آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

این پژوهش به بررسی تغییر دیدگاه در روایت و نگارش انتقادی دانشجویان ایرانی دوره های انگلیسی برای اهداف دانشگاهی به زبان انگلیسی، به عنوان زبان خارجی پرداخته است. 60 نفر (30 زن و 30 مرد) از دانشجویان کارشناسی رشته روان شناسی دردسترس را انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی « داستان اول شخص » و « خلاصه داستان سوم شخص » ﺘﻘﺴیم کردیم. ابتدا، تفکر انتقادی مشارکت کنندگان را با آزمون واتسون و گلیزر فرم الف ( 1980 ) ارزیابی کردیم. مقایﺴه نمرات ﭙیش آزمون ازطریق آزمون t مستقل نشان داد که بین تفکر انتقادی دو گروه، تفاوت ﻤﻌﻧاداری نبود. سپس، داستان کوتاه « ﭘرواﻨﻪﻫا » ( Grace, 1987 ) را به مشارکت کنندگان دادیم. گروه داستان اول شخص با تغییر دیدگاه داستان، آن را از زاویه دید اول شخص نوشتند، ولی مشارکت کنندگان گروه خلاصه داستان سوم شخص، همان داستان را از دیدگاه سوم شخص نگاشتند. از طبقه بندی انواع نوشتار انتقادی هاتن و اسمیت ( 1995 ) برای تحلیل محتوایی 60 روایت به دست آمده از گروه ها استفاده کردیم. براساس نتایج آزمون u Mann-Whitney ، تفاوت معناداری بین طول و تعداد جمله واره های نوشتار توصیفی و تأمل دوگفتاره در داستانﻫای اول شخص نسبت به تعداد نظایرشان در داستان های سوم شخص وجود داشت، اما تفاوت ﻤﻌﻧاداری بین تعداد جمله واره های تأمل توصیفی و تأمل انتقادی نبود. منطق گفت و گویی داستان ها به ترتیب از بیشترین به کم ترین عبارت بود از نوشتار توصیفی، تأمل توصیفی، تأمل دوگفتاره و تأمل انتقادی. بررسی کیفی داستان ها، چندصدایی آن ها را نشان داد. درنتیجه، روش تحلیل محتوایی داده ها ثابت کرد که تغییر دیدگاه بر ابراز دیدگاه های مشارکت کنندگان، تأمل در توصیف و دوگفتارگی نوشته هایشان افزود که درراستای هدف این پژوهش یعنی تقویت نگارش انتقادی در دوره های زبان انگلیسی برای اهداف دانشگاهی است.

تبلیغات