فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۸۳۷ مورد.
فعالیت های مذهبی کارملیت ها در ایران عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور هیئت های تبلیغی- تبشیری اروپایی در ایران، از جمله مباحث مورد توجه در تاریخ صفویه است، و کارملیت ها از مهم ترین این هیئت ها بوده اند.کارملیت-ها به عنوان یکی از هیئت های تبلیغی کاتولیک و فرستادگان پاپ، از دوره ی حکومت شاه عباس اول، به منظور برقراری اتحاد میان ایران و دول مسیحی اروپا در برابر عثمانی، و نیز ترویج مذهب کاتولیک، به ایران آمدند و برای تحقق این اهداف به فعالیت های مختلفی پرداختند و تا انقراض صفویان همواره مورد حمایت شاهان آن سلسله بودند. هم از این رو بود که آنان توانستند تا پایان عصر صفوی و حتّی بعد از آن، در ایران حضوری فعّال و مستمر داشته باشند. حضور و فعالیت های کارملیت ها در ایران عصر صفوی در زمینه های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و مذهبی پی آمدهایی به دنبال داشت، که بیش تر این پی آمدها در راستای تحقق اهداف پاپ و برخی دول اروپایی بود. این پژوهش در پی آن است که پس از ارائه ی معرفی کوتاهی از کارملیت ها و چگونگی حضور آنان در ایران عصر صفوی، پی آمدهای مذهبی حضور آنان را در آن دوره بررسی و واکاوی نماید.
رسمی شدن تشیع در خراسان عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاه اسماعیل پس از فتح خراسان، تشیع را در آنجا نیز مانند دیگر بخشهای قلمرو خود مذهب رسمی اعلام و تلاش کرد مردم خراسان را شیعه کند، ولی تسنن ریشهدار مردم خراسان و حملات مکرر اوزبکها، مشکلات زیادی برای او و جانشینانش ایجاد کردند.
اوزبکها نقش تأثیرگذاری در مختل کردن روند توسعه تشیع داشتند. آنها با کشتار شیعیان، مخصوصاً مبلغان و فقهای شیعه، مانع گرایش اهل سنت به تشیع میشدند. این عامل در شرق خراسان به خصوص در شهر هرات از یک سو باعث میشد اهل سنت با حمایت اوزبکها در مقابل تشیع مقاومت کنند و از سوی دیگر کسانی که به تشیع تمایل داشتند متوجه این واقعیت شدند که پذیرش تشیع ولو با حمایت دولت صفویه بسیار خطرناک میباشد، لذا از پذیرش تشیع خودداری میکردند. اما پس از رفع خطر اوزبک توسط شاه عباس اول، روند تشیع پذیری در خراسان با سهولت بیشتری انجام شد، هرچند باز هم بخشی از مردم آن ایالت به ویژه ساکنان مناطقی که در مجاورت قلمرو اوزبکها بودند، تشیع را نپذیرفتند. این پژوهش بر آن است با استفاده از روش تاریخی و کتابخانهای، روند و چگونگی گسترش تشیع در خراسان عصر صفوی، اقدامات دولت صفویه در این راستا و موانعی را که با آن مواجه بودند بررسی و تجزیه و تحلیل کند.
آیین شاه تهماسب
حوزه های تخصصی:
چالش های موجود در روابط صفویه و امپراطوری عثمانی(از معاهده ذهاب تا سقوط اصفهان)
حوزه های تخصصی:
تنش و بی ثباتی در روابط کشورهای صفوی و عثمانی سابقه ای بس طولانی داشت، و در واقع می توان گفت به آغاز تشکیل دولت صفوی بر می گردد، و عوامل گوناگونی در تداوم این وضعیت نقش داشتند. مقاله حاضر ضمن بررسی نقش عوامل موجود در صدد آنست که به بررسی این عوامل در روابط آن دو کشور بپردازد و به اثبات این نکته بپردازد که اصطکاک در روابط سیاسی الزاماً بمعنای گسست و تخاصم در حوزه های روابط اقتصادی و فرهنگی نبوده زیرا چنانکه خواهد آمد روابط فرهنگی و تجاری این دو کشور به رغم سابقه تنش آلود میان آنها بطور مستمر و فزاینده همچنان برقرار بود.
فرمان نویسی در دوره صفویه (3)
حوزه های تخصصی:
نزاع و بحران در ایل بزرگ استاجلو
حوزه های تخصصی:
پیامد های دولت صفوی برای فقه سیاسی شیعه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحولات سیاسی و علمی تصوف از سقوط صفویه تا برآمدن زندیه (1163- 1135 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روی کار آمدن صفویان در ایران، تحولاتی را در سیر تصوف و عملکرد آن در جامعه ایرانی موجب شد؛ به ویژه آنکه در نیمه دوم این حکومت تصوف جایگاه پیشین خود در آن حکومت را از دست داد. پس از سقوط صفویان و در جریان حکومت کوتاه مدت افغانان و افشاریان، متصوفه در تکاپوی موقعیت و حتی قدرت سیاسی و اجتماعی و کسب جایگاهی چون گذشته در جامعه باشند. صوفیان در اوضاع بی ثبات پس از سقوط صفویان تلاش های خود را پی گرفتند. حکما و فقها از اواخر عصر صفویه به عرفان نظری یا تصوف علمی توجه کردند و در نتیجه تصوف توانست در تحولات سیاسی و فکری این دوران حضور مؤثر خود را ادامه دهد. مقاله حاضر بر آن است تا با روش توصیفی در تحقیق تاریخی، تحولات سیاسی و علمی تصوف در سال های 1135 تا 1163 قمری، را بررسی کند. یافته ها نشان می دهد به رغم فعالیت سیاسی صوفیان، آنان در این راه، موفق نبودند و این امر در دوران بعدی تداوم داشت.
تحلیل تاریخی عملکرد قزلباشان قبل و بعد از تشکیل دولت صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی کلی از نقش قزلباشان در استقرارنهایی دولت صفوی در قالب سه محور قابل بررسی است: مرحلةاول شکل گیری ارتباط آنان با طریقت صفوی است؛مرحله دوم با تداوم و گسترش تعاملاتشان باشیوخ صفوی، ارتباطی سازماندهی شده در راستای اهداف صفویان برقرارنموده و به توسعه و تحکیم آن پرداختند وآخرین مرحله نیز به فعالیت عملی آنان در جهت به قدرت رسانیدن شیوخ صفوی مربوط می شود. گروه های ترکمنی که بعداً با عنوان قزلباش شناخته می شدند همه گونه مساعدت و همراهی با تشکیلات صفوی اِعمال کردند و باعث شدند تا تشکیلات صفوی با گذر از مراحل مختلف به موفقیت نهایی دست یابد. پس ازتشکیل حکومت صفوی قزلباشان به عنوان نخبگان اصلی حکومت با نهاد حاکمیت همکاری خود را ادامه دادند.این تعاملات در ادوار مختلف تاریخ صفویه رویه مختلفی را پشت سر نهاد.درخصوص این تغییررویه، ضروری است تحولات درون حکومتی صفویه با نگاهی تحلیلی مورد ارزیابی قرار گیرد. این تحولات در دو محور کلی قابل بررسی است: در محور نخست با اشاره به نقش تأاثیرگذار قزلباشان در برپایی دولت صفویه، به تحلیل موقعیت برجسته آنان درنهادحاکمیت پرداخته می شود. امّا در ادامه روند حکومت، شرایط و اقتضائات زمانی که می توان در سه متغیرتأثیرگذار""نیازهای سیاسی-اداری، مناسبات و سیاست خارجی، مسائل مذهبی""به تبیین موضوع پرداخت باعث تغییرجایگاه آنان درنهادحاکمیت شد. با توجه به این عوامل بود که موقعیت برجستة قزلباشان - چه به صورت محسوس و هدفمند و چه به صورت نامحسوس - از طرف حکومت به عناصر جایگزین انتقال یافته و جایگاه آنان دچار تغییر وتحولاتی گردید.بر این اساس رهیافت پژوهشی مقاله آن است کهپس از استقرار حکومت صفویه، نخبگان حکومتی دیگری- علما ونیروی سوم- به حمایت از نهاد حاکمیت پرداختند و نهاد حاکمیت نیز بنا به مقتضات زمانه گرایش به آن عناصر را مصلحت ضروری خویش دانسته و نقش درجه اولی از جانب قزلباشان به آنان محول گردید وقدرت بلامنازع از قزلباشان سلب شد. ولی با این حال قزلباشان تاآخرحکومت صفوی در ساختار حکومت به عنوان نخبگان فعال حضور داشتند.
تجارت داخلی ایران در عصر سلطنت شاه عباس صفوی
منبع:
حافظ خرداد ۱۳۸۷ شماره ۵۱
حوزه های تخصصی:
میرزا حسن بیگ جنابذی و کتاب روضه الصفویه
حوزه های تخصصی:
بررسی جایگاه اقتصادی عتبات عالیات در روابط ایران و عثمانی در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده است جایگاه اقتصادی عتبات عالیات میان دو دولت صفویه و عثمانی بررسی شده و بازتاب آن در روابط سیاسی دو کشور ایران و عثمانی ارزیابی شود. در این مقوله درباره سه رکن اساسی بحث شده است: 1. زیارت عتبات (زوار)؛ 2. موقوفات؛ 3. دفن اموات. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در این دوران تسلط بر منطقه عراق، به ویژه عتبات عالیات و دستیابی به منافع اقتصادی آن، از جمله مباحث مهم برای دو دولت صفویه و عثمانی بود. چنان که ورود زائران ایرانی به اماکن مقدس عراق با رونق بازار، ایجاد کسب و کار، گسترش تجارت، رونق کاروانسراها و راهداری ها و رفع بیکاری همراه بود. در این وضعیت، ورود انبوه زوار نوعی «صادرات نامرئی» برای عراق بود که می توانست در رفع مشکلات اقتصادی مردم عراق کمک کند. در این میان، موقوفات و نذور سلاطین صفوی و عثمانی و زوار شیعه در عتبات عالیات، بر اهمیت اقتصادی این منطقه می افزود و رونق اقتصادی منطقه را موجب می شد. درآمد اقتصادی دیگری که این منطقه برای دو دولت عثمانی و صفوی داشت، دریافت وجوه متعدد برای کفن و دفن اموات و قیمت هنگفت زمین در آنجا بود.