اگر که هدف از سیاستِ دموکراتیک مشارکت آگاهانه ی افراد در تعیین سرنوشت عمومی باشد، طبعاً رسانه به مثابه واسطه ی ارتباط حکومت و شهروندان اهمیت محوری می یابد. همزمان، با توجه به تکثیر رسانه ایِ فزاینده ی اطلاعات در عصر مجازی شدنِ فرهنگ این مشکله ی اساسی برجسته می گردد که آیا رسانه ای شدنِ فزاینده ی «جهان - زیستِ» معاصر به یک کنش سیاسیِ مترقی در جهت تعمیق خودآیینیِ شهروندان می انجامد یا – باتوجه به فوران پیام ها در عصر رسانه های مجازی- به سرگشتگی و بی تفاوتیِ سیاسیِ شهروندان و حتی سیاستِ تکنولوژیک/ الکترونیکِ معطوف به کنترل شهروندان؟ مقاله ی حاضر درصدد است تا با بهره گیری از مزایای رویکرد «ساختار/ کارگزار» به بررسی این مشکله بپردازد. در این راستا پس از بررسی دو رویکرد متقابل (یعنی دموکراسی مستقیمِ الکترونیکی در برابر پایان امر سیاسی در فرهنگ مجازی)، برداشتی از دموکراسیِ رسانه محور را به مثابه بدیل دموکراسیِ رایج مطرح می سازد.
تلفن همراه امروزه جزء جدانشدنی مناسبات و ارتباطات روزمره محسوب می شود، و با توجه به پیشرفت های روزافزون این وسیلة ارتباطی، مطالعه در مورد آن ضروری است. هدف اصلی پژوهش حاضر توصیف و تبیین فرهنگ مصرف تلفن همراه با استفاده از شاخص های سبک زندگی در بین دانشجویان است. چارچوب نظری این پژوهش نظریة مصرف بوردیو است. این پژوهش مطالعه ای پیمایشی با حجم نمونة چهارصد نفر، با استفاده از ابزار پرسش نامه بر روی دانشجویان دانشگاه دولتی و علوم پزشکی شهرکرد است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نظریة مصرف بوردیو در جامعة مورد مطالعه به میزان زیادی رفتار مصرفی دانشجوها در ارتباط با تلفن همراه را به خوبی تبیین می کند. همچنین نتایج مربوط به شبکه های اجتماعی مجازی، نظریة گمنامی در فضای مجازی را در زمینة مصرف برنامه های نرم افزارهای پیام رسانی وایبر، لاین، واتس آپ و... را تأیید می کند.