عین الله خادمی

عین الله خادمی

سمت: استادیار
مدرک تحصیلی: استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۱۳ مورد.
۶۱.

سعادت عظمی از منظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: غزالی نظری عملی سعادت عظمی تقرب به خدا لقای الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 140 تعداد دانلود : 640
مسئله اصلی این پژوهش این است که از منظر غزالی ملاک های اصلی سعادت عظمی چیست؟ روش تحقیق آن توصیفی تحلیلی است. غزالی در مکتوبات مختلف خویش ملاک های متعددی برای وصول به سعادت عظمی و تحقق آن بیان می کند که عبارت اند از: معرفت الهی، تقرب به خدا، لقای الهی، نظر به وجه الهی در آخرت، داشتن بیشترین حب به خدا در آخرت، تفکیک سعادت عظمی از حیث نظری و عملی. او برای تحقق عامل پنجم (داشتن بیشترین حب به خدا در آخرت) دو روش پیشنهاد می کند. روش اول، قطع علاقه به دنیا و اخراج حب غیر خدا در قلب؛ و روش دوم، افزایش معرفت به خدا می باشد. همچنین او بر این باور است که سعادت عظمی از حیث نظری، کشف جلال و عظمت الهی، و از حیث عملی، اتصاف قلب به عقاید و اخلاق محمود است. نگارنده بر این باور است که ملاک های ارائه شده از سوی غزالی مانعةالجمع نیستند، بلکه امکان جمع آن ها وجود دارد.
۶۲.

تأثیر اعتقادات فلسفی ابن سینا بر غزالی در تجرد نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس غزالی اشاعره تجرد روح ادله وجودشناختی تجرد نفس ادله ماهیت شناختی تجرد نفس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : 48 تعداد دانلود : 893
غزالی در دوره ای از تاریخ فکر و اندیشه اسلامی زندگی می کند که بسیاری از متفکران در رویکرد کلامی خود، داد و ستد های گونه گونی با فلسفه به نمایش می گذارند. در این ایام بیشتر متکلمان با بهره گیری از واژگان، مفاهیم و برخی روش های فلسفی تلاش می کنند پندار و باور های کلامی خویش را به کرسی اثبات نشانند؛ اما از آن سو هم توجه دارند در اخذ مبانی تا سرحد امکان، فاصله خود را با فلسفه حفظ کنند. غزالی نیز همچون معاصران خویش همین رفتار را از خود نشان می دهد. او بر خلاف اشعریان پیش از خود که اعتقادی به تجرد روح ندارند، به تجرد نفس باورمند است. در گام نخست این پژوهش نشان داده شده است که فلاسفه و متکلمان اشعری پیش از غزالی، چه باوری نسبت به تجرد روح و نفس داشتند و برای این پندار خویش چه ادبیات و استدلال هایی را اقامه می نمودند و در ادامه از این همانی مفاهیم و روش شناسی به کار گرفته شده از سوی غزالی با فلاسفه ای چون ابن سینا و فارابی، سخن گفته شده است تا نشان داده شود غزالی تا چه اندازه در اعتقاد ورزی به تجرد نفس، مرهون فلاسفه پیش از خود است.
۶۳.

تبیین سعادت قصوی از منظر مسکویه(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: بهشت کمال نهایی مسکویه سعادت قصوی نظری و عملی تقرب به خدا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
تعداد بازدید : 787 تعداد دانلود : 259
مسکویه، علاوه بر بیان دیدگاه خودش دربارهٔ سعادت قصوی، دیدگاه حکیمان سلف را دربارهٔ این مسئله گزارش می کند و دیدگاه های فیثاغورث، سقراط، افلاطون و ارسطو را برمی رسد. برای تبیین دیدگاه مسکویه دربارهٔ سعادت قصوی، می توان بیان او را به دو قسمت سلبی و ثبوتی تقسیم کرد: بر اساس بیان سلبی او، حصول سعادت قصوی در تمتع از لذات حسی نیست. بر اساس بیان ثبوتی او شش ملاک (رسیدن به افق فرشتگان، دریافت حکمت از ساکنان ملأ اعلی، حرکت شوقی و عشقی به سوی خدا، دستیابی به کمال نهایی در دو بعد نظری و عملی، رسیدن به نعم بی حد و حصر بهشت، و تقرب به خدا) وجود دارد. نگارنده بر این باور است که این ملاک ها مانعة الجمع نیستند، بلکه امکان جمع این ملاک ها وجود دارد. گرچه برخی از این ملاک ها قابل نقد هستند، اما در مجموع این ملاک ها، مبین تأثر شدید مسکویه از دین مقدس اسلام است. سعادت قصوی، کمال نهایی، نظری و عملی، تقرب به خدا، بهشت، مسکویه.
۶۵.

تحلیل تکثر معنای زندگی در فلسفة ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا معنای زندگی تکثر هستی شناسی انسان شناسی معرفت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 117 تعداد دانلود : 985
مسیله محوری مقالله حاضر بررسی و تحلیل تکثر معنای زندگی از دیدگاه ملاصدر است. نگارندگان در این مقالله با استفاده از مبانی ملاصدرا در سه ساحت معرفت شناختی، هستی شناختی و انسان شناختی به تحلیل و تبیین تکثر معنای زندگی پرداخته اند. در این جستار، در ساحت معرفت شناختی با تکیه بر دو نگرش ثبوتی و اثباتی ملاصدرا نسبت به زندگی، تکثر معنای زندگی را تحلیل خواهیم کرد. در بعد هستی شناختی با استفاده از دو نظام نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود، در قالب ظهور متفاوت اسمایی و تکثر ظهورات با استفاده از مؤلفه های چون خداوند، دین و عشق به حق تعالی، به تحلیل تکثر معنای زندگی می پردازیم. در ساحت انسان شناختی نیز با استمداد از تبیین کثرت نوعی انسان در دو نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود، این مسالله را واکاوی خواهیم کرد.
۶۶.

تحلیل فلسفی معنای مرگ ارادی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا مرگ مرگ ارادی عقل عملی کثرت نوعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 921 تعداد دانلود : 767
مسأله ی محوری مقاله ی حاضر، معنا و ماهیت مرگ ارادی از دیدگاه ملاصدراست. ازنظر ملاصدرا مرگ ارادی به معنای دست کشیدن نفس از به کاربردن حواس ظاهری است. او معتقد است ادراک حسی صلاحیت ادراک امور آخرت را ندارد؛ لذا انسان قبل از مرگ طبیعی قادر است با استفاده از حواس باطنی به امور آخرت آگاهی پیدا کند. در میان ادراکات باطنی، ادراک خیالی در فلسفه ی ملاصدرا اهمیت فراوانی دارد و به اثبات عالم آخرت و عالم برزخ منجر می شود. در مرگ ارادی ادراک خیالی قادر است فارغ از تعلقات دنیوی و مزاحمت های ادراک حسی، با تأثر از صورت های عقلی، به صورتگری پرداخته، حقایق جهان ملکوت و عالم غیب را تمثل دهد. این مهم در اثر تعالی وجودی نفس و تبدل نشئه ی دنیوی انسان به نشئه ی اخروی و ارتقای مرتبه ی ادراکی صورت می گیرد>. >ملاصدرا مرگ ارادی را به گونه های مختلف تقسیم می کند که در این جستار سعی شده با تأکید بر نگرش وجودی ملاصدرا، کثرت نوعی انسان، و عقل عملی، گونه های مرگ ارادی تحلیل فلسفی شود. تحلیل فلسفی مرگ ارادی، براساس سه گانه ی یادشده، در پژوهش دیگری سابقه نداشته است.
۶۷.

تحلیل فلسفی رابطه قضا و قدر با مسأله استجابت دعا از نظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا دعا قضا و قدر استجابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 685 تعداد دانلود : 987
یکی از مفاهیم عمیق در ادیان توحیدی و اسلامی، فرهنگ دعا و نیایش است. اگر حقیقت دعا و استجابت آن به خوبی تبیین نگردد، ابهاماتی با برخی مباحث کلامی همانند پذیرش نظام قضا و قدر الهی به دنبال خواهد داشت. در پژوهش حاضر با رهیافتی فلسفی-عقلانی بر مساله استجابت دعا در حکمت متعالیه، یکی از ابهامات اساسی یعنی رابطه استجابت دعا و نظام قضا و قدر را مورد بررسی قرار دادیم. در این مقاله سعی نمودیم تا در تحلیل و تبیین مساله استجابت دعا و رابطه آن با نظام قضا و قدر، رویکرد هستی شناسی ملاصدرا به عالم هستی و مراتب سیر وجودی و معرفتی ایشان را نیز لحاظ نماییم. پرسش اساسی این جستار عبارت است از "بر اساس مبانی فکری ملاصدرا چه نسبتی میان نظام قضا و قدر الهی و مساله استجابت دعا برقرار است؟" برخی از نکاتی که در این پژوهش بدان دست یافتیم عبارت است از این که استجابت دعا نه تنها با نظام قضا و قدر الهی در تناقض نبوده بلکه به عنوان بخشی از این نظام، به منزله اسباب و وسایطی است که سبب وصول داعی به مقصد می گردد. لذا هر چند برخی علل و روابط مبهم و ناشناخته ای در تحقق مطلوب و استجابت دعا موجود می باشد، اما دعا و استجابت آن خارج از نظام علی معلولی عالم که در راستای همان قضا و قدر الهی است، نمی باشد و نوعی وحدت میان علت استجابت دعا و قضا وقدر برقرار است.
۶۸.

نظریه شبح به خوانش ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبح علم علم به کیفیات علم به معدومات وجود ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 860 تعداد دانلود : 389
پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به پرسش: «رابطه میان علم و نظریه شبح به خوانشِ ملاصدرا چیست؟» شکل گرفت؛ با نگاهی به شبکه واژگانی ملاصدرا و رویکرد وجودی خاص او، می توان تحلیلِ خوانشِ او از نظریه شبح را در مراحل زیر خلاصه نمود: 1. بیان مفاد نظریه شبح و نفی هرگونه تطابق میان وجود خارجی و شبح ذهنی، پذیرش اثر وجودیِ شبح و معرفی شبح به عنوان علت معده حصول علم با نگاه وجودی خاص خود. 2. بیان مفید علم بودن شبح برای کیفیات و معدومات. 3. بیان نقدهای وارد بر نظریه شبح و تحلیل نقدها. 4. طرح نظریه وجود ذهنی که علاوه بر ایجاد علم در معدومات و کیفیات، در سایر موارد وجودی نیز مفید علم باشد. با این تحلیل، می توان این احتمال را به عنوان یافته این تحقیق بیان نمود که تئوری شبح، با اینکه مورد انتقاد جدی ملاصدرا است، با این حال ملاصدرا با نگاهی خاص، از این نظریه به عنوان مرحله ای از مراحل تکامل نظریه وجود ذهنیِ خود بهره برده است، نگارندگان بر این نگاه پافشاری ندارند اما این گونه می اندیشند که در صورت پذیرش این نگاه مسئله صورت جدیدی پیدا خواهد نمود.
۶۹.

تحلیل دیدگاه کِندی درباره کمال انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کمال فلسفی کمال اخلاقی عقل کندی افلاطون ارسطو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 174 تعداد دانلود : 112
«کمال» یکی از مسایل انسان شناسی است که از یک حیث عمرش به قدمت انسان است، اما ازحیث تِئوری، فیلسوفان یونان نقش برجسته ای در این امر داشتند. آنها این امر را بیشتر تحت عنوان «فضلیت» پی گیری می کردند. پرسش اصلی این پژوهش آن است که چه تحلیلی برای دیدگاه کندی پیرامون کمال انسان می توان ارائه داد؟ این پژوهش، به صورت توصیفی و تحلیلی انجام گرفت و اهم یافته های آن عبارتند از: در تحلیل دیدگاه کندی پیرامون کمال، می توانیم آن را به دو قسم (کمال فلسفی و کمال اخلاقی) تقسیم کنیم. مراد از «کمال فلسفی» در این پژوهش، کمال در حیطه عقل نظری است. او در رساله عقل خود، آن را به چهار معنا به کار برد که دومین معنای آن ناظر به عقلی است که در این پژوهش مدِّ نظر است. او مراتبی برای عقل نظری ذکر می کند، اما ما شاهد نوعی ابهام و نقاط ضعف در کمال فلسفی ایشان هستیم. مراد ما از «کمال اخلاقی»، کمال عقل عملی است که از آن به «فضایل» یاد می شود. او در کمال اخلاقی بیشتر از ارسطو، تحت تأثیر افلاطون است و بر اساس قوای نفس انسان، فضایل را به چهار قسم (حکمت، نجده / شجاعت، عفت و عدالت) - تقسیم می کند. از آن جا که کندی در مراحل اولیه نهضت ترجمه بوده و همه اثارش بر اساس گزارش های موجود به دست ما نرسیده است، داوری قطعی درباره دیدگاهش ناظر به مسایل مختلف و از جمله، «کمال» کاری صعب و دشوار است.
۷۰.

بررسی اصطلاح هورقلیا درمنظومه فکری شیخ احمد احسایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شیخ احمد احسایی هورقلیا برزخ عالم مثال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 18 تعداد دانلود : 960
دیدگاه های شیخ احمد بن زین الدین احسائی جدال هایی پُر دامنه در عرصه پاره ای از مباحث فکری برانگیخته است . «هورقلیا» یکی از واژه های کلیدی نظام فکری شیخ احمد احسائی است که در آثار متفکران پیش از او - از جمله شیخ اشراق - نیز به کار رفته است . ضمن توجه به پیشینه پژوهش ، با بررسی اجمالی هورقلیا در لغت و اصطلاح خاص احسائی ، نشان داده شده که مراد احسائی از هورقلیا در موارد گوناگونی از آثارش همان عالم برزخ و مثال است . افزون بر این ، گاهی هورقلیا در معنایی خاص تر ، بر افلاک عالم برزخ (عالم مثال)، اطلاق شده است . همچنین ضمن بررسی دو اطلاق رایج تر هورقلیا در آثار گوناگون احسائی و تبیین بیشتر خصوصیات هورقلیا تلاش شده است تا با استخراج ویژگی های آن ، نسبتش با عالم مثال و برزخ ، روشن تر و تفاوت دیدگاه های احسائی با متفکران و به ویژه ، فیلسوفان پیش از وی تا حدودی آشکار شود . از جمله این که اگر هورقلیا ، برزخ میان مجرّدات و مادیات دانسته شده ، مراد شیخ احسائی از تجرّد در این جا با مصطلح رایج فلسفی آن متفاوت است و مقصودش از مجرّدات در این جا عقول نیست و برزخ میان عالم نفوس و عالم اجسام مراد است .
۷۱.

نقش خود شناسی وحیات طیبه در معناداری زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی با تاکید بر المیزان

کلید واژه ها: معناداری زندگی طباطبایی المیزان قرآن خود شناسی حیات طیبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 546 تعداد دانلود : 172
قرآن کریم از یک سو پیروانش را به خودشناسی فراخوانده و از سوی دیگر خروجی ایمان و عمل صالح را حیات طیبه معرفی فرموده است. هدف این تحقیق، بررسی نقش خودشناسی و حیات طیبه در معنا بخشی به زندگی است. بنابراین، پرسش اصلی پژوهش این است که: از دیدگاه علامه طباطبایی، و با تاکید بر تفسیر المیزان، خودشناسی و حیات طیبه چه نقشی در معنابخشی به زندگی ایفا می کنند. از آنجا که معنای زندگی در سنت اسلامی بر پایه قرب به خدا تعریف میشود، در این پژوهش با نگاهی کارکردگرایانه به تحلیل خودشناسی و اثر ان بر معنای زندگی پرداخته شده است. بررسی ها نشان داد که خودشناسی آثاری را در پی خواهد داشت که عبارتند از: «آگاهی بر نقایص نفس»، «تهذیب و اصلاح نفس»، «مواظبت بر نفس»، «رهایی از زندگی انفعالی»، «عالم را در محضر خدا دیدن»، «رسیدن به خدا» و «فنا»، این خودآگاهی می تواند به حیات طیبه شده منتهی شود که نتیجه آن «همراهی ایمان و عمل صالح»، « تقارن حیات دنیوی با قناعت و رضای الهی»، همسویی با قانون الهیِ طبیعت» و «عدم انحراف مؤمن از عدل و انصاف در زندگی می باشد. خروجی این خودآگاهی و حیات طیبه وصول به مراتب پیشرفته قرب به خدا و معنادارشدن زندگی در همه ابعاد آن خواهد بود.
۷۲.

فضایل و ترابط آنها با قوای نفس از منظر مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فضایل حکمت عفت شجاعت عدالت قوای نفس مسکویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 317 تعداد دانلود : 299
مسکویه تحت تأثیر حکیمان یونانی فضایل را در گام نخست به چهار دسته – حکمت، عفت، شجاعت و عدالت – تقسیم می کند و از آن ها به عنوان فضایل رئیسه یاد می کند. او بر این باور است که حکمت فضیلت قوه ناطقه است و در سایه آن انسان به شناخت امور الهی و انسانی می پردازد و عفت فضیلت قوه شهوانی است و در صورت اتصاف انسان بدین فضیلت، او بر این قوه استیلا می یابد و تمایلات شهوانی خویش را بر اساس رأی و فکر صائب بکار می گیرد و از اسارت شهوات آزاد می گردد. از دیدگاه مسکویه شجاعت، فضیلت قوه غضبیه نفس انسان است، در صورتی که این قوه تحت سیطره قوه عاقله باشد انسان به فضیلت شجاعت متصف می گردد، و از مبادرت ورزیدن به امور مهیب و خوفناک هراسی به خود راه نمی دهد. آخرین فضیلت رئیسه و بنیادی از دیدگاه مسکویه، عدالت است. او یادآور می شود، در صورتی انسانی بدین فضیلت متصف می گردد، که واجد سه فضیلت بنیادی پیش گفته گردد. و در مجموع، دو قوه غضبیه و شهویه مطیع و منقاد قوه ناطقه گردند. با اندک تأمل در مطالب پیش گفته درمی یابیم که ترابط وثیق و مستحکمی میان فضایل بنیادی و قوای نفس برقرار است. حکمت ناشی از قوه ناطقه، عفت و شجاعت از سازگاری مثبت میان این قوای سه گانه نفس ایجاد می گردد
۷۳.

راه های کسب سعادت از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

۷۴.

بررسی تطبیقی آراء شیخ الرئیس و شیخ اشراق درباره چیستی لذت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لذت ادراک ملائم علم حصولی علم حضوری ابن سینا سهروردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 117 تعداد دانلود : 500
ابوعلی سینا و شهاب الدین سهروردی درباره موضوع لذت در آثار مختلف خود مباحث و اطلاعات پراکنده ای بیان کرده اند. یکی از آن مباحث، دیدگاه های این دو اندیشمند در خصوص چیستی لذت است. مسئله این نوشتار بررسی تطبیقی چیستی لذت از منظر رؤسای دو مکتب مشاء و اشراق با توجه به مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی آنان است. مسئله لذت بخش کوچکی از شبکه معرفتیِ دو نظام مشاء و اشراق است که بررسی آن با توجه به برخی از اضلاع دیگر شبکه، همچون مبانی، ما را به فهم بهتر و درک عمیق تر آن نائل می کند. از پیامدهای این بررسی درک علت تفاوت گذاری تعریف لذت بین باری تعالی و انسان از سوی ابن سینا و عدم این تفاوت از سوی سهروردی، به جهت تفاوت دیدگاه در مورد هستی و چیستی ادراک در دو نظام است. از دیگر پیامدها این است که اگرچه واژه های «ادراک» و «ملائم» در تعاریف هماهنگ و تکراری است، اما تبیینی که از آنها در هر نظام آورده می شود با توجه به تفاوت های معرفت شناسانه و هستی شناسانه دو مکتب، ما را به درک گوناگون از لذت می رساند. اهم این تفاوت ها عبارت اند از: تأکید بر علم حصولی در شناخت از یک سو و مبنا بودن «وجود» در هستی از سوی دیگر در فلسفه مشاء و در مقابل بنا نهادن اساس علم بر علم حضوری از یک سو و مبنا بودن «نور» در هستی از سوی دیگر در فلسفه اشراق.
۷۵.

نقد و بررسی ابعاد انسان شناختی دعا از دیدگاه وینسنت برومر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برومر انسان ایمان عشق اختیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 213 تعداد دانلود : 947
این پژوهش با روش تحلیلی و استنادی در پی تبیین اهم ابعاد انسان شناختی دعا از نظر وینسنت برومر است. انسان مستقل یکی از مؤلفه های اصلی دعا از نظر برومر است. اگرچه ایشان مباحث انسان شناختی دعا را از سایر مباحث متمایز نکرده است، با توجه به پیش فرض ها و مبانی معرفتی ایشان نسبت به انسان می توان گفت؛ ایمان، عشق، اختیار حداکثری انسان، آزادی و فردیت اهم ابعاد انسان شناختی دعا از نظر برومر هستند. ایشان در تبیین این مسائل انسان شناختی دعا متأثر از اگزیستانسیالیسم و الهیات گشوده است. از نظر برومر ایمان شرط لازم و مقدم دعا و ذاتی رابطه انسان با خداوند است. ایشان با رویکرد اعتدالی به مسأله ایمان، هر سه عنصر معرفت، عمل و عشق را در حقیقت ایمان مؤثر می داند. در نگرش او غایت ایمان و دعا عشق به خداوند است. برومر در پرتو اعتقاد به اختیار حداکثری انسان و فردیت او، دعا را رابطه بیناشخصی انسان با خداوند تفسیر می نماید.
۷۶.

مواجهه فلسفی و عرفانی ملاصدرا با مسئله مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرگ ملاصدرا وحدت تشكيكي وحدت شخصي

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 418 تعداد دانلود : 148
مقاله حاضر تبیین مواجهه فلسفی – عرفانی ملاصدرا با مسئله مرگ است. نگارندگان در نظام وحدت تشکیکی و وحدت شخصی وجود، به تبیین این مواجهه پرداخته اند.ملاصدرا معتقداست، مرگ کمال نفس ناطقه است. نفس در پایان مسیر استکمالی، وارد عالم عقول شده باعقل فعال، همچنین با عقل اول متحد می شود؛ اما حجاب های دنیایی مانع اتحاد کامل است. مرگ بستر لازم برای اتحاد و نیل به کمالات وجودی را فراهم می کند. به عقیده ملاصدرا نفس، در پایان مسیر استکمالی، به دلیل بساطت و اتحاد با عقول، به بقاء خداوند، باقی است. از نظر او حیات انسان، به مرتبه ادراکی اش باز می گردد. مرگ انتقال به مرتبه عقلانی را ممکن می سازد. برمبنای نظریه عرفانی ملاصدرا، حیات انسان، عین الربط به حیات خداوند است. انسان به حکم اسم های الظاهر و الآخر، مظهر کمالات حق گردیده، به سوی او باز می گردد. مرگ، انتقال مظهریت اسماءالهی است.
۷۷.

تاثیر مبانی هستی شناسی صدرا در تبیین مساله دعا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا دعا هستی شناسی اصالت وجود تشکیک خاصی حرکت جوهری علیت امکان فقری وحدت شخصی وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 611 تعداد دانلود : 104
دعا یکی از عالی ترین مضامین الهی است که همیشه مورد توجه بشریت بوده است و هر انسانی به فراخور میزان درک فقر ذاتی خویش به معناشناسی و مسایل پیرامون آن پرداخته است. در نگرش به مسأله دعا از نظر ملاصدرا، نباید پیش فرض های وجود شناختی و هستی شناسی وی را نادیده گرفت. بی شک نگاه صدرا به مسأله دعا، گسسته از مبادی هستی شناسی ایشان نمی باشد. اصالت وجود، تشکیک خاصی وجود، حرکت جوهری، نظام علی معلولی هستی، رابط بودن وجود ممکنات و امکان فقری آنها و وحدت شخصی وجود، از جمله مبانی ای می باشند که اضلاع سه گانه وجودی دعا (داعی، مدعو و مطلوب) را در حکمت متعالیه تحت تأثیر قرار می دهند. در این نوشتار تلاش شده است با توجه به مبانی هستی شناسی صدرا، مسأله دعا مورد تحلیل و پردازش قرار گیرد. لذا ضمن تبیین مفهوم ها و مبانی ایشان، کوشیدیم تا با واکاوی این مبانی، علاوه بر به تصویر کشیدن ارتباط آن دو، تحلیلی نو و منطبق بر اصول هستی شناختی از مسأله دعا ارایه نماییم
۷۸.

تبیین مساله دعا از نظر فخر رازی با توجه به اهم مبانی انسان شناسی او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فخر رازی انسان شناسی دعا جبر اختیار کمال تجرد نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 422 تعداد دانلود : 601
در تبیین مساله دعا از نظر فخررازی، نباید مبانی انسان شناسی وی را نادیده گرفت. جبر و اختیار ، تجرد نفس و کمال انسان اهم مبانی انسان شناسی هستند که تبیین مساله دعا را تحت تأثیر قرار می دهند. بنا بر اینکه فخر را در این مسائل مهم انسان شناسی صاحب چه اندیشه ای بدانیم، تحلیل مساله دعا متفاوت خواهد شد. این پژوهش با روش تحلیلی و استنادی در پی تبیین مساله دعا از نظر فخررازی مبتنی بر اهم مبانی انسان شناسی ایشان است. یافته های تحقیق نشان می دهد؛ علی رغم تشتت آراء فخر در این مسائل، قول به اختیار و تجرد نفس ارجح است و می بایست بر اساس آن مساله دعا تبیین گردد. هم چنین نگرش جامع فخر به کمال انسان و بررسی از زوایای مختلف نیز تاثیر بسزایی در تفسیر دعا دارد. در این نوشتار با توجه به این مبانی انسان شناسی فخر رازی، مسأله دعا تبیین شده است.
۷۹.

تأملی بر هویت فلسفه به مثابه حکمت در رساله الجمع بین رأیی الحکیمین فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فارابی رساله الجمع هویت فلسفه حکمت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 842 تعداد دانلود : 730
اگرچه فارابی در رساله الجمع همان موضوع مشهور موجود به ما هو موجود را برای فلسفه ذکر می کند و توضیح می دهد که دایرة شمول موضوع فلسفه همة موجودات اند و در واقع ماهیت یونانی- ارسطوئی برای فلسفه قائل می شود لکن با توجه به اوصاف و ویژگی هایی که وی در این رساله برای فلسفه بیان می کند، می توان چنین دریافت که او در این رساله برای معرفی فلسفه، مفهوم قرآنی حکمت را در نظر داشته است. به زعم ما فارابی ماهیت فلسفه را علم به موجود به ماهو موجود دانسته لکن هویتی که برای این دانش در این رساله ترسیم کرده است، چیزی شبیه به مفهوم دینی حکمت موجود در کتاب مقدس مسلمانان است و در معنایی گسترده تر الگویی که فارابی در این رساله برای هویت فلسفه در جهان اسلام ارائه می دهد ماهیتی یونانی- ارسطوئی با هویتی دینی است با اوصاف مذکور در قرآن، اوصافی همانند اتقان، عدم اختلاف، نبود خلل و سستی در احکام آن و مطابقت با متن واقع که از لسان مردان الهی بیان می شود و هدایت بخش و درخور پیروی است.
۸۰.

ارزیابی بنیان های معرفت شناختی نسبیت فرهنگی با تکیه بر نظریه فطرت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فطرت فرهنگ نسبیت فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 279 تعداد دانلود : 625
نسبیت فرهنگی یکی از رایج ترین لوازم نسبیت گروی در معرفت شناسی شمرده می شود. بر اساس نسبیت فرهنگی، ارزش یک عنصر فرهنگی تنها در زمینه فرهنگی خاص قابل درک است. سه تقریر عمده از نسبیت وجود دارد: نسبیت مفهومی، نسبیت اعتقادی و نسبیت ارزشی- هنجاری. با تکیه بر معرفت شناسی و انسان شناسی فطری می توان به ارزیابی تقریرات نسبیت پرداخت. تقریرات نسبیت از مبانی نادرست معرفت شناختی در باب صدق نظیر شکاکیت یا انسجام و... تغذیه می شوند و به خطای روش شناختی مبنی بر خَلط نگاه توصیفی جامعه شناختی با نگاه تحلیلی فلسفی دچارند. با تکیه بر فطرت هم می توان از نوعی مبناگروی معرفتی مبتنی بر بدیهیات در حوزه معرفت دفاع کرد که تئوری مطابقت را ملاک صدق می داند و از نوعی واقع گرایی حمایت می کند و هم می توان از نوعی مبناگروی اخلاقی مبتنی بر بدیهیات در حوزه اخلاق دفاع نمود که به شیوه معقولی مشترکات معرفتی- اخلاقی جوامع و فرهنگ های گوناگون را توجیه و تبیین می کند. تداوم تاریخی و گسترش جغرافیایی عناصر جهان شمول فرهنگی چون حقیقت، معنویت، عدالت و آزادی فارغ از اشکال گوناگونش با محوریت فطرت انسانی، زمینه وفاق و همبستگی جوامع بشری را میسّر ساخته، نسبیت فرهنگی را به چالش می کشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان