فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
حق حیات و سلب آن از منظر اسلام و حقوق بین الملل بشر با تأکید بر عملیات انتحاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حق حیات و ممنوع بودن سلب آن، در اسلام و اسناد بین المللی حقوق بشر پذیرفته شده است، گرچه به دلیل وجود مبانی نظری متفاوت، تفاسیر مختلفی در این باره دیده می شود. از دیدگاه اسلام، حق حیات، حقی الهی است که به بشر عطا شده و انسان ها به حفظ آن مکلف اند. حفظ نفس از مقاصد شریعت است و محروم کردن انسان ها از این موهبت الهی، اگر به ناحق صورت پذیرد، حرام است. با این حال، در مسائلی نظیر جهاد، عملیات استشهادی، ایثار و ... ، به مسلمانان اجازه داده شده است حیات مادی خود را در معرض خطر قرار دهند. در این صورت سلب حیات، ارزشمند و بافضیلت قلمداد می شود. این در حالی است که در نگاه اسناد بین الملل عام حقوق بشر، حق حیات حقی بنیادین، مطلق و پایه سایر حقوق تلقی شده و سلب ناشدنی و اعراض ناپذیر است. از این منظر به حیات به عنوان عطای خداوندی نگریسته نمی شود. مطالعه موردی عملیات انتحاری در دو دیدگاه پیش گفته نشان می دهد چون انسان از موهبت حق حیات برخوردار است این نوع عملیات که عموماً علیه انسان های بی گناه است، ممنوع تلقی می شود. البته چون عملیات استشهادی و آزادی بخش در ماهیت و محتوا با عملیات انتحاری متفاوت اند، از این جهت مستثنا هستند.
نظریة تعلیم اخلاقی مجازات
منبع:
فقه و حقوق ۱۳۸۴ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
کوشش نظریة تعلیم اخلاقی، ارائة تبیینی از مجازات بر اساس موضعی متفاوت با سایر نظریههای مربوط به مجازات است. بر اساس این نظریه، مجازات به جز بازداشتن مجرمان از ارتکاب جرم و آسیب رساندن به دیگران، هدف والایی دارد که بنیاد این نظریه را در توجیه مجازات فراهم میآورد. جامعه با مجازات بزهکاران میخواهد به آنها و دیگران بفهماند که: اولاً عمل انجام شده به وسیلة مجرم، بر خلاف قانون و لذا مستوجب مجازات است، و ثانیاً نادرستی اخلاقی این عمل، دلیل خلاف بودن آن است. بر این اساس، هدف مجازات نه قصاص فرد مجرم، و نه معالجة اوست، بلکه هدف نهایی، بهبود بخشیدن اخلاقی مجرم و کل افراد جامعه است. از اینرو، مجازات عملی است برای مجرم و به نفع او، و نه در برابر و علیه او. البته از آنجا که مقتضای این نظریه، پذیرفتن واقعیت اختیار انسانها و احترام نهادن به آن است، فرد مجرم میتواند از قبول این درس اخلاقی سر باز زند. در هر حال، جامعه حق ندارد فرد مجرم را مجبور به پذیرفتن این درس اخلاقی کند.
بررسی مفهوم امید در قرآن و روایات و نقش آن درتر بیت انسان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
امید در قرآن و روایات، حالتی نفسانی است که فرد امیدوار را به تلاش جدی وادارد. امید در زندگی دنیوی و اخروی نقش های شگرفی دارد. در قرآن و روایات نیز فرد با امید به نصرت الهی، به آرامش در زندگی و تربیت خود دست می یابد. در این نوشتار به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از آیات و روایات، ضمن بیان مفهوم شناسی از امید و شناسایی انواع آن، با توجه به شاخصه های امید و جایگاه آن در تربیت به تحلیل تربیتی امید در قرآن و روایات پرداخته شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که در قرآن دو نوع امید شامل امید صادق و کاذب به کاررفته است. امید آثاری در تعلیم و تربیت وزندگی فردی و اجتماعی و در مفهوم بهتر در حوزه های ارتباط با خود، دیگران و جهان بجا می گذارد که ازجمله می توان به مواردی همچون فعالیت هدفمند، معرفی الگو، آرامش و آینده نگری اشاره کرد
امام خمینی و اخلاق سیاست ورزی
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۹ شماره ۲۸۰
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای اخلاق سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
مبانی، اصول و روشهای تربیت اخلاقی در سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مبانی، اصول و روشهای تربیت اخلاقی در سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است. نوع این پژوهش کیفی است. برای رسیدن به هدف پژوهش از روش تحلیلی ـ اسنادی استفاده شده است. به منظور جمع آوری اطلاعات در مورد عوامل پژوهش یعنی اخلاق، تربیت اخلاقی، سیره پیامبر و اهل بیت، اصول، مبانی و روشهای تربیت اخلاقی از تمام کتابهای روایی، تاریخی و پژوهشها در این زمینه بهره گرفته شده است؛ بدین معنی که ابتدا به شناسایی و گردآوری منابع مورد نیاز همراه با فیش برداری و ثبت موضوعات مورد نظر پرداخته شد؛ .سپس داده ها طبقه بندی و در نهایت مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی است که در سیره پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) سه مبنا استنباط، و از هر مبنا یک اصل و از هر اصل دو روش استخراج شده است که جداگانه به آنها پرداخته شد. مبنای اول هماهنگی عقل و وحی است. اصل ناظر بر این مبنا تعامل تفکر اخلاقی و تعبد اخلاقی است و روشهای ناظر بر این اصل نیز تبیین ارزشهای اخلاقی و مبارزه با هوای نفس است. مبنای دوم هماهنگی دین و اخلاق است. اصل ناظر بر این مبنا درهم تنیدگی تربیت اخلاقی و تربیت دینی است و روشهای ناظر بر این اصل پاک کردن محیط مظاهر فساد و امر به معروف و نهی از منکر (ایجاد فضای اخلاقی) است. سومین مبنا هماهنگی حسن فعلی و حسن فاعلی است. اصل ناظر بر این مبنا تعامل انگیزه و عمل است و روشهای ناظر بر این اصل تحریک ایمان و اعتقادات دینی متربیان و پرورش میل و اشتیاق در به دست آوردن فضیلتها و توانایی مخالفت با رذیلتهاست.
مفهوم شناسی معنویت از دیدگاه اندیشمندان تربیتی غربی و مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، تبیین و مقایسة مفهوم «معنویت» در غرب (با تأکید بر آراء اندرو رایت، پارکرجی پالمر، جین اریکر، ران بست، گراهام راستر) و اسلام است. ادبیات تحقیق نشان می دهد تعریف واحدی دربارة مفهوم معنویت وجود ندارد. مهم ترین عامل در تغییر و تنوع این دیدگاه ها، نوع رابطة مفهوم «معنویت» با «دین» بوده است. در پژوهش حاضر، دیدگاه های اندیشمندان مزبور، بر اساس نوع رابطة بین معنویت و دین، تحلیل و دیدگاه های آنها ذیل سه جهان بینی دینی، فارغ از دین، و غیردینی تبیین گردیده است. سپس برای تبیین دقیق تر مفهوم «معنویت»، مبانی فلسفی دیدگاه های اندیشمندان مزبور بررسی گردید. در مرحله بعد، مفهوم «معنویت» در اسلام با این مفهوم در غرب مقایسه شد. بخشی از یافته ها عبارت است از: مفهوم «معنویت» در اسلام، دارای مابازای بیرونی قابل شناسایی است. بنابراین، معنا امری صرفاً ساختنی نیست، بلکه یافتنی نیز هست، و حال آنکه در برخی از دیدگاه های غربی، مرجع امر معنوی دست ساز خود انسان و بنابراین، «معنا» صرفاً ساختنی است. برخی از دیدگاه های غربی به وجود تکثر در مرجع امر معنوی قایلند، اما دیدگاه اسلامی به وحدت معتقد است. معنویت از منظر اسلام، یک مفهوم کل گراست که همة ابعاد زندگی کودک را دربر می گیرد و چهار بعد ارتباط فرد با خود، خلق، محیط و خداوند را شامل می شود. ولی در برخی از دیدگاه های غربی، به ابعاد ارتباط با خود، دیگران و محیط محدود می شود. روش انجام این تحقیق، استفاده از روش «تحلیل کیفی محتوا» است.
اخلاق پیامدگرا: در جستجوی ابعاد نتیجه گروانه اخلاق اسلامی
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۷ شماره ۲۴۵
حوزه های تخصصی:
بررسی مفهوم ، اصول و روش های تربیت معنوی از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم تربیت معنوی یکی از مسائل چالش برانگیز در فلسفة تعلیم و تربیت است. در این مقاله برای دستیابی به این مفهوم، دیدگاه علامه طباطبایی به عنوان مبنا مدنظر قرار می گیرد. این مقاله در دو بخش تنظیم شده است؛ در بخش اول، مفهوم تربیت معنوی مورد بررسی قرار گرفته، روش مطالعه در این بخش، تحلیل پیش رونده است. بدین معنی که پس از بررسی و اتخاذ پیش فرض های لازم از رویکرد فلسفی و اسلامی علامه، به سمت استنباط مفهوم تربیت معنوی پیش می رویم. در دیدگاه علامه طباطبایی تربیت معنوی، جهت دهی به فرایند تجرد نفس، متناسب با فطرت ربوبی او معنا می یابد که در پی تقویت میل، تفصیل معرفت و انجام عمل متناسب با آن است. بدین ترتیب، اهداف تربیت معنوی دارای سه جنبه شناختی، گرایشی و عملی است. در قسمت دوم، برخی از اصول و روش های تربیت معنوی با استفاده از روش قیاسی فرانکنا بدست آمده است. اصول و روش هایی نظیر اصل عدم تشبیه خدا به سایر موجودات و روش ذکر تسبیحی، اصل پالایش خیال و روش تمرکز بر یک صورت خیالی، اصل ایجاد ملکه و روش تکرار عمل.
عدالت به عنوان فضیلتِ نفس
حوزه های تخصصی:
چکیده
مقاله حاضر درصدد تبیین عدالت فردى به عنوان فضیلت نفس و به مثابه برترین فضیلت در اخلاق در مقابل عدالت به عنوان عملى اجتماعى است. بحث عدالت فردى مقدم بر بحث عدالت اجتماعى است، زیرا با تربیت انسان، جامعه نیز بالطبع از افرادِ تربیت یافته برخوردار شده و در نتیجه، جامعه، ساختارِ سیاسى سالمى مىیابد.
جایگاه بحث حاضر، در اخلاقِ فضیلت مدار است که قائل به ارزش ذاتى فضایل بوده و درباره خصایل و عادات اخلاقى با تأکید بر ویژگىهاى درونى فاعلِ فعل بحث مىکند. در بحث عدالت فردى، عدالت به مثابه یک فضیلتِ هدایتگر در طىّ طریق صحیح زندگى است. در این مقاله به بررسى و تبیین نظریات افلاطون، ارسطو و نیز حکیمان مسلمان، از جمله خواجه نصیرالدین طوسى، ابنمسکویه و مرحوم نراقى و مقایسه آنها با یکدیگر پرداخته مىشود.
انسان کامل از دیدگاه شهید مطهرى و علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمال طلبى را مى توان هدف نهایى انسان دانست، گرچه در تعیین مصداق، ممکن است خطاهایى صورت پذیرد. با توجه به اینکه میل به کمال ذاتى انسان است، اندیشمندان در طول تاریخ، ویژگى هایى براى انسان کامل ذکر کرده اند. این تحقیق درصدد تبیین و تطبیق دیدگاه علامه طباطبائى و شهید مطهرى در خصوص انسان کامل است. روش پژوهش توصیفى بوده و با توجه به بررسى تطبیقى نظرات، از تحلیل محتوا استفاده شده است.
یافته ها حکایت از این دارد که انسان کامل انسانى داراى ارزش هایى مانند: عبادت، خدمت به خلق و آزادى است که همه در او به صورت هماهنگ رشد کرده و رشد هرکدام از این ارزش ها به حد اعلا رسیده است. در فرایند تحقیق، آنچه به دست آمده هماهنگى و هماوایى بین نظرات این دو اندیشمند در زمینه انسان کامل است، گرچه در تعیین مصداق «انسان کامل»، امکان شناخت و نوع نگاه به او، اختلاف نظر است.
ویژگی های اخلاقی جامعه ی مطلوب دراندیشه علامه طباطبایی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اسلام دینی اجتماعی است و احکام فردی آن نیز آهنگ اجتماعی دارد. هدف اسلام، نه تنها ساختن فرد دین دار، که جامعه ی دین دار است؛ جامعه ای که روابط اجتماعی آن بر اساس اهداف و احکام دین سامان گیرد، و سعادت فرد با سعادت جامعه پیوند خورده و میان مسؤولیت های اجتماعی و ایمان اسلامی ارتباطی قوی و غیرقابل انفکاک به وجود می آید. یکی از مسایلی که اسلام در این راستا برای آن اهمیّت قایل شده جامعه ی اخلاقی مطلوب است. اخلاق با ملکات نفسانی، تزکیه و تهذیب نفس، اعمال و رفتار فردی و روابط اجتماعی انسان ارتباط عمیق دارد. وجود جامعه ی اخلاقی مطلوب باعث تنظیم روابط انسان با خدا و نیز ارتباط او با اعضای جامعه شده، و رستگاری و کمال فرد و اجتماع انسانی را تضمین می کند. مرحوم علّامه طباطبایی ، از جمله حکما و دانشمندانی است که التفاتی ویژه به این مسأله داشته و در تفسیر المیزان و اندیشه های فلسفی خویش به آن پرداخته و اخلاق را از یک طرف هم مرز با اعتقاد و از طرف دیگر، هم مرز با عمل و فعل دانسته است. سعی نگارنده در این مقاله آن است که دیدگاه علّامه طباطبایی را در این باره تبیین و مهم ترین ویژگی های اخلاقی جامعه مطلوب انسانی را از منظر ایشان بررسی نماید.
عوامل تحکیم خانواده در فرهنگ اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
خانواده همیشه و همه جا و در بین تمامی جوامع بشری به عنوان اساسی ترین نهاد اجتماعی زیربنای جوامع و منشاء فرهنگ ها، تمدّن ها و تاریخ بشر بوده است. پرداختن به این بنای مقدّس بنیادین و حمایت و هدایت آن به جایگاه واقعی و متعالی خود، همواره سبب اصلاح خانوادة بزرگ انسانی و غفلت از آن موجب دور شدن بشر از حیات حقیقی و سقوط به ورطة هلاکت و ضلالت بوده است. انسان ها در زندگی خود، از دیگران تأثیر می پذیرند و بر آنها تأثیر می گذارند. در یک خانواده، از والدین گرفته تا فرزندان، در شکل گیری شخصیّت و خُلق و خوی یکدیگر مؤثّر واقع می شوند. محیط اجتماعی جامعه، رسانه ها، مطبوعات و همة اعضا و عناصر حاضر در صحنة اجتماع که در ارتباط با فردند، در پرورش روحیّه و شخصیّت وی تأثیر دارند. خلاصه آنکه جریان مزبور در تمام ابعاد زندگی انسان ها مشهود است، هرچند که نحوه و چگونگی این فرآیند در بسیاری از موارد مستور است. عوامل بسیاری در تحکیم بنیان خانواده و سرزندگی آن مؤثّرند که در این مقاله به مهم ترین آنها پرداخته شده است؛ از جمله حُسن معاشرت در خانواده، نظم و انظباط، وجود روحیة مشورت در خانواده، صبر و پایداری زندگی، روحیة عفو و گذشت، حاکمیّت صداقت در فضای خانواده ، پرهیز از سوء ظن، آفت حسد، رازداری و وفاداری، مشی با آرامش و بی تکبّر، حلم و بردباری، ترس از کیفر الهی، دوری از افراط و تفریط، تواضع، دوری از سختگیری و اسراف و نیز احسان به پدر و مادر، همگی از عوامل تحکیم خانواده اند. این مقاله عوامل تحکیم خانواده را در نظام فرهنگ اسلامی با استفاده از منابع اسلام و آثار متفکّران تربیتی را مورد بررسی، تحلیل و نقد قرار داده است.
مبانی یونانی اخلاقی مسلمانان(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق ۱۳۸۴ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
مطالعهى کتب علم اخلاق در جهان اسلام و یونان قدیم به روشنى تشابهى را بین مبانى آنها به ذهن متبادر مىسازد. ذهنیت اقتباس مبادى اخلاقى علماى اسلام از اندیشههاى اخلاقى یونانیان همچون دیگر مبادى فلسفى توسط فیلسوفان مسلمان، و به تبع آنها علماى اخلاق، سادهترین فرضیهى ممکن است. در این مطالعه سعى شده است تا به میزان صحت این فرض دست یابیم.
حال، اگر این فرض درست باشد، روند این اقتباس چگونه بوده است و تا چه زمان ادامه پیدا کرده است؟ آیا خود اسلام نظریهى اخلاقى ندارد و این روند مسلمانان را تا چه حد از روح قدسى دین دور ساخته است؟ براى این منظور دیدگاههاى اخلاقى نمایندهى فکر یونانى، ارسطو، و تا حدى افلاطون، مورد مطالعه قرار گرفته و سپس با مهمترین کتب اخلاقى مسلمانان در پهنهى تاریخ اسلام، یعنى کتب یحیى بن عدى، ابوالحسن عامرى، ابن مسکویه، خواجه نصیر طوسى، محمد غزالى، فیض کاشانى، نراقیین و عبدالله شبّر مقایسه شده است. در این راستا میزان اقتباس و نوآورى آنها و نقش هر یک در این روند مورد بررسى قرار گرفته است.
نظام اخلاقى در اسلام با توجه با آراء اخلاقى غزالى،ابنمسکویه، خواجه نصیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار بررسى تطبیقى آراء اخلاقى سه دانشمند بزرگ جهان اسلام،
غزالى، ابنمسکویه و خواجه نصیر الدّین طوسى است. در این مقاله نخست به کاستى مباحث تئوریک در میراث مکتوب اسلامى اشاره شده و اینکه رویکرد اهتمام کنندگان به اخلاق بیشتر به جنبه اخلاق عملى معطوف بوده است. سپس رویکردهاى اخلاقى مطرح در جهان اسلام در
قالب تقسیمبندى سه گانه تبیین و نقد شده است. این سه رویکرد عبارت است از: اخلاق فیلسوفانه که نماینده آن تهذیب الاخلاق ابن مسکویه و اخلاق ناصرى خواجه نصیرالدّین طوسى است، اخلاق عارفانه یا صوفیانه به نمایندگى غزالى و دو کتابش إحیاء علومالدّین و کیمیاى سعادت و بالاخره اخلاق نقلى و کتابهایى مانند اخلاق محتشمى و اخلاق شبر که البته به این قسم از گرایش اخلاقى کمتر پرداخته شده و اهتمام بیشتر به دو قسیم دیگر آن است. دیگر مبحثى که در مقاله حاضر به تفصیل بررسى شده، تبیین مبادى نظام اخلاقى امثال ابن مسکویه، غزالى و خواجه نصیر است که در ضمن آن، تعریف اینان از اخلاق نقل و نقد شده و سپس تبارشناسى نظرات اخلاقى این سه متفکر ارائه
گشته است. جایگاه اخلاق در درختواره موضوعى علوم در دوران قدیم بخش پایانى مقاله است.
عدالت اجتماعی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
مقاله حاضر به بررسی عدالت اجتماعی در گفته ها و اعمال علی بن ابی طالب (ع) می پردازد. عدالت و حقیقت مادر همه ارزش های اجتماعی تلقی می شود. پس از حضرت محمد (ص)، امام علی (ع) بهترین نمونه اخلاق، از جمله عدالت بود. او برای عدالت زندگی کرد و بر این باور بود که هر کس باید از حق امنیت در زندگی برخوردار باشد. به نظر وی، عدالت قرار دادن هر چیزی در محل مناسب خود است. بنا به نظر امام علی (ع) ارتباطی عمیق بین عدالت و حقیقت وجود دارد. نقطه مقابل عدالت ظلم و ستم بوده و ستمگر دشمن خدا است. عدالت یکی از چهار ستون ""ایمان"" است. عدالت اجتماعی یکی از مهم ترین جنبه های عدالت است. عدالت اجتماعی به معنای دادن حق شایسته هر فرد در توزیع منافع در جامعه و برآوردن نیازهای اساسی افراد است. عدالت اجتماعی شامل چند عنصر است که مهم ترین آنها عبارتند از: (1) کرامت انسان و اهمیت جامعه، (2) برابری و توزیع عادلانه ثروت، (3) مقابله با ظلم و حفاظت از ضعیف در برابر قوی، (4) تامین امنیت اجتماعی و (5) رعایت حقوق اجتماعی انسان. همه این عناصر در گفتار و کردار امام علی (ع) مورد بررسی قرار گرفته است. به نظر او اعتدال و عدالت اصل راهنمای زندگی انسان است.