بررسی های حسابداری و حسابرسی (حسابداری و حسابرسی سابق)

بررسی های حسابداری و حسابرسی (حسابداری و حسابرسی سابق)

بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره 28 تابستان 1400 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

عوامل اثرگذار بر سوگیری حسابرسان مالیاتی در قضاوت های حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوگیری حسابرسان مالیاتی تاپسیس فازی تحلیل سلسله مراتبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 418 تعداد دانلود : 21
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر سوگیری حسابرسان مالیاتی یا همان حسابرسان رعایت و رتبه بندی و وزن دهی به این عوامل اجرا شده است. روش: پژوهش حاضر از بُعد هدف، کاربردی و ماهیت آن اکتشافی است که با روش آمیخته (کیفی و کمّی) به اجرا درآمده است. در بخش کیفی با مرور مبانی نظری و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 17 نفر از اعضای شورای عالی مالیاتی، مؤلفه های اثرگذار بر سوگیری حسابرسان مالیاتی شناسایی شد. جامعه آماری پژوهش، اعضای شورای عالی مالیاتی بودند. پس از احصای مؤلفه های اثرگذار، به منظور رتبه بندی و وزن دهی به آنها، پرسش نامه ای بر مبنای تکنیک فازی و تحلیل سلسله مراتبی طراحی و در اختیار خبرگان قرار گرفت. پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از تکنیک فازی، مؤلفه ها رتبه بندی شدند و بر مبنای تحلیل سلسله مراتبی، وزن هر یک در نسخه 11 نرم افزارExpert Choice  تعیین شد. یافته ها: بر مبنای یافته های پژوهش، 15 مؤلفه به عنوان عوامل اصلی اثرگذار بر سوگیری حسابرسان مالیاتی شناسایی شد که عبارت اند از: مفهوم سوگیری، فلسفه و رسالت مالیات، انگیزه های متفاوت رسیدگی، پذیرش مالیات سوگیرانه، ناهم سویی اهداف، قضاوت بدون مرز، دیدگاه اختلافی به جای دیدگاه تعاملی، کاستی های رسیدگی مالیاتی، کنترل های رفتاری، تعصب ، فقر دانش، درک مفهوم عدالت مالیاتی، مسئولیت گریزی و بستر آن، ویژگی های شخصی و ساختار. در این بین، نتایج تاپسیس فازی و تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که ناآگاهی از فلسفه و رسالت مالیات، پذیرش مالیات سوگیرانه و درک نادرست از مفهوم سوگیری، بیشترین ضریب اهمیت را دارند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که قوانین و مقررات مالیاتی، صرفاً نمی تواند اهداف قانون گذاران را برآورده سازد. مقررات منصفانه و عادلانه مالیاتی، مستلزم نظارت و رسیدگی مجریان حرفه ای است و بدون مداقه در خصوص این موضوعات، رسالت مالیات و مالیات ستانی محقق نخواهد شد.
۲.

اثر تعدیلگر تأمین مالی از محل افزای ش سرمایه و نوع مالکیت بر رابطه بین سیاست تقسیم سود و کیفیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست تقسیم سود نوع مالکیت تأمین مالی از محل افزایش سرمایه کیفیت اقلام تعهدی محافظه کاری پیش بینی کنندگی سود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 931 تعداد دانلود : 657
هدف: هدف این پژوهش، بررسی اثر تأمین مالی از محل افزایش سرمایه و نوع مالکیت بر رابطه بین سیاست تقسیم سود و کیفیت گزارشگری مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: نمونه آماری پژوهش، شامل 124 شرکت در بازه زمانی 1390 تا 1397 است. متغیر وابسته این پژوهش، کیفیت گزارشگری مالی است که برای اندازه گیری آن، از شاخص هایی نظیر کیفیت اقلام تعهدی، پیش بینی کنندگی سود و محافظه کاری استفاده شده است. همچنین، کیفیت اقلام تعهدی با استفاده از الگوی دیچاو و دیچو (2002) و محافظه کاری نیز بر اساس مدل گیولی و هین (2000) اندازه گیری شده است. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل آماری فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین سیاست تقسیم سود و کیفیت گزارشگری مالی (کیفیت اقلام تعهدی و پیش بینی کنندگی سود) شرکت ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج بیانگر آن است که نوع مالکیت شرکت (دولتی یا غیر دولتی) این رابطه را تعدیل می کند. به علاوه، تأمین مالی از محل افزایش سرمایه، فقط رابطه تقسیم سود و محافظه کاری را تعدیل می کند. نتیجه گیری: شرکت هایی که سودهای بیشتری پرداخت می کنند، از کیفیت اقلام تعهدی بالاتری برخوردارند. به علاوه، با افزایش میزان سود سهام پرداختی، قدرت پیش بینی کنندگی سود افزایش می یابد. مطابق با یافته ها، ارتباط سود سهام و کیفیت گزارشگری مالی در شرکت های با مالکیت دولتی ضعیف تر است و سود سهام، در خصوص کیفیت بالای گزارشگری مالی محتوای اطلاعاتی ندارد. تأمین مالی از محل افزایش سرمایه نیز، فقط رابطه محافظه کاری و تقسیم سود را تضعیف می کند و بر رابطه تقسیم سود و دو معیار دیگر کیفیت گزارشگری تأثیری ندارد.
۳.

تأثیر سازوکار برون سازمانی حاکمیت شرکتی بر مخاطره ریزش قیمت سهام با تأکید بر کیفیت گزارشگری مالی و تخصص حسابرس در صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حاکمیت شرکتی مخاطره ریزش قیمت سهام کیفیت گزارشگری مالی تخصص حسابرس در صنعت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 72 تعداد دانلود : 386
هدف: هدف اصلی این پژوهش، تأثیر سازوکار برون سازمانی حاکمیت شرکتی بر مخاطره ریزش قیمت سهام با تأکید بر کیفیت گزارشگری مالی و تخصص حسابرس در صنعت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش: داده های مورد نیاز پژوهش، از گزارش های مالی افشاشده توسط شرکت های مورد مطالعه، در بازه زمانی 1387 تا 1396 جمع آوری شدند. روش آماری استفاده شده برای آزمون فرضیه ها رگرسیون چندگانه است. در راستای هدف پژوهش برای مخاطره ریزش قیمت سهام، از معیارهای دوره سقوط قیمت سهام، چولگی منفی بازده سهام، نوسان پایین به بالا و سیگمای حداکثری استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که تأثیر مالکیت نهادی بر مخاطره ریزش قیمت سهام (معیارهای چولگی منفی بازده سهام، نوسان پایین به بالا و سیگمای حداکثری) معکوس و معنا دار است. همچنین نقش تعدیلگری کیفیت گزارشگری مالی بر تأثیرگذاری معکوس مالکیت نهادی بر مخاطره ریزش قیمت سهام، مستقیم است. نتیجه گیری: طی سال های اخیر حضور سرمایه گذاران نهادی در اعضای هیئت مدیره در قالب یکی از سازوکارهای برون سازمانی اثربخش بر حاکمیت شرکتی، اهمیت زیادی یافته است. اعمال کنترل و در صورت لزوم، ایجاد تغییر در عملکرد مدیران از انگیزه سهام داران نهادی است و با رسیدگی و نظارت دقیق می تواند به محدودیت در رفتارهای فرصت طلبانه مدیران منتهی شود.
۴.

وجه نقد مازاد، ارزش شرکت و ریسک نقدشوندگی سهام در شرکت های دارای فرصت رشد یا محدودیت مالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجه نقد مازاد ریسک نقدشوندگی ارزش شرکت شرکت رشدی محدودیت تأمین مالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 434 تعداد دانلود : 649
هدف: نقدشوندگی سهام، یکی از عوامل مهم و محبوب سرمایه گذاران در بازارهای سرمایه و نیز، یکی از کارکردهای اصلی بورس اوراق بهادار است. هدف پژوهش حاضر، تعیین تأثیر وجه نقد مازاد بر ارزش شرکت و بررسی منافع نگهداری وجه نقد در ریسک نقدشوندگی سهام شرکت های رشدی یا دارای محدودیت مالی است. روش: پژوهش حاضر در زمره پژوهش های پس رویدادی قرار دارد. داده های استفاده شده در پژوهش، از 189 شرکت بورس اوراق بهادار تهران، در فاصله سال های 1387 تا 1397 جمع آوری شده است. برای بررسی ریسک نقدشوندگی سهام شرکت ها، از معیار جدید لیو (2006) استفاده شده است. آزمون هایی که در این پژوهش برای بررسی آمار توصیفی و دستیابی به نتایج اجرا شده اند، عبارت اند از: جارک برا، آرچِ انگل، BDS، باکس پیرس، ریشه واحد IPS، هم انباشتگی، F لیمر و هاسمن. یافته ها: به تازگی، وجه نقد مازاد که یکی از سنجه های برآورد ریسک نقدشوندگی شرکت ها محسوب می شود، در کانون توجه پژوهشگران قرار گرفته است. نتایج آزمون های پژوهش نشان می دهد که وجه نقد مازاد، معیار ارزشمندی برای ریسک نقدشوندگی شرکت ها به شمار می رود و تحت تأثیر فرصت های رشد یا محدودیت های تأمین مالی، اثر آن تشدید می شود. نتیجه گیری: وجوه نقد مازاد، تأثیر منفی و معناداری بر ارزش شرکت دارد. همچنین، در بررسی شرکت های دارای فرصت رشد یا محدودیت مالی، مشخص شد برای شرکت هایی که فرصت رشد یا محدودیت مالی دارند، رابطه بین وجه نقد مازاد و نقدشوندگی سهام شرکت شدیدتر است.
۵.

تحلیل شبکه روابط گروه های حسابداری دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی گروه های (بخش های) حسابداری تحلیل شبکه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 314 تعداد دانلود : 313
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل ساختار ارتباطی بین گروه های حسابداری دانشگاه های دولتی ایران است. روش: روش پژوهش، بر مبنای نوع داده های جمع آوری و تحلیل شده، کمّی از نوع تحلیل شبکه است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه گروه های حسابداری دانشگاه های دولتی ایران را دربرمی گیرد. در پژوهش حاضر، اطلاعات در دسترس اعضای هیئت علمی گروه های حسابداری تا پایان شهریور سال 1399 بررسی و در نهایت، 44 دانشگاه برای نمونه انتخاب شد. یافته ها: بر اساس یافته ها، در ساختار ارتباطی گروه های حسابداری دانشگاه های دولتی، نابرابری نامتعارفی به چشم می خورد؛ اما بعضی از دانشگاه ها در موقعیت مناسب تری قرار دارند. توزیع پارتو نشان می دهد که بین گروه های حسابداری، چولگی تقسیم قدرت 78 – 22 است؛ یعنی 78درصد اعضای هیئت علمی، دانش آموخته 22درصد دانشگاه ها و 22درصد باقی، دانش آموخته 78 درصد دانشگاه ها هستند. علاوه بر این، بر اساس نتایج قانون بردفورد، توزیع قدرت بین گروه های حسابداری، تقریباً از یک تابع نمایی تبعیت می کند و عدد اختلاف بین فراوانی گروه های مختلف حدود 266/3 است. دانشگاه های تهران، تربیت مدرس و علامه طباطبائی، دانشگاه های گروه 1 بردفورد هستند. دانشگاه تهران نیز در ساختار روابط گروه های حسابداری دانشگاه های دولتی، اصلی ترین دانشگاه است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، موقعیت مناسب بعضی دانشگاه ها در ساختار ارتباطی، باعث شده است که این دانشگاه ها برای دسترسی به سایر دانشگاه ها، با واسطه های کمتری مواجه شوند، دسترسی آنها به منابع موجود ساده تر باشد و در به دست آوردن اطلاعات مؤثر از اعضای شبکه، توانایی بیشتری داشته باشند. بنابراین، می توان ادعا کرد که در ساختار حاکم، این دانشگاه ها می توانند نقش بازیگران کلیدی را ایفا کنند.
۶.

مروری بر مطالعات حسابرسی داخلی با رویکرد مدل سازی موضوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حسابرسی داخلی مدل سازی موضوعی مرور ادبیات محاسبه محور روش تخصیص پنهان دیریکله (LDA)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 353 تعداد دانلود : 157
هدف: با توجه به تعدد و تنوع پژوهش های انجام شده در حوزه حسابرسی داخلی، این پژوهش با هدف شناخت عمیق تر پژوهش های حوزه حسابرسی، از طریق مرور سیستماتیک بر مطالعات موجود، به منظور طبقه بندی موضوعات و همچنین ترسیم برخی مسیرهای بالقوه تحقیقاتی آینده در این حوزه اجرا شده است. روش: برای دستیابی به هدف پژوهش و بررسی کاراتر انبوهی از مقاله های مربوط به حوزه حسابرسی داخلی، از رویکرد «مرور ادبیات محاسبه محور (CLR)» استفاده شد و از این طریق، مجموعه مقاله های استخراج شده به لحاظ موضوعی مدل سازی شدند. اطلاعات لازم از پایگاه داده تامسون رویترز وب آف ساینس (WoS) برای 1401 مقاله، طی سال های 1920 تا 2021 جمع آوری شده اند. یافته ها: خروجی مدل سازی موضوعی، محوریت هفت حوزه در پژوهش های حسابرسی داخلی را به این شرح نمایش می دهد: حسابرسی داخلی در صنعت بهداشت و درمان؛ حسابرسی داخلی در حوزه های مدیریت ریسک و تقلب و کنترل های داخلی؛ شایستگی و آموزش و کیفیت حسابرسی داخلی و رابطه حسابرس مستقل و حسابرسی داخلی. بررسی جداگانه هر یک از این موضوعات شناسایی شده در ارتباط با حسابرسی داخلی، گویای اهم پژوهش های صورت گرفته در این حوزه مشخص و شناسایی فرصت های موجود برای پژوهش های بعدی است. نتیجه گیری: در سیر تکامل حسابرسی داخلی (تقریباً 100 سال گذشته) از لحاظ فلسفه وجودی، می توان گفت که حصول اطمینان به صحت دفاتر و حساب های مالی و جلوگیری از سوءاستفاده از وجوه یا اموال شرکت، با کمک به ایجاد و افزودن ارزش برای شرکت ها تغییر کرده است؛ خدمات آن از اطمینان بخشی به گزارش های مالی و پاسخ گویی به ذی نفعان محدود آن، یعنی مدیران ارشد، به اطمینان بخشی و مشاوره و پیش بینی ریسک شرکت برای کلیه ذی نفعان شرکت و پاسخ گویی به آنان ارتقا یافته است. تغییر جهت پاسخ گویی حسابرسی داخلی و همکاری بیشتر آن با حسابرسان مستقل، به همراه رشد فناوری و افزایش پیچیدگی سازمان ها، به تغییر در شایستگی و مهارت های مورد نیاز، به علاوه بهبود استقلال و بی طرفی آن و همچنین درگیر شدن حسابرسان داخلی در سایر حوزه های تخصصی (به غیر از حسابداری و حسابرسی) منجر شده و انتظار می رود این روند در آینده ادامه یابد.
۷.

تحلیل SWOT برای حرفه حسابرسی مستقل در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرفه حسابرسی مستقل ایران مؤسسه های حسابرسی ایران SWOT تحلیل راهبردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 214 تعداد دانلود : 499
هدف: در نظام اقتصادی کشور، حرفه حسابرسی مستقل جایگاهی مهمی دارد و در سال های اخیر با مشکلات و تحولات بسیاری مواجه بوده است. ذی نفعان و مشارکت کنندگان حرفه، به منظور حداکثرسازی ارزش و تعالی آن، در خصوص عوامل درونی و بیرونی تأثیرگذار به کسب شناختی راهبردی نیاز دارند. هدف پژوهش حاضر، ارائه تحلیل SWOT از حرفه حسابرسی مستقل در ایران است. روش: پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی به روش نظریه داده بنیاد است. گردآوری داده ها از طریق رویکرد سه گانه سازی (مثلثی) شامل 20 مصاحبه نیمه ساختاریافته، 38 مصاحبه ثانویه و تحلیل کیفی 500 عنوان سند از نشریه های حرفه ای ایران انجام شده است. یافته ها: نتایج تحلیل SWOT حاکی از شدت فاصله انتظارها و تأثیرهای مخرب وضعیت بنگاه های اقتصادی کشور و شرایط سیاسی و اقتصادی بر حرفه حسابرسی مستقل ایران است. قوت ها و تکیه گاه حرفه حسابرسی مستقل در ایران، تشکیلات و زیرساخت های حرفه ای، ایجاد نهاد قانونی برای حسابداران رسمی در کشور، تدوین استانداردهای حسابداری و حسابرسی و در نهایت، انجمن های حرفه ای است. ضعف های مهم حرفه حسابرسی مستقل ایران، پایین بودن حق الزحمه حسابرسی، تعامل ضعیف با ذی نفعان، مشکل های ساختاری و قانونی موجود در آن، کنترل کیفیت مستقر در حرفه حسابداران رسمی و نبود هم بستگی و هم افزایی در حرفه است. فرصت های حرفه حسابرسی مستقل در ایران، از چهار بُعد جلب توجه و اعتماد ذی نفعان، توسعه روابط بین المللی، بزرگ تر شدن مؤسسه های حسابرسی و تجدید ساختار در ارکان حرفه تبیین می شود. تهدیدهای مهم برای حرفه حسابرسی مستقل ایران، فاصله انتظارهای ذی نفعان، شرایط بنگاه های اقتصادی کشور و شرایط اقتصادی و سیاسی کشور است. نتیجه گیری: با توجه به نتایجی که از تحلیل SWOT به دست آمد، سیاست گذاران و ذی نفعان حرفه باید با مدیریت راهبردی قوت ها و فرصت ها، به رفع عوامل فزاینده تضعیف کننده و تهدیدکننده حرفه در کشور اهتمام ورزند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۹