بیوک تاجری

بیوک تاجری

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روان شناسی سلامت، واحد کرج، دانشگاه آزاد اسلامی،کرج، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۱ مورد از کل ۵۱ مورد.
۴۱.

رابطه سبک زندگی و الگوهای تغذیه ای با عزت نفس و سلامت روان در دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک زندگی الگوهای تغذیه عزت نفس سلامت روان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی آموزش و پرورش
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی پزشکی و بهداشت
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ سبک زندگی
تعداد بازدید : ۱۳۷۴ تعداد دانلود : ۷۸۳۹
زمینه و هدف: سلامت روانی و عزت نفس پدیده های روانشناختی هستند که از دیرباز مورد توجه روانشناسان، پزشکان و عالمان دینی بوده و متاثر از مجموعه ای از عوامل اجتماعی و شناختی است. هدف کلی این پژوهش تعیین رابطه بین متغیرهای سبک زندگی و الگوهای تغذیه ای با عزت نفس و سلامت روان در دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهر تهران درسال 1396 بود. روش در این مطالعه توصیفی- تحلیلی که با ر وش نمونه گیری چندمرحله ای،  با همکاری140 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان شهر تهران که در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ شاغل به تحصیل بودند، انجام شد، از پرسشنامه های سبک زندگی میلر و اسمیت، مقیاس عزت نفس روزنبرگ، پرسشنامه بسامد خوراک و مقیاس سلامت عمومی گلدبرگ ( GHQ ) استفاده شد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است که با روشهای آماری تحلیل همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه  و آزمون z  فیشر ، تحلیل داده ها انجام شده است. یافته ها: بین متغیرهای عزت نفس و الگوهای تغذیه ای در سطح 05/۰ به لحاظ آماری  رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین عزت نفس و  سبک زندگی و سلامت روان در سطح 01/۰ به لحاظ آماری  رابطه معنادار وجود دارد. بین سبک زندگی و سلامت روان به لحاظ آماری  رابطه معنادار وجود دارد. متغیرهای سبک زندگی و الگوهای تغذیه ای به لحاظ آماری می توانند، متغیر عزت نفس را پیش بینی کنند. با توجه به اینکه ضریب بتای متغیر سبک زندگی (506/0-) بیشتر است، بنابراین سبک زندگی بیشتر از الگوهای تغذیه ای، عزت نفس را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: تغذیه مناسب و متنوع و انجام رفتارهای بهداشتی سالم از اساسی ترین پایه های سلامت دانش آموزان می باشد. طراحی وبرنامه ریزی صحیح آموزشی ومناسب درجهت شیوه زندگی سالم وبهداشت فردی برای دانش آموزان ضروری به نظر میرسد.
۴۲.

نقش میانجی رضایت از زندگی در رابطه بین عوامل شخصیت و اضطراب مرگ در سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مرگ اضطراب رضایت از زندگی عوامل شخصیت سالمندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۹ تعداد دانلود : ۳۴۹
زمینه و هدف : جمعیت رو به رشد سالمندان و مسایل و نیازهای خاص آنان، انجام بررسی های بیشتر را ضروری می سازد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی رضایت از زندگی در ارتباط بین عوامل شخصیت و اضطراب مرگ در سالمندان انجام گرفت. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام شد. جامعه آماری تحقیق را همه سالمندان (افراد بالای 60 سال) ساکن شهرستان های استان آذربایجان غربی تشکیل داد که از میان آنان، 234 نفر(150 مرد و 84 زن) به شیوه در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس اضطراب مرگ Templer (Templer Death Anxiety Scale یا TDAS)، مقیاس رضایت از زندگی (Satisfaction with Life Scale یا SWLS) و مقیاس پنج عاملی NEO (NEO Five-Factor Inventory یا NEO-FFI) جمع آوری گردید. در نهایت، داده ها در نرم افزارهای SPSS و SmartPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ارتباط منفی و مستقیمی بین هر یک از متغیرهای توافق و رضایت از زندگی با اضطراب مرگ مشاهده شد. هر یک از متغیرهای روان رنجورخویی و باوجدان بودن نیز با اضطراب مرگ رابطه مستقیم و مثبتی داشت. بر اساس یافته ها، روان رنجورخویی، برون گرایی، انعطاف پذیری و توافق، به صورت غیر مستقیم و با واسطه رضایت از زندگی، با اضطراب مرگ رابطه معنی داری را نشان داد. نتیجه گیری: رضایت از زندگی در ارتباط با هر یک از عوامل روان رنجورخویی، برون گرایی، انعطاف پذیری و توافق با اضطراب مرگ در سالمندان نقش میانجی گری ایفا می کند. بنابراین، افزایش رضایت از زندگی با کاهش اضطراب مرگ در سالمندان همراه است. همچنین، نتایج به دست آمده تأییدی بر مفروضه های نظریه Erikson مبنی بر رابطه رضایت از زندگی و پذیرش واقعیت مرگ در سالمندی می باشد.
۴۳.

نقش میانجی گر عزت نفس در رابطه بین چشم انداز زمان و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چشم انداز زمان عزت نفس کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۷ تعداد دانلود : ۵۲۲
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر عزت نفس در رابطه بین چشم انداز زمان و کیفیت زندگی دانشجویان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر قدس در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 35000 نفر بود. به روش نمونه برداری چندمرحله ای 251 نفر از میان دانشجویان رشته برق و کامپیوتر دانشکده فنی و مهندسی و دانشجویان رشته مدیریت و زبان دانشکده علوم انسانی انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل نسخه کوتاه پرسشنامه سازمان بهداشت جهانی ۱۹۹۶؛ سیاهه چشم انداز زمان زیمباردو و بوید (1999) و عزت نفس آیزنک ۱۹۷۶ بود. داده ها از طریق روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که عزت نفس اثر ابعاد چشم انداز زمان گذشته منفی (180/0-=β، 001/0=P) و چشم انداز زمان حال قضا و قدری (088/0-=β، 042/0=P) بر کیفیت زندگی را به صورت منفی و اثر ابعاد گذشته مثبت چشم انداز زمان (156/0=β، 001/0=P) و آینده چشم انداز زمان (134/0=β، 001/0=P) را بر کیفیت زندگی به صورت مثبت میانجی گری می کند. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود دست اندرکاران با تدوین برنامه هایی به والدین آموزش دهند که به اولویت بندی فرزندان خود در انتخاب چشم انداز زمان به ویژه چشم اندازهای متعادل تر و همین طور برنامه ریزی ها، هدف بندی ها و عزت نفس آن ها توجه کنند.
۴۴.

Determining the Effectiveness of Acceptance and Commitment (ACT) Therapy on Interdependence, loneliness Feeling and attribution style of the wives of addicts(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۳۴
The purpose of this study was to determine the efficacy of acceptance-based treatment and commitment to interdependence, loneliness and Attributional styles of addicts' wives. The present study was a quasi-experimental design with a pretest-posttest with control group and from the perspective of the purpose, the research was applied. The statistical population of the study consisted of all wives of drug addicts in Tehran. The sample of the present study was based on objective sampling based on available sampling including 30 subjects (15 subjects in each group, 15 in the experimental group and 15 in the control group). The research instruments were Spen-Fisher questionnaire (1991), loneliness questionnaire, Attributional style styles, and adherence-based therapy package. Data were analyzed by repeated measures of covariance and Bonferrini test. Findings showed that considering the fact that the level of significance is smaller than α, also considering that the effect of pre-test was covariate by covariance test, it can be concluded that in the context of the variables of dependency, loneliness and Attributional styles, Treatment based on admission and commitment has been significantly effective. Also, considering all the three variables, we can conclude that the experimental intervention has led to changes in the experimental group. So the treatment affected the decrease in dependency and loneliness and the change in the Attributional style.
۴۵.

مقایسه عملکرد پیش بینی با شرایط انسداد زمانی در تکواندوکاران نخبه و غیرنخبه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد پیش بینی انسداد زمانی تکواندو نخبه ادوب پریمیر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی روانشناسی ورزشی آموزش و پژوهش در روانشناسی ورزشی
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۲۵۶
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه عملکرد پیش بینی با شرایط انسداد زمانی تکواندوکاران نخبه و غیرنخبه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه تکواندوکاران مرد بزرگسال در سال (1394) تشکیل دادند که از میان آن ها 20 نفر انتخاب شدند. از فرم ثبت داده ها و خطاها، نرم افزار شنیداری دیداری ادوب پریمیر و نرم افزار مخزن تصاویر به عنوان ابزار استفاده گردید. تصاویر با انسداد زمانی مشخص (050/0، 100/0 و 150/0 ثانیه) جهت تشخیص و پاسخ به آزمودنی ها ارائه شد. یافته ها نشان دهنده تفاوت معنادار در میانگین پیش بینی تکواندوکاران نخبه و غیرنخبه در شرایط انسداد می باشد. همچنین، پیش بینی در (050/0) ثانیه قبل از ضربه، بهترین زمان جهت تشخیص نوع ضربه است. می توان گفت که با افزایش زمان پیش از ضربه از (050/0) ثانیه به (150/0) هزارم ثانیه، خطای پیش بینی تکواندوکاران غیرنخبه به طور معناداری بیشتر از تکواندوکاران نخبه می شود.
۴۶.

اثر بخشی درمانگری شناختی رفتاری بر میزان وسوسه، نگرش و سازش پذیری معتادان به شیشه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: درمان شناختی رفتاری وسوسه نگرش سازش پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۱۷۰
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش درمان شناختی- رفتاری بر وسوسه، نگرش و سازش پذیری معتادین به شیشه بود. روش: در این طرح آزمایش با اندازه گیری مکرر ترکیبی، پس از مصاحبه با روان پزشک و اجرای آزمون مصاحبه بالینی ساخت یافته برای اختلالات شخصیت و در نظر گرفتن جوانب ریزش، تعداد 36 بیمار با تشخیص وابستگی به شیشه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه اختصاص داده شدند. همه آزمودنی ها، قبل از شروع درمان (مرحله پایه) و 90 روز پس از پایان درمان(پیگیری) با استفاده از فرم ثبت روزانه وسوسه پرسشنامه بهر هیجانی بار-اُن و نگرش نسبت به مواد، مورد مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 12 جلسه دو ساعته به صورت انفرادی تحت آموزش قرار گرفت. از طریق خودسنجی در شروع هر جلسه درمانی دفعات لغزش، وسوسه و پرهیز(خویشتن داری) آنها سنجیده شد. آزمودنی های گروه آزمایش در جلسه ششم و دوازدهم نیز پرسشنامه های پژوهش سنجیده شدند. از طریق خودسنجی در شروع هر جلسه درمانی دفعات وسوسه آنها سنجیده شد. گروه کنترل در این مدت درمان روان شناختی دریافت نکرد. داده ها به کمک آزمون t همبسته، روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش از وجود تفاوت معنادار بین میانگین ها در کلیه مراحل مداخله و بین مراحل خط پایه و پیگیری دارد و در آزمون فرضیه ها دو گروه آزمایشی و کنترل، از نطر توانایی تحمل استرس، سازش پذیری و سطح اضطراب تفاوت معنادار دارند. نتیجه گیری: درمان شناختی رفتاری بر کاهش وسوسه، تغییر نگرش و افزایش سازش پذیری معتادین موثر است.
۴۷.

اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله بر شادکامی و نگرش معتادین به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شادکامی نگرش مت آمفتامین مهارت حل مسئله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۹ تعداد دانلود : ۵۲۸
هدف: یکی از شکایت های اصلی معتادین در حال ترک اعتیاد، کسالت و ملالت است و این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت حل مسئله بر افزایش شادکامی و تغییر نگرش معتادین تحت درمان شهر تهران صورت گرفت. روش: با استفاده از یک طرح آزمایشی، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 36 معتاد انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای داده شدند. هر دو گروه قبل و بعد از مداخله و پیگیری سه ماهه با آزمون شادکامی آکسفورد و نگرش نسبت به مواد، مورد انداره گیری قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش تحت آموزش مهارت حل مسئله قرار گرفتند. نتایج با تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بن فرنی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: با ملاحظه مجذور اتا (28/0)، سطح شادکامی گروه آزمایشی که از آموزش مهارت برخوردار بودند، پس از شرکت در درمان افزایش نشان داد. می توان نتیجه گرفت که مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 28/0 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است و با اطمینان 99% بین میانگین های گروه آزمایشی در سه مرحله اندازه گیری یا مراحل مداخله تفاوت آماری معناداری وجود دارد. در زمینه نگرش نسبت به مواد آموزش مهارت حل مسئله به طور معنادار موثر بوده است (مجذور اتا= 51/0) و نگرش گروه آزمایشی که از آموزش مهارت حل مسئله برخوردار بودند، پس از شرکت در جلسات تغییر نشان داده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش مهارت حل مسئله موثر بوده و سطح شادکامی و نگرش گروه آزمایشی که از آموزش مهارت برخوردار بودند، پس از شرکت در درمان تغییر مثبت نشان داده است.
۴۸.

بررسی تأثیر درمان شناختی رفتاری بر پرهیز، وسوسه، عود، و تغییر نگرش معتادین به شیشه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عود درمان شناختی - رفتاری نگرش وسوسه پرهیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۱ تعداد دانلود : ۱۱۰۰
زمینه: شیوع روز افزون مصرف ماده محرک شیشه و درمان موثر اعتیاد به این ماده، یکی از دغدغه های اصلی متخصصین این حوزه است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان شناختی رفتاری بر میزان پرهیز، وسوسه، عود و تغییر نگرش معتادین به شیشه است. روش: در این طرح شبه آزمایشی، 36 بیمار با تشخیص وابستگی به شیشه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار داده شدند. گروه آزمایش طی 12 جلسه دو ساعته به صورت انفرادی تحت درمان قرار گرفتند. آزمودنی های هر دو گروه توسط مصاحبه ساخت یافته شخصیت، پرسشنامه نگرش نسبت به مواد، قبل از شروع درمان (مرحله پایه)، جلسه ششم، دوازدهم و 90 روز پس از پایان درمان (پیگیری) مورد ارزیابی قرار گرفتند. از طریق خودسنجی در شروع هر جلسه درمانی دفعات لغزش، وسوسه و پرهیز سنجیده شد. گروه کنترل در این مدت درمان روان شناختی دریافت نکرد. داده ها به کمک آزمون t همبسته، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و تحلیل واریانس دو طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تفاوت معنادار بین میانگین ها در کلیه مراحل مداخله و بین مراحل خط پایه و پیگیری مشاهده شد و در آزمون فرضیه ها گروه آزمایشی پرهیز بیشتر، وسوسه و عود کمتر و تغییر نگرش نسبت به ماده محرک شیشه نشان دادند. پس فرضیه های تحقیق تأیید شد. بحث و نتیجه گیری: میزان پرهیز، وسوسه، لغزش و عود و نگرش مثبت گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل در تمام مراحل مداخله پایین تر بود، پس رویکرد شناختی رفتاری در درمان اعتیاد به شیشه مؤثر است.
۴۹.

اثربخشی آموزش مهارت های شناختی رفتاری بر نگرش، افسردگی و خلق عمومی معتادین به شیشه

کلید واژه ها: افسردگی نگرش خلق شیشه مهارت های شناختی رفتاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی وضع رفتار و عقاید
تعداد بازدید : ۱۰۸۴ تعداد دانلود : ۵۱۱
هدف پژوهش حاضر، تبیین اثربخشی آموزش مهارت های شناختی رفتاری بر نگرش، افسردگی و خلق عمومی معتادین به شیشه می باشد. بدین منظور، در یک طرح آزمایشی با اندازه گیری مکرر، 36 بیمار با تشخیص وابستگی به شیشه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار داده شدند. گروه آزمایشی طی 12 جلسه دو ساعته به صورت انفرادی تحت درمان قرار گرفت. آزمودنی های هر دو گروه توسط مصاحبه ساخت یافته شخصیت (SCID)، پرسشنامه نگرش نسبت به مواد، افسردگی بک و پرسشنامه بهر هیجانی، قبل از شروع درمان(مرحله ارزیابی)، جلسه ششم، دوازدهم و 90 روز پس از پایان درمان مورد ارزیابی قرار گرفت. گروه کنترل در این مدت درمان روان شناختی دریافت نکرد. داده ها به کمک آزمون t همبسته، روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آنالیز واریانس دو طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بر طبق داده ها و یافته ها، از نظر متغیرهای پژوهش بین میانگین های دو گروه آزمایشی و کنترل در مرحله پیگیری تفاوت معنادار آماری وجود دارد. یعنی، در مرحله پیگیری گروهی که از درمان شناختی رفتاری برخوردار بودند در مقایسه با گروه کنترل که درمانی دریافت نکردند، تغییر نگرش، افسردگی و خلق عمومی از خود نشان دادند و فرضیه های پژوهش تایید شد. نتایج نشان داد آموزش مهارت های شناختی رفتاری تغییر نگرش، کاهش افسردگی و بهبود خلق عمومی را در پی دارد
۵۰.

بررسی رابطه استرس، نگرش مذهبی و آگاهی با پذیرش کودکان پسر کم توان ذهنی در مادران(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان عقب مانده ذهنی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی تعامل روانشناسی و دین
تعداد بازدید : ۱۹۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۶۱
هدف: بررسی رابطه بین استرس درک شده، نگرش مذهبی، میزان آگاهی با میزان پذیرش کم توانی ذهنی کودکان پسر توسط مادران آنها هدف پ‍‍‍‍ژوهش حاضر می باشد. روش: در این پژوهش پس رویدادی، با استفاده از روش نمونه خوشه ای چند مرحله ای مادران 107 کودک کم توان ذهنی پسر مدارس استثنایی با توجه به وضعیت اقتصادی - اجتماعی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه شاخص استرس والدین، مقیاس سنجش نگرشهای مذهبی و اعتقادی و پرسشنامه سنجش آگاهی جمع آوری و به روش تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون چند متغیره، بررسی شد. یافته ها: 1- مادران دارای استرس بالاتر، از پذیرش کمتری برخوردارند. 2- میزان پذیرش مادران در بین سه گروه (بالا، متوسط و پایین) با همدیگر تفاوت دارد. 3- مادران مذهبی تر از پذیرش بالاتری برخوردارند. 4- مادران دارای آگاهی بالاتر از پذیرش بیشتری برخوردارند. 5- مادران مذهبی تر استرس کمتری تجربه می کنند. 6- مادران با آگاهی بالاتر از کم توانی ذهنی، استرس کمتری تجربه می کنند. 7- میزان استرس مادران در سه گروه (بالا، متوسط و پایین) با هم متفاوت است. نتیجه گیری: پ‍‍‍ژوهش حاضر نشان داد بین استرس مورد ادراک، نگرش مذهبی، میزان آگاهی مادر با میزان پذیرش کودک پسر کم توان ذهنی توسط مادران آنها رابطه وجود دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان