آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۶

چکیده

سالیان متمادی، شغل برای بشر به عنوان وسیله ای برای رفع نیازها، احتیاجات مادی و منبع درآمد تلقی می شد. در این زمان ها مشاغل به راحتی فراگرفته می شدند و افراد تا پایان عمر وظایف شغلی معمول را تکرار می کردند. کار کردن وسیله ای برای گذران زندگی بود و تلاش برای بقا از اهداف اصلی پرداختن به کار بود. با رشد جوامع و افزایش تنوع شغل و پیچیدگی های آن، الگوی موفقیت و پیشرفت از طریق شغل جامعیت بیش تری پیدا کرد. در این نگاه به شغل به مثابه نردبان عمودی پیشرفت نگریسته می شد که افراد در حال بالا رفتن از آن و خواهان پیشرفت، ترقی و موفقیت هستند. افراد بسیاری در تلاش برای رسیدن به موفقیت به بالای نردبان پیشرفت رسیدند و ناگهان به مسیر پیموده شده نظر انداختند. در این چشم انداز سوالات جدیدی مطرح گردید. آیا نردبان بر دیوار درست تکیه داده شده؟ سوالاتی که باعث ورود معناخواهی و رسالت در حوزه شغل و فعالیت های انسان عصر جدید شد. در این مقاله مروری بر مدل سه گانه معناها و جهت گیریهای شغلی همسو با پارادایم های ذکر شده و یافته های پژوهشی مربوطه مورد بررسی قرار می گیرد.

تبلیغات