نظریه های عدالت و کاربردهای آن ها در عرصه ی سیاست گذاری آموزشی ایران (مطالعه ی موردی: سهمیه های پذیرش دانشجو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳
137 - 158
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تحلیل یکی از مهمترین سیاست های پذیرش دانشجو در ایران یعنی سیاست سهمیه بندی و ایجاد سهمیه برای برخی داوطلبان از منظر عدالت است. برای رسیدن به این هدف، از روش توصیفی_ تحلیلی بهره برده شد؛ شیوه گردآوری داده ها نیز مطالعات کتابخانه ای (مطالعه اسناد و ادبیات) بود؛ سپس برای تحلیل آن اسناد از دو نظریه مهم عدالت یعنی نظریه های جان رالز و آمارتیاسن استفاده شد. برای به دست آوردن اعتمادپذیری پژوهش نیز، جزئیات مربوط به چگونگی استخراج مفاهیم ودلالت ها از دو نظریه یادشده نشان داده شد، جزئیات داده ها ذکر شد، مثال های فراوان آورده شد و در پایان نیز نتایج پژوهش با پژوهش های پیشین مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج تحلیل به طور کلی نشان می دهند که از آن جهت که جان رالز افزون بر برابری در فرایند، برابری در نتایج را هم لازم می دانست، طبق شرایطی بر اساس نظریه او ایجاد سهمیه عادلانه است؛ برخلاف آمارتیاسن که تأکید بیشترش بر برابری در فرایند است تا برابری در نتایج؛ بنابراین بر اساس نظریه آمارتیاسن، توانمندسازی و ایجاد قابلیت به جای دادن سهمیه توصیه می شود. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهند که بر اساس کاربست نظریه عدالت به مثابه انصاف جان رالز، ایجاد سهمیه زمانی عادلانه خواهد بود که مصداق تبعیض روا باشد و در غیر این صورت، از آن جهت که اصل فرصت برابر داوطلبین برای ورود به دانشگاه ها را نقض می کند، موجب بی عدالتی در جامعه می شود. افزون بر این، زمانی می توان از منصفانه و عادلانه بودن سهمیه اطمینان حاصل کرد که مسئله تعارض منافع در نظام تصمیم گیری و سیاست گذاری پذیرش دانشجو حل شود.