بهی حدایق

بهی حدایق

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

بررسی کنشگری اجتماعی و نقش اقتباس نمایشی-تعاملی در فیلم "غزل" و بازی "مزاحم"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقتباس بصری تبعیض جنسی سایبر فمینیسم رسانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 617 تعداد دانلود : 535
در پژوهش حاضر، دو اقتباس از مزاحم، اثر خورخه لوئیس بورخس (1966) مورد مطالعه قرار گرفته است. فیلم «غزل»، ساخته مسعود کیمیایی (1975) و بازی ویدئویی «مزاحم» ساخته ناتالی بوکچین هستند. از آنجا که داستان بورخس روایتی از دنیای ماچوئست(مردسالار) و تبعیض جنسیتی زده آمریکای لاتین است. هدف این پژوهش کشف و آشکارسازی نحوه بازنمایی این تبعیض جنسیتی در چارچوب ضرورت های بافتی هر یک از این اقتباس هاست. مطالب این پژوهش عمدتاً بر این تأکید دارند که چگونه جریان های اجتماعی می توانند از حالت بیانی یا داستانی تغییر شکل یابند و در قالب نمایشی و تعاملی در آیند. جدا از روشی که هر یک از اقتباس ها در تبدیل از نسخه نوشتاری به نسخه بصری به کار گرفته اند، تمرکز بر اقتباس پذیری داستان کوتاه «مزاحم» در بافت ایران(فیلم غزل) و بازی ویدئویی(بازی مزاحم) است. نظریه «نگاه خیره مردانه» لورا مالوی ، مردسالاری جامعی ایران را در فیلم غزل به خوبی آشکار می سازد. در بررسی بازی «مزاحم» تلاش بر این است که نشان دهیم ناتالی بوکچین چگونه از هنر اینترنتی خود برای ترویج یک کنشگری اجتماعی استفاده کرده است.
۲.

مفهوم "آلوده" در اندیشه فروغ فرخزاد و تطبیق آن با تفکر"طرد" در «قدرت های وحشت» کریستیوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تهذیب غیر زنانگی هنجار اجتماعی نقد جامعه شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 163 تعداد دانلود : 987
این مقاله به بررسی تطبیقی مفهوم "آلوده" در شعر «تولدی دیگر» فروغ فرخزاد با تفکر "طرد" در «قدرت های وحشت» جولیا کریستیوا می پردازد. این مقاله در پی آن است که تصاویر "آلوده" را بر اساس خوانشی تطبیقی با «قدرت های وحشت» کریستوا در «تولدی دیگر» فروغ مورد مطالعه قرار دهد. دلیل انتخاب فروغ فرخزاد این است که نظریه کریستیوا بسیار قابلیت پیاده سازی روی اشعار وی را دارد. این نظریه البته گستره وسیع تری از اشعار فرخزاد را در بر می گیرد که از حوصله این مقاله خارج است. از سوی دیگر اشعار او به عنوان پایه ای مرکزی برای روشنگری نظریه کریستیوا در باب پدیده آلوده انگاری نیز بسیار گویا است. آلوده انگاری یکی از اساسی ترین جریان های سوژه در فرآیند است: یعنی حالتی از طرد و واپس زنی آنچه که برای خود، دیگری محسوب می شود و خود به این وسیله مرزهایی برای یک من همواره ناپایدار ایجاد می کند. آلوده چیزی است که شخص آن را طرد می کند، پس می زند و تقریباً به شدت از خود بیرون می راند.
۳.

کاوشی بر میزان نفوذ ایدئولوژی در رمان نوجوان، مورد مطالعه: رمان لالایی برای دختر مرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایدئولوژی گفتمان روایی چندصدایی لالایی برای دختر مرده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 871 تعداد دانلود : 558
از دگرگونی های بنیادین در جریان تفکر و آموزش انتقادی در بیست سال اخیر، پذیرش این مسأله است که تمام متون به طرز گریزناپذیری با ایدئولوژی درآمیخته اند و ایدئولوژی معنایی جداگانه بر دوش متن نیست. این امر، ضرورت بررسی های پیچیده تر در این زمینه را بیش از پیش آشکار می کند؛ به ویژه در حوزه ادبیات کودک و نوجوان که همواره رابطه بین بزرگسالی که کتاب را می نویسد و کودک و نوجوانی که کتاب را می خواند، منجر به نوعی عدم توازن قدرت شده است و نویسندگان همواره کوشیده اند تا به القای دیدگاه خود به مخاطب کودک و نوجوان بپردازند. در دهه اخیر، نویسندگان کوشیده اند که با استفاده از تکنیک هایی از فشار هرچه بیشتر ایدئولوژی بر مخاطب خود بکاهند. اما آنچه اهمیت دارد این است که صرف استفاده از این تکنیک ها، گاهی حتی به القای هرچه بیشتر ایدئولوژی یک متن منجر شده است. یکی از رویکردهایی که از طریق آن می توان تکنیک های به کاررفته توسط نویسندگان را به خصوص در حوزه روایت بررسی کرد، گفتمان روایی است که در آن، عامل های روایی، مانند نویسنده ضمنی، راوی، شخصیت های داستان، روایت شنو و خواننده ضمنی بررسی می شوند. در این پژوهش، برآنیم که این عامل های روایی را باتوجه به رویکرد باختین به چندصدایی، دوصدایی و تک صدایی در رمان نوجوان لالایی برای دختر مرده بررسی کنیم و اینکه نشان داده شود این رمان، چه اندازه به سمت القای ایدئولوژی یا شکست آن در متن پیش رفته است.
۴.

«گیله مرد» بزرگ علوی: علیه ایدئولوژی یا ابزاری ایدئولوژیک؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلتوسر ادبیات ایدئولوژی بزرگ علوی گیله مرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 424 تعداد دانلود : 825
در اقدامی بحث برانگیز، لویی آلتوسر ادبیات را در زمره ابزاری می داند که به وسیله آن ایدئولوژی حاکم اشاعه پیدا می کند. با وجود این، آیا آثاری را که به وضوح ابزارهای حکومتی را تبیین می کنند، می توان در این دسته بندی جای داد؟ داستان کوتاه «گیله مرد» نوشته بزرگ علوی به افشای اعمال قدرت نظام حاکم در قبال شخصیتی می پردازد که قواعد نظم طبقاتی را زیر پا گذاشته است. حضور پررنگ ابزارهای سرکوبگر حکومتی، و تاحدی ابزارهای ایدئولوژیک، در طول داستان نشان دهنده وقوف نویسنده به کارکردهای این اسباب و وسایل در تبدیل افراد به سوژه مورد نظر سیستم است که احتمالاً این تصویرگری حاکی از تمایل او به تشریح این کارکردها برای مخاطبان خود است. این ادعا از این جهت قابل طرح است که علوی در سیاست چپ گرا بوده و در بیان نابسامانی های اجتماعی، واقع گرایی از سبک های نوشتار اوست. در اینجا این سؤال مطرح می شود که آیا داستان «گیله مرد» علوی تولیدی فرهنگی است که پایه های ایدئولوژی حاکم را به لرزه درمی آورد یا اینکه درنهایت خودِ داستان به ابزاری ایدئولوژیک تبدیل می شود و در خدمت نظام حاکم درمی آید. درحالی که پژوهش حاضر از طریق ارجاع به کتاب لنین و فلسفه و مقاله «سخنی درباب هنر» پاسخی آلتوسری به این سؤال می دهد، از طریق دیدگاه «زیبایی شناسی دریافت» کاستی های رویکرد آلتوسری را نیز تبیین می کند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان