فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۹۰۰ مورد.
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۶ شماره ۶۹
حوزه های تخصصی:
زبان بازتابی از خصوصیات فردی و اجتماعی است که تضمین کننده روند تکاملی انسان در همه دوران بوده است. زبان ابزاری است برای برقراری کنش متقابل اجتماعی که به گفتار و نوشتار جهت می دهد و فرهنگ نظامی بنیادی و خاص از انتظارات، کنش ها، هنجارها، آداب و رسوم با مبانی فکری-شناختی و ویژگی های رفتاری و عقیدتی است که هویت جامعه را شکل می بخشد. هدف از این پژوهش کاوش درباره نقش های زبانی و رمزگشایی از ساخت های زبانی است. در این پژوهش به روش توصیفی به بررسی ساختار مجهول به لحاظ ساختاری و معنایی پرداخته، روابط بین فرهنگی و نقش ترجمه به عنوان ابزار اصلی تعامل بررسی می کنیم. نتایج بررسی ها نشان می دهد، می توان از طریق ایدئولوژی های زبانی، گفتمان و ساختارهای زبانی را علی رغم تفاوت فرهنگی و ساختاری ژرف بین زبان مبدأ و مقصد درک کرد. در ترجمه توجه به جنبه های صوری، معنایی و سبکی بسیار حائز اهمیت است. تحلیل متن به علت انتزاعی تربودن مؤلفه معنایی، پیچیده تر از بقیه سطوح می باشد. هر سطح مسائل و مشکلات خاص خود را دارد و ابهام ها در هر سطح ممکن است ظاهر شوند. اگر در هر سطح با مسائل برخوردی معقول و آگاهانه صورت گیرد، از میزان ابهام در سطوح بعدی کاسته می شود؛ ازاین رو باید همواره این سطوح مختلف زبانی را مدّ نظر قرار داد.
اصول و قواعد معناشناسی واژگان فقهی در تفسیر تسنیم
حوزه های تخصصی:
معناشناسی روشمند واژگان فقهی قرآن، نقش بسزایی در درک مراد الهی از معنای آن ها دارد. یکی از کارهای ارزشمند آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم قاعده مند کردن روش شناسایی معنای دقیق واژگان فقهی است. تفسیر تسنیم برای معناشناسی واژگان فقهی قرآن و کشف مراد الهی از معنای واژه، به سه اصل مهم توجه کرده است: 1) شناسایی معنای لغوی واژه فقهی؛ 2) کشف معنای قرآنی واژه فقهی؛ 3) شناسایی معنای اصطلاحی واژه فقهی. در تفسیر تسنیم برای آنکه هر اصل به صورت روشمند ارائه شود چند قاعده مهم رعایت و درمجموع چهارده قاعده ذیل این سه اصل آمده است. در این مقاله درباره این اصول و قواعد صحبت می کنیم تا خوانندگان با روش درست و جامع معناشناسی واژگان فقهی قرآن کریم آشنا شوند که یکی از ابتکارات علمی آیت الله جوادی آملی در تفسیر تسنیم است.
بررسی تطبیقی رابطه مشیت و اراده الهی در تفسیر کبیر و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود آیات به ظاهر متفاوت در قرآن کریم پیرامون مسأله هدایت و ضلالت، و آیاتی که بیانگر عمومیت مشیت و اراده الهی و حاکمیت آن بر نظام آفرینش می باشد، آن را به یک دل مشغولی فکری و دینی میان متکلمان، و مفسران اسلامی تبدیل نموده و موجب پیدایش آرای متفاوتی در این خصوص شده است و این امر در تفاسیری که با صبغه کلامی به نگارش در آمده اند از نمود بیشتری برخوردار بوده است و در این میان، فخر رازی و علامه طباطبایی به عنوان نمایندگان دو مکتب تفسیری اشاعره و امامیه براساس مبانی، قواعد، و پیش دانسته های مبنایی، ابزاری و محتوایی تفسیری، مانند اعتقاد یا عدم اعتقاد، به نقش آیات قرآن در تفسیر یکدیگر، نقش سیاق آیات در فهم صحیح دیگر آیات، برخورداری قرآن از زبان خاص، حجیت سخنان اهل بیت علیهم السلام در تفسیر که به نص حدیث ثقلین همتای قرآن دانسته شدند، حجیت عقل در تفسیر قرآن و حسن و قبح عقلی، برداشت های متفاوتی پیرامون آیات مرتبط با مساله هدایت و ضلالت و رابطه آن با اراده و مشیت الهی داشته اند، به طوری که فخررازی با تکیه برمبانی کلامی اشعری وقوع همه حوادث عالم و صدور تمامی افعال انسان در زندگی فردی و اجتماعی، از جمله مسأله هدایت و ضلالت انسان، امری حتمی و جبری و تخلف از آن را محال دانسته، در حالی که علامه طباطبایی با استدلال به آیات قران و روایات معصومین علیهم السلام و دلایل عقلی ضمن اعتقاد به عمومیت مشیت و اراده الهی، نه تنها از آیات مربوطه استنباط جبر ننموده بلکه آیات مربوط به مشیت و اراده الهی را مبین و مؤید اختیار انسان نیز دانسته است. مقاله حاضر جستاری تطبیقی است از آیات تفسیر شده پیرامون موضوع فوق از دو مفسر مذکور، براساس تفسیر کبیر و المیزان تا وجوه اختلاف ادله و آرای تفسیری آنها باز نموده شود.
بررسی اختلافات و اشتراکات تفاسیر عرفانی فریقین ذیل داستان حضرت موسی(ع) و خضر(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند در متون عرفانی عموماً از اختلافات مذهبی خبری نیست، با این حال نمی توان وجود آنها را در کتب عرفانی نادیده گرفت. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی تألیف شده است، نقاط اشتراک و اختلاف تفاسیر عرفانی فریقین را به لحاظ متنی و محتوایی، ذیل داستان حضرت موسی(ع) و خضر(ع) مورد بررسی قرار می دهد. روشمندی در تدوین متن، تداعی مفهوم سلوک و پرورش زبان عرفانی، از جمله اشتراکات مهم تفاسیر عرفانی است. دقت و تمرکز بر روی لغات، نگرشی خاص بر بعضی مفاهیم مانند ولایت و تلاش برای منسجم کردن اصطلاحات عرفانی نیز از موارد اختلاف این دو دسته از تفاسیر می باشد.
بررسی آراء سیوطی در اجمال و تبیین آیات قرآن کریم با محوریت اندیشه های علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث علوم قرآنی که توسط عالمان این علم مورد
توجه قرار گرفته موضوع مجمل و مبین در قرآن کریم است. جلال الدین سیوطی درکتاب الإتقان
فی علوم القرآن فصلی با عنوان « فی مجمله و مبینه » دارد و در آن فصل آیاتی که
از نظر او دارای اجمال هستند را برشمرده و معانی مختلف مترتب بر آن آیات را بیان
کرده است . او اسبابی مانند اشتراک لفظی ، حذف ، غرابت و... را برای اجمال برمی
شمارد و آیاتی را به عنوان مثال بیان می کند. به نظر می رسد در تفسیر المیزان، با
بررسی آیاتی که سیوطی آن ها را دارای اجمال برشمرده است، علامه طباطبایی در بیشتر موارد
، آن آیات را با توضیح و توجه به سیاق از شکل مجمل خارج کرده است. البته در برخی آیات
که طبق نظر سیوطی مجمل هستند ، علامه طباطبایی اظهار نظر صریح یا خاصی نداشته و تنها
به بیان وجوه مختلف معنایی آیه پرداخته است . این مقاله کوشیده است با بررسی اسباب
اجمال در آیاتی که در اتقان آمده و نیز پرداختن به روایات کتاب الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور ، دیدگاه
سیوطی درباره اسباب اجمال را مورد مطالعه قرار داده است و با مراجعه به کتب مختلف
علوم قرآنی و نیز تفسیر المیزان ، اجمال درآن آیات را تحلیل و بررسی نماید .
زبان و تفکّر؛ رویکردی قرآنی، تحلیلی معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقدّم یا تأخّر تفکّر و تحصیل معنا نسبت به زبان و گفتار و تأثیر هرکدام بر دیگری و کیفیت آن مهم ترین وجوه مسأله در رابطه زبان و تفکّر است. «تعیین کنندگی زبان برای تفکّر»، «تعیین کنندگی تفکّر برای زبان»، «استقلال زبان و تفکّر از هم» و «استقلال زبان و تفکّر در آغاز تکوین و وابستگی آنها به هم در تکامل» چهار نظریه مطرح در این باره اند. در این میان، معرفت قرآنی حاصل از تحقیق موضوعی و معناشناختی آیات مرتبط، علاوه بر غنابخشی به دستاوردهای بشری، به ویژه در تبیین کیفیّت تأثیر زبان بر ذهن، می تواند پشتوانه نظری تدوین برنامه های اجتماعی تربیتی گفتمان محور و مهم تر از همه در راستای اصلاح رویکرد به آموزش و ترویج قرآن کریم، در پاسخ به چرایی ماهیت زبانی آن، نقش آفرین باشد. آیاتی از قرآن کریم شناخت یا عدم شناخت به حقایقی را در تحقّق و چگونگی کنش هایی در «زبان بیانگر» تعیین کننده نشان می دهد؛ اما «زبان دریافتی»، با لحاظ همبستگی لفظ و معنا، «کارکردی توجیهی» بر ذهن انسان به دو نحو «ذکری» و «لهوی» دارد. ثمربخشی شناخت هایی نو، بسترسازی برای آیات غیرکلامی، محوریّت برای ارزیابی و تغییر تصوّرات و تصدیقات و سببیّت برای تثبیت شناخت ها و باورهای انسان پیامد کارکرد توجیهی زبان در بیان قرآن کریم است.
بررسی میدان معنایی اطاعت در نظام توحیدی قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در معناشناسی نوین، کنش های زبانی و هویت ارزشی عناصر آن مبتنی بر روابط معنایی است که در ساخت میدان های معنایی ظهور می یابد. عنصر اطاعت و مشتقات آن از مهم ترین واژگان کانونی در قرآن کریم است و معناشناسی این واژه و ساختارهای زبانی آن سهم بزرگی در کشف جهان بینی قرآن کریم و نظام معنایی آن دارد. پژوهش پیش رو، نخست معنای اطاعت و تطور معنایی آن را در دو دورة پیش از نزول و عصر نزول قرآن با رویکرد درزمانی بررسی می کند و سپس با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد هم زمانی و تحلیل حوزه ای معنا، به واکاوی روابط این مادة زبانی وحی در سه سطح هم نشینی، جانشینی و تقابل معنایی با دیگر واژه های مرتبط قرآنی، در دو حوزة کلان نظام تشریعی و تکوینی قرآن کریم می پردازد. در جهان بینی قرآن کریم، اطاعت در نظام تشریعی در فضای ایمان و انقیاد نظری از خداوند تصویر شده است و هم سویی آن با اطاعت پذیری همه موجودات در نظام تکوین، در گرو انقیاد ماندگار و پروای پایدار از خداوند است. به طور کلی می توان گفت میدان معنایی مادة اطاعت در سطوح پیش گفته، تداعی بخش نظام دقیقی است که بر محور توحید در جهان هستی در دو بُعد تکوینی و تشریعی جریان دارد و سعادت انسان در زندگی فردی و نظام اجتماعی در پرتو بهره مندی از عنصر اطاعت پایدار می ماند؛ چنان که سرکشی از فرمان خدا موجب سقوط انسان در عذاب خوارکننده خواهد بود.
ریشه یابی ماده «لبس» و نقش آن در فرآیند معادل یابی در ترجمه های فارسی و انگلیسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از گذشته های دور تاکنون، بارها به زبان های بسیار متنوعی ترجمه شده و از همین طریق، فرصت انتقال تعالیم والایش به مردمانی با فرهنگ های مختلف را پیدا کرده است. تمامی این تلاش ها موجب گشت که افزون بر نفس ترجمه، آثاری در مسائل نظری و کاربردیِ ترجمه قرآن نیز تدوین گشته و اصول، مبانی و روش شناسی آن مورد بحث قرار گیرد. مطالعه حاضر، در ادامه ی همین کوشش ها تلاش دارد «ریشه یابی واژگان» را به عنوان روش کارآمدی برای معادل یابی معرفی کرده و به کاربست آن در ماده ی قرآنیِ «لبس» بپردازد. عالمان مسلمان در آثار تفسیری و زبان شناختی خود، تحلیل های گوناگون و احیاناً متناقضی درباره معنای این ماده ارائه کرده اند که در ترجمه های قرآن کریم نیز بازتاب یافته است. این پژوهش توانست با کاربرد روش ریشه شناسی واژگان، برای نخستین بار به پیجویی ماده «لبس» در شاخه های مختلف زبان سامی پرداخته، قدیم ترین معنای این ریشه سامی را بازجسته و به مطالعه ی روند تحول معنایی آن تا عصر نزول قرآن اقدام نماید. سر آخر، این مطالعه با روش توصیفی- تحلیلی، میزان موفقیت ترجمه های فارسی و انگلیسی قرآن کریم در ارائه ی معادل هایی از این ماده را مورد ارزیابی قرار داده و نقاط قوت و ضعف هر یک را به بحث گذارده است.
ضوابط «جری و تطبیق» صحیح آیات قرآنی
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی آموزه فداء مسیحیّت در تفاسیر المنار و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه «فداء» از جمله اعتقادات رسمی مسیحیان است که با گناه نخستین ارتباط تام دارد. نظریّه آنسلم مشهورترین تبیین از این نظریّه است. براساس این نظریّه، تمام انسان ها بر اثر گناهِ آدم، فاسد و گنهکار شدند. ازسویی، عدالت خدا اقتضا می کند مجازاتی در پی این گناه باشد و ازسوی دیگر، لازمه رحمت خدا نجات انسان است؛ ازاین رو، عیسی مسیح به عنوان خدای انسان گونه، به منظور کفّاره گناه آدم و نجات انسان به صلیب کشیده شد. تفسیر المنار با رویکردی صرفاً عقلانی و المیزان براساس تعالیم قرآنی نقدهایی جدّی بر این آموزه دارند. المیزان به نقد همه مؤلفه های فداء توجّه داشته است؛ اما بیشترین نقد المنار متوجّه تزاحم رحمت و عدالت الهی است. المنار، منکر شفاعت است و تنها راه نجات را ایمان و عمل صالح می-داند. از نظر علامه، ماهیّت شفاعت و فداء متفاوت است و عیسی، شفیع است نه فادی. به طورکلی، از نگاه قرآن و عقل، آدم گناه نکرد. صحیح نیست که به خاطر گناه یک شخص، تمام انسان ها عقوبت شوند. همه گناهان یکسان نیستند و هر گناهی به هلاکت ابدی منجر نمی شود. عدالت خدا با عفوش منافات ندارد. تجسّد خدا محال است. لازمه کفّاره شدن عیسی، لغو و بیهودگی شرایع و واقعی نبودن نظام پاداش و کیفر الهی است.
دیدگاه تفسیری آیت الله جوادی آملی درباره سیاق و نمودشناسی آن
حوزه های تخصصی:
جستار حاضر، درباره یکی از مباحث تفسیری و علوم قرآنی و قرینه های درون متنی به نام «سیاق» است، پیشینه کاربرد سیاق در تفاسیر، به ابتدای قرن دوم (ه. ق) برمی گردد. این مقاله در پی بررسی نقش سیاق درکشف مدلول های آیات، چیستی و جایگاه آن، گونه ها، چرایی و گستره شناسی سیاق، براساس دیدگاه های علامه جوادی آملی است و نمودهایی را از کاربرد آن درتفاسیر، به ویژه تفسیر تسنیم نشان می دهد. فزونی کاربرد سیاق در تفسیر تسنیم، نشان از کوشش نویسنده آن در بهره بردن از این قاعده برای کشف مفاهیم آیات است. به نظرحضرت استاد، در تعارض سیاق با سباق، سباق مقدم، و در تعارض آن با حدیث مأثور، سیاق مقدم است.
تحلیل و بررسی روش دکتر عابدالجابری در تاریخ گذاری قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ گذاری قرآن عبارت از دانشی است که از تاریخ و ترتیب نزول فقرات مستقل وحی های قرآنی اعم از یک سوره کامل یا فقره ای مستقل از یک سوره تدریجی النزول، بحث می کند. دکتر عابدالجابری درتفسیر فهم القرآن الحکیمبا توجه به روش تفسیری و صبغه تاریخی خود، بیشترین تلاش را در این مورد انجام داده است. او با اعتقاد به اصول و مبانی خاص خود، روش هایی را در تاریخ گذاری قرآن به کار می گیرد و به نتایج جدیدی پیرامون زمان وقوع و چگونگی حوادث تاریخ صدر اسلام دست یافته است. مهم ترین شیوه های او را می توان تحت عناوین: تکیه بر سیاق آیات و سوره ها، تکیه بر شواهد تاریخ جاهلی و تاریخ صدر اسلام، چینش سوره ها بر مبنای مَطلع آنها، استدلال به احادیث سبب نزول آیات، توجه به مراحل تاریخی تشریع احکام شرعی، اولویت بندی منابع تاریخ گذاری و... بیان و تحلیل کرد.
گفتمان کاوی تفسیر شیعه در کوفه؛ اصبغ و گفتمان ""امامتِ وصایتی""(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رهیافت تاریخی در کنار شناخت بسترهای مختلف جامعه، عهده دار نمایاندن فرازها و فرودهاست. دست یابی به سیر تطور یک اندیشه و درک بهتر از خاستگاه و دوران آغازین شکل گیری آن، منوط به تحلیل گفتمان های مکشوف از داده های تاریخی برجای مانده در آن حوزه است. اصبغ بن نباته کوفی از نخستین مفسران شیعی در کوفه است که در منابع رجال و تراجم، به عنوان نخستین مؤلف ذکر شده؛ اما اثری مشخص با محتوای قرآنی یا تفسیری به وی نسبت داده نشده؛ فراوانی نسبتاً زیاد روایات تفسیری او و بازتاب آن ها در آثار معتبر پسین و همچنین توجه به روان شناسی اعتقادی شخصیت وی، این فرضیه را به ذهن می رساند که به گمان قوی، اصبغ از ارکان مهم انتقال آموزه های قرآنی امام علی(ع)، با رویکرد تأسیس یا ترویج گفتمان های شیعه بنیان همچون امامت و وصایت در روزگار خود بوده؛ براساس نظریه ""آوای متعارض باختین"" باید گفت بازتاب گسترده مؤلفه های معنایی وصایت در تفسیر اصبغ و اهتمام او به گفتمان وصایت علوی، معنادار بوده و در دیالکتیک تعاملی با گفتمان رقیب شکل گرفته که قصد داشت نظریه خلافت سقیفه ای در جامعه را نهادینه کند.
تحلیل و بررسی روایات تفسیری درباره عبدالله بن سلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر پایه روایات صحابه و تابعان و آرای مفسران، ابن سلام از احبار یهود که اوایل هجرت مسلمان شد، در 17 فقره از آیات، مورد تجلیل واقع شده که در برخی شأن نزول و در برخی مصداق آن پنداشته شده است. لیکن این اقوال از جهات گوناگون همچون تعدّد آیات شأن نزول برای یک واقعه، مکی بودن بسیاری از آیات تجلیل و مدنی بودن ایمان ابن سلام با عنایت به مردود بودن این قسم از آیات مستثنا، نقل برخی روایات از سوی خود ابن سلام و تجلیل از او در کنار کعب الاحبار، محدود بودن روایات تفسیری اصحاب و فقدان روایات تجلیل از ابن سلام به نقل از معصومان، موجب سست شدن این اقوال گردیده است. از دیگرسو با استناد به گزارش های تاریخی که از تلاش حاکمیت برای فضیلت تراشی برای برخی عناصر همگام با خلفا همچون ابن سلام به منظور کاهش مقبولیت حضرت علی خبر می دهد، وضع این روایات پس از دوران پیامبر آشکار می گردد.
بررسی برداشت های تفسیری علامه طباطبایی درباره آیات مربوط به لوح محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله کوشیده است تا با رویکردی تفسیری روایی، برداشت های تفسیری علامه طباطبایی درباره لوح محفوظ و موارد مرتبط با آن مانند خزائن الهی و برخی از وی ژگی های لوح محفوظ مانند اتصاف آن به حکیم بودن را مورد بررسی قرار دهد. به شهادت آیات و روایات، محفوظ بودن لوح، به معنای مصونیت حقیقت ماورایی قرآن از دستبرد و مسّ و شهود نامحرمان درگاه الهی است و به معنای محفوظ بودن آن از تغییر نیست. همچنین صفت «حکیم» در آیه ۳ و ۴ زخرف، به مرتبه لوح محفوظ ارتباطی ندارد، بلکه وصف همین قرآنی است که به زبان عربی نازل گشته است و همچنین عبارت «مفاتح الغیب» که در صدر آیه ۵۹ انعام آمده است جمع مفتاح به معنای کلید بوده و میان مفاتح الغیب در صدر آیه و کتاب مبین در ذیل آیه دوگانگی وجود ندارد، بلکه براساس شواهد قرآنی و روایی می توان صدر آیه را اجمالِ تفصیلی دانست که در ذیل آن آمده است.
تحلیل کارکردهای سیاق در التفسیر الحدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمد عزّت دروزه از مفسران معاصر و بیان گذاران تفسیر قرآن بر اساس ترتیب نزول در تفسیر خود، التفسیرالحدیث می باشد. وی فهم معانی و مراد آیات را تنها در پرتو توجه به سیاق آیات ممکن می داند. از این رو ابتدا در مقدمه تفسیرش به طور مفصل در اهمیت سیاق سخن گفته است و آنگاه در جای جای اثرش سیاق را در خدمت تفسیر آیات آورده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی از نوع تحلیل مفهومی انجام پذیرفته است؛ در این پژوهش کارکردهای سیاق در دو محور: 1. کارکردهای سیاق در نقش قرینه ای درون متنی، 2. کارکردهای سیاق در ارتباط با قرائن برون متنی، بررسی و تحلیل شده است. مجموعه بررسی ها و تحلیل ها در این دو محور حکایت از آن داشت که دروزه، پیش از اقوال مفسران و حتی روایات به سیاق آیات توجه کرده و تلاش داشته است آنچه که از سیاق آیات به دست می آید برای مخاطب خود عرضه کند. وی گاه توانسته به هدف خود نائل آید و گاه در استفاده از سیاق به تکلف دچار شده و به دلایلی چون تعصبات مذهبی و غیره، نتوانسته است به شایستگی از سیاق بهره گیرد.
چیستی حقیقت ملکوت در قرآن کریم و تحلیل دیدگاه مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چیستی ملکوت و مسائل مرتبط با آن، محل بحث مفسران و قرآن پژوهان بوده است. منشأ آن آیات 83 یس، 88 مومنون، 75 أنعام و 185 أعراف است که به صراحت از ملکوت سخن گفته است، همین امر سبب به وجود آمدن دیدگاه های گوناگونی درباره ملکوت شده است. مقاله حاضر در تلاش است«چیستی ملکوت» و مسائل مرتبط با آن را، نخست از منظر آیات قرآن بررسی نماید و سپس به تبیین و بررسی مهم ترین دیدگاه ها در این زمینه بپردازد. در تفسیر ملکوت سه دیدگاه در میان مفسران مطرح است، ملکوت جنبه عمومی شهود است، ملکوت امر باطنی است و ملکوت مقام قربِ مختص به اولیای الهی است. دیدگاه دوم، افزون بر ارائه تفسیری روشن، جامع و قابل حمل بر آیات ملکوت، با در نظر گرفتن معنای عینی برای واژه ملکوت از حمل آن بر معنای اعتباری جلوگیری نموده است. از نگاه این دیدگاه، ملکوت امری باطنی در نظام عرش الهی است که از آن به چهره انتساب اشیاء به خدای متعال به لحاظ ارتباط تدبیری میان آنها تعبیر می شود و با مفاهیم امر الهی، هدایت، امامت، یقین و عرش مرتبط است.