الهیات تطبیقی

الهیات تطبیقی

الهیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان 1400 شماره 2 (پیاپی 26) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

آرمان شهر در دین زرتشت و آیین کنفوسیوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرمان شهر زرتشتی آرمان شهر کنفوسیوسی اَشَه مینگ عدالت اصلاح عناوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 138 تعداد دانلود : 686
حکیمان و فیلسوفان همواره درباره آرمان شهر و مؤلفه های آن بحث می کرده اند. از دغدغه های اساسی آرمان شهر این بود که جامعه آرمانی چه مؤلفه هایی دارد و چه اقداماتی باید از طرف شهریاران و شهروندان صورت گیرد تا گذاری از وضع موجود به وضع مطلوب صورت گیرد. در بین حکیمان و فیلسوفان، زرتشت و کنفوسیوس به فراخور زمان، موقعیت، مبانی سیاسی، اخلاقی و دینی درباره آرمان شهر بحث می کرده اند. مؤلفه های آرمان شهر زرتشتی خرد، اشه و قدرت شهریاری و مؤلفه های آرمان شهر کنفوسیوسی تربیت و پرورش الگوهای اخلاقی، حکومت حاکم - حکیم، رعایت اصل لی و اصلاح عناوین است. آرمان شهر زرتشتی و کنفوسیوسی در شکل گیری تدریجی، جایگاه شهریار، اشه و هماهنگی، بایسته های شاهی، عدالت شاه آرمانی و اصلاح عناوین، رابطه مردم و حکومت و جایگاه انسان در جامعه آرمانی وجه اشتراک دارند و در منشأ و منبع قدرت شهریار، موروثی بودن پادشاهی، کارکرد نظام طبقاتی و اصلاح عناوین و روش نهادینه کردن فضیلت های اخلاقی در جامعه با یکدیگر تفاوت دارند. این پژوهش بر آن است تا با رویکردی تحلیلی و نظری و با هدف مقایسه آرمان شهر و مؤلفه های آن بین دین زرتشت و آیین کنفوسیوس به این سؤال پاسخ دهد که وجوه اشتراک آرمان شهر زرتشتی و آرمان شهر کنفوسیوسی چیست.
۲.

«برکت» و «نفرین» در تورات و رابطه آنها با «میثاق»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: یهوه یهودیت تورات برکت میثاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 873 تعداد دانلود : 919
برکت و در مقابل آن، نفرین مفاهیم پیچیده ای اند که ارتباط نزدیک میان کلام و واقعیت را نشان می دهند. خدا یا انسان ها این مفاهیم را در عهد عتیق و در مناسبت های مختلف به کار گرفته اند. برکت و نفرین در تورات به طور مستقیم از جانب خداست و ارتباطی تنگاتنگ با طرح «میثاق» دارد؛ اما در منابع دیگر، آنها مانند افسون های جادویی به نظر می رسند که امور خیر و شر بدان ها نسبت داده می شود. رواج این مفاهیم در متونی غیر از کتاب مقدس نشان دهنده این است که در بین مردم اسرائیل باستان، درک کلی از برکت و نفرین وجود داشته است و مردم آنها را به عنوان اهرم های قدرتمندی برای تأثیرگذاری بر یکدیگر می دانسته اند. برکت در تورات بیشتر به معنی بهره های مادی است و انسان می تواند با درخواست آن یا با انتقال آن به سایرین، نقش داشته باشد. بازگرداندن برکت از جانب انسان به خدا به مفهوم سپاسگزاری از خدا و ستایش اوست. هدف از اعطای برکت از جانب خداوند، بازیابی، تقویت و نگهداری رابطه انسان با خدا و درنهایت، اطمینان از سعادت ابدی انسان است. این تحقیق مبتنی بر تورات و منابع مکتوب است که با روش تحلیلی و با رویکرد نظری به ایضاح مفاهیم برکت و نفرین و نسبت آن با میثاق پرداخته است.
۳.

تحلیل و بررسی دیدگاه اشاعره معاصر کردستان ایران نسبت به فلسفه ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اشاعره اشاعره معاصر کردستان فلسفه ورزی متکلمین اشعری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 33 تعداد دانلود : 721
پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه اشاعره کردستان ایران نسبت به فلسفه ورزی انجام شد. برای نیل به این هدف، از روش پژوهش کیفی مبتنی بر پدیدارشناسی استفاده شد که با ابزار مصاحبه صورت گرفت و در آن از 12 نفر از متکلمان صاحب نظر حوزوی و دانشگاهی معاصر کردستان در رابطه با فلسفه ورزی مصاحبه به عمل آمد. سؤالات مصاحبه مبتنی بر اهداف تحقیق، طرح و پرسیده شد. یافته ها نشان داد ند نگرش متکلمین اشعری کردستانی در بخش علمای حوزوی، حاکی از تبعیت آنان از روش سنتی اشاعره در مخالفت با فلسفه ورزی است و در طرح و آموزش مسائل کلام قدیم و جدید، تکیه بر قرآن و سنت و نگاه عقلی مبتنی بر متون دینی را کافی و پیروی از فلسفه ای با ریشه یونانی و تقلیدی را کاری عبث می دانستند؛ اما در جامعه دانشگاهی اشعری مسلک به دلیل تعامل با دانشگاهیان در رشته های علوم انسانی و اساتید و محتوای دروس فلسفی دانشگاهی به فلسفه ورزی تمایل بیشتری داشتند؛ بنابراین، با توجه به روند گسترش فلسفه ورزی در بین اشاعره معاصر جهان، اشاعره کردستان بر همان رویه سنتی مخالفت با فلسفه ورزی اهتمام داشتند.
۴.

تمثیل های رابطه نفس با بدن در فلسفه و دین: تحلیل و تطبیق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نفس بدن رابطه نفس با بدن تمثیل فلسفه دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 857 تعداد دانلود : 562
یکی از دشواری های فلسفه، تبیین رابطه نفس و بدن است. به سبب دشواری فهم این رابطه، تمثیل های مختلفی در فلسفه برای بیان رابطه آن دو ذکر شده اند. این تمثیل ها از منظرهای مختلفی بیان شده اند که عمده آنها عبارت اند از: ۱. رابطه حق تعالی با عالم؛ ۲. رابطه ناخدا با کشتی؛ ۳. رابطه صورت با ماده؛ ۴. رابطه بَنّا و بِنا؛ ۵. رابطه راکب با مرکوب؛ ۶. رابطه مرغ با قفس؛ ۷. رابطه درخت با میوه؛ ۸. رابطه طفل با رحم؛ ۹. رابطه نور با سایه. برخی از تمثیل های فلسفی، تمثیل قوی و مناسبی برای بیان رابطه آن دو نیستند و برخی دیگر به دلایل مختلف تمثیل قوی برای بیان رابطه نفس و بدن اند. تمثیل های مختلفی در آموزه های دینی برای رابطه نفس و بدن بیان شده اند؛ برخی از آنها عبارت اند از: معنی و لفظ، تمثیل روح به باد، تمثیل گوهر در صندوق، روح به پارچه نازک محیط به بدن، تمثیل علم و عمل، تمثیل جامه متکاثف، تمثیل قدر و عمل. هر یک از تمثیل های فلسفی و دینی دارای دلالت های مشترکی اند؛ ازجمله اینکه: الف) پذیرش غیریت و ثنویت نفس و بدن؛ ب) اصالت و مقوم بودن نفس نسبت به بدن؛ ج) فرامحسوس و فرامادی بودن نفس؛ د) رابطه طولی نفس و بدن. در این مقاله با تبیین تمثیل ها، تحلیل آنها و انتخاب تمثیل های قوی از ضعیف پرداخته می شود. 
۵.

سخن گفتن از خداوند: مکملیت زبان دین تشکیکی و استعاره گرایی به روایت ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سخن گفتن از خداوند زبان دین تشکیکی استعاره گرایی شناختی مکملیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 415 تعداد دانلود : 86
در این مقاله، امکان مکملیت زبان دین تشکیکی و استعاره گرایی در پاسخ به مسئله سخن گفتن از خداوند در فلسفه زبان دینی، به عنوان یک پیشنهاد، مطرح و از آن دفاع شده است. نخست، به یک متناقض نما در بحث سخن گفتن از خداوند، اشاره و سپس تلاش شد آنچه شاید بتوان پاسخ صدرالمتألهین به این متناقض نما نامید، صورتبندی شود. در گام بعدی، به یک نقص تبیینی (ازنظر زبان شناسی فلسفی) در این پاسخ اشاره شد. پیشنهاد مشخص این مقاله این است که می توان برای رفع این نقص از مطالعات استعاره شناختی معاصر کمک گرفت که بر معرفت بخشی استعاره ها تأکید دارند و در پی تبیین چگونگی کشف معنا در کاربست استعاری زبان اند. برای این منظور، استعاره گرایی شناختی به روایت پل ریکور صورت بندی شد. سپس استدلال شد نخست، باوجود آنچه ممکن است در آغاز به نظر بیاید، این دو نظر، سازگار و جمع پذیرند. دوم، پیشنهاد می شود در این دو ایده، به دیده دو امر مکمل در پاسخ به مسئله سخن گفتن از خداوند نگریسته شود. در پایان نیز به برخی پیامد های طرح این پیشنهاد پرداخته شده است.
۶.

تقابل جریان رسمی مسیحیت با نهضت مونتانوس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مسیحیت پدران کلیسا مونتانوس ماکسیمیلا پریسکیلا پایان جهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 404 تعداد دانلود : 924
در تاریخ مسیحیت، در طول سده های نخست میلادی نهضت ها و گروههای متعدد مسیحی مثل گنوسیان، آرویوسی ها، مونارخیانی ها، سابلیوسی ها و ... حضور داشتند. در همین زمان و در این «محیط فرقه ها» در فریجیه یک نوآیین مسیحی به نام مونتانوس، نهضتی را بنیان گذاری کرد که به «نبوت جدید»، «بدعت فریجیه ای ها» و «جنبش مونتانوس» معروف شد. هرچند در ابتدا بزرگان کلیسا با این نهضت چندان مخالفت نکردند، به تدریج ماهیت ضد کلیسا پیدا کرد و در تقابل با آرای نمایندگان مسیحیت رسمی قرار گرفت؛ بااین حال، جنبش مونتانوس به سرعت در آسیای صغیر گسترش یافت و تعداد زیادی ازجمله زنان را به خود جلب کرد. در نوشتار حاضر، با استفاده از منابع معتبر - که عمدتاً به زبان یونانی اند - و با روش توصیفی تحلیلی، زمینه های پیدایش این نهضت و دلایل تقابل جریان مسیحیت رسمی با جنبش مونتانوس بررسی شده اند. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهند عوامل متعددی در افول این نهضت دخیل بودند؛ اما به نظر می رسد با توجه به اینکه سردمداران جنبش مونتانوس عمدتاً در حالت «خلسه و جذبه» به وعظ و تبلیغ می پرداختند، همین مسئله بیشتر از هر عامل دیگری باعث بروز اختلافات شد و درنهایت، به محکومیت و زوال آن دامن زد.
۷.

صفت ابداع در الهیات امامیه و اسماعیلیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابداع اسماعیلیه امامیه الهیات خلق امر عقل اول نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 129 تعداد دانلود : 762
اندیشمندان امامی مانند کندی، فارابی، صدوق، مفید، علم الهدی، طوسی، طبرسی و ... ابداع را یکی از صفات فعلیه خداوند می دانند و در تعریف آن با یکدیگر اختلاف دارند. دانشمندان اسماعیلی نیز مانند ابوحاتم رازی، سجستانی، اخوان الصفا، کرمانی و ناصرخسرو درباره ابداع با یکدیگر و در برخی موارد با الهیات امامیه ناسازگاری می کنند. هر دو الهیات، ابداع را صفت فعل خداوند می شناسند و در تعریف حداقلی و حداکثری ابداع با یکدیگر اختلاف دارند. برخی بیشترین شرایط را لحاظ می کنند و شماری به کمترین شرایط بسنده می کنند و هر دو گروه به اشتباه ابداع را «ایجاد من لا شی» تعریف می کنند و افزون بر این، در مبدَع نخست نیز با یکدیگر ناسازگارند. هدف این پژوهش، بررسی و سنجش نظریات اندیشمندان اسماعیلی و امامی و بیان همانندی ها و تفاوت ها است و نوع پژوهش، کتابخانه ای و روش پژوهش، تحلیل و توصیف است. 
۸.

بررسی معناشناسی مفاهیم اخلاقی از دیدگاه محقق طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: محقق طوسی فلسفه اخلاق معنا شناسی اخلاق حسن و قبح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 176 تعداد دانلود : 476
معناشناسی مفاهیم اخلاقی، یکی از مباحث فلسفه اخلاق است که به تحلیل معناییِ مفاهیم و گزاره های اخلاقی می پردازد. معناشناسی اخلاق روی دیگرِ هستی شناسیِ اخلاقی است. عمده مباحث مطرح در معناشناسی اخلاق، بررسی مفاهیم موضوع، محمول و مفاهیم مرتبط با اخلاق است. این مقاله قصد دارد با تبیین مفاهیم یادشده از منظر محقق طوسی، نوآوری های او را بررسی کند. محقق طوسی در تعریف عدالت معتقد است عدالت از معنای مساوات خبر می دهد؛ اما معنای مساوات، برابری در هر چیزی نیست. او کمال هر موجودی را خاصیتی می داند که آن موجود به سبب نوعیت خود، آن را داراست؛ یعنی خاصیتی که هیچ موجود دیگری با این موجود در آن شرکت ندارد. محقق طوسی معنای حسن و قبح اخلاقی را رابطه حقیقی میان «سعادت بخشی و شقاوت بخشی فعل "موضوع"» و «ممدوح و مذموم بودن آن» می داند. به نظر می رسد محقق طوسی، برهانی برای تبیین منطقی رابطه حقیقی میان اعطای نعم الهی و وجوب شکر آن ارائه نکرده است. علاوه بر این، او از امکان جمع میان معانی مطرح شده برای حسن و قبح غفلت کرده است. در هر صورت، او واقع گرا، مطلق گرا و وحدت گرای اخلاقی محسوب می شود.
۹.

فلسفه نبوت از دیدگاه شیخ طوسی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه نبوت انسان عقل شیخ طوسی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 607 تعداد دانلود : 449
مسئله نبوت پس از اصل توحید، جایگاه ویژه ای در اندیشه دینی دارد. در این پژوهش، به روش کتابخانه ای به مقایسه دیدگاه شیخ طوسی و ملاصدرا در فلسفه نبوت پرداخته شده است تا از این رهگذر، نقش فلسفه در تبیین نبوت به عنوان یکی از اصول اعتقادی روشن شود. هر دو متفکر با تبعیت از عقل، به ضرورت وجود نبی معتقدند؛ با این تفاوت که شیخ، آن را به وسیله قاعده لطف اثبات می کند؛ اما صدرا به چهار جهت هستی شناسی، معرفت شناسی، بعد اجتماعی و زیبایی شناسی به نبوت توجه می کند و ضرورت آن را به اثبات می رساند. اگرچه هر دو به رهبری و اداره جامعه توسط نبی معتقدند، در نظر شیخ طوسی، این نقش نبی یک رسالت و وظیفه عمومی نیست و تنها برخی انبیا چنین موقعیتی دارند. این تفاوت ها ناشی از اختلاف آنها در مبانی و روش است که از اهم مبانی می توان به تفاوت انسان شناسی آنها اشاره کرد. همچنین، عقل در نگاه شیخ طوسی، بیشتر ناظر به عقل عملی است و در حیطه نظر تنها در استدلال کارآیی دارد؛ اما عقل نظری در نظر صدرا مشتمل بر مراتبی است که از استدلال آغاز و به مقامِ بی انتهای شهود ختم می شود.
۱۰.

کرونا تهدیدکننده سعادت های دروغین بشر با تکیه بر تسلایابی بوئثیوس از فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بوئثیوس کرونا انسان سعادت های دروغین خیر حقیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 478 تعداد دانلود : 748
در این مقاله با شبیه سازی وضعیت بوئثیوس حاصل از سقوط سیاسی و لوازم آن مانند از دست دادن قدرت، ثروت و افتخار و ... با وضعیتی که بیماری کرونا و پیامدهای ناشی از آن برای بشر داشته، به تمایز سعادت های دروغین خودساخته بشر با سعادت حقیقی او پرداخته شده است تا دریافته شود آیا تسلایابی بوئثیوس از فلسفه در برخورد با سعادت های دروغین در موارد مشابه با سقوط سیاسی و لوازم آن، مانند بیماری همه گیر کرونا نیز صادق است. بدین منظور، تعریف بوئثیوس از انسان، سعادت های دروغین، سعادت راستین و فرآیند بازگشت به خود که به نیل انسان به خیر حقیقی منجر می شود، به روش تحلیلی توصیفی واکاوی می شوند. بوئثیوس در تعریف انسان به دوگانه انگاری قائل است و بدن انسان را فانی و نفس او را فناناپذیر می داند. ازنظر او، لازمه سعادت راستین، پایداری است، حال آنکه ویژگی ماده ناپایداری است؛ بنابراین، آن سعادت های مربوط به جزء مادی انسان، در عین حال که برای زندگی خاکی بشر ضروری اند، پایدار نیستند. گاهی بر اثر سقوط سیاسی یک فرد و گاه با عوامل دیگری که لازمه دنیای ناپایدار است، از بین می رود. ازنظر بوئثیوس، چون خیر حقیقی پایدار است، پس به جزء غیر مادی انسان، یعنی نفس مربوط است. خداوند در طبیعت انسان نیل به این خیر را قرار داده که همان خدا است و فلسفه کمک می کند تا انسان با شناخت خود، ازطریق فرآیند بازگشت به خود به آن رهنمون شود.
۱۱.

«مشق مرگ»؛ قرابت مضمونی و بیانی سهروردی و افلاطون در باب مسئله تجرید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سهروردی افلاطون تجرید مشق مرگ تشبه به اله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 243 تعداد دانلود : 395
فلسفه سهروردی در وجوه گوناگون، تصریح بر پیوند میان فلسفه افلاطونی و حکمت اشراقی دارد. یکی از این وجوه، ناظر به مسئله تجرید است. مقام افلاطون در فلسفه سهروردی ذیل عنوان کسی که به «ملکه مرگ» یا توانایی انسلاخ نفس از بدن و دنیا دست یافته است، شناخته می شود که در عین اشاره به بلندترین پایه در حکمت به عنوان سلوک معنوی، بیان دیگری نیز از ضرورت تجرید در این نحوه از فلسفه است و از همین رو نیز یادآور «مشق مرگ» در افلاطون است. تجرید اشراقی یا مشق مرگ افلاطونی، یکی از مهم ترین وجوه تربیت راستین فلسفی، دو مرحله دارد؛ یکی روی گردانی نفس از عالم طبیعت با ضبط و مهار قوای ادراکی و تحریکی و دیگری روی آوردن نفس به عالم خاص خویش (وطن اصلی) ازطریق توجه به حقایق متعالی. غایت تجرید، مشاهده انوار قدسی یا خود زیبایی محض است که سبب می شود نفس از صفات خلقی پاک شود و در قالب زایش فضیلت های راستین، آئینه صفات ربوبی شود. بیان این سنخ مضامین بلند معنوی گریزی از زبان رمزی تمثیلی ندارد؛ ازاین رو، در پژوهش حاضر، تلاش شده است با تمرکز بر متون اصلی و به روش تحلیل متن و تطبیق مفاهیم و تعابیر و نیز با واکاوی رمز سمبول هایی که در نظر سهروردی و افلاطون، ناظر به مضمون تجرید آمده اند، وحدت محتوایی و روشی این دو حکیم دراین باره به دست آید.
۱۲.

بررسی مبانی و قواعد معرفت شناختی تأویلی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تأویل قواعد تأویل معرفت شناسی عقل شهود ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 691 تعداد دانلود : 646
تأویل هستی و متن نوعی کاوش باطنی (عقلی - شهودی) در یک موضوع است که به کشف و استخراج گزاره های جدید می انجامد. ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف، دارای مبانی مستدلی در معرفت شناسی است که بر سبک تأویلی او تأثیر گذاشته است. بررسی و تحلیل این مبانی و استنتاج و شناسایی قواعد مبتنی بر این مبانی و نیز میزان تأثیر این مبانی و قواعد بر تأویلات صدرایی از اهداف مهم این نوشتار است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بر مبنای آثار ملاصدرا است. قواعد اصلی استخراج شده عبارت اند از حرکت از علم حصولی به علم حضوری در تأویل شهودی، نقش فعال و زاینده عقل در تأویل عقلی، پذیرنده و منفعل بودن ادراک قلبی در تأویل شهودی، لزوم هماهنگی تأویل عقلی - شهودی با درک فطری، دارای مراتب بودن ساختار تأویل شهودی، نقش واسطه بودن عالم مثال و خیال در تأویل شهودی و لزوم کنترل منابع شناخت در تأویل (لزوم ضابطه مندی به طور خاص). این مقاله ضمن آنکه بخشی از قواعد منطقی و فلسفی - از بعد معرفت شناختی - حاکم بر تأویل های متن را نشان می دهد، تحلیلی از منابع معرفت تأویلی (عقل و قلب) را نیز ارائه می کند که به سهم خود می تواند به فهم عمیق تر و کاربردی تر حکمت متعالیه کمک شایانی کند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