علی امیرخانی
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
عزت و ذلت از دیدگاه قرآن
ابوالاعلی مودودی و جریان نوسلفیگری
نویسنده:
علی امیرخانی
کلید واژه ها: توحید اجتهاد جهاد حکومت اسلامی جاهلیت مودودی نوسلفی گری
حوزه های تخصصی:
نوسلفیه یکی از جریان های کلامی معاصر است که ضمن پذیرش کلیات سلفیگری، برخی از اصول و مبانی سلفیه را به نقد کشیده یا تعدیل کرده است. ابوالاعلی مودودی با نگاهی نو به مسائل دینی و مذهبی و با شکستن مرزهای باورهای جزمی سلفی و ارائه برداشت های نو و متفاوت، برخی از باورهای سلفیه را به نقد کشیده و از بنیان گذاران جریان نوسلفیه به شمار میآید. وی «جاهلیت» را از دورة پیش از بعثت به یک فرهنگ فرازمانی تعریف کرد و ویژگیهای آن را مطرح ساخت. مودودی با ارائه الگوی «تئودمکراسی» و مطرح کردن نظریة «جواز خروج بر حاکم ظالم» و همچنین با ارائه تفسیری متعادل از تئوری «عدالت صحابه»، و نیز با به رسمیت شناختن «مذاهب اربعه و مذهب جعفری» و «وحدت اسلامی»، بنیادهای نظری این جریان را تبیین کرد. مقالة حاضر در پی آن است تا مهم ترین مبانی اندیشه های نوسلفی مودودی را با روش توصیفی ـ تحلیلی تبیین کند.
نگاهی به روش های پیام رسانی مبلغان مسیحی
جریان شناسی اصحاب حدیث از ابتدای شکل گیری تا دوران اقتدار اشاعره(مقاله پژوهشی حوزه)
نویسنده:
علی امیرخانی
منبع:
نقد و نظر سال هفدهم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
126 - 146
کلید واژه ها: اهل اثر اصحاب حدیث حشویه تأویل تشبیه و تجسیم
حوزه های تخصصی:
جریان فکری موسوم به اصحاب حدیث یکی از مهم ترین جریان های فکری در سده های نخستین و از رقیبان جدی امامیه بوده است. نوشتار حاضر دوره های مختلف اهل حدیث از شکل گیری تا اوج و سپس اضمحلال نسبی در دوران آل بویه که هم زمان با مدرسه کلامی امامیه در بغداد است و نیز تطورها و رویدادهای تاریخی آنان را با روش بررسی تاریخ اندیشه بررسیده است و ضمن اشاره به مهم ترین شاخصه های اعتقادی آنان و رهبران پرنفوذ هر دوره، به این نتیجه می رسد که جریان اصلی اهل حدیث، علاوه بر تعبد بر آثار نقلی و بسنده کردن بر معانی ظاهری و مخالفت سرسختانه با کلام و تأویل، به گمان خویش با مجهول دانستن کیفیت و بدعت دانستن پرسش از آنها از محذور «تشبیه»، «تجسیم» و «جبر» بر حذر بودند. با این حال در عرض جریان اصلی اهل حدیث، دو گرایش فکری دیگر حضور داشتند: یکی گرایش ظاهرگرایان افراطی که از اتهام تجسیم، تشبیه و جبر پرهیز نداشتند و بیشتر با عنوان کنایی «حشویه» شناخته می شدند و دیگری گرایش حدیث گرایان متمایل به تأویل و کلام، که هر دو طیف مورد طرد و انکار جریان اصلی حدیث گرایان بودند.