فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۰۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
واکاوی رویکرد شاه اسماعیل اول به شورش امرا و سران کُرد(907-930 ق)
حوزه های تخصصی:
نظریه اتصال دولت صفویه با دولت صاحب الزمان علیه السلام (نمونه های تاریخی): به ضمیمه رساله شرح حدیث دولتنا فی آخرالزمان
حوزه های تخصصی:
اوضاع سیاسی ناآرام خراسان در کشاکش درگیری های تیموریان با ازبکان و آغاز کار صفویان (با تکیه بر مرو)
بررسی کارنامه وکیل نفس نفیس همایون در دوره سلطنت شاه اسماعیل و شاه طهماسب ( 984 ـ 907 ق /1577 ـ1502 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره سلطنت شاه اسماعیل یکم، مقام وکیل نفس نفیس همایون به عنوان نایب السلطنه انجام وظیفه می کرد. شاه اسماعیل پس از شش سال که این عنوان در اختیار یکی از اهل اختصاص که ترک قزلباش بود قرار داشت، آن را به یک فرد غیر ترک واگذار کرد و تا پایان عمر به همین رویه ادامه داد. خاستگاه اجتماعی مقام وکیل در این دوره، عملکرد سیاسی و اجتماعی وکلا، چالش ها و مشکلات فراروی آنان همراه با تبیین وجوه اشتراک و اختلاف وکلای این دوره، اهداف اصلی این مقاله را تشکیل می دهد.
مجمع جانقی: تحقیقی درباره ی شورای عالی دربار صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دیوان سالاری دوره ی صفویه، مجمعی به نام جانقی دیده می شود که از دیوان سالاری دوره ی مغول و تیموری، به حکومت صفویه راه یافت و به تکامل رسید. این مجمع، وظیفه ی ارائه ی مشورت به شاه و حل و عقد امور مربوط به جنگ و جانشینی شاه صفوی را بر عهده داشت و تعدادی از صاحب منصبانِ عالی رتبه و با نفوذ دوره ی صفوی، که در رأس آنان صدر اعظم قرار داشت، عضو این مجمع بودند. در پژوهش های مربوط به حیطه ی دیوان سالاری صفویه، این مجمع با دیگر مجامع درباری این دوره- به خصوص با مجلس بهشت آیین- خلط گردیده و مجمع مستقلی به حساب نیامده است. این پژوهش در پی اثبات این مدّعاست که مجمع جانقی، مجمع کاملاً مستقلی بوده و از جنبه های گوناگون، یعنی از حیث اعضاء و وظایف، با مجامع دیگر، تفاوت داشته است. در این پژوهش، مجمع جانقی از حیث نام، اعضا، کارکردها و اهمیت آن در دیوان سالاری دوره ی صفویه، با تکیه بر شواهد تاریخی، مورد بررسی قرار گرفته و در نتیجه معلوم شده است که هفت تن از صاحب منصبان عالی رتبه ی تشکیلات صفوی عضو اصلی و دائمی مجمع جانقی بوده اند. این مجمع، در غیاب شاه، با ریاست صدر اعظم تشکیل می شد. در کارنامه ی این مجمع، بررسی دو موضوع دیده می شود: یکی امور جنگی، و دو دیگر مسئله ی تعیین جانشین پادشاه. نظر به اهمیت این دو موضوع، و نیز جایگاه والای سیاسی و دیوانی اعضای مجمع، می توان مجمع جانقی را شورای عالی دربار صفوی نامید.
اهمیت و جایگاه تبلیغات در منازعات عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صفویان از جنبه های مختلفی در روند عمومی تاریخ ایران تحول و دگرگونی ایجاد کردند.بازسازی سیاسی در چارچوب جغرافیایی تاریخی ایران و به کارگیری مذهب شیعه که مذهب رسمی بود، دو اقدام سرنوشت ساز محسوب می شد.این اقدامات خطیر مشکلات داخلی و برون مرزی همراه بود.صفویان در مرزهای شمال شرق و تمامی مرزهای غربی برای تثبیت موقعیت سیاسی و مذهبی خود ناچار بودند دو رقیب جدی را متوقف نمایند؛ ازبک ها در شمال شرق در پی تداوم راه پیشینیان خود در دشت های آسیای مرکزی بودند که هر از چندگاه خراسان و سپس تمامی ایران را در معرض تهاجم قرار می دادند.بنابراین صفویه می باید به این روند خاتمه دهند.در مرزهای غربی نیز عثمانی ها به دنبال بلعیدن تمام سرزمین های اسلامی بودند که به طور طبیعی ایران را نیز دربر می گرفت؛ به همین دلیل صفویان در این بخش نیز کار دشواری پیش رو داشتند.همین روند به بروز جنگ های دامنه داری در هر دو عرصه منجر گردید و صفویه با اتکا بر توانمندی نظامی و ایدئولوژی پرتحرک خود در مقابل آن ها ایستادند.در این میان دمیدن روح باورمندی و شجاعت در نظامیان به منظور متوقف کردن مهاجمان بسیار مهم بود.بی شک، صفویان برای رسیدن به مقاصد خوداز توان تبلیغاتی بالایی بهره بردند تا علاوه بر تأثیرگذاری فزاینده بر سپاهیان خود، گام هایی را برای تخریب شرایط روحی- روانی نظامیان مقابل بردارند.پرسش های محوری این نوشتار این است که؛ صفویان در درگیری های برون مرزی خود از چه شیوه هایی بهره می جستند؟تاکتیک ها و تکنیک های تبلیغاتی آن ها بر چه اصولی استوار بود؟پژوهش حاضر در پی پاسخ و تبیین و تحلیل محورهای عمده تبلیغاتی صفویه در عرصه جنگ با عثمانی ها و ازبکان است.
تحلیل استراتژی نظامی ایران و مؤلفه های آن در عصر شاه عباس بزرگ (996ـ 1038ق)
حوزه های تخصصی:
شاه عباس یکم در طی چهل و دو سال سلطنت خود (996-1038ق) دولت صفوی را از حالت تزلزل به اوج اقتدار رسانید. در اوان سلطنت وی، علاوه بر بی ثباتی ناشی از بحران های سیاسی داخلی، بخش هایی از کشور در غرب و جنوب و شرق در اشغال و تهاجم دشمنان خارجی بود. پرتغالیها بر سواحل و جزایر جنوب، و هندیها معمولاً بر قندهار مسلط بودند. او در سایه ی پیروزی های سرنوشت ساز نظامی، ضمن تثبیت اوضاع داخلی، سرزمین های اشغالی را بازپس گرفت و تهدیدهای موجود در مرزهای شرقی را نیز رفع کرد. این همه، ناشی از هدف گذاری و اولویت بندی صحیح وی در استراتژی نظامی و محاسبات دقیق و اعمال مدیریت توانمند و پویا و بهره گیری از ابزارها و ساز و کارهای لازم بود. مقاله ی حاضر بر آن است تا اهداف و مراحل استراتژی نظامی شاه عباس را مشخص کرده و مؤلفه های آن را مشتمل بر تمهید ساختارهای اویماقی، سیاسی و نظامی، بهره گیری از تاکتیک های مناسب و اعمال ملاحظات و محاسبات در عوامل اقلیمی، جغرافیایی، انسانی، سیاسی، اجتماعی ـ فرهنگی، زمانی و مکانی مورد تحلیل قرار دهد.
خان احمد گیلانی و شاه عباس اول
حوزه های تخصصی:
پیامد های دولت صفوی برای فقه سیاسی شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نقش قزوین در سقوط محمود افغان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پس از محاصره اصفهان به سال 1134ه.ق توسط محمود افغان، به پیشنهاد محمد قلی خان شاملو- وزیر اعظم- و محمد آقای خواجه یوزباشی آقایان ، چنین تصمیم گرفته شد که پسر سوم شاه سلطان حسین (تهماسب میرزا) به همراه اسماعیل آقای خواجه جبادار باشی (للـه تهماسب میرزا) ، محمد علی خان پسر اصلان خان ، محمدعلی خان مکری تفنگ چی آقاسی، رجب علی بیک ناظر سابق، میرزا صادق واقعه نویس و جمعی از غلامان خاصه و آقایان خواجه و حاجی هاشم تبریزی به همراه دویست نفر از اهل تبریز، در شب بیست و دوم شعبان سال 1134 ه . ق /1722 م ، مخفیانه از اصفهان به سوی آذربایجان بیرون روند.
تهماسب میرزا و همراهان ، پس از عبور از کاشان ، به قزوین وارد گشتند در عمارت دولتخانه این شهر اسکان داده شدند .
می نویسند مردم قزوین با شوق و ذوق فراوان از شاه زاده صفوی ، امید نا امیدی های خود ، و همراهانشان ، استقبال کردند ، به این امید که مرهمی باشند بر زخم های فراوانی که در این برهه از تاریخ کشور از سوی دشمنان این آب و خاک بر آنها و سایر شهرهای ایران وارد شده بود؛ غافل از اینکه پس از استقرار تهماسب و همراهان بر اریکه های قدرت و اطلاع از سقوط قطعی اصفهان و تسلط محمود افغان غلزایی بر اصفهان و اطراف آن ، در سی ام ماه محرم سال 1135ه . ق ، به جای چاره جویی و فعالیت برای نجات ایران و مردم ستم دیده اصفهان و پیرامونش ، با همراهان «... کور و کر... خود مشغول به شرب خمر و انواع فسوق گردیده ، امرای نمک به حرام مطلقاً از مقدمه اصفهان و تصرف افغان ، به خاطر نرسانیده ، به همان [عادت گذشته] به لهو و لعب و فسق و فجور اشتغال داشته، سکه به اسم نواب میرزا زدند» .
محمود افغان پس از دریافت خبر جلوس بر تخت و اعلام پادشاهی تهماسب دوم در قزوین ، اشرف را که عمو زاده اش بود ، به همراه سردار معروفش امان الهپ خان ، به منظور سرکوبی تهماسب و مردم قزوین ، به این شهر اعزام نمود . تهماسب و همراهان ، بدون اطلاع مردم شهر، شبانه از قزوین به تبریز فرار کردند و مردم بی پناه این شهر را به افغان ها تسلیم نمودند .
در این یورش افغان ها، مردم قزوین غافل گیر شدند و ورود افغان ها را به شهر به اجبار پذیرا گشتند ، ولی بر اثر ظلم و ستم آنان و حاکم افغانی این شهر - سیدال خان- بر آنها شوریدند و شبانه اکثر افغان ها را ، که در منزل قزوین به زور ساکن شده بودند ، به قتل رسانیدند و ما بقی افغان ها پس از اجبار ، روز مقاومت ، صف محاصره را شکستند و به سوی اصفهان عقب نشستند . قیام مردم قزوین در واقع الگو و سرمشق شورش های دیگر مردم ایران و اصفهان علیه افغان ها شد ، که جرقه اش در ابتدا از قزوین آغاز شده بود و در نهایت به قتل محمود انجامید .
نگارنده در نظر دارد درباره قیام دلاورانه مردم قزوین و نقش این شهر در سقوط دولت محمود افغان و روی کار آمدن اشرف ، مطالبی ارائه دهد تا شاید قبول اهل نظر افتد .