مهدی میرابیان تبار

مهدی میرابیان تبار

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

تطور مفهوم بازشناسی نزد فیشته و تأثیر آن بر هگل جوان )دوره الهیاتی و دستنوشته های ینا((مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوژه آزادی بازشناسی هگل خودآیینی فیشته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 127 تعداد دانلود : 180
هگل مفهوم بنیادین بازشناسی را از فیشته اخذ کرده و با تغییراتی که در آن می دهد زمینه تحقق نظریه بازشناسی دو سویه که حیثیتی اجتماعی و بین الاذهانی دارد را فراهم می کند. برای تبیین رویکرد هگل در خصوص مفهوم بازشناسی لازم است ما ابتدا جایگاه این مفهوم نزد فیشته را بررسی کرده و حدود و ثغور آن را معین نماییم. این کار به ما کمک خواهد کرد تا به تفاوت تلقی فیشته و هگل از این مفهوم پی برده و به معنای راستین آن نزد هگل نزدیک تر شویم. این مقاله از سه بخش عمده تشکیل شده است: بخش نخست مقاله به مساله آزادی و خودآیینی سوژه در ایده آلیسم آلمانی و خصوصا نزد کانت اختصاص خواهد یافت. در بخش بعدی دیدگاه فیشته در خصوص مساله آگاهی از آزادی را به بحث خواهیم گذاشت و سرانجام در بخش نهایی به تاثیر اندیشه های فیشته بر هگل در صورتبندی مفهوم بازشناسی خصوصا در دوره ینا اشاره خواهیم کرد.
۲.

تلقی فیشته از مفهوم حق طبیعی و نقد هگل بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزادی فلسفه سیاسی هگل حق طبیعی فیشته

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر خردگریزی پس از ایده آلیسم (نیمه دوم قرن 19)
تعداد بازدید : 21 تعداد دانلود : 45
بسط و توسعه فلسفه سیاسی هگل در بسیاری از جنبه ها حاصل درگیری های نظری او با فیلسوفان پیش از خود است. در این میان، فلسفه سیاسی فیشته و خصوصاً تلقی او از مفهوم حق طبیعی برای هگل از اهمیت بالایی برخوردار است. هگل در مقاله «راه های علمی بررسی حق طبیعی» که در سال 1802 آن را به چاپ رسانده، نقدهایی جدی بر فلسفه سیاسی فیشته وارد آورده است. این مقاله از دو بخش اصلی تشکیل شده است: در بخش نخست به اهم مطالب در فلسفه سیاسی فیشته، با تکیه بر کتاب مبانی حق طبیعی، خواهیم پرداخت و در بخش دوم نقادی هگل از فلسفه سیاسی فیشته را که در مقاله «درباره راه های بررسی علمی حق طبیعی» مطرح نموده، بررسی خواهیم کرد. با اینکه نقادی هگل نتوانسته اعتبار کلی فلسفه سیاسی فیشته را سلب نماید، اما درعین حال توانسته تلقی فیشته از حق طبیعی را با معضلاتی چند مواجه سازد
۴.

تجربه عرفانی به مثابه رخداد آگاهی ناب

کلید واژه ها: آگاهی تجربه عرفانی آگاهی ناب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 707 تعداد دانلود : 762
آگاهی در دایره مفاهیم تعریف ناشدنی قرار می گیرد. هیچ چیز به اندازه تلاش فیلسوفان برای تعریف آگاهی، در گستردن ابهام و تیرگی در موضوعی که بدین حد واضح و روشن است، اثر نداشته است. به سبب این دشواری ها اغلب فلاسفه به جای تعریف خود آگاهی، به محتوای آگاهی پرداخته اند . بنابر رای بسیاری از فلاسفه غربی، آگاهی همواره التفاتی است؛ بنابراین از نظر آنان سخن گفتن از آگاهی بدون متعلق بی معنا خواهد بود. اما در عرفان موضوع کاملاً عکس این مطلب است. در تجربه های عرفانی ناب و متعالی، کاربرد ایده حیث التفاتی در خصوص این رخدادها معقول و موجه نیست. زیرا بسیاری از عارفان از تعبیر «آگاهی» برای اشاره به تجربه ای استفاده می کنند که فاقد هر گونه محتوای التفاتی است. لذا برای آنکه مدعیات عرفا را نیز به حساب آوریم، باید در تعریف خود از آگاهی جایی برای این واقعیت نیز باز کنیم که نوع انسان می تواند گاه بدون محتوا در آگاهی خویش پابرجا بماند. مقاله حاضر سعی در روشن ساختن این ادعای عرفا دارد.
۵.

نظریّه ی اخلاق ویتگِنِشتاین(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: هنر اخلاق اراده ویتگنشتاین امر مطلق امر نسبی سوژه ی متافیزیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 942 تعداد دانلود : 871
رساله ی منطقی- فلسفی ویتگنشتاین، اغلب به­عنوان کتابی در نظر گرفته می­شود که به دنبال ارایه­ی تعریفی از حدود و مرزهای اندیشه از طریق تحلیل منطقی زبان است. امّا حقیقت امر این است که نتیجه و غایت رازآمیز و اخلاقی این کتاب است که برای وی اهمیّت دارد؛ بخشی که خود ویتگنشتاین بیشترین تأکید را بر آن دارد. او رساله را در اصل کتابی اخلاقی می­داند و توجّه به این نکته را کلید فهم آن تلقّی می نماید. امروزه دو تفسیر از رساله ارایه می­شود: تفسیر اوّل بیان می­دارد که رساله در تلاش است تا به ما بگوید، متافیزیک به­طور کلّیِ بی­معناست و باید کناری نهاده شود (تفسیر پوزیتیویست­ها). برخلاف آن، تفسیر دوم، تلاش ویتگنشتاین برای مرز نهادن میان اندیشیدنی و نااندیشیدنی، و معنادار و بی­معنا را تلاشی متافیزیکی می­داند. ما در این مقاله تفسیر دوم را ملاک بررسی دیدگاه ویتگنشتاین در خصوص اخلاق قرار داده­ایم. با توجّه به آنچه خواهد آمد، به نظر می­رسد خوانش متافیزیکی رساله، مطابق با محتوای آن، موجّه باشد؛ زیرا معتقدیم، درک درست دیدگاه ویتگنشتاین درباره­ی اخلاق، در گرو این خوانش است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان