فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۵۶۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر، به دنبال تحلیل عوامل مؤثر بر تجارت درون صنعتی ایران با کشورهای طرف تجاری در بلوک های منطقه ای EU، ECO، GCC و ASEAN به صورت متقابل و به تفکیک صنایع مختلف با استفاده از دادههای تلفیقی دوره 2009-1997 مبتنی بر رویکرد پانل پویا و به کارگیری روش گشتاورهای تعمیمیافته میباشد.
برای توضیح تجارت درون صنعتی صنایع بین ایران و کشورهای طرف تجاری، متغیرهای اندازه اقتصادی، درآمد سرانه، سرمایهگذاری مستقیم خارجی، مسافت و عدم توازن تجاری مورد استفاده قرار گرفتهاند. نتایج برآورد مدل نشان میدهد که اندازه اقتصادی، درآمد سرانه و مسافت، مهمترین متغیرهای توضیحدهنده تجارت درون صنعتی ایران و کشورهای طرف تجاری میباشند.
براساس یافته های پژوهش، اندازه اقتصادی، رابطه مثبت با تجارت درون صنعتی دارد و از مهمترین متغیرهای توضیحدهنده تجارت درون صنعتی ایران و کشورهای طرف تجاری میباشند و هر چه ابعاد اقتصادی بزرگتر باشد، نشانگر امکانات وسیع تر برای تمایز محصول و افزایش تجارت درون صنعتی است. از طرفی، درآمد سرانه دارای تأثیر منفی بر تجارت درون صنعتی است که این امر بیانگر آن است که در انتخاب کشورهای طرف تجاری باید ساختارهای متفاوت کشورها از طرف عرضه و از طرف تقاضا مد نظر قرار گیرد و هر چه ساختار درآمدی کشورها مشابه باشد، ساختار تقاضای آنها مشابه خواهد بود و سطح تجارت این کشورها، گسترده خواهد شد. همچنین مسافت و عدم توازن تجاری تأثیر معکوسی بر جریان تجارت درون صنعتی صنایع در ایران دارند.
ارزیابی و برآورد پتانسیل ساده تجاری میان ایران و کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای(SCO)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های توسعه تجارت خارجی هر کشور، شناخت دقیق پتانسیل های اقتصادی- تجاری شرکای تجاری عمده و راه های رساندن حجم و ترکیب تجارت خارجی اعم از صادرات و واردات به سطح مطلوب آن است. بر این اساس، در این تحقیق، از بین روش های مختلف برآورد پتانسیل تجاری، از روش «برآورد ساده با استفاده از آزمون مشابهت» استفاده شده است. مهم ترین متغیرهای مورد بررسی، حجم مبادلات غیرنفتی بین ایران و کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای [1] و معرفی کالاهای پتانسیل دار غیرنفتی در تجارت ایران با این کشورها است. این مقاله به دنبال تعیین پتانسیل تجاری غیرنفتی ایران با کشورهای عضو این سازمان بر اساس کدهای شش رقمی HS [2] در دوره زمانی 2007-2003 می باشد. هم چنین برای تعیین درجه تشابه صادرات و واردات غیرنفتی ایران با کشورهای عضو این سازمان و نیز جهت تعیین پتانسیل معمولی، شاخص کسینوس [3] مورد استفاده قرار گرفته است.
یافته های تحقیق نشان می دهد که درجه تشابه صادرات و واردات غیرنفتی بین ایران و کشورهای عضو شانگهای بسیار کم می باشد. هم چنین، نتایج برآورد ساده پتانسیل تجاری نشان داد که ایران بیشترین پتانسیل تجاری غیرنفتی را در میان کشورهای عضو شانگهای طی سال های مورد بررسی، با کشور چین و سپس به ترتیب با کشورهای روسیه و هند داشته است. از طرف دیگر، ایران در تجارت غیرنفتی خود با برخی کشورهای عضو سازمان شانگهای- به خصوص سه کشور مهم چین و روسیه و هند- از پتانسیل تجاری غیرنفتی خود به طور کامل استفاده نکرده و هنوز ظرفیت بلااستفاده وجود دارد.
روش شناسی اندازه گیری تجارت درون صنعت : یک مطالعه موردی برای صنایع کارخانه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، ارایه روشها و پیشرفتهای اخیر در اندازهگیری تجارت درون صنعت است. برای ارایه بحث کاربردی نیز میزان تجارت درون صنعت صنایع کارخانهای ایران طی دوره زمانی 2003-1997 براورد و بررسی شده است. برای این منظور، دادههای آمار تجارت خارجی ایران جمعآوری و پردازش شده و در چارچوب پیشرفتهای اخیر، برای براورد شاخصهای تجارت درون صنعت مورد استفاده قرار گرفتهاند. بر اساس مبانی نظری، شاخص موزون گروبل و لوید و شاخص فونتاگن و فردنبرگ از مهمترین شاخصهای ایستا، و شاخص نسبی برولهارت و شاخص اظهر و الیوت از مهمترین شاخصهای پویا محسوب میشوند. نتایج تجربی مقاله حاضر، نشانگر سهم پایین ولی در حال رشد میزان تجارت درون صنعت در صنایع کارخانهای کشور است. همچنین، بخش مهمی از این تجارت درون صنعت به تجارت درون صنعت عمودی اختصاص دارد. میزان تجارت درون صنعت حاشیهای نیز برای صنایع کارخانهای کشور در سطح پایین، ولی در حال رشد قرار دارد. بهعبارت دیگر، سهم قابل ملاحظهای از تغییر تجارت خارجی صنعت کارخانهای ایران به شکل بین صنعتی است. بدینترتیب، بهنظر میرسد در حال حاضر تجارت خارجی ایران اساساً مبتنی برمزیت نسبی باشد. در مجموع، با توجه به افزایش مطالعات تجارت درون صنعت در داخل و همچنین اهمیت پدیده تجارت درون صنعت در توسعه صادرات غیرنفتی کشور، مقاله حاضر مهم تلقی میشود.
منحنی جی دو جانبه میان ایران و شرکای منتخب
حوزه های تخصصی:
مطالعات تجربی درباره اثرات کوتاه مدت و بلندمدت نرخ ارز بر تراز تجاری، در دو گروه طبقه بندی می شوند. دسته اوّل، دادههای تجارت خارجی را در سطح کلی یعنی میان یک کشور و کل دنیا، بهکار می گیرند؛ دسته دوم، که عمدتاً مربوط به مطالعات اخیر هستند – از جمله این مقاله - از دادههای دو جانبه تجارت خارجی، یعنی میان یک کشور و شرکای عمده تجاریاش، استفاده میکنند. هدف این تحقیق، بررسی وجود منحنی جی دوجانبه میان ایران و شرکای تجاری آسیایی و اروپایی منتخب آن - چین، امارت متحده عربی، فرانسه، آلمان و سوئیس با به کارگیری مدل خود بازگشتی با وقفههای توزیعیARDL و با استفاده از دادههای سالانه طی دوره زمانی 1385تا 1358 است. بر اساس نتایج بهدست آمده، وجود منحنی جی دو جانبه تنها میان ایران و امارات متحده عربی، تأیید میشود. همچنین، وقفه زمانی بهبود تراز تجاری میان ایران و شرکای تجاری منتخب آن، متفاوت است. باید یادآور شد که تمامی ضرایب با توجه به آزمون هایCUSUM و CUSUMSQ ثبات دارند.
الگوی تجارت خارجی ایران
حوزه های تخصصی:
صادرات سطوح مختلف تکنولوژی بر رشد صنایع کارخانه ای در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به آزمون اثرصادرات و واردات سطوح مختلف تکنولوژی بر رشد صنایع کارخانه ای در ایران، در فاصله سال های 1390-1377ش، در دو الگوی صنایع کارخانه ای با تکنولوژی بالا را بر رشدمورد آزمون قرار می دهد. سپس به الگوی b، واردات صنایع با تکنولوژی بالا اضافه می شود و تأثیرپذیری صادرات با حضور واردات، مورد ارزیابی قرار می گیرد. یافته-هایالگوی b ، نشان داد با حضور واردات، صادرات صنایع با تکنولوژی بالابر رشد اثری مثبت داشته، ولی اثر واردات این سطح تکنولوژی منفی است. یک اصل مهم برای دستیابی کشورهای در حال توسعه به سطحی از توسعه یافتگی این است که باید در مراحل اولیه رشد به واردات کالاهای با تکنولوژی پایین و صادرات با تکنولوژی بالا بپردازند. بنابراین، به دلیل درحال توسعه بودن ایران، واردات با تکنولوژی بالا نتوانسته بر رشد تأثیر مثبت بگذارد. طبق مراحل فوق، تأثیر صادرات با حضور واردات بر رشد صنایع با تکنولوژی پایین ایران مورد آزمون قرار گرفت که بی معنی شدن متغیر صادرات نشان داد که در صنایع با تکنولوژی پایین واردات نقش مهم تری را نسبت به صادرات آن در رشد ایفا می کنند.
الحاق ایران به سازمان تجارت جهانی و آثار بر واردات کالاهای سرمایه ای در اقتصاد ایران
حوزه های تخصصی:
آزادسازی تجاری و حذف عوامل مختل کننده قیمت ها موجب شکل گیری تولیدات بر پایه مزیت نسبی و رقابتی است ، که واردات و به خصوص واردات کالاهای سرمایه ای از طریق رقابتیتر کردن صنایع میتواند در کشور منجر به تولید کالاهایی با کیفیت بالاتر شود . به عبارتی میتوان گفت واردات میتواند نقش موثری در فرایند آزادسازی تجاری داشته باشد ؛ بنابراین تجزیه و تحلیل تاثیر پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی بر واردات کالاهای سرمایه ای ، دارای اهمیت خاصی است . در این پژوهش تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی با استفاده از مدل همگرایی جوهانسن بر واردات کالاهای سرمایه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است ...
عوامل تعیینکننده در واردات ایران
حوزه های تخصصی:
هدف ما در این مطالعه، پژوهش در باره عوامل تعیینکننده در واردات ایران است. تأثیرظرفیت وارداتی را به عنوان متغیر جانشین برای سیاست واردات در نظر گرفتهایم و تأثیرمتغیرهای دیگری از قبیل قیمتهای نسبی، سطح درآمد و محصولات صنعتی برروی واردات رابررسی کردهایم. نتیجه مطالعه نشان میدهد در حالی که متغیرهای محصول ناخالص داخلی وتوان وارداتی، بیشترین تأثیر را بر واردات کشور داشته است، تأثیر قیمتهای نسبی، تقریبا ضعیفبوده است، و این یافتهها، فرضیه ما، مبنی براینکه توان وارداتی از طریق تأثیرگذاریبرسیاستهای وارداتی دولت برمحصولات صنعتی تأثیر منفی و بر واردات صنعتی تأثیر مثبتگذاشته است را تأیید مینماید.
ساختار اقتصادی بخشهای مختلف وارداتی ایران
حوزه های تخصصی:
تحلیل های پویای تابع تقاضای واردات
حوزه های تخصصی:
عوامل موثر بر توان رقابت اقتصاد ایران
حوزه های تخصصی:
تبیین و تحلیل رقابت پذیری در کشورهای حوزه مورد نظر سند چشم انداز و اولویتهای ایران در ارتقای رقابت پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه شاخص رقابتپذیری توسط مجمع جهانی اقتصاد، در قالب سه عامل برخورداری از نیازهای اساسی، کارایی و نوآوری نشان میدهد علیرغم اینکه امتیاز عامل ""برخورداری از نیازهای اساسی"" برای ایران، نسبت به کشورهای مورد بررسی، وضعیت بهتری دارد، لیکن برخورداری ایران در عناصری از عامل نیازهای اساسی (آموزش اولیه و بهداشت) تأثیر کمتری بر کارایی و نوآوری دارند. بررسی نسبت امتیاز کسب شده در عوامل ""برخورداری از نیازهای اساسی"" و ""کارایی"" به ""نوآوری""، بیانگر کمرنگ بودن مزیت رقابتی در ایران است. بررسی مزیت رقابتی و تحلیل قوتها و ضعفهای رقابتپذیری کشورهای منطقه و ایران، با عنایت به متغیرهای کلان مؤثر بر آن، تمرکز بر عامل کارایی را به منظور ارتقای رقابتپذیری مورد توجه قرار میدهد و در این راستا، کارا کردن سیاستهای حمایتی و رقابتی، اصلاح قوانین و رویههای بازار کار، توسعه بازار مالی، توجه به آثار تورمی سیاستها، استفاده از ظرفیتهای موجود قوانین و اصلاح آنها در حوزه حمایت از مالکیت معنوی و سرمایهگذاری خارجی، افزایش نظارت و توان ارزیابی و اصلاح استانداردهای موجود را به عنوان اولویتهای ایران در ارتقای رقابتپذیری و تحقق اهداف سند چشمانداز خاطر نشان میسازد.