آتوسا مدیری

آتوسا مدیری

مدرک تحصیلی: استاد یار دانشکده شهرسازی، تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

بررسی ابعاد موثر بر سنجش میزان دلبستگی ساکنان به محله های مسکونی؛ مورد مطالعه: محله هفت چنار- منطقه 10 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دلبستگی مکانی مؤلفه درجه دوم محله هفت چنار منطقه 10 مدل معادلات ساختاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 542 تعداد دانلود : 781
بحران دلبستگی به مکان به مفهوم بحران معنی اجتماعی از فضا و زمان، از بارزترین مشکلات شهرسازی معاصر است. بحرانی که در ایجاد محلات شهری، فاقد تاریخ و فاقد ارتباط تبلور یافته است. شهرسازی سده بیستم بیش از آن که معطوف به کیفیت ارتباطات باشد، متوجه کمیت ارتباطات بوده و از این رو پیوستگی احساسی با مکان یا به عبارتی دلبستگی مکان به عنوان مهم ترین ابعاد ارتباط انسان و محیط فضایی در آن مورد غفلت و فراموشی قرار گرفته است.کمااین که با بررسی محلاتی با سطح بالای دلبستگی به مکان میان ساکنان و بررسی و شناسایی ابعاد مؤثر می توان به افزایش دلبستگی مکانی و تقویت ارتباطات عاطفی در محلاتی با سطوح پایین از ارتباطات دامن زد. از این رو،  این پژوهش با هدف ارزیابی عوامل مؤثر بر دلبستگی مکانی ساکنان در محله هفت چنار در ناحیه یک از منطقه ده شهرداری تهران انجام گرفته است. حجم نمونه 687 عدد بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نسخه  22 نرم افزار Spss انجام شد.  بدین منظور از تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان می دهد که هریک از ابعاد چهارگانه شامل هویت مکانی، وابستگی مکانی، پیوند اجتماعی با مکان و عاطفه مکانی مناسب ارائه ساختار دلبستگی مکانی به عنوان یک مؤلفه درجه دوم در مطالعات محلات شهری هستند. علاوه بر آن، مدل معادلات ساختاری پژوهش حاکی از برازش خوب مدل و تأیید نقش همه ابعاد در شکل گیری دلبستگی مکانی است. همچنین در میان چهار بعد شناسایی شده عاطفه مکانی و پیوند اجتماعی با مکان بیشترین امتیازات و به ترتیب وابستگی مکانی و هویت مکانی کمترین امتیازات را به خود اختصاص دادند.
۲.

ترجیحات محیطی دختران دانشجو از فضای پردیس های دانشگاهی بر اساس مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه زنانه پردیس دانشگاهی فضای جنسیتی ترجیحات محیطی دختران دانشجو تحلیل محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 774 تعداد دانلود : 991
اهداف: هدف اصلی پژوهش پیش رو، تبیین اصول و کیفیت های فضایی پردیس های دانشگاهی بر اساس ترجیحات محیطی دختران دانشجو می باشد. روش ها: ماهیت پژوهش از نوع کیفی اکتشافی می باشد که با تکیه بر روش شناسی تحلیل محتوا و مصاحبه های نیمه ساختار یافته عمیق با جمعا ۴۰ نفر از دانشجویان دختر دانشکده های ادبیات و علوم انسانی و علوم پایه در دو دانشگاه تهران و شهید بهشتی انجام شده است. مصاحبه ها و دستیابی به داده های مناسب تا مرحله اشباع نظری ادامه یافته است. یافته ها: با توجه به روایت دختران دانشجو، هشت معیار جایگاه شهری، طرح چیدمان پردیس دانشگاهی، طرح معماری دانشکده، مهرانگیزی، برند دانشگاه، توجه به شانیت و حقوق دختران دانشجو، جذابیت فعالیت ها و رویدادهای دانشگاهی و اهمیت پاتوق گرایی در دانشگاه از کیفیت های محیطی موثر در ارتقاء حضور دختران دانشجو در پردیس های دانشگاهی می باشد. نتیجه گیری: بر اساس ترجیحات محیطی زنان، علاوه بر عوامل کالبدی، عوامل غیر کالبدی نیز در حضورپذیری دختران در پردیس های دانشگاهی موثر می باشد. علاوه بر آن ممکن است فضا واجد کیفیت کالبدی مناسب باشد اما به گونه ای جنسیتی شده که حس انقیاد و تحت کنترل بودن به زنان می دهد. بدین منظور، کیفیت های کالبدی پردیس های دانشگاهی جهت ارتقاء حضور زنان لازم و نه کافی می باشد.
۳.

تبیین تغییرات فضای عمومی در پارادایم فناوری مبتنی بر ابعاد طراحی شهری کارمونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای عمومی فناوری اطلاعات و ارتباطات سامانه مفهومی کارمونا تحلیل محتوای کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 619 تعداد دانلود : 214
اهداف: فضاهای شهری در عصر فناوری در پی اضافه شدن کاربر متصل در تمامی ابعاد در حال تغییر هستند و غفلت از شناخت این تحولات ما را از محتوای حال حاضر فضای شهری دور ساخته و امکان برنامه ریزی کارآمد را از شهرسازان سلب می نماید. از این رو هدف از پژوهش، تبیین تغییرات ایجاد شده در فضاهای عمومی مبتنی بر ابعاد فضای شهری کارمونا تحت تأثیر فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی است. روش ها: پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل نظریات حوزه فضای عمومی در یک سیر تاریخی و با رویکردی تفسیری و با استفاده از تحلیل محتوای کیفی در بستر نرم افزار تحلیلی اطلس به تبیین تغییرات فضای عمومی در عصر فناوری منطبق بر ابعاد 6 گانه فضای شهری کارمونا می پردازد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تاثیر پارادایم فناوری در تمام ابعاد فضای شهری به یک میزان نبوده است. از جمله مهم ترین آن ها می توان به انتقال تعاملات اجتماعی از فضای مکان به فضای جریان، منعطف شدن فضای عملکردی، شکل گیری سیستم ادراکی مستقل و کمرنگ شدن مفهوم دسترسی فیزیکی اشاره داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که در نتیجه تاثیر فناوری در عرصه های شهری، اگرچه تمامی ابعاد فضاهای شهری به نحوی دستخوش تغییرات گشته اند، اما بیشترین تغییرات در حوزه های عملکردی و اجتماعی صورت گرفته است. بر اساس این تغییرات، باز تعریفی از فضاهای عمومی در انطباق با ویژگی های عصر فناوری تبیین و ارائه گردیده است.
۴.

