مرمت و معماری ایران

مرمت و معماری ایران

مرمت و معماری ایران سال چهارم پاییز و زمستان 1393 شماره 8 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

مقیاس انسانی در میدان نقش جهان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصفهان میدان نقش جهان مقیاس انسانی وسعت فضایی ادراک انسانی زاویه دید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 181 تعداد دانلود : 269
مقیاس انسانی یکی از مهم ترین ویژگی های فضاهای شهری است که نقش مهمی در ایجاد ارتباطی مطلوب بین انسان و فضا دارد. وجود این ویژگی در فضاهای شهری، فضا را انسانی تر کرده و ادراک آن را آسان تر می نماید. در بسیاری از منابع، شهرهای تاریخی و بافت های تاریخی برجای مانده از گذشته، بهترین نمونه برای فهم کیفیت مقیاس انسانی دانسته شده است. از همین رو در مقاله حاضر تلاش شده تا نمونه ویژه ای از فضاهای شهریِ تاریخی، میدان نقش جهان اصفهان، از این منظر تحلیل گردد. هرچند در بسیاری از منابع طراحی شهری بر وجود ارتباط مناسب بین ابعاد انسان و فضا در ایجاد مقیاس انسانی تأکید شده اما در میدان نقش جهان که به دلیل ماهیت عملکردی و وسعت بسیارش این ویژگی دیده نمی​شود، مقیاس انسانی همچنان مشهود است. بر این اساس، مقاله پیش رو این موضوع را بررسی می کند که چه عواملی باعث شده میدان نقش جهان باوجود وسعت بسیار، به فضایی غیرانسانی تبدیل نشود و جذابیت و زیبایی اش حفظ گردد. بدین منظور، روش توصیفی- تحلیلی برای پیش برد موضوع به کار گرفته شده است. بررسی های پژوهش نشان می دهد در این میدان، بیشتر با تأکید بر جنبه های ادراکی فضا و نحوه ادراک آن توسط بیننده، به جای ابعاد و وسعت واقعی فضا و اجزای آن، کیفیت مقیاس انسانی در میدان تقویت گردیده است.
۲.

کاربرد طیف بینی میکرورامان در شناسایی غیرتخریبی بست های نقاشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی بست میکرورامان طیف بینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 269 تعداد دانلود : 15
طیف بینی میکرورامان، یکی از انواع روش های شناسایی مواد است که تاکنون بیشتر درباره رنگدانه های نقاشی به کار گرفته شده است. نظر به امکان استفاده غیرتخریبی از این روش برای شناسایی بست نقاشی های تاریخی و یافتن میزان کارآیی آن در زمینه نقاشی ایرانی، چنین روشی روی نمونه های بست نقاشی ایرانی به کار رفت. نمونه سازی برمبنای بررسی های انجام شده و فهرست موجود از مواد بست نقاشی ایرانی در مقاله پیشین نگارندگان انجام شد. در مرحله نخست، روی نمونه های خالص سه گروه مواد بست؛ 5 بست کربوهیدراتی، 5 بست پروتئینی و 4 بست از روغن های خشک شونده و در مرحله دوم، روی نمونه های ساخته شده از تمامی این بست ها همراه رنگدانه سرنج بررسی طیف بینی رامان انجام شد. برای نمونه های بست خالص، ناحیه 200 تا 1800cm-1 و برای نمونه های همراه با رنگدانه، ناحیه 2500 تا cm-1 3300 انتخاب شد. براساس تجربیات به دست آمده در این مقاله، ناحیه 2500 تا cm-1 3300 که رنگدانه ها در آن طیفی ندارند، بهترین ناحیه برای بررسی طیف رنگدانه همراه با بست است. افزون بر این، طیف رامان مربوط به انزروت نیز، در پژوهش حاضر برای بار نخست ارائه شده است.
۳.

تحلیل ساختار فضایی- کالبدی مسجد جامع اردستان با تفکیک لایه های تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسجد جامع اردستان لایه های تاریخی فضا و کالبد آرایه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 331 تعداد دانلود : 265
یکی از دوره های درخشانِ هنر معماری ایران، دوره سلجوقیان است که مصادیق بسیاری از آن را می توان در پایتخت سیاسی- فرهنگی آنان، اصفهان، یافت. اردستان پیرو تحولات سیاسی و مذهبیِ پایتخت، از کانون های مهم و فعال اصفهان در این دوره به شمار می رفته و همین امر سبب شد که تغییرات اساسی در سامانه فضایی و کالبدی مسجد جامع این شهر ایجاد گردد. این بنا، یکی از شاهکارهای معماری اسلامی ایران بوده که در طول حیات خود، تغییرات گسترده ای را تجربه کرده است. باوجود اهمیت این مسجد و تعدد پژوهش های صورت گرفته، همچنان تحولات فضایی- کالبدی آن به وضوح مشخص نیست. بنابراین، سیر تحول مسجد جامع اردستان و تفکیک لایه های تاریخی آن، هدف پژوهش حاضر است. روش تحقیق به کار گرفته شده، تفسیری- تاریخی است. ضمن اینکه، مستندنگاری و مطالعات تطبیقی نیز مبنای اصلی کار قرار گرفته است. شایان یادآوری است تأمل در آرای پژوهشگران و تعمیم نظریات آنان، برای مرتفع ساختن کاستی های موجود بوده که نتایج ارزنده ای در خصوص تفکیک لایه های تاریخی داشته است. بررسی های انجام شده بیانگر آن است که کهن ترین عنصر معماری در بقایای مسجد، قسمت هایی از دیوار خشتی بوده که متعلق به بنایی پیش از مسجد اولیه است. با تکیه بر مطالعات تطبیقی، مسجد از دوره آل بویه وجود داشته و عمده تحولات آن در دوران سلجوقیه و صفویه صورت گرفته و پس از آن، تغییرات در پوسته ظاهری بنا انجام شده است. دستاوردهای پژوهش تا حد بسیاری ابهامات موجود در زمینه لایه های تاریخی این بنا را، بخش هایی که تاکنون نادیده انگاشته شده اند، کاسته است.
۴.

شناسایی کیفی نوع چربی استفاده شده در ساخت یک مشک چرمی منسوب به دوره سلجوقی، به روش ATR-FTIR(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قلعه کوه قاین مشک چرمی چربی آزاد اسیدهای چرب ATR-FTIR

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 430 تعداد دانلود : 633
آثار چرمی، دارای ساختار آسیب پذیر آلی هستند و در ادوار مختلف تاریخی، نمونه های معدودی از آن ها برجای مانده است. به همین دلیل، مطالعه و حفاظت این آثار از اهمیتی خاص برخوردار است. طی آواربرداری سال 1385 در محوطه قلعه کوه قاین مربوط به عصر سلجوقی، تعدادی اثر چرمی نادر کشف شد. آثار چرمی با این قدمت و مکشوفه از محیط های مدفون، نیازمند بررسی دقیق ساختاری است. میزان و نوع چربی آزاد موجود در چرم نیز، در شناخت بهتر شیوه چرم سازی گذشته و آشنایی با منابع تهیه مواد اولیه این فرایند، حائز اهمیت است چراکه درکی صحیح از فرایندهای فرآوری چرم در این دوره تاریخی به دست می دهد. بنابر آنچه بیان شد، شناسایی منبع روغن استفاده شده در چرم سازی، مسأله ای است که نگارندگان پژوهش حاضر درصدد پاسخ گویی به آن هستند. در این راستا، یک مشک چرمی یافت شده از قلعه کوه قاین با هدف شناسایی نوع چربی استفاده شده در روغن دهی آن، مطالعه گردیده است. بدین منظور نخست، چربی موجود در چرم با استفاده از حلال دی کلرومتان در سوکسله استخراج و با بهره گیری از طیف سنجی مادون قرمز و به روش طیف بینی انعکاس کل تضعیف شده (ATR-FTIR)، ارزیابی شد. این بررسی ها براساس نوارهای جذبی موجود در طیف به دست آمده از نمونه و مقایسه آن ها با نوارهای جذبی طیف های حاصل از روغن ها و چربی های طبیعی استفاده شده در چرم سازی، صورت پذیرفت. نتایج این بررسی، نشان دهنده وجود 582/4 درصد چربی آزاد در نمونه آزمایشی بود که با توجه به مدفون بودن اثر درطول زمان در محیط خشک، میزان بالایی تلقی می شود و بیانگر استفاده از روغن و چربی برای تولید چرم است. درواقع، این امر نشانگر استفاده از روغن برای آب​گریز کردن مشک بنابر کاربرد آن است. همچنین، براساس طیف های مادون قرمزِ حاصل از چربی استخراج شده و مقایسه آن با طیف های دیگر روغن ها و چربی ها، نوع چربی استفاده شده به احتمال بسیار، چربی حیوانی؛ حاصل از پیه گوسفند یا گاو بوده است.
۵.

معرفی شیوه ای نوین در ساخت و ساز دیجیتال فرم های آزاد در معماری براساس فن آوری واقعیت افزوده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساخت و ساز دیجیتال واقعیت افزوده واقعیت مجازی ساخت و ساز به وسیله ربات فرم های آزاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 604 تعداد دانلود : 160
با گسترش روزافزون فن آوری های نوین و تکنیک های ساخت و ساز دیجیتال، گرایش معماران به استفاده از مصالح و ابزارهای نوین برای حل مشکلات طراحی و ساخت، بیشتر شده است. ربات ها ساخت طرح های پیچیده ای را برای معماران فراهم آورده اند که در گذشته به علت پیچیدگی بسیار، اجرای آنان امکان پذیر نبوده است؛ اما همچنان مشکلات زیادی در استفاده از آن ها و سایر شیوه های مشابه در فرایند ساخت و ساز وجود دارد که بهره گیری از آنان را در پروژه ها با مشکل مواجه می کند. مسائلی ازقبیل گرانی تولید، نیاز به تجهیزات پیشرفته و نیروی متخصص، باعث شده است که استفاده از این گونه ابزارها در برخی پروژه ها توجیه پذیر نباشد. این امر، شاهد مناسبی بر ضرورت انجام پژوهش در شیوه های ساده تر و ارزان تر ساخت و ساز دیجیتال است. در مقاله پیش رو، روش نوینی پیشنهاد می گردد که با به کارگیری فن آوری واقعیت افزوده، می تواند به سادگی و بدون نیاز به نیروی متخصص، امکان ساخت فرم های آزاد را با هندسه پیچیده فراهم آورد. ارائه روش پیشنهادی در قالب مدل سازی ریاضی و شبیه سازی عددی است. در پایان، دو نمونه موردی ساخته شده با استفاده از این روش به منظور تأیید درستی شیوه پیشنهادی، مطالعه شده است.
۶.

پهنه بندی بافت شهر با رهیافت برش عرضی، نمونه موردی منطقه 1 شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برش عرضی پهنه بندی ریخت شناسی بافت شهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 25 تعداد دانلود : 949
شهر اصفهان، در زمره مهم ترین شهرهایی قرار دارد که از مشخصات و ویژگی های شکلی منحصر به فردی در ساختار فضایی و بافت کالبدی خود برخوردار است. باوجود اینکه در چند دهه اخیر، طرح های جامع و تفصیلی متعددی برای آن تهیه شده، با این حال به ابعاد شکل بافت شهر در جهت دهی، هدایت و کنترل توسعه کالبدی آن توجهی نشده است. ازجمله مهم ترین دلایلی که موجب این غفلت شده، می توان به روش های تهیه این گونه طرح ها اشاره نمود. درواقع، نوع پهنه بندی های پیشنهادی این طرح ها با محوریت کاربری زمین، نتوانسته ابعاد فرم کالبدی بافت این شهر را به عنوان یکی از منحصر به فردترین ویژگی ها در کیفیت بخشی به محیط ها و فضاهای شهری به کارگیرد. بنابراین، بهره گیری از پهنه بندی هایی که از تمام ابعاد و ارزش های فضایی– کالبدی و فرهنگی– تاریخی بافت شهر در فرایند هدایت و کنترل توسعه کالبدی استفاده نماید، ضرورت اساسی دارد. پهنه بندی برش عرضی رهیافت نوینی در پهنه بندی بافت شهری است که با لحاظ کردن بیشتر عناصر و مؤلفه های فرم کالبدی شهر و تمرکززدایی از کاربری زمین، بر تمام جوانب شکل دهنده به فرم کالبدی بافت شهر در تهیه طرح های تفصیلی، تأکید دارد. با اصلاح و بهبود مجموعه داده ها و اطلاعاتی که در قالب طرح های تفصیلی شهری تهیه می شود، می توان شهر اصفهان را با رهیافت برش عرضی، پهنه بندی کرد. بنابر نگرشی که بیان شد، اهداف مقاله پیش رو: نخست، معرفی پهنه بندی برش عرضی به عنوان روشی برای پهنه بندی اراضی و بافت های شهری و دیگر، مناسب سازی پهنه بندی برش عرضی برای بخشی از بافت کالبدی شهر اصفهان با توجه به شرایط محلی و استفاده عملی از آن است. پرسش های پژوهش برای دستیابی به این اهداف نیز بدین قرار است: پهنه بندی برش عرضی چیست و روش های تهیه آن کدام است. چگونه و با تأکید بر چه مشخصات فضایی- کالبدی می توان برای بافت شهر اصفهان پهنه بندی برش عرضی تهیه کرد. روش تحقیق به کار گرفته شده، توصیفی- تحلیلی است. از نتایج به دست آمده، می توان به این نکته اشاره نمود که رهیافت برش عرضی چارچوبی منظم و روشمند برای سازماندهی مجدد داده هاست. همچنین، اطلاعات طرح تفصیلی برای برقراری ارتباط عینی و مستدل بین وضع موجود و مطلوب است که بدون این رهیافت، بسیاری از آن ها باوجود هزینه های زمانی و مالی بسیاری که صرف می شود، بی استفاده می مانند. ضمن اینکه با بهره گیری از رهیافت برش عرضی، پهنه های بخش مرکزی منطقه 1 شهر اصفهان در پهنه های T5،T4 و T3 جای گرفته که هریک، سه زیرپهنه دیگر را دربرمی گیرد.
۷.

ارزیابی و نقد مغالطه های موجود در حوزه های هنر، معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسلام علم دین سنت گرایی تجددگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 550 تعداد دانلود : 600
فرهنگ مادی گرای معاصر غرب به دلیل محرومیت از کلام الهی و سنت معصومین سلام الله علیهم، در تبیین عالم و آدم دچار انحراف و گمراهی عظیمی گشته است. پیرو آن در تبیین مفاهیم، ساختار، مراحل، منابع و مبانی فرایندهای انسانی نیز تناقض ها و تعارض هایی در آن پدید آمده که سبب شده در حوزه های علوم انسانی، فلسفه هنر، معماری و شهرسازی هرگاه از انسان و نظام ارزش های او سخن می رود، مغالطه های متعددی صورت گیرد. در بیشتر مواقع، چنین مغالطه هایی در استدلال های شبه روشنفکران غرب​زده و حتی استادان دانشگاه هم دیده می شود. این مغالطه ها باعث مقاومت تعدادی از دانشگاهیان با رویکرد تحول و ارتقای علوم انسانی، قدرت نیافتن اجتهاد در نظریه پردازی های اصیل و اسلامی و نبود همکاری لازم در تهیه نقشه راه تمدن نوین اسلامی شده است. در مقاله پیش رو، مهم ترین این مغالطه ها که به خصوص در زمینه های هنر، معماری و شهرسازی مطرح هستند، در 8 طرح تعارض بررسی شده​اند: 1. تضاد بین علم و دین 2. تضاد بین سنت​گرائی (ترادیسیونالیزم) و تجددگرائی (مدرنیسم) 3. نفی رابطه اسلام و آثار مسلمانان همچون معماری و شهرسازی 4. تضاد بین رویکردهای نخبه گرایی و مشارکت گرایی 5. تضاد بین تقلید و خلاقیت 6. تضاد بین آرمان گرائی (ایده آلیسم) و واقع گرائی (رئالیسم) 7. تضاد بین انسان​محوری (اُمانیسم) و خدا محوری (تئیسم) 8. تضاد بین جهانی یا بومی بودن. ازآنجا که مبنای اعتبار در این پژوهش عقل و نقل است، روش تحلیلی برای فهم مدعیات و روش تفسیری و استدلالی برای تبیین و نقد دیدگاه ها به کار گرفته شده است. این تحقیق با استناد به متون دینی و تحلیل عقلی نشان می دهد که تعارضات بیان شده از نگاه اسلامی، اعتباری ندارند. تعارض به خاطر تفسیر غلطی است که از یک یا دو بعد متعارض بیان شده است. همچنین، در پژوهش حاضر با ارائه 8 جدول پیشنهادی، مدل هایی راهگشا برای این شبه تعارض ها پیشنهاد شده و احتمال می رود بی توجهی به این مغالطات، مشکلات بسیاری را در پژوهش های تخصصی به همراه داشته است.
۸.

تبیین مفهوم تمامیت در حوزه آثار موزه ای از منظر تعیین مؤلفه های مؤثر بر آن تبیین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمامیت آثار موزه ای مؤلفه مبانی نظری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 152 تعداد دانلود : 762
تمامیت، یکی از بنیادی ترین وجوه اخلاقی و فلسفی در حفاظت و مرمت میراث فرهنگی است و باوجود آنکه، در طول تاریخ بسیار درباره آن بحث شده، هم چنان به درستی و کمال تعریفی از آن ارائه نشده است. در ضرورت و اهمیت این مفهوم، همان بس که تمامیت را یکی از وجوه و ارکان پایه ای حفاظت میراث فرهنگی دانسته و آن را در حوزه های متعدد میراث فرهنگی درراستای درک هرچه بهتر و اجرایی کردنش، جداگانه تبیین و ارزیابی کرده اند. این در حالی است که تمامیت در حوزه آثار و مجموعه های موزه ای، هیچ گاه تعریف نگردیده و برای تعریف آن تنها از تعابیر موجود در دیگر حوزه های میراث فرهنگی، از چشم اندازهای طبیعی گرفته تا فضاهای روستایی و شهرهای تاریخی، بهره جسته اند. این مبحث، به درستی آشکار می سازد که نمی توان انتظار داشت آنچه تحت عنوان تمامیت براساس مؤلفه های موجود در دیگر حوزه ها تاکنون تبیین شده است، بتواند در حوزه موزه های ملی و منطقه ای سبب ارتقای کیفیت راهبردهای حفاظتی و درک مخاطبین این آثار گردد. از این منظر، در این پژوهش که به شیوه تحلیلی- توصیفی و با هدف تبیین مفهوم تمامیت در حوزه آثار موزه ای و شناخت مؤلفه ها و زیربخش های معنایی این مفهوم صورت پذیرفته است، با مطالعه و تحلیل اسناد، متون و اطلاعات در سه حوزه متفاوت: اهداف و رسالت موزه ها و آثار موزه ای، مفاهیم مندرج در حفاظت مبتنی بر تمامیت و درنهایت، تعریف تمامیت در دیگر حوزه های میراث فرهنگی، استخراج مؤلفه های مؤثر بر مفهوم تمامیت انجام شده است. درپایان، با ارزیابی داده های به دست آمده در هریک از این حوزه ها و توجه به فصل مشترک آن ها، 7 مؤلفه مؤثر: نظم فضایی، تداوم معانی، دست نخورده بودن، سرزندگی، اصالت مواد، منزلت و حریم، پویایی محیطی و اجتماعی، به عنوان زیربخش های معنایی تمامیت آثار موزه ای معرفی شدند تا بر این اساس بتوان به درک و شناختی صحیح از تمامیت، دست یافت. همچنین، این مفهوم را در حوزه آثار موزه ای تبیین نمود.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۲