آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۴۲

چکیده

در این تحقیق، الگوی رابطه بین قابلیت اجرا و اثربخشی راهبرد در صنعت بیمه بررسی شده است. این تحقیق براساس نتیجه، توسعه ای؛ بر اساس هدف، تبیینی- توصیفی؛ بر اساس نوع داده، کمّی- کیفی (ترکیبی) و بر اساس نقش محقق، مستقل از فرایند تحقیق است. راهبرد این تحقیق به لحاظ کمّی، پیمایش و به لحاظ کیفی نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری گروه اول برای اجرای روش کیفی تحقیق، شامل 17 خبره از اعضای هیئت مدیره ، مدیران عامل و ارشد شرکت های بیمه است که برای شناسایی عناصر اجرایی کردن راهبرد با آنها مصاحبه اختصاصی صورت گرفته است. انتخاب این گروه بر اساس شیوه قضاوتی هدفمند است. جامعه آماری گروه دوم برای بخش کمّی تحقیق شامل مدیران عامل، ارشد و معاونت های صنعت بیمه است که با استفاده از فرمول جامعه نامحدود کوکران 102 نفر است و به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب با تعداد مدیران هر شرکت بیمه انتخاب شده اند. به منظور سنجش میزان پایایی پرسش های تحقیق از روش آلفای کرونباخ و برای سنجش روایی سازه پرسش نامه از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. نتایج این آزمون ها نشان می دهد که پرسش ها از پایایی و روایی لازم برخوردار است. از روش نظریه داده بنیاد برای تحلیل داده های مصاحبه و از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری برای تحلیل داده های پرسش نامه استفاده شده است. نتایج این تحقیق حاکی از وجود رابطه معنی داری بین اجرایی کردن راهبرد و اثربخشی آن در صنعت بیمه است. ضریب همبستگی بین این دو متغیر 73/0 است. نتایج تجزیه وتحلیل داده های کیفی نشان می دهد که از دیدگاه خبرگان صنعت، ابعاد اجرایی کردن راهبرد در صنعت بیمه شامل عوامل انسانی، سازمانی، راهبردی و محیطی است که توجه به این عوامل، میزان اثربخشی آن یا به عبارتی دیگر میزان تحقق هدف های راهبردی را افزایش می دهد.

تبلیغات