آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

اگر که هدف از سیاستِ دموکراتیک مشارکت آگاهانه ی افراد در تعیین سرنوشت عمومی باشد، طبعاً رسانه به مثابه واسطه ی ارتباط حکومت و شهروندان اهمیت محوری می یابد. همزمان، با توجه به تکثیر رسانه ایِ فزاینده ی اطلاعات در عصر مجازی شدنِ فرهنگ این مشکله ی اساسی برجسته می گردد که آیا رسانه ای شدنِ فزاینده ی «جهان - زیستِ» معاصر به یک کنش سیاسیِ مترقی در جهت تعمیق خودآیینیِ شهروندان می انجامد یا – باتوجه به فوران پیام ها در عصر رسانه های مجازی- به سرگشتگی و بی تفاوتیِ سیاسیِ شهروندان و حتی سیاستِ تکنولوژیک/ الکترونیکِ معطوف به کنترل شهروندان؟ مقاله ی حاضر درصدد است تا با بهره گیری از مزایای رویکرد «ساختار/ کارگزار» به بررسی این مشکله بپردازد. در این راستا پس از بررسی دو رویکرد متقابل (یعنی دموکراسی مستقیمِ الکترونیکی در برابر پایان امر سیاسی در فرهنگ مجازی)، برداشتی از دموکراسیِ رسانه محور را به مثابه بدیل دموکراسیِ رایج مطرح می سازد.

تبلیغات