یکی از عرصه های مهم در بحث از انقلاب اسلامی سیاست های فرهنگی نهادها و مواضع فرهنگی رهبران و مسئولان انقلاب است. بدیهی است که در نخستین سال های پس از پیروزی هر انقلابی شیب تند تحولات ممکن است سبب موضع گیری ها و اقدامات عجولانه یا سطحی گردد، اما بسیاری از این مواضع و اقدامات در اصول شکل گیری انقلاب ریشه دارند که به عنوان سیاست های کل یا قوانین اساسی نمایان می گردند. با مروری بر نخستین دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس نظام مقدس جمهوری اسلامی می توان دریافت که رهنمودهای فرهنگی بنیان گذار جمهوری اسلامی سبب شد مسیر دشوار راه انقلاب فرهنگی همواره شود و اصول و سیاست های خردمندانه ای در این عرصه اتخاذ گردد و به ویژه تاسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی و ایجاد تحولات ساختاری در عرصه های آموزشی و پژوهشی رهاوردها و دستاوردهای ارزشمندی در این زمینه برای جامعه و انقلاب داشت.
وجود امروزی کشوری به نام ایران که برخی جوانب تمدن ایرانی را در خود دارد -جوانبی که نه فقط وی را به کشورهای همسایه پیوند میدهد بلکه از پیوندی تاریخی حکایت دارد-، به این معنا نیست که چیزی به نام تمدن ایرانی امروز وجود دارد. مبانی اجتماعی یک چنین تمدنی کاملاً تغییر کرده است. نویسنده مقاله بر این نظر است که تلاش برای بازسازی این تمدن به حرکت امروزی ایرانیان برای هماهنگ کردنِ نهادهای سیاسی و اجتماعی خود با اندیشه مدرن و معاصر لطمه خواهد زد. سیاست خارجی ایرانِ امروز باید از نیازهای روزمره کشور ذهنی یا عینی برخواسته از شرایط تمدن قدیمی ایران.
رژیم پهلوی به اذعان تمام تحلیلگران در سال 1356 در بهترین شرایط از حیث اقتصادی، سیاسی و نظامی به سر میبرد و با تکیه بر همین موقعیت در 17 دی ماه مقالهای را در روزنامه اطلاعات درج کرد تا به تعبیر داریوش همایون «آب در سوراخ مورچه بریزد»، تا مورچهها بیرون بیایند و بدین ترتیب، انقلابیون خود را نشان دهند تا راه برای سرکوب آنان هموار شود، اما سیر حوادث مسیری دیگر را رقم زد. پیرامون وضعیت آن رژیم و نیروهای مبارز و مردمی در سال 1356 و شرایطی که به نگارش مقاله اهانتآمیز به امام امت منجر شد و نیز پیامدها و نتایج آن مقاله و تاثیر قیام خونبار عاشورا بر نهضت ملت ایران به گفتگو با آقای سیدمصطفی تقوی مقدم پرداختهایم که حاصل آن را ملاحظه میفرمایید.
بعد از اعتراض تاثیرگذار مردم قم به انتشار مقاله احمد رشیدی مطلق و واکنش قهرآلود رژیم شاهنشاهی و در پیآن به خاک و خون کشیدن مردم، تبریز اولین شهری بود که ضمن پاسداشت حرکت انقلابی روحانیت و مردم در قم، یاد و خاطره چهلم شهدای قیام 19 دی را زنده نگه داشت. این حرکت سرآغاز برگزاری مراسم چهلم شهدای شهرهای مختلف ایران بود که از تبریز شروع و به انقلاب اسلامی ختم شد.
آیا در ایرانِ پس از انقلاب اسلامی می توان در ورای تضادها و کشمکشهای شدید فرهنگی ـ سیاسی به پیدایش نظم اخلاقی و توافق سیاسی پایدار امید داشت؟ این مقاله با تکیه بر الگوی تکثرگرای روندی نشان خواهد داد که پیش شرط برقراری توافقهای برتر و ارزشمندتر در سطح جامعه، باور و پایبندی همگان به اخلاق ارتباطی و اتکای کنش جمعی بر گونه ای از هنجارهای رفتاری است که با شرکت در گفتگوهای عقلانی قابل حصول است. این نوع اخلاق جهان شمول که دارای ریشه های عمیقی در فرهنگ خردگرا و استدلال پذیر ایرانی ـ اسلامی است، افزون بر بهره مندی از پیامدهای مثبتی چون ارائه سازوکار عملی برای حصول وفاق، تاکید بر برابری افراد در توانش ارتباطی، پایه گذاری جامعه ای دربرگیرنده و نفی نقش نیروهای اجبارگر در ایجاد وفاق، می تواند دارای برخی پیامدهای منفی چون نفی اقتدار امور مقدس و ارائه طرحی غیرواقعی نیز ارزیابی شود. از این منظر، بازسازی و ارتقای اخلاق عملی نهادینه شده، فارغ از ضرورت و اهمیت آن، نیازمند اتخاذ شیوه ای اندیشیده شده و صبورانه است؛ به گونه ای که با حفظ مزایای بنیانهای اخلاقی کنونی جامعه ایرانی، چگونگی بازتولید و شکوفایی آن را جهت گام برداشتن در مسیری تکاملی محقق سازد.