قدرت و تولید فضاهای عمومی شهر تبریز در اواخر قاجار (مشروطه) و پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای شهری قدرت تولید فضا تبریز قاجار(مشروطه) و پهلوی اول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 491 تعداد دانلود : 913
مفهوم فضای شهری همواره با پیچیدگی های فراوانی روبرو است. بخش مهمی از فضاهای شهری را فضاهای عمومی تشکیل می دهند. مواجهه با فضا بعنوان یک کالا، مداخله دولتی و برنامه حکومتی سبب انحصار فضاهای عمومی گردیده است. هدف از این پژوهش شناخت فرایند تولید فضاهای عمومی شهر از خلال روابط قدرت می باشد. بدین منظور تعارضات قدرت در بستر سیاسی ، فرهنگی – اجتماعی و اقتصادی فضای های تبریز در دو دوره مورد بررسی قرار گرفته و از منابعی چون اسناد و متون و نقشه ها و عکس های تاریخی استفاده گردیده است. روش شناسی مطالعه حاضر در دو مرحله می باشد، در مرحله اول تعیین شاخص ها براساس تکنیک شبکه ANT و کدگذاری نظری متون و اسناد هر دوره ودر مرحله دوم تحلیل این شاخص ها براساس تکنیک های مکانیسم قدرت و نهایتاً تعیین تکنولوژی قدرت می باشد.با وجود دو گسست در این بازه آن چه که از این پژوهش حاصل می شود این است که در اواخرقاجار و پهلوی اول، برخلاف آنچه که از یک جامعه مدنی انتظار می رود، اغلب بازنمایی های فضایی، به غیر از مشروطه، به جای درگیر نمودن تمامی افراد و کنشگران در فرایند تولید فضا، در تسلط حاکمان بوده اند. با این حال به دلیل خاصیت شبکه ای قدرت، مقاومت های تولید شده از جانب سایر کنشگران به شکل تولید نشانه شناسی و تولید اجتماعی، توانسته اند تا حدودی در فرایند تولید فضا مداخله نموده و حق خود را نسبت به فضاهای شهری احراز نمایند.
۵.

تبیین تغییرات رفتار تعاملی در فضای عمومی تحت تأثیر فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی رفتاری رفتار تعاملی فضای عمومی فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی فضای سایبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 496 تعداد دانلود : 583
از نیمه دوم قرن بیستم، در رویکرد به فضای شهری امکان تعامل و ارتباط اجتماعی به عنوان ویژگی اساسی برای فضاهای شهری خوب و عاملی اساسی برای ادامه حیات شهرها شناخته شد. با ظهور و گسترش رسانه های اجتماعی و ارتباطات همراه، حضور جسمانی و تمرکز بر آنچه در فضای کالبدی در جریان است به عنوان پیش شرطی برای مفهوم تعامل به تدریج کمرنگ شده و محتوا و ماهیت شهرها را وارد پارادایم جدیدی نموده است. اگرچه افراد در فضای کالبدی حضور دارند ولی توجه و ارتباط آن ها در فضای دیگری شکل می گیرد و درواقع فضای سایبر به طور مشخص حوزه رفتار تعاملی کاربران را تحت تأثیر خود قرار داده است. با توجه به فراگیر شدن ابعاد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در تمامی جنبه های زندگی انسان، آنچه کمتر مورد تأمل واقع شده تأثیر این فناوری های نوین بر حضور کنشگرانه انسان و تغییرات بعد رفتار در فضاهای شهری است. در واقع فضاهای شهری در عصر فناوری با مفهوم جدیدی که در پی اضافه شدن کاربر متصل تعریف می شود در تمامی ابعاد ماهوی و کالبدی در حال تغییر است. به طوری که این تغییرات به میزان قابل توجهی متأثر از تغییرات رفتار کاربران در سه حوزه تعاملی، شناختی و فضایی می باشد. از این رو پژوهش حاضر با بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی و تکنیک کدگذاری تحت نرم افزار تحلیلی اطلس در پی تبیین تغییرات رفتار تعاملی کاربران در دو منطقه 6 و 12 شهر تهران به لحاظ روابط و الگوهای تعاملی است. یافته های پژوهش حاصل از تحلیل نقشه های رفتاری حاکی از آن است که رفتار تعاملی کاربران از سوژه های متکلم و کنشگر به ارتباطاتی دوسویه و غیرمستقیم تغییر شکل داده و بیشتر از نوع غیر متمرکز و متمرکز بر رسانه است و توجه و ادراک فضای پیرامون و نیز ارتباط با سایر افراد در جایگاه درگیری حاشیه ای قرار گرفته است. در نتیجه ماهیت فضاهای عمومی از شاخص های سنتی به سمت قلمروهای موقت سوق پیدا کرده به طوری که کمرنگ شدن اتصال بین کاربر و فضا موجب کشیده شدن کاربر متصل از متن فضاهای رویدادپذیر به حاشیه ی فضا شده و در یک رویکرد تعاملی نقش کانونی کاربر در فضا تضعیف شده است. علاوه بر این، یافته ها بیانگر تأثیر معنادار فناوری در گزینش فضایی، تسهیل دسترسی، مسیریابی و جامعه پذیری می باشد که همگی این زیر معیارها بازنمایی مفهوم وابستگی به فناوری در الگوهای تعامل با فضا است. لازم به ذکر است شناسایی ابعاد گوناگون تغییرات شکل گرفته در رفتار تعاملی کاربران می تواند راهکارها و الگوهای بهینه ای را در جهت هرچه کارآمدتر کردن فضاها در شهرهای عصر حاضر، در اختیار برنامه ریزان و طراحان شهری قرار دهد.
۶.

تحلیلی از وضعیت انتخاب مسکن کارگران مهاجر در مقایسه با کارگران غیر مهاجر در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه ادوار زندگی کارگر مهاجر کارگر ماهر مدل رگرسیون چندگانه تحلیل ثانویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 559 تعداد دانلود : 130
مطابق نظریه ادوار زندگی، انتخاب مسکن و به تبع آن جابه جایی افراد تحت تأثیر عوامل متعددی ازجمله وضعیت اجتماعی و اقتصادی خانوارها است. مهاجرت یکی از شرایطی است که در زیرمجموعه وضعیت اجتماعی و اقتصادی به صورت تفاوت بین گروه های شغلی ساکن و مهاجر در انتخاب مسکن اهمیت دارد. تهران به عنوان پایتخت سال هاست که با موضوع مهاجرت درگیر بوده است. از این رو موضوع پژوهش شناسایی تفاوت های انتخاب مسکن در گروه شغلی کارگران مابین مهاجران و ساکنین در شهر تهران است. بر این اساس پرسش اصلی به این صورت تنظیم می شود که آیا مهاجرت عامل تأثیرگذاری در انتخاب مسکن گروه های کارگری در شهر تهران است؟ و به عبارتی، مهاجرت در انتخاب مسکن گروه های کارگری تأثیرگذارتر است یا تعلق آنها به گروه شغلی مدنظر؟ الگوی انتخاب مسکن به صورت تابع رگرسیون لوجیت تعریف شده و داده های پژوهش به صورت تحلیل ثانویه از طرح رصد کیفیت محلات شهر تهران انجام شده است. نتایج نشان داد که مهاجرت عامل مؤثری در انتخاب محله در گروه های کارگری نیست ولی در خصوص شاخص های سرانه زیربنا و قدمت بنا، گروه های مهاجر در شرایط نامناسب تری نسبت به کارگران غیر مهاجر قرار دارند. تفاوت وضعیت در شاخص مالکیت در گروه کارگران ماهر مهاجر نشان دهنده نوعی الگوی رفتاری بارز است که به نظر می رسد برای ایجاد تداوم سکونت در کلانشهر، بدان توسل می جویند.
۷.

مقایسه اثر کالای عمومی در انتخاب مسکن، میان تمامی خانوارهای شهر و گروه درآمدی بالا نمونه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه ادوار زندگی انتخاب مسکن کالای عمومی محلی بهینه سازی چندمعیاره عامل مبنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 851 تعداد دانلود : 140
خانوارها برای مسکن بهتر در شهر جابه جا می شوند و کالای عمومی یکی از عوامل مهم در این جابه جایی است اما این کالا برای تمامی خانوارهای شهر اهمیت یکسانی ندارد و توزیع فضایی آن در شهر یکنواخت نیست. به منظور بررسی تقصیلی کالای عمومی به دو گروه خالص و ناخالص تفکیک شده است و هدف اصلی پژوهش سنجش تأثیر این کالا درمیان تمامی خانوارها و گروه درآمدی بالا است. روش پژوهش به صورت کمّی و مدل سازی عامل مبنا انجام شده است. داده های اولیه مدل از سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1395) و طرح رصد کیفیت محلات (95-1394) شهرداری تهران اخذ شدند. نتایج نشان داد گروه کالای عمومی ناخالص در انتخاب مسکن کلِ خانوارهای شهر مؤثر است. ازمیان متغیرهای این گروه، برای تمامی خانوارهای شهر، بیشترین تأثیر را «دسترسی به سیستم حمل ونقل عمومی» دارد، ولی این متغیر در انتخاب خانوارهای بادرآمد بالا تأثیرگذار نیست. متغیر «دسترسی به فضای آموزشی» نیز کمترین تأثیر را میان تمامی خانوارها دارد، ولی در گروه درآمدی بالا، این کالا بیشترین تأثیر را دارد. در گروه کالای عمومی خالص، تمامی متغیرها در انتخاب مسکن کلِ خانوارهای شهر مؤثر است و متغیر «امنیت» بیشترین میزان تأثیر را دارد. در مقام مقایسه با گروه درآمدی بالا، به جز «فاصله تا فضای آموزشی»، سایر متغیرها تأثیر معناداری در انتخاب مسکن ندارند که نشان از توزیع فضایی نامتوازن کالای عمومی خالص در سطح شهر و همگنی توزیع فضایی در محل سکونت خانوارهای با درآمد بالا دارد، هم چنین براساس پیشینه پژوهش، فضای آموزشی در گروه درآمدی بالا به عنوان معیاری از کیفیت محله مطرح است. 
۸.

ارائه ساختار فضایی محلات کرمان؛ مبتنی بر روابط متقابل فضایی مکان های عمومی کهن و فضاهای شهری نو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار فضایی محلات کرمان سازندهای موضعی مکانهای عمومی کهن سازندهای موضوعی فضاهای شهری نو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 725 تعداد دانلود : 667
شهرها به عنوان نظامی پویا در گذر زمان رشد کرده و گسترش مییابند. رشد جمعیت و تغییرات تکنولوژی از جمله عواملی هستند که تغییرات کمی و کیفی محلات شهری را اجتناب ناپذیر میگردانند. هرچند در این فرآیند تغییر، دگرگونی کالبد فیزیکی بافت شهر به سهولت قابل تشخیص و توصیف است، لیکن ابعاد تغییر به صورت گسترده تری در نظامهای فعالیتی، ریخت شناسی، بصری و ادراکی، اجتماعی و فرهنگی بافت و عدم همگامی تحولات، متناسب با ساختار فیزیکی محلات اتفاق افتاده است. وجود رابطه ظرف و مظروف میان کالبد فیزیکی شهرها و نظامهای شهری و ضرورت هماهنگی تحولات در این دو زمینه موجب گردیده تا نیاز به تهیه طرحهای پژوهشی پیرامون بافت محلات و ساختار فضایی شان به صورت روزافزونی احساس گردد. محله ها در هر شهر، حکم هویت کالبدی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن شهر را دارند و از مهمترین ارکان ساخت هر شهری محسوب میگردند. این پژوهش با هدف ارائه دسته بندی های موجز و قابل فهم، ساختار فضایی محلات را در چارچوب سازندهای موضوعی و موضعی برای متخصصان و علاقه مندان بیان می نماید. در این راستا این پژوهش در پی آن است که از میان عناصر تشکیل دهنده محلات، اجزای اصلی پیکره ساخت محلات را در شهری مانند کرمان شناسایی و تبیین نماید؛ آنها را در خود محلات مقایسه نموده و ارزیابی نماید. این مقایسه و ارزیابی همچنین، بر اساس میزان و چگونگی ارتباط یا عدم ارتباط ساختار فضایی مکان ها و فضاهای شهری هر یک از محلات منتخب با محلات دیگر خواهد بود.
۹.

اثر ویژگی خانوار در انتخاب مسکن: واحد مسکونی و کیفیت دسترسی به خدمات (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه ادوار زندگی انتخاب گسسته رگرسیون لجستیک چند جمله ای انتخاب مسکن شهر تهران تسهیلات شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 280 تعداد دانلود : 884
نظریه «ادوار زندگی» مهم ترین ابزار برای درک صحیح از ویژگی های مسکن و خانوارها است که رفتار خانوارها در سطح شهر را منعکس می کند. در این نظریه، خانوارها براساس ویژگی هایی نظیر بعد خانوار، تعداد فرزندان محصل، وضعیت اشتغال سرپرست، دهک درآمد و ... تعریف می شوند و در نتیجه هر خانوار اولویت های متفاوتی در انتخاب مسکن دارد. هدف این پژوهش تحلیل ویژگی های مؤثر خانوارها بر انتخاب مسکن است که در دو بخش واحد مسکونی و کیفیت دسترسی به خدمات تدوین شد. به منظور سنجش متغیرها، شهر تهران به عنوان نمونه موردی انتخاب شد و داده های پژوهش از طرح هزینه-درآمد مرکز آمار و برداشت کاربری طرح تفصیلی شهر تهران اخذ شده است. در ابتدا و با استفاده از روش مولتی نامینال تک متغیره و تحلیل خوشه ای، از میان دو گروه ویژگی های «واحد مسکونی» و «کیفیت دسترسی به خدمات»، ویژگی های مؤثر در مدل انتخاب مسکن شناسایی شدند، متغیرهای مؤثر در انتخاب «واحد مسکونی» شامل متراژ زیربنا، نوع اسکلت بنا و متغیرهای مؤثر در «دسترسی به خدمات» شامل دسترسی به خدمات آموزشی و سیستم حمل ونقل عمومی بودند که در مجموع 6 حالت برای انتخاب واحد مسکونی و 8 حالت برای دسترسی به خدمات ایجاد شد. سپس ارتباط میان ویژگی خانوار و انتخاب مسکن با استفاده از روش رگرسیونی مولتی نامینال چند متغیره در نرم افزار R اجرا شد. تحلیل نتایج مشخص کرد، (1) واحدهای مسکونی با متراژ 60–90 مترمربع برای خانوارهای دارای محصل بیشترین جذابیت را دارد، هرچند در پیشینه پژوهش، رابطه میان محصلان و متراژ واحد مسکونی اثبات شده است لیکن در این پژوهش مساحت مشخصی برای خانوارهای دارای محصل مشخص شده است و در سایر متراژ زیربناها، این رابطه وجود ندارد. (2) با افزایش دهک درآمدی تمایل خانوارها به سکونت در نزدیکی فضاهای آموزشی و فاصله گرفتن از سیستم حمل ونقل عمومی بیشتر می شود. (3) خانوارهای با وضعیت اشتغال سرپرست در گروه کارگر غیرساده در مقایسه با خانوارها با سرپرست کارگرساده، تمایل بیشتری به انتخاب سکونت در نزدیکی به سیستم حمل ونقل عمومی دارند که نشان دهنده ی اختلاف استطاعت مالی این دو گروه خانوار است. نتیجه ی مهم دیگر در گروه متغیرهای «محل سکونت» و «ویژگی خانوار» آن است که تنها متغیرهای مرتبط با شغل و درآمد در انتخاب محل سکونت مؤثر است و سایر ویژگی های اجتماعی و جمعیتی خانوارها رابطه ی معناداری با محل سکونت خانوار ندارد که خود می تواند بازتابی از شرایط سکونت، نداشتن هویت و پرستیژ محله های شهر، جدایی گزینی اجتماعی در شهر تهران، سیاست گذاری های نادرست در حوزه کالای عمومی و شرایط نامناسب توزیع مسکن در این شهر است.
۱۰.

تبیین مؤلفه های حس مکان در پهنه فرهنگی تهران مورد مطالعه: محور علمی- فرهنگی دروازه دولت- میدان انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حس مکان پهنه فرهنگی تحلیل ISM-MICMAC-TOPSIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 142 تعداد دانلود : 775
بررسی طرح جامع توسعه فضای فرهنگی تهران نشان می دهد که تعریف طرح های موضعی و موضوعی که در زیرپهنه های این طرح انجام شده بدون تبیین مولفه های حس مکان شکل گرفته است. در این پژوهش مولفه های حس مکان در زیرپهنه علمی-فرهنگی دروازه دولت تا میدان انقلاب در مرکز تهران تبیین گردیده اند. ویژگی های کالبدی، طبقات اجتماعی ساکنین، استفاده کنندگان از فضا، ویژگی های طبیعی، محورهای ترافیکی و خیابان ها در این پهنه بر مولفه های حس مکان تاثیرگذار هستند؛ بنابراین نوع توجه و اولویت دادن به هر مولفه برای سیاست گذاران برنامه ریزی و طراحی شهری به منظور ارتقای حس مکان اهمیت بسزایی دارد. در این پژوهش اولویت بندی توجه به مولفه های حس مکان بر اساس دیدگاه متخصصین از یکسو و استفاده کنندگان از فضا از سوی دیگر در محور علمی-فرهنگی دروازه دولت تا میدان انقلاب به عنوان یکی از اجزای پهنه فرهنگی تهران با استفاده از ترکیب سه مدل تفسیری-ساختاری ، میک مک و تاپسیس انجام گرفته است در تبیین شاخص های حس مکان در پهنه فرهنگی تهران و بر اساس خروجی مدل میک مک سه دسته شاخص «اثرگذار»، «وابسته»، «مستقل» قابل شناسایی است و شاخص «پیوندی» شناسایی نگردید .همچنین به منظور ارائه پیشنهادات و تعیین اولویت توجه به بهبود مولفه های حس مکان در محور علمی-فرهنگی دروازه دولت تا میدان انقلاب، از ترکیب نتایج سه مدل مذکور استفاده گردید .
۱۱.

اولویت بندی توجه به شاخص های حس مکان در پهنه فرهنگی گردشگری جماران با استفاده از مدل ISM-MICMAC-TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حس مکان- پهنه فرهنگی گردشگری جماران- تحلیل ISM-MICMAC-TOPSIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 830 تعداد دانلود : 617
تهران پایتخت 200 ساله ایران در مقایسه با بسیاری از شهرهای کشور، شهری جوان و درعین حال دارای ساختار پیچیده سیاسی و اجتماعی است. ازاین رو ایجاد حس مکان و شکل گیری روابط اجتماعی در این کلان شهر با پیچیدگی ها یی روبرو بوده و نگاه جزءنگر و مدرنیستی شهرسازان و برنامه ریزان شهری باعث کاهش حس تعلق مخاطب و به دنبال آن کاهش سرزندگی این شهر شده است. در طرح جامع سامان دهی و توسعه فضاهای فرهنگی کلان شهر تهران، محدوده ای تحت عنوان پهنه فرهنگی تهران معین شده که هدف از آن ترسیم چشم انداز توسعه فضاهای فرهنگی در سازمان فضائی شهر تهران می باشد. مکان یابی این پهنه با توجه به ساختار طبیعی- تاریخی شهر تهران و در دو بستر شمالی- جنوبی و شرقی- غربی است. در این پژوهش اولویت بندی توجه به مؤلفه های حس مکان براساس دیدگاه متخصصین از یک سو و استفاده کنندگان از فضا ازسوی دیگر در محور فرهنگی- گردشگری جماران به عنوان یکی از اجزای پهنه فرهنگی تهران با استفاده از ترکیب سه مدل تفسیری- ساختاری1، میک مک2 و تاپسیس3 انجام گرفته است. نتایج خروجی مدل تفسیری- ساختاری در 5 مرحله نشان داد که شاخص میزان تعریف قلمرو به عنوان مهم ترین مؤلفه حس مکان بر مبنای خروجی پرسش نامه مرحله اول دلفی از دید خبرگان و صاحب نظران برنامه ریزی و طراحی شهری تعیین گردید. در تبیین شاخص های حس مکان در پهنه فرهنگی تهران و براساس خروجی مدل میک مک سه دسته شاخص «اثرگذار»، «وابسته»، «مستقل» قابل شناسایی است و شاخص «پیوندی» شناسایی نگردید .همچنین به منظور ارائه پیشنهادات و تعیین اولویت توجه به بهبود مؤلفه های حس مکان در پهنه فرهنگی گردشگری جماران، از ترکیب نتایج سه مدل مذکور استفاده گردید و مشخص شد در پهنه مورد مطالعه، بهبود شاخص های میزان حضورپذیری، میزان امنیت، میزان تعریف قلمرو و میزان بهره مندی از تسهیلات به منظور ارتقای حس مکان در اولویت قرار دارند.
۱۲.

ارزیابی کارکرد مکان سومی کافه ها برای جوانان در خیابان انقلاب و ولیعصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای شهری مکان سوم کافه و کافی شاپ جوان خیابان انقلاب و ولیعصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 725
مکان های سوم، مکان های عمومی و جذابی هستند که زندگی غیررسمی شهروندان در آنها شکل می گیرد و از این رو به پویایی فضای شهری که بستر حضور این مکان ها هستند، کمک می کنند. با توجه به ویژگی مکان های سوم و نیازهای گروه سنی جوان که برقراری روابط اجتماعی با گروه همسالان و پر کردن اوقات فراغت است، در این پژوهش از میان انواع مکان های سوم، کافه ها که نماینده مبادله اجتماعی و مطابق با نظر الدنبرگ بارزترین نمونه مکان سوم هستند، مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهش حاضر در حیطه پژوهش های کیفی قرار دارد که با استفاده از روش تحلیل موضوعی به بررسی کافه ها و کافی شاپ های دو خیابان انقلاب و ولیعصر شهر تهران می پردازد. هدف این پژوهش تطابق دادن مکان های مذکور با ویژگی های مکان سوم و جاذب جوانان و تأثیر آنها بر تولید فضا بر اساس تفاوت کارکردی کافه و کافی شاپ و نقش متفاوتشان در شکل دهی به زندگی روزمره است. نتایج حاصل نشانگر آن هستند که اگرچه این مکان ها کارکرد اولیه یکسانی دارند، اما فرم و کارکردهای ثانویه آنها تحت تأثیر ویژگی های بستر قرارگیری شان به گونه ای متفاوت شکل می گیرد. همین امر سبب بازتولید تمایز ماهیت کافه ها و کافی شاپ ها به عنوان مکان های سوم و بازخورد آنها بر بستر قرارگیری شان می گردد.
۱۳.

بررسی نقش تمایزهای اجتماعی بر مرزبندی فضاهای عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمایزات اجتماعی مرزبندی اجتماعی تمایل به تفکیک و جدایی محدوده مرکزی شهر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 90 تعداد دانلود : 960
فضای عمومی شهری به عنوان مکان تبلور کنش های اجتماعی بازتابی از تمایزهای بین گروه های مختلف اجتماعی است. این کنش ها در ارتباط با منابع درون فضا، نوعی فضاهای انحصاری را به وجود می آورد که با محدود ساختن حضور گروه های اجتماعی مختلف به مرزبندی فضا انجامیده و به دنبال آن شکلی فضایی به جدایی گزینی می بخشد. پژوهش حاضر با هدف شناخت عوامل موثر بر مرزبندی فضاهای عمومی شهری و بررسی نقش تمایزهای اجتماعی، با تاکید بر رویکردی تلفیقی مبتنی بر آراء اندیشمندانی مانند زیمل و بوردیو، در تلاش است تا به روش آزمون نظریه و براساس مدل طراحی شده مبتنی بر چهارچوب نظری، امکان بررسی فرضیات را فراهم سازد. برای این منظور با تاکید بر معیارهایی نظیر الگوی تعاملات اجتماعی، چگونگی مصرف و انحصاری کردن فضا ، فاصله ی اجتماعی؛ تمایل به تفکیک و جدایی گزینی به شیوه تحلیل مسیر به سنجش رابطه میان مرزبندی اجتماعی و تمایزهای اجتماعی، در محدوده مرکزی شهر تهران پرداخته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اگرچه تمایزهای طبقاتی پشتوانه ای موثر و غیرقابل انکار بر شکل گیری مرزبندی ها به شمار می روند اما بیش از آن ها این عادت واره ها هستند که مرزها را درون فضاهای شهری ترسیم می سازند.
۱۴.

طراحی بافت تاریخی شهر تهران با رویکرد گردشگری ادبی نمونه موردی: حصار ناصری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بافت تاریخی گردشگری گردشگری ادبی شهر تهران حصار ناصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 97 تعداد دانلود : 449
بافت تاریخی شهرها جزئی ازشناسه و خاطره مردم آن منطقه است. در فرآیند توسعه شهری و روند تغییرات بافت، مناطق تاریخی و مرکزی شهرها دستخوش ایده های متنوعی در قرن اخیر بوده است.  بافت تاریخی شهر تهران در دوره های مختلف تاریخی، قلب اتفاقات تاریخ ساز که بستری مناسب برای رشد گردشگری ادبی در این شهر خواهد بود، را در خود جای داده است. اما علی رغم این پتانسیل درمحدوده، مشکلاتی سبب عدم انطباق انتظارات در واقعیت شده است که می توان از این بین به بازآفرینی های ناصحیح که نتیجه عدم هماهنگی بین هویت تاریخی و عملکردی توسط اجرا کنندگان طرح های بازنگری می باشد اشاره کرد. هدف پژوهش، طراحی بافت تاریخی شهر تهران با رویکرد گردشگری ادبی است. روش تحقیق این پژوهش سیاستگذاری و چشم انداز نویسی برای طرح پیشنهادی است. بنابراین در این پژوهش ابتدا با استفاده از رویکرد گردشگری ادبی، فضاهای شهری واقعی گذشته را از داستان ها، رمان ها و روایت ها، بازنمایی شده وبعد ازپی بردن به شکل صحیح این فضاها درگذشته، براساس تصویر موجود ازآنها وابرازهای طراحی درهویت بخشی ادبی بافت های تاریخی، به طراحی پرداخته شده است. بدین ترتیب می توان حس مکان، هویت، معنا، خاطرات جمعی ازدست رفته این فضاها را دوباره بازگرداند.
۱۵.

ارزیابی شاخص های موثر بر ارزش ویژه برند مقصد در شهرهای تاریخی ایران از منظر گردشگران خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی شهرهای تاریخی ایران گردشگران خارجی بندسازی مقصد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 303 تعداد دانلود : 650
هر شهری با توجه به دارایی های خود به دنبال توسعه و تثبیت جایگاهش در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی است. شهرهای تاریخی ایران با داشتن دارایی های بی نظیر می توانند قابلیت های منحصربه فردی را ارائه نمایند. این پژوهش با توجه به شناسایی شاخص های مؤثر بر ارزش ویژه برند به ارزیابی وضعیت سه شهر اصفهان، شیراز و یزد می پردازد تا بتوان با بررسی وضعیتشان به بهبود وضعیت گردشگری کمک نمود. اطلاعات با الهام از رویکرد نظری و مصاحبه با گردشگران خارجی که از این سه شهر بازدید کردند جمع آوری شد. روش تحلیل در پژوهش ترکیبی است. در ابتدا تحلیل اطلاعات مصاحبه به روش کیفی با استفاده از تحلیل مضمون انجام شد. شاخص های به دست آمده از مبانی نظری و مصاحبه در قالب پرسشنامه تدوین شد. سپس برای تحلیل داده ها از روش کمی و از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. در ادامه از آزمون تحلیل آنووا وضعیت شاخص ها در شهرها مقایسه گردید. حجم نمونه در هر دو مرحله 384 گردشگر خارجی است که از این سه شهر بازدید کردند. نتایج نشان می دهد که اصفهان در برخورداری از ارزش های به دست آمده وضعیت بهتری دارد که این تفاوت بیشتر مربوط به بعد آگاهی است. البته متأسفانه به طور میانگین آگاهی گردشگران از ویژگی های شهر و مردم در همه شهرها ضعیف ارزیابی شد. در این میان اصفهان ازلحاظ خدماتی نظیر سرویس های بهداشتی نسبت به دو شهر دیگر وضعیت بدتر، در ارائه مراکز اقامتی ناموفق تر و شیراز را تمیزتر ارزیابی کردند. یزد را امن تر و در کسب تجربه جدید مؤثرتر و در برگزاری جشن ها و رویدادها موفق تر دانستند. در کل وضعیت شهرها ازنظر شاخص های مؤثر متوسط تا خوب ارزیابی شده است. شهرها ازلحاظ ابعاد منافع و وفاداری و بعد دارایی های ذاتی برخوردارتر از سایر ابعاد می باشند.   
۱۶.

مولفه ها و شاخصهای شکلگیری مکان به عرصه های شهری از منظر نظریه انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرصه عمومی نظریه انتقادی تحلیل عاملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 492 تعداد دانلود : 874
امروزه طرح و تعمیم نظریه های انتقادی به شهر و منجمله «عرصه های عمومی شهری» در ادامه تلاشهای انسان معاصر برای دست یابی به شرایط زیستی مطلوب به عنوان یکی از مهم ترین آرمانهای جنبش های اجتماعی و همچنین حاصل «غنای تجربه های تاریخی و ثمره نظری انباشتگی معرفتها» است. حوزه عمومی در واقع ایده یا مفهومی هنجاری است که در چارچوب کلی نظریات کلی هابرماس درباره کنش ارتباطی و اخلاق گفتگو جای دارد. حوزه عمومی بخشی از حیات اجتماعی است که در آن شهروندان می توانند به تبادل نظر درباره موضوعات و مسایل مهم مربوط به خیر عمومی (مصالح عامه) بپردازند. نتیجه این امر شکل گیری افکار عمومی است. فیلسوفان دموکراتیک نیز بر این باورند که این فضاها تجلی کالبدی حوزه عمومی، عرصه فعالیت، ارتباط و گفتگوی انسانهای آزاد و گروه های مختلف و همچنین محل شکلگیری حیات مدنی است. بر این اساس در این مقاله به بررسی مولفه ها و شاخصهای شکلگیری مکان به عرصه های شهری از منظر نظریه انتقادی پرداخته شده و در انتها نتایج تحقیق به اختصار مورد اشاره قرار گرفته است.
۱۷.

بازشناسی و تحلیل تغییرات و تحولات اجتماعی- فرهنگی فضاهای عمومی شهری تهران امروز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای عمومی شهری تهران عصر حاضر تغییرات تحولات اجتماعی - فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 852 تعداد دانلود : 591
فضاهای عمومی شهری را می توان مهم ترین بستر شکل گیری ارتباطات اجتماعی انسان ها و برآورده شدن بسیاری از نیازهای جوامع شهری دانست. امروزه این فضاها دچار تغییرات و تحولات گسترده ای شده اند که سبب شده تا حد زیادی از ماهیت اولیه خود فاصله گیرند و نتوانند آن گونه که باید پاسخگوی نیازهای شهروندان باشند. با توجه به این که از مهم ترین نیازهای انسان، تعامل با فضای عمومی و مردم جامعه است، شناخت این فضاها، تغییرات، مسائل و چالش های پیش روی آن ها، ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش " نظریه مبنایی" تلاش دارد به بازشناسی تغییرات و تحولات فضاهای عمومی شهری تهران در عصر حاضر و بررسی و تحلیل مقوله های مرتبط با این فضاها بپردازد. به نظر می رسد بزرگترین چالش این فضاها، نبود " تعادل و عدالت" در ابعاد مختلف است؛ این فضاها را نمی توان فضاهایی متعادل و عادلانه دانست زیرا هنوز به درجه نهایی از کیفیت، رضایت و مطلوبیت نرسیده اند. فضاهای عمومی شهری تهران دچار چالش های متعددی شده و در مرحله گذار قرار گرفته اند؛ نتوانسته اند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند؛ در برقراری ارتباط با مخاطب دچار مشکل جدی هستند؛ با بستر و زمینه ای که در آن قرار دارند، بیگانه اند و قوانین و سیاست های حاکم متعادل و متناسبی ندارند.
۱۸.

بررسی نقش مکان های سوم بر ارتقای زندگی اجتماعی شهر زنجان در بازه زمانی انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی (مطالعه موردی: محدوده سبزه میدان شهر زنجان-ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران زنجان مکان سوم زندگی اجتماعی عمومی سبزه میدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 204 تعداد دانلود : 826
زندگی اجتماعی شهروندان زنجان، همواره از عوامل گوناگونی تأثیر پذیرفته است که یکی از آن ها مکان های سوم است. این مکان ها همواره محلی برای جاری شدن زندگی غیررسمی در مقابل زندگی رسمی بوده اند و از این رو، همواره نقشی اساسی در زندگی اجتماعی عمومی شهر داشته اند. مکان سوم به عنوان یکی از نهادهای اصلی حوزه عمومی، مکانی است که اولدنبرگ آن را به عنوان پناهگاه در مقابل خانه یا محل کار تعریف می کند که افراد می توانند به صورت منظم به آن سر بزنند و با دوستان یا غریبه ها ارتباط برقرار کنند. هدف این پژوهش، بررسی انواع مکان های سوم و تغییرات آن ها در گذر زمان و نیز مطالعه تأثیر آن ها بر زندگی اجتماعی شهروندان زنجان است. در این مطالعه، محدوده سبزه میدان بررسی می شود. برای انجام دادن پژوهش حاضر، ابتدا تمامی مستندات مربوط (در مطالعات کتابخانه ای) بررسی شدند و سپس از طریق مشاهدات، پرسشنامه ها و مصاحبه های گروهی متمرکز، به شیوه تحلیل محتوا و با رویکردی توصیفی، روند تغییر فرم و کارکرد این مکان ها بررسی شد و نتایج بررسی، در قالب ماتریس های تحلیلی نمایش داده شدند. مطالعه روند تغییر مکان های سوم نشان می دهد مکان های سومی که در سه دوره بررسی شده ثابت باقی مانده اند، یا ماهیتی مذهبی دارند یا یکی از اجزای اصلی بازار محسوب می شوند. همچنین مهم ترین تأثیر این مکان ها، بر حوزه عمومی و خرد جمعی بوده است؛ به طوری که هرچه به عهد معاصر نزدیک می شویم، حوزه عمومی گسترده تر می شود، نقش مردم در فضاهای جمعی اهمیت بیشتری می یابد و تأثیر این فضاها در جهت گیری خرد جمعی و افکار عمومی افزایش پیدا می کند. این روند صعودی، حاصل تغییراتی است که در ساختار اجتماعی جامعه مورد مطالعه صورت پذیرفته است. عمده ترین این تغییرات را می توان در فضاهای جنسیتی، زندگی شبانه و همچنین تأثیرات جامعه روشنفکری مشاهده کرد.
۱۹.

مطالعه رابطه میان رضایتمندی ساکنان از محیط زندگی و میزان حس تعلق آنها در مجتمع مسکونی بلند مرتبه شهرک کوثر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت محیط زندگی رضایتمندی سکونتی حس تعلق مجتمع مسکونی بلند مرتبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 604 تعداد دانلود : 21
بسیاری از محققان معتقدند که یکی از اثرات زندگی در مجموعه هایی با تراکم بالای جمعیت و کیفیت نامطلوب محیطی، ضعیف شدن پیوندهای اجتماعی بین ساکنین است که خود زمینه ساز کاهش ارتباطات پایدار، عدم مشارکت،کاهش حس تعلق و زوال تدریجی این مجموعه ها می گردد. این مساله پژوهش حاضر را برآن داشت تا به تبیین ارتباط بین معیارهای کیفیت محیط بر حس تعلق در مجتمع های مسکونی بلندمرتبه بپردازد. بدین منظور رویکردهای متنوع کیفیت محیط، معیارهای کیفیت محیطی و نظریات تعلق مکانی مورد بررسی قرار گرفتند. شهرک کوثر تهران به دلیل وجود بلوک های بلندمرتبه و ویژگی های فرهنگی اجتماعی ساکنین به عنوان نمونه موردی پژوهش انتخاب و داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری گردید. پس از انجام تحلیل عاملی تاییدی، هشت عامل مدیریت شهرک، تسهیلات و خدمات، امنیت و ایمنی، متغیرهای محیطی، تسهیلات محیط مسکونی، هزینه ها و حس تعلق به عنوان معیارهای کیفیت محیط در این مجموعه ها استخراج گردیدند. همچنین حس تعلق با ارزیابی معیارهای شرکت در فعالیت های اجتماعی، ملاقات با همسایگان، وجود خاطرات و مکان های ماندگار، فعالیت های گروهی و نحوه مشارکت در بهبود محیط زندگی تعیین شد و نتایج حاصله نشان داد که این شهرک از لحاظ کیفیت محیط و میزان حس تعلق در وضعیت خوب قرار دارد. همچنین تبیین ارتباط بین معیارهای کیفیت محیط و حس تعلق مشخص کرد که میزان رضایت از معیار مدیریت شهرک بیشترین تاثیر را بر افزایش رضایتمندی و به دنبال آن حس تعلق دارد.
۲۰.

ارزیابی پراکنش مکانهای سوم در ارتباط با سطوح طبقات اجتماعی مختلف شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی مکان سوم پراکنش سطوح طبقات اجتماعی زنجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 131 تعداد دانلود : 678
در تعریفی که پروفسور الدنبرگ از مکان سوم ارائه می دهد، یک مکان سوم عرصه ای معرفی شده است که مردم را بدون در نظر گرفتن درجات و طبقات اجتماعی و تفاوت های قومی، نژادی و ... گرد هم می آورد. این در حالی است که به نظر می رسد حضور چنین مکان هایی در جامعه ما، خود ارتباط ویژه ای با طبقات اجتماعی داشته باشد. به این معنا که سطوح طبقات اجتماعی مختلف، مستعد شکل گیری تعداد و البته گونه متفاوتی از مکان های سوم هستند. بنابراین پژوهش حاضر برآن است که به مطالعه ارتباط طبقات اجتماعی شهر زنجان با نحوه پراکنش مکان های سوم پرداخته و دلایل آن را مورد بررسی و کاوش قرار دهد. در این راستا، در پژوهش حاضر شهر زنجان که بین دو کلانشهر اصلی ایران قرار گرفته ولی برخلاف آنها از یکپارچگی نسبی اجتماعی برخوردار بوده و همچنین در جریان تحولات اجتماعی سیاسی دهه های گذشته، کمترین تغییرات کالبدی و عملکردی را تجربه کرده، به عنوان نمونه مطالعاتی در نظر گرفته شده و داده های مورد نیاز با استفاده از روش های مصاحبه با متخصصان، پرسشنامه، مصاحبه گروهی متمرکز و مشاهده گردآوری شده و در محیط GIS تحلیل شده اند. به صورت کلی باید گفت، روش تحقیق در پژوهش حاضر روش ارزیابی است. نتایج پژوهش نشان می دهند، ویژگی های خاص هر یک از طبقات اجتماعی، نوع خاصی از روابط و مناسبات اجتماعی را میان اعضای طبقه یاد شده با یکدیگر و با سایر شهروندان تعریف کرده و بدین ترتیب بر نوع و تعداد مکان های سوم شکل گرفته، تأثیر مستقیمی می گذارد. با توجه به این موضوع، به نظر می رسد بتوان با گسترش چنین مکان هایی در محدوده های کمتر توسعه یافته و محدوده هایی که در سطوح طبقاتی پایین تر قرار دارند، به تقویت روابط اجتماعی ساکنان هریک از این محدوده ها با یکدیگر و نیز با سایر شهروندان کمک کرد و با فراهم نمودن زمینه ورود افراد از طبقات اجتماعی بالاتر به محدوده های کمتر توسعه یافته از طریق ارتقای مکان های سوم و به تبع آن اختلاط هر چه بیشتر شهروندان از طبقات اجتماعی مختلف، نابرابری اجتماعی را کاهش داده و بدین ترتیب موجبات ارتقای زندگی اجتماعی عمومی شهر را فراهم آورد. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان