فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۵۱۱ مورد.
۲۴۱.

انسان کامل در عرفان اسلامی و مقایسه آن با هرمزدبغ در آیین مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان کامل عرفان اسلامی آیین مانوی هرمزدبغ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان مانویت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۴۷۹ تعداد دانلود : ۷۹۲
آیین مانوی آیینی است گنوسی که جزء فرقه های عرفانی به شمار می رود. اصل اساسی این آیین، هبوط روح از عالم اعلا که جایگاه حقیقی اوست و گرفتاری آن در عالم ماده است، وظیفه انسان در این دنیا رهاسازی روح گرفتار در بند ماده است. مانویان همانند سایر گنوسیان راه نجات روح را دست یابی به گنوس یا همان معرفت می دانستند. میان عقاید مانوی و عرفان اسلامی، مشترکات و مشابهاتی به چشم می خورد که ازجمله این مشابهات، اندیشه «انسان کامل» است. «انسان کامل» در عقاید عرفانی اسلام، شباهت نزدیکی با «هرمزدبغ» یا «انسان نخستین» در آیین مانوی دارد. انسان کامل و هرمزدبغ بارقه ای از نور الهی در وجود خویشتن دارند و واسطه شناخت خداوند هستند که معرفت الهی توسط آنان برای انسان به ارمغان آورده شده است. خداوند آنان را جهت نجات بندگان خود در زمین قرار داده تا با راهنمایی بندگان و رها کردن آنان از قید دنیا و مادیات، روح علوی گرفتار در بند ماده و جسم آنان را رهایی بخشند.
۲۴۴.

سخن و سخنوریِ مولانا

کلید واژه ها: مولانا عرفان و تصوف ظرفیت قابلیت مخاطب نوگرائی حکایت و داستان حسام الدین چلبی نی سخن و سخنوری مثال و تمثیل خموش گوش هوش

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۴۷۰ تعداد دانلود : ۷۱۵
آن چه در این مقاله بیان شده در خصوص سخن وسخنوریِ مولاناست. و غرض آن است که گستره و عمق سخنان مولانا را ذکر کرده و قدرت سخنوریِ مولانا را که در شعر و نثر در اوج توانائی قرار گرفته نمایش دهد. و نیز بنا دارد به برخی عوامل و موانع سخن گوئی او هم اشاراتی داشته باشد. لذا بیشترینه مآخذ آن آثار خود مولانا و به ویژه کتاب شریف مثنوی معنوی است که جامع باورهای شریعت و طریقت، و حاوی اسرار درونی و حقایق باطنی مولاناست. ابیاتی را که در آن خصوص نقل کرده ایم فقط نمونه هائی اندک و مختصر برای اثبات موضوع است.
۲۴۶.

استعاره در زبان عرفانی میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: استعاره نثر عرفانی کشف الاسرار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۴۶۸
استعاره تا کنون بیشتر در شعر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. دراین پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که استعاره در نثر عرفانی ابوالفضل رشیدالدین میبدی چه کارکردهایی دارد؟ برای یافتن پاسخ، کاربردهای استعاره را در متن نوبت سوم ده جلد تفسیر کشف الاسرار، بررسی کردیم. یافته های پژوهش نشان می دهند که جهان عرفانی کشف الاسرار از استعاره ساخته شده و تنها راه ورود به این جهان، ادراک استعاره است. استعاره توانمندترین ابزار زبانی در بیان شناخت عارفانه میبدی از هستی است که برای بیان معانی پیچیده، مبهم، عمیق وگاه ناگفتنی به کار گرفته می شود. خلق زیبایی در سخن نیز نتیجه بدیهی استعاری بودن زبان است. بنا بریافته ها کارکردهای استعاره به دو حیطه شناختی و زیبایی آفرینی تقسیم شده است. کارکردهای شناختی استعاره در این متن عبارتند از: تجسم مفاهیم انتزاعی، قابل شناخت ساختن مفاهیم و پدیده های ناشناخته ،خلق معنا یا شبه معنا، روشنگری مفاهیم و اندیشه ها ، جاندار نمایاندن مفاهیم و پدیده ها، اقناع مخاطب، بیان عواطف عرفانی و توصیف. کارکردهای زیبایی آفرین استعاره نیز عبارتند از: خیال انگیزی، تناسبات تصویری، فشردگی معنا در کلام (ایجاز)، پویایی تصاویر، ابهام، تفسیرپذیری.
۲۴۸.

دیدگاه نسفی درباره سلوک عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عرفان اسلامی طریقت سیر و سلوک عزیز نسفی سیر استکمالی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها عرفا و متصوفه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات عرفا و صوفیه
تعداد بازدید : ۱۴۶۱ تعداد دانلود : ۵۱۸
سیر و سلوک را می توان مهمترین رکن عرفان و وجه ممیزه آن از دیگر نظامهای معرفتی دانست. بر این اساس این موضوع همواره در کانون توجه اهل عرفان و تصوف قرار داشته است و به همین دلیل بخش معظمی از متون عرفانی به تبیین چگونگی سیر و سلوک اختصاص یافته است. وجود طرحهای متنوع و متعدد در باب مراحل و منازل سلوک نشان دهنده وجود سنتها، مشربها، نظامهای تربیتی و تجارب عرفانی گوناگون در عرفان اسلامی است بنابراین بررسی و تحلیل مبانی نظری و بنیانهای فکری عرفا درباره سیر استکمالی نقش بسیار مهمی در شناخت موضوعات مذکور دارد. عزیزبن محمد نسفی به عنوان عارفی مبتکر و نوآور در باب موضوعات خداشناختی، هستی شناختی و انسان شناختی، دیدگاههای مهمی درباره سیر و سلوک بیان کرده است. این مقاله، دیدگاههای مذکور را بررسی و تحلیل کرده و از خلال آنها بنیانهای فکری نسفی در باب سیر استکمالی را تبیین ساخته است. گرچه نسفی طرحهای متعددی از سلوک به دست داده است امّا بنیان همه این طرحها بر دو رکن استوار است: 1. توجه به درون سالک؛ 2. توجه به بیرون سالک. علاوه بر آن در طرحهایی که وی ارائه کرده است «به فعل رساندن بالقوه ها» برای رسیدن به کمال اهمیت ویژه ای دارد.
۲۴۹.

نقد و تحلیل کرامات خواجه عبید اله احرار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرامات نقشبندیه خواجه عبید اله احرار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات عرفا و صوفیه
تعداد بازدید : ۱۴۶۱ تعداد دانلود : ۸۰۰
کرامت عمل خارق عادتی است که از اولیا سر می زند. مباحث مربوط به این اعمال در کتاب های عرفانی از جنبه های مختلفی مطرح شده است. با بررسی علل پیدایش و رواج کرامات می توان کارکردهای گوناگونی برای آنها قایل شد. مشرب و موقعیت اجتماعی صاحب کرامت، اوضاع عصر او و چگونگی ارتباط وی با اقشار گوناگون اجتماع، از نوع کرامت و درون مایه آن قابل استنباط است. در این مقاله کرامات خواجه عبیداله احرار بررسی شده است. بیشتر کرامات او حاوی کنش و واکنش است. نقد و بررسی این اعمال نشان می دهد که احرار بر اساس ویژگی های شخصیتی، اصول طریقت نقشبندیه و اوضاع عصر، در امور سیاسی اجتماعی و اقتصادی فعالیت گسترده داشته و از این راه موقعیت ویژه ای به دست آورده است. بنابراین، حفظ موقعیتِ یادشده، از راه تنبیه و مجازات متجاوزان، کارکرد عمده کرامات اوست.
۲۵۴.

طرحی در هندسه تراژدی با تکیه بر تراژدی سیاوش در شاهنامه فردوسی

کلید واژه ها: تراژدی تراژدیسیاوش در شاه نامه هندسه تراژدی اهداف تراژدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۴۳۷ تعداد دانلود : ۷۳۵
ارسطو درباره فن شعر، انواع آن و اهدافیکه از هر یک انتظار میرود سخنانیدقیق ابراز کرده است که امروزه علیرغم باورهایمتنوع و متفاوت در این قلمرو، هم چنان از اهمیت و ارزشیوالا برخوردار است. یکیاز مباحثیکه او با تکیه و تمرکز بسیار بدان پرداخته است، مقوله تراژدیاست. در نگاه او تراژدیدر فضاییسرشار از هم دردیو هراس که حاصلش پالایش از احساسات منفیو تزکیه نفس است بانجام میرسد. در این مقاله در مورد سایر دستاوردهایداستان با تکیه بر داستان سیاوش در شاه نامه سخن به میان خواهد آمد و نیز ساختاریسه گانه که در بسیاریاز تراژدیهایمشهور جهان به تکرار آمده است معرفیخواهد شد. در پایان نیز نتایج بدست آمده از ساختار و هندسه متداول در تراژدیها مورد بحث قرار خواهد گرفت.
۲۵۶.

پیوندهای معنایی آیه الست و اعیان ثابته در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعیان ثابته مثنوی مولوی الست پیوندمعنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۸ تعداد دانلود : ۵۸۵
آیه 172 سوره اعراف را برخی عارفان مسلمان با اعیان ثابته، که از اصطلاحات نظام فکری ابن عربی است، درپیوندیافته اند. این پژوهش بر آن است تا پاسخی برای این پرسش بجوید که مولانا آن گاه که در مثنوی به آیه الست استناد می کند، چه پیوندهای معنایی میان این آیه و اعیان ثابته ردیابی و رصد کرده است؟ بنابراین ضمن تعریف اعیان ثابته و برخی موضوعات فرعی وابسته بدان، بیت هایی از مثنوی مولانا که  پیوندهای معنایی آیة الست با اعیان ثابته را دربردارد، به شیوة تحلیلی بررسی شده است. این بررسی نشان می دهد که بخشی از کاربردهای آیة الست در مثنوی مولانا، مفاهیم محوری مشترک میان میثاق الست و اعیان ثابته را دربردارد. در این کاربردها به علم ازلی خداوند و ثبوت علمی موجودات اشاره شده و شهود اعیان ثابته به انبیا و اولیا نسبت داده شده است. نمونه هایی از طرح «هم زمانی» الست و اعیان ثابته و همانندی موضوعات «سرّالقدر» و «سابقة ازلی» را هم در این کاربردها می توان یافت.
۲۵۸.

بررسی تطبیقی کاربرد آینه در آثار عین القضات همدانی و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی عین القضات همدانی انسان شناسی عرفانی آینه جهان شناسی عرفانی وجود شناسی عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۴ تعداد دانلود : ۷۳۳
آینه در میان آثار عارفان مسلمان نمودی فراوان داشته است. براساس مستندات تاریخی، سابقه استفاده نمادین از آینه، در تبیین مسأله توحید عرفانی، به حضرت علی بن موسی الرضا(ع) می رسد. این واژه درآراء و متون منظوم و منثور عرفای اسلامی، برای بیان تجلّی و ظهور حضرت حقّ و توضیح مسأله مهم وحدت وجود به کار رفته است. آینه به عنوان یک نماد عرفانی، در آثار عین القضات همدانی و مولوی نیز بسیار مورد توجّه واقع شده است. به طور کلی می توان کاربرد آینه در آثار این دو عارف را، در سه بخش وجود شناسی عرفانی، جهان شناسی عرفانی و انسان شناسی عرفانی، تحلیل و بررسی کرد. توجه عین القضات به آینه، بیشتر برای بیان ناتوانی عقل درشناخت حقّ، وابستگی اشیاء به حقّ، جایگاه انسان کامل و صفت آینگی انسان است؛ اما مولوی به نحو بسیار گسترده تری از این مفهوم، بهره برده و نحوه بیان متفاوتی نیز نسبت به عین القضات داشته است. او علاوه بر تأکید بر نقش انسان کامل و آینگی او، به مباحثی درحوزه عرفان نظری از اسماء و صفات حق، وحدت وجود و تجلی حقّ در اشیاء، به عوالم وجود نیز اشاره کرده است و از نور و رنگ نیز سخن گفته است که مرتبط با نماد آینه است.
۲۵۹.

تجلی از نظر علاءالدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۴۱۸ تعداد دانلود : ۸۲۶
اگرچه واژة «تجلی» به معنی «آشکارشدن» و «آشکارکردن» آمده است، این واژه که در قرآن نیز در داستان حضرت موسی(ع) در طور بهکار رفته، درواقع غلبة نور حق برحضرت موسی(ع) بوده و در عرفان با مفاهیم وسیع بهکار گرفته شده است. هجویری تأثیر انوار حق به حکم اقبال بر دل مقبلان را تجلی، و کاشانی آن را دو نوع میداند: تجلی اوّل یعنی تجلی ذات حق به ذات خود و تجلی دوّم یعنی تجلی ذات حق به اعیان ممکنات که مرتبة تعین اوّل به صفت عالمیت و قابلیت اشیا را درنظر میآورد، که مَظْهَرْ و مُظْهِرْ ذات حق اند. شیخ علاءالدوله سمنانی تجلی را در چهار اسم که مظهر حق هستند، بیان میکند: تجلی آثاری حق را «رب»، تجلی افعالی حق را «رحیم»، تجلی صفاتی حق را «رحمان» و تجلی ذاتی حق را «الله» میداند و برای هریک از این اسما مراتب ویژه قائل و آنچه بیشتر مورد توجه او است، تجلی «رحمانی» است که در عالم کون مظهریت آن بیش از دیگر تجلیها است. چون تجلی بدون آینه مفهومی ندارد، عارفان دل انسان کامل را آینه درنظر آورده اند؛ زیرا انسان کامل، مظهر جامع ذات و صفات و اسمای حق است. دربارة تجلّی اگرچه بسیاری از شاعران عارف سخن گفته اند، توان گفت که زیباترین و دل انگیزترین آنها را در غزلی از حافظ میتوان دید: در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زدبررسی تجلی از دیدگاه حافظ، مقاله ای دیگر میخواهد و تنها در این مورد به یک غزل از حافظ اشاره رفته است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان