دریافت کردند؛ گروه گواه به مدت دو ماه در لیست انتظار جهت دریافت کارآمدترین مداخله قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های آشفتگی شناختی ماسون و همکاران (1994) و اضطراب بازگشت به مواد محقق ساخته، استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس و تعقیبی فیشر، استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که هر دو روش روان درمانی مثبت گرا و واقعیت درمانی بر کاهش آشفتگی شناختی و اضطراب بازگش ت به مواد معتادان اثربخش می باشند؛ اما تفاوت معناداری بین اثربخشی این دو شیوه درمانی بر کاهش آشفتگی شناختی و اضطراب بازگش ت به مواد معتادان وجود داشت (001/0P<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش می توان نتیجه گرفت که روان درمانی مثبت گرا اثربخش تر از واقعیت درمانی بر آشفتگی شناختی و اضطراب بازگش ت به مواد معتادان تحت درمان، می باشد.
۹.

مقایسه تأثیر آموزش کنش های اجرایی و مداخله مبتنی بر الگوی بارکلی بر عملکرد خواندن و خودپنداشت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نارساخوانی کنش های اجرایی الگوی بارکلی خودپنداشت تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 290 تعداد دانلود : 182
زمینه و هدف: نارساخوانی که از شایع ترین و مهم ترین اختلال های خواندن در بین کودکان است، با مشکلاتی در رمزگشایی کلمه، توانایی پایین در مهارت های پردازش واج شناختی، و مشکلات مختلفی در زمینه زبان نوشتاری مشخص می شود. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر آموزش کنش های اجرایی و الگوی بارکلی بر عملکرد خواندن و خودپنداشت تحصیلی در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی است. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی است. بر این اساس از بین دانش آموزان شاغل به تحصیل در پایه سوم دبستان شهر بندرعباس در سال تحصیلی 96-1395، تعداد 45 دانش آموز مبتلا به نارساخوانی به صورت در دسترس انتخاب و به روش تصادفی در 3 گروه 15 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) جایدهی شدند. از پرسشنامه عملکرد خواندن (عابدی، 1395) و پرسشنامه خودپنداشت تحصیلی(یی- هیسن چن،2004) برای جمع آوری داده ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. بسته آموزش کنش های اجرایی و مداخله مبتنی بر الگوی بارکلی به ترتیب برای شرکت کنندگان گروه آزمایش اول و دوم در طی 7 جلسه آموزش داده شد، اما شرکت کنندگان گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را در این زمینه دریافت نکردند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که مداخله مبتنی بر کنش های اجرایی و روش مداخله بارکلی بر نمره عملکرد خواندن و خودپنداشت دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی به طور کلی تأثیر معنادار ی دارند، اما آموزش کنش های اجرایی بر هر دو متغیر وابسته تأثیر بیشتری داشته است. همچنین نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نیز نشان داد که هر دو مداخله بر ابعاد عملکرد خواندن و خودپنداشت تحصیلی تأثیر معنی داری دارند ولی آموزش کنش های اجرایی بر هر دو متغیر وابسته تأثیر بیشتری داشته است (0/05 p< ). نتیجه گیری: با توجه به اثربخش تر بودن مداخله مبتنی بر کنش های اجرایی در مقایسه با الگوی بارکلی در دانش آموزان با اختلال خواندن می توان این گونه تبیین کرد که مؤلفه های کنش های اجرایی از قبیل حافظه فعال، برنامه ریزی، و سازماندهی ذهنی رابطه بسیار نزدیکی با مهارت خواندن دارند و از این طریق می توانند بر عملکرد خواندن تاتیر بگذارند و در نتیجه سطح خودپنداشت آنها را نیز افزایش دهند.
۱۰.

مقایسه عملکرد خانواده و کیفیت زندگی افراد مبتلابه بیماری ام اس با افراد سالم

کلید واژه ها: عملکرد خانواده کیفیت زندگی ام اس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 409 تعداد دانلود : 153
در این پژوهش باهدف مقایسه عملکرد خانواده و کیفیت زندگی افراد مبتلابه ام اس و افراد عادی، یک نمونه 60 نفره از بیماران مبتلای مراجعه کننده به مرکز معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی بندرعباس به عنوان نمونه در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های موردنظر پژوهش را که شامل پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده ( -I FAD ) بودند تکمیل نموده و مورد تجزیه تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها: الف) همبستگی معنادار بین اکثر مؤلفه های عملکرد خانواده باکیفیت زندگی بیماران مبتلابه ام اس؛ ب) معناداری رگرسیون مؤلفه کیفیت زندگی بیماران مبتلابه ام اس از روی مؤلفه های عملکرد خانواده و قابل پیش بینی بودن 22/4 درصد از واریانس کیفیت زندگی بیماران مبتلابه ام اس بر اساس مؤلفه های عملکرد خانواده؛ ج) بهترین پیش بینی کننده های کیفیت زندگی بیماران مبتلابه ام اس متغیرهای ابراز عواطف و نقش ها هستند؛ د) بهترین پیش بینی کننده کیفیت زندگی کل (بیماران ام اس و افراد عادی) متغیر نقش ها است؛ ه) بین نمره ه ای مؤلفه های عملکرد خانواده (نقش ها، حل مشکل و ابراز عواطف) بیماران ام اس و افراد عادی ( 0/05 P< ) تفاوت معنادار وجود ندارد؛ و) بین نمره های کیفیت زندگی بیماران ام اس و افراد عادی ( 05/ P<0 ) تفاوت معنادار وجود دارد.
۱۱.

بررسی مقایسه ای اثربخشی دو شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس

کلید واژه ها: آموزش تاب آوری آموزش ذهن آگاهی گروهی امید شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 627 تعداد دانلود : 108
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای اثربخشی دو شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت. طرح پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز شهرستان بندرعباس می باشد که تعداد آنها 124 نفر می باشد، حجم نمونه براساس معیارهای ورودی به 60 نفر تقلیل یافت و براساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 45 نفر، که به طور هدفمند انتخاب شده و به سه گروه 15 نفری به طور تصادفی تقسیم شدند و مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش اول مداخله ذهن آگاهی و گروه آزمایش دوم مداخله تاب آوری به صورت گروهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امیدواری اشنایدر و همکاران (1991) و شادکامی آرگایل و لو (1989) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کواریانس چندمتغیری استفاده گردید. نتایج بررسی فرضیه های تحقیق از طریق آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که بین اثربخشی دو شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس تفاوت وجود دارد ( P<0.01 ). همچنین شیوه درمانی تاب آوری و ذهن آگاهی گروهی بر ارتقاء امید و شادکامی بیماران مولتیپل اسکلروزیس اثربخش بودند ( P<0.01 ). نتایج تحقیق نشان دهنده تاثیرات مداخلات مثبت نگر بر امیدواری و شادکامی بیماران مولتیپل اسکروزیس می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان