آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۸

چکیده

رویکرد مدیریت روستایی و نقش آن در توانمندسازی بیشتر ذی نفعان محلی و تعاملات یکپارچه ساختاری-کارکردی، یکی از عوامل مؤثر در تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی است، لیکن رویکرد مدیریتی از «بالا به پایین» و ساختار مدیریتی برخواسته از تفکرات فن محور، موجب «توانمندسازی نامولد» ذی نفعان محلی و تعاملات کم و ناهماهنگ ساختاری و کارکردی در فرآیند مدیریت روستایی شده است. نامناسب بودن جایگاه مؤلفه های مذکور، باعث چالش های فراوان در فراگرد مدیریت روستایی و در پی آن تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی استان سمنان شده است. هدف این پژوهش ، تحلیل ارتباط بین شاخص های روش و احساس توانمندسازی ذی نفعان محلی؛ و همچنین شاخص های تعاملات یکپارچه ساختاری-کارکردی بر تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی از دیدگاه روستاییان و مدیریت محلی است. روش این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و با استفاده از آزمون های آماری کندال تااوبی و رگرسیون چند متغیره در نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته های پژوهش نشان داد بین اکثریت شاخص های مقوله اثرگذار با تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی منطقه مورد مطالعه، از دیدگاه روستاییان و مدیریت محلی، ارتباط معناداری مشاهده نشده است و میان شاخص های توانمندسازی و همچنین تعامل یکپارچه ساختاری-کارکردی و تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی استان سمنان، از دیدگاه روستاییان و مدیریت محلی، به ترتیب به میزان 395/0 و 422/0 همبستگی وجود دارد؛ همچنین ضریب تعیین تعدیل شده نشان می دهد که از دیدگاه روستاییان و مدیریت محلی، به ترتیب، حدود 1/37 درصد و 5/41 درصد تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی استان سمنان، ناشی از شاخص های سنجش شده در منطقه مورد مطالعه، تبیین شده است. به سخن دیگر، کم توجهی به تسهیل کننده های «توانمندسازی مولد» ذی نفعان محلی و همچنین عدم تعامل یکپارچه ساختاری- کارکردی در فرآیند مدیریت روستایی، باعث پایین ماندن سطح تحولات فضایی سکونتگاههای روستایی منطقه مورد مطالعه بوده است. از این رو، اصلاح رویکرد فعلی مدیریت روستایی و گذار به مدیریت اجتماع محور و اتخاذ رویکرد مدیریت غیر متمرکز و چند سطحی از پیشنهادهای کاربردی در این زمینه است. 

تبلیغات