محمدحسین یارمحمدیان

محمدحسین یارمحمدیان

مدرک تحصیلی: استاد،مرکز تحقیقات مدیریت و اقتصادسلامت، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۹۷ مورد.
۴۲.

طراحی الگوی روش های تدریس مبتنی بر توسعه آینده پژوهی در آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی آینده پژوهی روش تدریس آموزش عالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۹ تعداد دانلود : ۶۵۳
یکی از وظایف مهم آموزش عالی ، توانمندسازی دانشجویان در برابر چالش ها، تقاضاها و نیازهای آینده است. توسعه آینده پژوهی دانشجویان می تواند از طریق آموزش بهبود یابد، بنابراین می توان ادعا نمود که یکی از متغیرهای مهم، کیفیت روش های تدریس و یادگیری است که می تواند بر توسعه توانایی آینده پژوهی دانشجویان تأثیرگذار باشد. هدف این پژوهش طراحی روش های تدریس مبتنی بر توسعه آینده پژوهی در آموزش عالی می باشد که به شیوه کیفی و با استفاده از راهبرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. در این راستا با استفاده از رویکرد هدفمند و بکارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با 14نفر از متخصصان برنامه درسی و آینده پژوهی انجام شد، برای بدست آوردن اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و مرور خبرگان غیر شرکت کننده در پژوهش استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها با کمک نرم افزار MAXQDA 12 در طی سه مرحله، کدگذاری باز، کدگذاری نظری و کدگذاری انتخابی حاکی از 15مقوله کلی است که این مقاله یافته های مطالعه را در چارچوب مدل پارادایمی شامل: موانع، استراتژی ها و پیامدها تحلیل کرده است
۴۳.

وضعیت چابکی بیمارستان های شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مدیریت تحول مدیریت خدمات بهداشتی بیمارستان ها چابکی سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۲ تعداد دانلود : ۸۱۹
مقدمه: چابکی به معنای توانایی پاسخ گویی و واکنش سریع و موفقیت آمیز به تغییرات محیطی و عامل مهمی برای اثربخشی بیمارستان است. چابکی یک بیمارستان نشان دهنده ی پاسخ گویی بیمارستان در هنگام مواجهه با تغییرات داخلی و خارجی است و اگر بیمارستان ها به صورت چابک طراحی شوند، توانایی رقابت با سایر بیمارستان ها و ارایه ی خدمات مناسب به بیماران را دارند. این مطالعه، با هدف تعیین و مقایسه ی چابکی سازمانی بیمارستان های دولتی و خصوصی شهر اصفهان در سال 1388 انجام گرفت. روش بررسی: مطالعه ی حاضر توصیفی- تحلیلی و از نوع مقطعی بود که در سال 1388 صورت پذیرفت. جامعه ی پژوهش شامل رؤسای بخش های اداری و مالی، بخش های درمانی، پاراکلینیک و سرپرستاران بیمارستان های خورشید، چمران، خانواده و سینا بود. با استفاده از فرمول کوکران 130 نفر از این چهار بیمارستان به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ی چابکی با 42 سؤال در مقیاس لیکرت بود. حداکثر امتیاز قابل حصول 168 و حداقل صفر بود. روایی آن بر اساس نظر استادان و صاحب نظران تأیید و پایایی پرسش نامه نیز به روش Cronbach's alpha 96/0 محاسبه گردید. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی در نرم افزار 16SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین چابکی در بیمارستان های دولتی 7/103 و در بیمارستان های خصوصی 9/113 به دست آمد. بین میانگین چابکی بیمارستان های منتخب شهر اصفهان تفاوت معنیداری وجود داشت (0001/0 P <)؛ ولی بین میانگین چابکی بیمارستان های دولتی و خصوصی تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0 P >). نتیجه گیری: چابکی بیمارستان های مورد مطالعه اعم از خصوصی و دولتی متوسط رو به بالا است. به منظور ارتقای چابکی بیمارستان ها، استفاده از استراتژی ها و راهکارهایی چون استقرار ساختار سازمانی منعطف، برون سپاری تأمین و خدمات، توسعه ی حرفه ای کارکنان و آمادگی برای مواجهه با تغییرات محیطی لازم است.
۴۴.

بررسی نیاز مدیران شبکه های بهداشت و درمان استان اصفهان به آموزش

کلید واژه ها: نیازسنجی آموزش مدیریت مدیریت خدمات بهداشتی درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۸ تعداد دانلود : ۸۶۱
" مقدمه: علم مدیریت،علمی تخصصی و اکتسابی است و با توجه به اینکه اکثر مدیران مراکز بهداشتی – درمانی با روش علمی مدیریت آشنایی ندارند و فقط بر اساس تجربیات و استنباطات شخصی، سازمان خود را اداره می کنند، شایسته است بر اساس ارزیابی نیازها، برنامه های آموزشی مدون تهیه شود تا در نهایت سطح کیفیت خدمات بهداشتی – درمانی ارتقا یابد. مواد و روشها: مدیر و قائم مقام شبکه ها، معاونین بهداشتی درمانی – و مدیران مراکز بهداشتی – درمانی شهری و روستایی 19 شبکه استان اصفهان انتخاب شده، جهت ارزیابی نیاز آنان پرسشنامه ای خود ایفا حاوی اطلاعات دموگرافیک و مهارتهای مدیریتی مثل برنامه ریزی، رهبری، اجرایی، ارتباط با سایرین، اثر بخشی بر کارها و مدیریت به کارکنان را تکمل نمودند. پرسشنامه بر اساس قیاس درجه بندی لیریک (پنج نقطه ای) می باشد. نتایج: مدیران بیشتر در گروه سنی (54 درصد) بودند. اکثرا سابقه کاری بین 5 تا 9 سال (7/34 درصد) و سابقه مدیریت بین 1 تا 4 سال (59 درصد) داشتند. 52 درصد در هیچ دوره آموزشی شرکت نداشته اند و اکثرا (30 درصد) در دوره های باز آموزی شرکت داشته اند. بیشترین میزان نیاز مدیران، نیاز به آموزش مهارت اجرایی (5/48 درصد) و برنامه ریزی (46 درصد) می باشد.سابقه مدیریت با تمامی حیطه های مهارتهای مدیریتی ارتباط معنی دار دارد. نیاز به مهارت برنامه ریزی بین مدیران آموزش دیده و آموزش ندیده و ناز به مهارت هجرهیی بین مدیران با سابقه و مدیران کم سابقه تفاوت معنی داری وجود دارد. بحث: از آنجا که سابقه مدیریت با تمامی حیطه ها ارتباط دارد پس میزان تجربه می تواند بر مهارتهای افراد تاثیر گذارد. میزان سابقه کار بر مهارتهای اجرایی که از جنس مقوله های علمی است مؤثر است، از طرفی شرکت در دوره های آموزشی در برنامه ریزی که از مقوله های نظری است تاثیر دارد. با توجه به اینکه بیش از نیمی از مدیران در هیچ دوره آموزش مدیریتی شرکت نداشته اند و اکثرا مدت کمی مدیر بوده اند، نیاز مبرم به آموزش مدیریت بویژه در زمینه های اجرایی و برنامه ریزی، برای آنان احساس می شود. "
۴۵.

آموزش مبتنی بر وب، مطالعه آگاهی، نگرش و عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: آگاهی عملکرد نگرش دانشگاه ها دانش آموزش برنامه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۹ تعداد دانلود : ۹۸۲
مقدمه: رشد جهش گونه ابزارهای اطلاع رسانی و جهانی شدن فن آوری اطلاعات، بستری آماده ساخته است تا یادگیری در هر زمان و مکان و مطابق با نیاز یاد گیرنده را ممکن سازد. این مطالعه به منظور ارزیابی آگاهی، نگرش و عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در خصوص آموزش مبتنی بر وب انجام شده است.روش بررسی: برای انجام این مطالعه توصیفی- پیمایشی در سال 1387 کلیه اعضای هیات علمی دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (706 نفر) به عنوان جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه گیری به شیوه طبقه ای- تصادفی انجام گرفت و حجم نمونه 210 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته ای بود که روایی آن با روش روایی محتوایی و پایایی آن با روش ضریب Cronbach’s alpha (r=0.92) برآورد گردید. داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از شاخص های آماری نظیر میانگین، واریانس، انحراف معیار، آزمون t تک متغیره و آزمون Tokey تحلیل شد.یافته ها: میانگین نمره دانش، نگرش و عملکرد اعضای هیات علمی بالاتر از حد متوسط بود. اعضای با مدرک کارشناسی ارشد و اعضای با مدرک دکتری تخصصی، آگاهی کمتری نسبت به اعضای با مدرک فوق تخصص داشتند. میزان آگاهی اعضای با سابقه کار کمتر از 5 سال، بیشتر از اعضای با سابقه کار 20-10 سال بود. اعضای با سابقه کار 10-5 سال از آگاهی بیشتری نسبت به اعضای با سابقه کار بالای 20 سال برخوردار بودند. اعضای هیات علمی مرد نسبت به زنان و نیز اعضای با مرتبه علمی استادیاری در مقایسه با اعضای دارای مرتبه های دانشیاری و استادی نگرش بهتری در مورد آموزش مبتنی بر وب داشتند. عملکرد اعضای با مدرک دکتری تخصصی و نیز اعضای با مدرک فوق تخصص، بهتر از عملکرد اعضای با مدرک کارشناسی ارشد بود. اعضای با مرتبه دانشیاری نیز از عملکرد بهتری نسبت به اعضای مربی برخوردار بودند. عملکرد اعضای با سابقه کار کمتر از 5 سال در مقایسه با اعضای دارای سابقه کار 20-10 سال مطلوب تر بود.نتیجه گیری: در عصر پیشرفت علم و فن آوری توجه به آموزش الکترونیک اهمیت بسیاری دارد و سازمان ها برای حفظ بقای خود باید با شرایط متغییر محیطی سازگار شوند. با توسعه شبکه جهان گستر وب، موسسات آموزش عالی نیز باید از امکانات این شبکه در امر آموزش استفاده نموده، اعضای هیات علمی خود را از دانش و مهارت لازم برای به کار گیری این فن آوری در آموزش و توسعه آموزش عالی برخوردار سازند.
۴۶.

تجارب زنان مدیر از رهبری در آموزش عالی؛ یک مطالعه کیفی

کلید واژه ها: زنان آموزش عالی مدیریت و رهبری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵۷ تعداد دانلود : ۱۳۱۱
هدف اصلی این پژوهش «بررسی تجارب زنان مدیر از رهبری در آموزش عالی ایران» است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی از نوع پدیده شناسی (فنومنولوژی) توصیفی استفاده گردیده است. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان دارای رتبه دانشگاهی بوده است که دارای سِمت های مهم دانشگاهی در سطح استان اصفهان بوده اند. نمـونه گیری به روش مبتنی بر هدف و با استفاده از روش گلوله برفی از افراد مهم آغاز شده و تا پایان اشباع اطلاعات ادامه یافت. در پایان تعداد مشارکت کنندگان به 8 نفر رسید. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق و ضبط به وسیله دستگاه MP3 انجام شد. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش 7 مرحله ای کلایزی استفاده شد. یافته های به دست آمده شامل عوامل و موانع موفقیت زنان مدیر در دانشگاه بود که موانع موفقیت در 3 مؤلفه اصلی و 8 زیرمؤلفه قرار گرفت که عبارت بودند از عوامل اجتماعی، عوامل سازمانی و عوامل فردی، لازم به ذکر است که هر کدام از این 8 زیرمؤلفه خود زیرمؤلفه های دیگری داشت که در کل 61 مؤلفه را تشکیل می دادند، همچنین عوامل موفقیت در 7 مؤلفه اصلی و 19 زیرمؤلفه دسته بندی شدند که عبارت بودند از نگرش مثبت اطرافیان، ویژگیهای شخصیتی زنان، نگرش های فردی زنان، نگرش های جامعه، مهارتهای مدیریت و رهبری، عوامل خانوادگی والدین و محیط دانشگاهی و آزاد، هر کدام از این 18 زیرمؤلفه خوددارای زیرمؤلفه های دیگری بودند که در مجموع می توان به 191 مؤلفه اشاره کرد. یافته های این مطالعه نشان می دهد که زنان در آموزش عالی ایران با وجود موانع متعددی که در سر راهشان قرار گرفته به ارتقای مهارتهای مدیریت و رهبری پرداخته و جایگاه خود را به عنوان مدیر موفق تثبیت کرده اند. آنان توانسته اند دیدگاه منفی جامعه را به سوی نگرش های مثبت تری نسبت به زنان سوق دهند.
۴۸.

رابطه ی ساده و چندگانه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نوآوری اداری در دانشگاه های علوم پزشکی و غیر علوم پزشکی استان اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مدیریت استراتژیک منابع انسانی کارکرد دانشگاه ها نوآوری سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۱ تعداد دانلود : ۷۹۲
مقدمه: امروزه نیروی انسانی مهم ترین مزیت رقابتی برای سازمان ها محسوب می شود. بنابراین مدیران دانشگاه ها بایستی آگاه باشند که چگونه با این عامل استراتژیک برخورد کنند و استفاده ی هر چه مؤثرتر از این مزیت رقابتی را بیاموزند. اما برای رویارویی با عدم اطمینان و پاسخ به محیط خارجی و یا نفوذ بر آن، نوآوری ابزاری ارزنده محسوب می شود. هدف این مطالعه، تعیین رابطه ی ساده و چندگانه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری اداری در دانشگاه های علوم پزشکی و غیر علوم پزشکی استان اصفهان بود. روش بررسی: نوع مطالعه، توصیفی- همبستگی بود. جامعه ی آماری این مطالعه شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه های دولتی استان اصفهان (1830 نفر) بود که با روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی (480 نفر) انتخاب شدند. ابزار تحقیق، شامل پرسش نامه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و پرسش نامه ی نوآوری اداری بود. پرسش نامه ها از نظر روایی صوری و محتوایی تأیید شد و پایایی آن ها با استفاده از ضریب Cronbach's alpha محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. یافته ها: میانگین نمرات کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نمرات نوآوری اداری در دانشگاه های دولتی استان کمتر از حد متوسط بود. از طرفی، بین کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری اداری همبستگی چندگانه معنی داری وجود داشت. ضرایب بتا بین کلیه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی و نوآوری اداری از نظر آماری معنی دار بود و ضریب تورم واریانس برای متغیرهای پیش بین حداقل 33/1 تا 75/2 بود که نشان می دهد بین آن ها هم خطی وجود نداشته و مدل رگرسیون معنی دار بوده است. نظرات اعضا در خصوص رابطه ی کارکردهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی با نوآوری اداری بر حسب مشخصات دموگرافیک یکسان بود. نتیجه گیری: سازمان های آموزشی، با اتخاذ کارکردهای منابع انسانی مناسب می توانند زمینه ی ظهور نوآوری سازمانی را فراهم نمایند.
۵۰.

تعیین میزان و قابلیت بهره گیری از نتایج طرحهای تحقیقاتی حوزه معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و ارائه راهکار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۱ تعداد دانلود : ۸۱۳
"مقدمه: از جمله تغییراتی که پس از اصلاح ساختار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در این وزراتخانه شکل گرفت، ایجاد دفاتر تحقیقات کاربردی در حوزه های مختلف ستادی بود. این پژوهش پس از محاسبه دقیق تعداد طرح های انجام شده در هر یک از دفاتر حوزه معاونت توسعه مدیریت و منابع به بررسی نتایج هر طرح به طور جداگانه پرداخت و میزان و قابلیت بهره گیری از آن ها را برآورد نمود. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی و گذشته نگر، 23 طرح پژوهشی که در حوزه معاونت توسعه مدیریت و منابع وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی از شهریور سال 1378 تا ‏شهریور 1383 به انجام رسیده بود با روش نمونه گیری سرشماری و ابزار جمع آوری، فرم جمع آوری اطلاعات بررسی شد. این طرح در چهار مرحله انجام شد: در مرحله اول، اطلاعات دموگرافیک طرح ها به صورت یک پرسش نامه غیر حضوری تکمیل گردید. در مرحله دوم، گزارش نهایی طرح ها توسط تیم تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت و بر اساس آن اهداف اختصاصی و دستاوردهای اصلی استخراج شد و به صورت جدولی منظم درآمد. در مرحله سوم، مصاحبه ای با کاربران اصلی طرح ها صورت گرفت و نتایج به صورت سه جدول جداگانه (میزان بهره گیری، قابلیت بهره گیری و موانع بهره گیری) تنظیم گردید. در مرحله چهارم، با توجه به یافته ها و اظهارات کاربران، راه کارهای عبور از موانع، تدوین و تشریح شد. یافته ها به کمک محاسبات ساده ریاضی تحلیل شد. یافته ها: 16 طرح از کل طرح های انجام شده در حوزه معاونت به صورت فراخوان عمومی، 6 طرح به صورت فراخوان محدود و یک طرح نیز بدون فراخوان سفارش داده شده اند. نتیجه گیری: در مجموع طرح های بررسی شده، میزان بهره گیری از طرح ها مطابق با درجه «کم» بوده است، در حالی که طرح ها تا درجه «زیاد» قابلیت بهره گیری داشته اند. به طور کلی می توان گفت که در بهره گیری از نتایج طرح ها، 38 درصد از موانع به موانع مدیریتی اختصاص دارد و 62 درصد از موانع در حوزه مسایل اجرایی جای می گیرد. "
۵۲.

ارزیابی توانمندسازها در مرکز توسعه مدیریت و تحول اداری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با بهره گیری از الگوی سرآمدی سازمانی

کلید واژه ها: توانمندسازها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۶ تعداد دانلود : ۶۵۰
توانمندسازی در مدیریت راهکار مهمی برای تغییر است که با هدف بهبود توانایی فردی و سازمانی اجرا می شود. بنابراین هدف از این پژوهش ارزیابی وضعیت توانمندسازها در مرکز توسعه مدیریت و تحول اداری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان براساس الگوی سرآمد سازمانی بوده است. این پژوهش کاربردی و از دسته مطالعات توصیفی بوده که به صورت مقطعی انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل32 نفر از مدیران ستادی و معاونان آنها در مرکز توسعه مدیریت و تحول اداری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1386 بود که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه الگوی سرآمد سازمانی با 26 گویه بود که ضریب پایایی آن 97/0 به دست آمد. داده های پژوهش براساس 5 معیار مربوط به توانمندسازها جمع آوری شد، سپس تحلیل داده در سطح آمار توصیفی انجام گرفت و در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS و نرم افزار سرآمد سازمانی امتیاز هر کدام از عناصر مربوط به حوزه توانمندسازها براساس منطق رادار محاسبه شد. یافته ها نشان داد که مرکز توسعه مدیریت و تحول اداری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در زمینه معیارهای رهبری (60 درصد)، خط مشی و استراتژی (80 درصد)، کارکنان (60 درصد)، منابع و شرکاء (50 درصد) و فرآیندها (60 درصد) امتیاز و در مجموع از نظر معیار توانمندسازها، 238 امتیاز را به خود اختصاص داده است.
۵۴.

طراحی و تدوین مدل فرایند مدیریت استعداد اعضای هیات علمی برای دانشگاه های استعداد محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعضای هیات علمی مدیریت استعداد دانشگاه های استعداد محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۸ تعداد دانلود : ۲۵۶۰
مطالعه حاضر، به منظور طراحی مدل فرایند مدیریت استعداد اعضای هیات علمی برای دانشگاه های استعداد محور انجام گردید. نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، آمیخته (کیفی-کمی) در دو مرحله می باشد. در مرحله کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته در بین 18 نفر از مدیران و اعضای هیات علمی دانشگاه های اصفهان، علوم پزشکی و صنعتی اصفهان به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیار اشباع داده ها، مولفه های مدیریت استعداد شناسایی و به روش تحلیل محتوا و با رویکرد قیاسی – استقرایی تحلیل شد. در مرحله کمی، آزمون الگو با رویکرد پیمایشی انجام شد. جامعه آماری در این بخش شامل تمامی اعضای هیات علمی که از سال 89 تا 94 در این سه دانشگاه جذب شده اند ، بود. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم استفاده شد. حجم نمونه 130 نفر با استفاده از فرمول کوکران برآورد شد. سپس از طریق بکارگیری پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری واریانس محور، بعد از آنکه روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر متخصصان و کارشناسان تأیید قرار گرفت، اعتبار همگرا 53/0 و پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ 81/0 وپایایی ترکیبی 83/0بدست آمد. 107 کد از داده های تحقیق کیفی استخراج شد که در7 طبقه اصلی دسته بندی گردید. یافته های بخش کمی نیز سازه فرایند مدیریت استعداد را که شامل هفت بعد مجزا، «شناسایی و تعیین نیازهای استعدادی، کشف منابع استعداد، جذب استعدادها، توسعه توانایی های بالقوه استعدادها، بکارگیری استراتژیک استعدادها، حفظ و نگهداری استعدادها، ارزیابی و همراستایی فعالیت های مدیریت استعداد» می باشد، را تایید کرد. در نهایت با توجه به داده های حاصل از تحقیق کیفی و کمی مدلی برای فرایند مدیریت استعداد اعضای هیات علمی در دانشگاه ها، پیشنهاد گردید.
۵۵.

مقایسه ی اجزای سرمایه ی فکری در دانشگاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مدیریت دانش دانشگاه ها سرمایه ی فکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۴ تعداد دانلود : ۶۶۱
مقدمه: در دو دهه ی اخیر، آموزش عالی به عنوان یکی از مهم ترین عناصر تشکیل دهنده ی جوامع پیشرفته نقش بسیار حیاتی در رشد و توسعه ی علوم، فن آوری اطلاعات و ارتباطات شبکه ی اینترنت ایفا نموده است. در آستانه ی قرن 21 که جهان به سمت محوری شدن دانش پیش میرود و نیاز متخصصان و مدیران آشنا به علوم پیشرفته بیش از پیش احساس میشود، آموزش عالی نیز مسؤولیت سنگینی را در قبال اجتماع و جامعه ی جهانی بر دوش خود احساس میکند. این مقاله در صدد شناسایی اجزای سرمایه ی فکری در نظام آموزش عالی دولتی پزشکی و غیر پزشکی استان اصفهان بوده است. روش بررسی: نوع پژوهش تحلیلی و جامعه ی آماری شامل کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه های اصفهان، صنعتی، کاشان، علوم پزشکی اصفهان و علوم پزشکی کاشان (1830 نفر) بود که با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 480 نفر از آنان در سال 1390 انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسش نامه ی استاندارد بر اساس مطالعه ی Torres بود که روایی آن با استفاده از روایی محتوایی و صوری و پایایی آن با استفاده از محاسبه ی ضریب Cronbach's alpha (97/0 = r) تأییدگردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار 18SPSS و در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. یافته ها: سرمایه ی فکری و اجزای آن که شامل سرمایه ی انسانی، سرمایه ی ساختاری و سرمایه ی رابطه ای می باشد، در دانشگاه های دولتی استان،کمتر از سطح متوسط بود و رابطهی بین سرمایه ی انسانی، سرمایه ی ساختاری و سرمایه ی رابطه ای مثبت و معنی دار بوده است. از طرفی، بین میانگین اجزای سرمایه ی فکری در دانشگاه ها بر حسب محل و سابقه ی خدمت، تفاوت معنی داری مشاهده شد، به طوری که سرمایه ی ساختاری در دانشگاه اصفهان بیش از سایر دانشگاه های دولتی استان و نیز این سرمایه در اعضای هیأت علمی با سابقه ی کار 1 تا 10 سال بیش از 11 تا 20 سال بود. و از سوی دیگر، سرمایه ی انسانی و سرمایه ی رابطه ای در اعضای هیأت علمی با سابقه ی کار 21 سال به بالا بیش از 11 تا 20 سال بود؛ اما تفاوت بر حسب سایر مشخصات دموگرافیک معنی دار نبوده است. نتیجه گیری: دانشگاه ها با به کارگیری چارچوپ سرمایه ی فکری به عنوان یک ابزار اکتشافی، قادر به حل مشکلات جدید مدیریتی، اشاعه ی منابع نامشهود و نیز ارتباط با ذی نفعان و جامعه خواهند شد.
۵۶.

حوزه های بهبود بر اساس مدل تعالی در بیمارستان امام موسی کاظم (ع)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ارزیابی عملکرد بیمارستان ها مدل تعالی بنیاد اروپایی کیفیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت گروههای ویژه مدیریت بهداشت و درمان
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت صنعتی مدیریت کیفیت جامع
تعداد بازدید : ۱۳۲۷ تعداد دانلود : ۷۰۳
مقدمه: در بخش بهداشت و درمان نیز همانند دیگر بخش ها، خود ارزیابی امری اجتناب ناپذیر می باشد. محدودیت منابع این بخش، ضرورت پایش عملکرد، حیاتی بودن خدمات و مراقبت های ارایه شده توسط بخش، اهمیت رعایت کیفیت در ارایه ی خدمات و ... شواهدی دال بر ضرورت خود ارزیابی دقیق و صحیح عملکرد این بخش می باشند. از این رو هدف از پژوهش حاضر، بررسی حوزه های بهبود از طریق خود ارزیابی بر اساس مدل تعالی (EFQM یا European foundation for quality management excellence model) در بیمارستان امام موسی کاظم (ع) بود. روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی از دسته ی مطالعات توصیفی- مقطعی بود. جامعه ی آماری شامل 15 نفر از کارشناسان و مدیران ارشد بیمارستان امام موسی کاظم (ع) در سال 1389 بود که به صورت سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی استاندارد EFQM بود که مورد تعدیل قرار گرفت و روایی آن با کمک اساتید و کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب alpha Cronbach's، 97 درصد تعیین شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات در نه حوزه بر اساس نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: بیمارستان امام موسی کاظم (ع) در این ارزیابی، 599 امتیاز به خود اختصاص داد که حوزه ی توانمندسازها 300 و حوزه ی نتایج 299 امتیاز کسب نمودند. همچنین درصد امتیاز هر کدام از عوامل نه گانه به قرار زیر می باشد: رهبری 60 درصد، خط مشی و استراتژی 58 درصد، کارکنان 68 درصد، منابع و شرکا 60 درصد، فرایندها 56 درصد، نتایج مشتری 58 درصد، نتایج کارکنان 60 درصد، نتایج جامعه 63 درصد و نتایج کلیدی عملکرد 61 درصد. نتیجه گیری: نتیجه ی خودارزیابی بر اساس مدل تعالی EFQM این بود که منجر به تهیه ی یک سیستم اطلاعاتی از نقاط قوت و ضعف در 9 حوزه و تعیین امتیاز در بیمارستان امام موسی کاظم (ع) شد که بر این اساس و با استفاده از منطق رادار، نقاط ضعف به عنوان حوزه های بهبود مورد مداخله قرار گرفت و پروژه های بهبود تعیین شد.
۵۷.

پایایی، روایی و برازش مدل پنج عاملی مقیاس قابلیت یادگیری سازمانی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: یادگیری سازمانی دانشگاه ها استادان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۴ تعداد دانلود : ۷۵۰
مقدمه: مفهوم قابلیت یادگیری سازمانی بر عوامل تسهیل کننده ی یادگیری سازمانی یا میل به یادگیری تأکید دارد. در نتیجه، ابزارهای قابلیت یادگیری سازمانی بر اساس ادبیات علمی تعیین می کند که ابعاد یا عوامل تسهیل کننده ی یادگیری کدام اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی و اعتباریابی قابلیت یادگیری سازمانی در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفت. روش بررسی: پژوهش حاضر کاربردی و از دسته ی مطالعات روان سنجی بود که به صورت مقطعی و در سال تحصیلی 90-1389 انجام گرفت. جامعه ی پژوهش شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود که از بین آن ها به استناد مطالعه ی Loehlin و همکاران در مدل های تحلیل عاملی تأییدی، 220 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات مقیاس Chiva و همکاران بود. تحلیل داده های پژوهش در سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار 18SPSS و تحلیل عاملی تأییدی (CFA) با استفاده از نرم افزار 5/8lisrel انجام گرفت. یافته ها: مدل پنج عاملی مقیاس قابلیت یادگیری سازمانی از برازش مناسبی بر حسب شاخص های GFI، AGFI، RMSEA و CFI برخوردار بود و تمامی گویه های مقیاس دارای ضریب تأثیر معنی دار بر روی عامل مربوط به خود بودند. همچنین یافته ها مؤید آن بود که پنج عامل مقیاس از پایایی مناسبی برخوردار بودند و پایایی کل مقیاس نیز 93/0 به دست آمد. جدول نمرات هنجار، مقادیر Z و T متناسب با نمرات خام طبقات و رتبه بندی درصدی مربوط به هر طبقه را ارایه نمود. روایی هم گرایی بین عامل های مقیاس قابلیت یادگیری سازمانی نیز که بر حسب ضرایب همبستگی از 41/0 تا 75/0بود، تأیید گردید. نتیجه گیری: می توان از مقیاس قابلیت یادگیری سازمانی به عنوان یک ابزار تشخیصی استفاده نمود. بنابراین مدیران دانشگاه، رؤسای دانشکده ها و مدیران گروه ها در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان می توانند دریابند که کدام یک از مسایل یادگیری سازمانی قوی و کدام یک ضعیف است و این آشکارسازی راهنما و دستورالعملی مناسب برای بهبود و بالندگی دانشگاه خواهد بود.
۵۸.

ارزیابی ریسک، علل و اقدام پیشگیرانه در بخشICU یک بیمارستان آموزشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ارزیابی ریسک بیمارستان ها بخش مراقبت ویژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۵ تعداد دانلود : ۵۷۳
مقدمه: مدیریت ریسک از یک سو توانایی شناخت عوامل موجود ریسک و از سوی دیگر تجزیه تحلیل ریسک و انتخاب راهبردهای مناسب برای کنترل و از بین بردن آن است. هدف این پژ وهش شناسایی، ارزیابی و ارائه اقدام مناسب برای کنترل، کاهش و حذف خطرات احتمالی فعالیت های بخش ICU بیمارستان الزهرا(س) در سال 1391 با کمک تکنیک FMEA می باشد. مواد و روش ها: این پژوهش یک پژوهش کیفی با استفاده از روش مشاهده مستقیم، مصاحبه با افراد مسئول و صاحبان فرآیند در بخش ICU بیمارستان الزهرا(س) شهر اصفهان با مطالعه اسناد و مدارک موجود در بخش، در سال 1391 انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه پرستارانی بودکه با فرآیند های بخش ICU آشنایی داشتند. جهت جمع آوری داده ها از کاربرگ استاندارد تکنیک تجزیه و تحلیل حالت های بالقوه خطا و اثرات آن (FMEA) استفاده شد. نتایج: یافته های پژوهش حاکی از آن است که در مجموع 58 حالت بالقوه خطا در بخش ICU بیمارستان الزهرا(س) شهراصفهان شناسایی گردید که از این تعداد 13 حالت بالقوه خطا مربوط به اقدامات عمومی، 8 مورد مربوط به کنترل عفونت، 5 مورد مربوط به مراقبت های اعصاب، 8 مورد مربوط به مراقبت های گوارشی، 6 مورد مربوط به نمونه گیری، 5 مورد مربوط به دارو دادن، 4 مورد مربوط به مراقبت های پوستی و 17 مورد مربوط به مراقبت های تنفسی بود. که البته برخی از خطا های کشف شده در برخی از مراقبت ها به صورت مشترک بودند. بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش علل متعددی زمینه ساز بروز خطاهای کاری در مراقبت های پرستاری هستند. استفاده بیش از حد پرستاران با تنظیم شیفت های کاری پی در پی و تکیه بر پرستارانی که کمتر آموزش دیده اند و هم چنین محیط کاری پراسترس و کمبود پرستاران با صلاحیت و کارشناس، سلامت بیمار را به دلیل افزایش احتمال اشتباهات کاری پرستاری به خطر می اندازد که بهترین راه حل آن پیشبرد بهسازی پرسنل بیمارستانی است. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند پرستاران و مدیران پرستاری را از ابعاد زمینه ساز بروز خطاهای کاری آگاه ساخته و رویکرد تازه ای برای برنامه ریزی و توجه بیشتر به ایمنی و مراقبت و حفظ سلامت بیمار تبیین نمود.
۵۹.

رابطه ى تعهَد سازمانی واسترس شغلی درمدیران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: استرس شغلی تعهد سازمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۰ تعداد دانلود : ۷۶۳
دلایل زیادى وجود دارد که چرا یک سازمان باید سطح تعهَد سازمانى اعضایش را افزایش دهد . از عوامل مؤثَر در عملکرد منابع انسانی در بیمارستان تعهَد سازمانی است. تعهَدسازمانى مانند مفاهیم دیگررفتارسازمانى به شیوه هاى متفاوت تعریف شده است. اوَل ،تعهَدسازمانى یک مفهوم جدید است و با وابستگى و رضایت شغلى تفاوت دارد:پرستاران ممکن است کارخود را دوست داشته باشند، ولى از بیمارستانى که در آن کار مى کنند، ناراضى باشند و شغلهاى مشابهى را در محیطهاى دیگر جست وجو کنند. یا پیش خدمت هاى رستوران ها ممکن است، احساس مثبتى از محیط کار خود داشته باشند، اما از شغلشان متنفر باشند. دوَم ،تحقیقات نشان داده که تعهَدسازمانى با پیامدهایى ازقبیل رضایت شغلى، حضور ،رفتار سازمانى ، و عملکرد شغلى رابطه مثبت و با تمایل به ترک شغل رابطه منفى دارد.هدف پژوهش حاضربررسى میزان تعهَد وفشارروانی یااسترس در مدیران بیمارستانهای آموزشی شهر اصفهان بود. روش بررسی : این پژوهش به صورت توصیفى –تحلیلى انجام شده است .جامعه ى پژوهش کلَیَه ى مدیران (اداری پرستاری و ارشد) بیمارستان است؛ونمونه گیرى به روش سر شماری صورت گرفته است .ابزار جمع آورى داده ها دو پرسشنامه مربوط به اندازه گیری استرس و تعهَد بوده که اعتبار و روایى آن توسط محقَق تایید شده ، سوالات به سبک لیکرت طراحى ؛ وبراى ارایه ى داده ها از آمار توصیفى و تحلیلى استفاده شده است. یافته ها:میانگین نمره ى تعهَد سازمانی (7/13+67)؛و این میانگین در بین زنان و مردان یکسان بوده است ارتباط بین میزان تعهَد با جنس از لحاظ آزمون آماری معنادار نیست.بیشترین میزان تعهَد سازمانی با سن از لحاظ آزمون آماری ANOVA) ( معنادارنمی باشد.ولى بین تعهَد سازمانی مدیران با سابقه ى کار از رابطه ى معنا دار مشاهده می شود. بیشترین میزان تعهَد مربوط به کسانی بوده که سابقه ى کاربالاتری داشتند. بین میزان تعهَد سازمانی کارکنان با نوع پست مدیریَتی ؛و.بین میزان استرس شغلی وجنس؛ و .بین استرس شغلی و سابقه ى کار ، نوع پست مدیریَتی ونوع استخدام ؛و به طورکلُی بین استرس شغلی مدیران و تعهَد سازمانی رابطه معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: هیچ سازمانی نمی تواند بدون تعهَد و تلاش کارکنان موفق گردد. مدیرانی که دارای تعهَد و پایبندی هستند نظم بیشتری در کار خود دارند و مدت بیشتری در سازمان می مانند و کار می کنند. مدیران باید تعهَد و پایداری کارکنان به سازمان را نیز حفظ کرده و پرورش دهند.
۶۰.

قوانین و خط مشیهای مرتبط با افشای اطلاعات بهداشتی- درمانی به مراجع قضایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: قوانین مدارک پزشکی افشا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۲ تعداد دانلود : ۶۸۶
مقدمه: بیمارستان ها مسؤولیت پاسخ گویی به تقاضا های قانونی برای واگذاری اطلاعات بهداشتی- درمانی را بر عهده دارند و این در حالی است که مسؤول حفاظت از اطلاعات بهداشتی- درمانی بیماران نیز هستند. هدف این پژوهش، شناسایی و مقایسه ی قوانین و خط مشیهای مرتبط با افشای اطلاعات بهداشتی- درمانی برای مراجع قضایی در کشورهای منتخب و ایران و شناسایی نقاط خلأ در این زمینه میباشد. روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی و تطبیقی بود. جامعه ی پژوهش شامل اسناد و مدارک چاپی و الکترونیک حاوی قوانین و خط مشیهای مرتبط با افشای اطلاعات بهداشتی- درمانی در کشورهای مورد مطالعه آمریکا، انگلستان، استرالیا، مالزی و ایران بود. داده ها از طریق جستجوی سیستماتیک در اینترنت، منابع کتابخانه ای و برقراری ارتباط با متخصصان اطلاعات بهداشتی- درمانی جمع آوری گردید. تحلیل داده ها با استفاده از ترسیم جدول تطبیقی صورت پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که در هر 5 کشور مورد مطالعه، سیاست ها و خط مشیهای مکتوبی برای افشای اطلاعات بهداشتی- درمانی جهت مراجع قضایی وجود دارد و بیمارستان باید مدارک پزشکی را برای دادگاه ها، نمایندگان مراجع قضایی و سازمان های مجری قانون، تنها با اجازه ی بیمار افشا کند، مگر اینکه دادگاه با حکم قضایی دستور افشای اطلاعات را داده باشد. نتیجه گیری: در همه ی کشورهای مورد بررسی، برای واگذاری اطلاعات بهداشتی- درمانی، محدودیت هایی جهت حفاظت از اطلاعات بهداشتی- درمانی با توجه به حقوق بیماران وضع شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان