آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۸

چکیده

در این جستار، رفتار قید در جملات ساده فارسی بر پایه اصل لایه ای بودن ساختار بند در دستور نقش و ارجاع بررسی می شود. در دستور نقش وارجاع عناصر معنایی لایه ها را می سازند و عملگرهای آن عناصر نحوی اند که به توصیف لایه ها می پردازند. هرلایه عملگرهای خاص خود را دارد و ترتیبی میان عملگرهای هرلایه و لایه های مختلف حاکم است. در این نظریه قیدها عملگر محسوب نمی شوند؛ اما با عملگرها در تعامل اند؛ بنابراین، انتظار می رود که قیدها نیز متعلق به لایه های مختلف و ایفا کننده نقش های نحوی متفاوتی باشند. برخلاف تصور دستور سنتی، قیدها نه تنها از آزادی جایگاهی تام در جمله برخوردار نیستند؛ بلکه قائل شدن به تقسیم بندی دوگانه قید جمله و قید فعل، که برخی زبان شناسان مطرح کرده اند، کامل نیست و به شق سومی نیاز دارد. درنتیجه، مقوله قید در فارسی مشمول اصل لایه ای بند و شامل زیرطبقات قیدی بند، مرکز و هسته است.

تبلیغات