رهیافت انتقادی به کتاب مقدس، پدیده ای نوظهور و از نتایج عصر روشنگری بود. کتاب مقدس، که تا آن زمان به عنوان منبع قدسی دین تلقی می شد، همچون سایر متون کهن با تکیه بر ابزارهای علمی مورد قضاوت و استنطاق واقع شد. مهم ترین پیامد این رویکرد، مناقشه و اختلاف در مورد اعتبار کتاب مقدس است. تعمیم کاربست شیوه های مختلف نقد کتاب مقدس به قرآن، چالش هایی را در حوزة مطالعات قرآنی ایجاد کرده است که باید پیش از استفاده از این روش ها، کارآمدی یا عدم کارآمدی آنها دربارة قرآن بررسی و تحلیل شود. در این مقاله، ابتدا عوامل و زمینه های نقادی کتاب مقدس به تصویر کشیده شده، سپس کاربست برخی روش های انتقادی برگرفته از کتاب مقدس در مورد قرآن، معرفی و تحلیل شده اند. بررسی ها نشان می دهد، متن قرآن کریم، بر خلاف کتاب مقدس، به نحو متواتر و از طریق قرائت و حفظ نسل ها نقل شده و متن آن، بی کم و کاست حفظ گردیده است. لذا نمی توان متن قرآن را همانند متن کتاب مقدس، به نقد کشید و دربارة متن آن، زیادت و نقصان ادعا کرد.
یکی از روش های تفسیری کهن عقل گرایی در تفسیر است. با توجه به اینکه قرن چهارم هجری نقطه آغاز این جریان بوده و از آنجا که سید رضی جزء پیشگامان این شیوه در این دوره است، واکاوی مؤلفه های عقل گرایی در آرای تفسیری وی مد نظر قرار گرفت. این بررسی نشان داد که عقل ابزاری بیشتر از عقل منبعی مورد استفاده سید بوده است. استفاده از عقل به عنوان قرینه تأویل آیات و تفسیر آیات بر معانی استعاری و مجازی، استفاده از بداهت عقلی به عنوان قرینه حمل آیات بر معانی استعاری، تحلیل مفاهیم ادبی با تحلیل عقلی، تحلیل عقلی موضوع سخن و نقد و بررسی اقوال با توجه به ملاک های عقلی، مهم ترین مؤلفه های عقل گرایی در روش تفسیری سید رضی است. در کنار تأویلات و تفاسیر ضابطه مند همسو با مفسران خردگرای معتزلی، تأویلات فاقد شواهد و ادله کافی، ازجمله روایات معصومین، از مشخصه های روش تفسیری وی بوده است.