فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۳۰۸ مورد.
۲۴۴.

درآمدی بر فکر شرق و غرب در تفکر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مارتین هایدگر مسئله غرب مسئله شرق هایدگر و شرق دور مسئله وجود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه غرب شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۴۸ تعداد دانلود : ۶۳۹
هایدگر پس از وجود و زمان مهم ترین مباحث فلسفه خود را با به کاربردن مداوم تعابیری چون اروپایی، مغرب زمینی و غربی به بحث در باره غرب بر می گرداند. همچنین او در اولین سال های فعالیت دانشگاهی اش در آغاز دهه بیست قرن گذشته اغلب به اشپنگلر و کتاب افول مغرب زمین او می پردازد. همین ها حاکی است از موضوعیت «مسئله غرب» در فلسفه او. از سوی دیگر هایدگر بخصوص بعد از جنگ دوم جهانی به گفتگو با شرق پرداخته است، گفتگویی که مهم ترین اصطلاحات فلسفی اش مثل وجود، عدم، دازاین، مابعدالطبیعه و… را در آن به میان می آورد. درعین حال رابطه او با شرق آسیا هم دیرینه بوده و به همان اوایل دهه بیست قرن قبل برمی گردد. این ها نیز حکایت از موضوعیت «مسئله شرق» در فلسفه او می نماید. نکته سوم آنکه این دو مسئله درهم تنیده اند، یعنی می باید آن دو را در مسئله واحد «شرق و غرب» با هم فهمید. نوشته حاضر می کوشد با اشاره اجمالی به گستردگی ارتباط مسئله واحد شرق و غرب با اهم مسائل فلسفه هایدگری این نظریه را پیش بنهد که این مسئله نشان دهنده راه فکری این متفکر بزرگ است و از این رو می باید آن را مبنای فهم و تفسیر راه فکری هایدگر قرار داد. محوریت مسئله شرق وغرب اما تعارضی با مسئله وجود ندارد که خود او آن را به عنوان ام المسائل فلسفه اش معرفی می کند، چرا که با خود پرسش وجود هایدگر نیز عجین است. به همین دلیل با این مسئله حتی می توان خود پرسش وجود او را مورد پرسش قرار داد.
۲۴۵.

بحران علوم: نشانه ی هجران بنیادی زندگی انسان اروپایی

۲۴۹.

تفکیک و تخریب به عنوان مرحله ای از پدیدارشناسی هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی هستی تفکیک و تخریب تاریخمندی دازاین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
تعداد بازدید : ۱۳۲۴ تعداد دانلود : ۹۶۵
یکی از بحث برانگیزترین مسائلی که در فلسفه هایدگر وجود دارد، ادعای هایدگر درباره غفلت سنت فلسفه غرب از مسئله هستی است. هایدگر می کوشد با تفکیک و تخریب این سنت، ریشه های این غفلت و فراموشی را آشکار کند. بااین حال، همواره این گونه به نظر آمده است که هایدگر با چنین ادعایی قصد دارد این سنت را ویران کند و آن را بی-ارزش جلوه دهد. کوشش ما در این مقاله آن است که پس از تعریف و توضیح تفکیک و تخریب مدنظر هایدگر، نشان دهیم هدف هایدگر تخریب و نابودکردن سنت فلسفه نیست؛ بلکه تفکیک و تخریب گام مهمی در پدیدارشناسی او در راه رسیدن به درک عمیق تری از هستی است؛ زیرا تنها به وسیله تفکیک و تخریب، هستی شناسی می تواند به طور کامل به شیوه پدیدارشناسانه، از ویژگی اصیل مفاهیم خویش مطمئن شود. همچنین، سعی کرده ایم لزوم و چرایی انجام تفکیک و تخریب را در فلسفه او نشان دهیم و با بررسی دو نمونه از آثار وی، یکی متعلق به دوره اول و دیگری متعلق به دوره دوم تفکرش، به پایبندبودن هایدگر در انجام این عمل توجه کنیم.
۲۵۰.

بررسی تعبیر هیدگر از نسبت روح1 و زمان (وجود2) در پدیدارشناسی روح هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجدد هیدگر تجربه هگل پدیدارشناسی روح تناهی و نامتناهی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
تعداد بازدید : ۱۳۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۶۸
این مقاله برآن است تفسیر هیدگر از نسبت روح و زمان(وجود) در پدیدارشناسی روح هگل را موردبررسی قرار دهد. بدین منظور، نقد هیدگر به هگل راجع به نسبت بین زمان و روح، تعبیر او از پدیدارشناسی روح به عنوان فلسفه ای سوژه محور و نمونه ای از متافیزیک فیخته ای و دکارتی، و نقش فلسفه روح در تبیین متافیزیک جدید خودبنیادی موردبررسی قرار گرفته است. هدف از این مقاله بررسی مسائلی مانند معنای وجود، نسبت بین زمان و روح، مسئله تناهیِ وجود و نامتناهیِ روح در مواجهه فلسفی بین هیدگر و هگل است. در نهایت به این نتیجه می رسیم که از نظر هیدگر زمان و زمان مندی ذات روح در فلسفه هگل را تشکیل می دهد و روح هگل همانا تجسم خوداظهاری مطلقِ عقلِ (استدلالی/ شهودی) است که به صورت حضور مثبت مطلق خود را نمایان می سازد. با تعبیر هیدگر از مفهوم تجربه آگاهی هگل به عنوان سوبژکتیویته سوژه، به نظر او، فلسفه هگل به ناچار به ظهور متافیزیک جدید خودبنیادی می انجامد که اوج آن در تکنیک مدرن قرار دارد. در این راستا نقد برخی از شارحان به هیدگر این است که در این مواجهه جنبه هایی از فلسفه هگل، نظیر شناخت بین الاذهانی، تاریخ مندی تجربه روح و نقش مسئله نفی و سلب در حرکت دیالکتیکی و نقد او از تجدد نادیده گرفته شده است.
۲۵۲.

مطالعه تطبیقی تعالیم دین زردشت و فلسفه مکتب اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اِگزیستانسیالیسم آزادی مسئولیت انتخاب زرتشت تقدیر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
تعداد بازدید : ۱۳۰۹ تعداد دانلود : ۸۰۷
مکتب اصالت وجود یا اگزیستانسیالیسم، هستی انسان و مسائل مربوط به وی را به عنوان مرکز ثقل تفکّراتش، قرار داده است و دغدغه اثبات مسئولیّت، امکان تعالی و بهبودی وضع زندگی او را دارد؛ اما قرن ها پیش از ظهور فلسفه اصالت وجود در غرب، زرتشت، پیامبر ایران باستان، با اعتقاد راسخ به وجود اهورامزدا (خدا) و ارج نهادن به انسان، پرورش و پویایی ویژگی های اخلاقی و سعادت انسان را به عنوان هدف خود دنبال می کرد که این امر از اهمیّت بالایی برخوردار است. هدف این پژوهش، مقایسه تطبیقی تعالیم مکتب اصالت وجود وآموزه های زرتشت، در چارچوب مفاهیمی چون: اصالت وجود انسان، اختیار و آزادی، انتخاب، مسئولیّت، عدم اعتقاد به تقدیر و توصیه به تلاش و دوری از گوشه نشینی می باشد. در این راستا ابتدا به تبیین مفاهیم ذکر شده در هر یک از مکاتب مورد نظر پرداخته و سرانجام با مطالعه وجوه تشابه و تمایز موجود، این نتیجه حاصل شده که قرن ها پیش در ایران، مسئله «هستی انسان» و ارتباط آن با جهان، بسیار خردمندانه مطرح شده است. درواقع، زرتشت در زمانی کهن و در میان جامعه ای ابتدایی، همان چیزی را مطرح کردکه مکتب اگزیستانسیالیسم امروز در میان مردمی متمدن مطرح می کند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع مکتوب و کتابخانه ای انجام شده است.
۲۵۳.

تأملی عمیق تر در خصوص مراحل اگزیستانس نزد کرکگور

نویسنده:

کلید واژه ها: اخلاقی پارادوکس اگزیستانس جهش کرکگور استحسانی ایمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۶ تعداد دانلود : ۸۸۵
شاید بتوان گفت مهمترین دیدگاه سورن کرکگور مراحل تطور وجود انسان است. وی معتقد است که می توان تمامی انسانها را در یکی از سه مرحله استحسانی، اخلاقی و دینی جای داد. در واقع انسان یا می تواند در نازلترین مرتبه وجودی در حیات بشری یعنی مرحله استحسانی باقی بماند یا به مرحله بالاتر یعنی مرحله اخلاقی که ویژگی آن دوری از تمتعات حسی زودگذر و التزام به قانون اخلاقی عام و کلی منتقل شود و یا به اصیل ترین مرحله اگزیستانس یعنی مرحله ایمانی نائل آید. ویژگی مرحله استحسانی، استمتاع دنیوی و لذت صرف است و ویژگی حیات اخلاقی تکلیف و تعهد به امر عام است. این دو مرحله در اثر معروف کرکگور «یا این یا آن» منعکس شده است. اما باید دانست از آنجا که حیات اخلاقی تمهیدی بر مرحله بالاتر یعنی حیات ایمانی است و خود، موضوعیتی ندارد لذا لحن این کتاب که همان «یا این یا آن» است در نهایت منجر به « نه این و نه آن » می شود.
۲۵۹.

پرسش از نسبت اخلاق و دین در اندیشه هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هایدگر دین اخلاق اخلاق اصالت انتو-تئولوژی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۱۲۴۹ تعداد دانلود : ۹۷۵
مسئلة پژوهش حاضر، پی گیری موضع هایدگر در قبال نسبت دین و اخلاق است. هایدگر در مواضع گوناگون، و البته نه چندان منسجم و نظام مند، در باب اخلاق و دین، به معنای مرسوم و شناخته شدة آن سخن گفته است و در اغلب موارد نیز آن ها را مورد نقد قرار داده است. در این تحقیق تلاش شده است مسئلة هایدگر با دین و اخلاق و مواضع او در مورد نسبت میان آن ها مورد بررسی قرار گیرد. همچنین تلاش شده است ضمن طرح انتقادات هایدگر به الهیات مرسوم و سنتی، موضع متأخر وی که در آن بر رویداد حاصل از سکوت منتظرانه و شاعرانه برای ظهور مجدد امر قدسی تأکید می شود، و نیز ارتباط این بحث با شکلی از اخلاق فرد محور، که بر فردیت محوری و اصالت عمل و انتخاب مسئولانه و آرمان خواهانه بر اساس ندای وجدان، تأکید دارد، مورد بحث و بررسی قرار گیرد. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که هایدگر دین و اخلاق را در یک بستر بزرگ تر (سنت متافیزیکی) قرار می دهد و آن دو را به منزلة پیامدهای موجوداندیشی متافیزیک غربی رد می کند. تلقی هایدگر از دین، در بستر نقد او از الهیات ارسطویی - مسیحی (انتو-تئولوژی؛ onto-theologie) قابل بررسی است و نقد او بر مبانی دینی - الاهیاتی نیز، اغلب معطوف به فهم و دریافت ادیان (مشخصاً مسیحیت) از خدا به مثابة «موجود برتر» است، که این نیز ریشه در تسلط مفهوم «علت العلل» ارسطو بر تاریخ مسیحی دارد. همچنین در بحث اخلاق نیز این نتایج حاصل شد که اگر منظور از اخلاق، طرح یک «فلسفة نظام مند و ارزش مدار اخلاقی» و ارائة معیاری برای تعیین خیر و شر باشد، هایدگر را به هیچ معنا نمی توان فیلسوف اخلاق دانست، اما چنان چه تعبیر از اخلاق، اتخاذ نوعی موضع عملی در قبال انتخاب های بشری و شیوه ای از رفتار و کنش انسانی مبتنی بر حقیقت و صدق و اصالت باشد، آن گاه هایدگر بی شک، دارای مواضع اخلاقی است که در چهارچوب حیات اصیل دازاین و هستی- به سوی- مرگ او نمود پیدا می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان