آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۶

چکیده

نوشتار حاضر بر آن است تا به روش تطبیقی جنبه های تأثیر و تأثّرِ درخت معرفت و درخت هستیِ مطرح در آثار صوفیه را با سفیروت قبالایی روشن سازد و وجوه تمایز و اشتراک نماد درخت در این دو مکتب عرفانی را باز نماید. هدف از پژوهش، تبیین سیر تحول و تکامل نماد درخت از رمز دینی به رمز عرفانی و سهم هر کدام از دو مکتب تصوف و قبالا در این تکامل است. در این مقاله با استناد به وجوه تشابه ساختاری و تحلیل جزئیات آن و نیز استناد به نظر تام بلاک، پژوهشگر قبالایی، روشن می شود که ساختار نماد درخت به شکل تکامل یافته و عرفانی آن، میراث تصوف اسلامی است و موسی دی لئون در کتاب زوهر، آن را از مقامات القلوب شیخ ابوالحسن نوری و شجرة الکون ابن عربی اقتباس کرده است؛ هرچند در این میان تأثیرپذیری توأمان قبالا و تصوف را از شکل ابتدائی و دینی این نماد در تورات و منابع اسلامی نمی توان نادیده انگاشت. قلب در نماد درخت عرفانی تصوف و قبالا نقش محوری دارد. سالک به واسطة قلب با عوالم دیگر ارتباط برقرار می کند و از عالم صغیر به عالم علوی راه می یابد.

تبلیغات