الهه فیضی مقدم

الهه فیضی مقدم

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری تاریخ تطبیقی و تحلیلی هنر اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

مطالعۀ تطبیقی نقش گریفین در هنر هخامنشیان و هنر سلجوقیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گریفین شیردال اسطوره موجودات ترکیبی هخامنشی سلجوقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 435 تعداد دانلود : 342
بیان مسئله: گریفین از انواع موجودات ترکیبی در اساطیر کهن است که با بدن شیر، گوش اسب، سر و بال عقاب جلوه می کند. این موجود در طی ادوار تاریخی ایران حضور داشته که نمایانگر اهمیت آن در میان ایرانیان است. با این حال، نقاط مبهمی در چگونگی ارتباطِ گریفینِ دوران پیش از اسلام با گریفینِ دوران اسلامی، وجود دارد. بنابراین در این پژوهش، گریفین به عنوان نقشمایه زینتیِ پرکاربرد در دو دوره تاریخی مهم ایران، هخامنشیان در دوران باستان و سلجوقیان در دوران اسلامی مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف پژوهش: هدف از این مقاله مطالعه نحوه تأثیرات، تفاوت ها و شباهت های میان نقش گریفین در هنر هخامنشی و هنر سلجوقی، با رویکرد تطبیقی است. روش پژوهش: درهمین راستا، با بهره مندی از روش توصیفی-تحلیلی، بیست و یک اثرِ منقوش به گریفین در هر دو دوره تاریخی، در جداولی جداگانه مورد بررسی و قیاس قرار داده شد. نتیجه گیری: نتایج حاصل از مطالعه تطبیقی نشان می دهد که با وجود تفاوت ها، این نقوش اغلب از لحاظ ساختاری، حالات بدنی و ویژگی های بصری به یکدیگر شباهت داشته اند. از منظر نمادشناسی اغلب دارای مفاهیم مشترکی چون ماهیت پادشاهی، قدرت و ثروت، نگهبانِ گنجینه؛ و همچنین متأثر از باورهای آیینی، نماد خیر، باطل کننده سحر و جادو و محافظ درخت زندگی اند. هرچند در برخی آثار هخامنشی، گریفین با وجه اهریمنی، در تقابل خیر و شر به نمایش درآمده است. درمجموع شباهت ها و تفاوت ها، گویای اثرپذیری گریفین دوره سلجوقی از نقش مشابه خود در دوره هخامنشی است و عواملی چون سیطره سیاسی، اقتدار سلطنت، اعتقادات مذهبی و فرهنگ عامیانه در شکل گیری و کاربرد آنها نقش داشته است.
۲.

مطالعه تطبیقی اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامه های بهرام بیضایی بر مبنای نظریه بیش متنیت ژراژ ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات نمایشی بهرام بیضایی بیش متنیت اساطیر پیکرگردانی ژراژ ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 520 تعداد دانلود : 138
هدف این مقاله خوانش بیش متنی اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامه های بهرام بیضایی بر پایه نظریه ژرار ژنت است. بیش متنیت یکی از اقسام ترامتنیتِ ژنت، درباره ارتباطِ میان دو متن است. این نظریه بیشتر به برگرفتگی و تأثیر متن پیشین بر متن پسین می پردازد و شامل دو نوع اساسی، همانگونگی و تراگونگی ست. اساطیر ترکیبی پیکرگردانی از مهمترین عوامل اعجاب آفرین در ادبیات به شمار می آیند. در فرآیند پیکرگردانی، موجودات از صورتی به صورت دیگر بدل می گردند و در حالت ترکیبی به صورت مخلوقاتی مرکب از انسان، حیوان و... ظاهر می شوند. ادبیات خاستگاه حضور اساطیر است و بر یکدیگر تأثیرات دوسویه دارند، این رابطه بزنگاهی ست که می توان از منظر بیش متنی به آن پرداخت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که این موجودات در هجده نمایشنامه بیضایی وجود دارند و حضور آنها وامدار ادبیات اسطوره ای، افسانه های عامیانه و منظومه های پهلوانی است. بیضایی در فرآیند تبدیل روایات اساطیری (پیش متن) به نمایشنامه (بیش متن) به مضمون اصلی وفادار بوده و در اغلب موقعیت های نمایشی از آن ها به طور مستقیم بهره برده است. روش پژوهشی این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و بر پایه تحلیل محتوای کیفی، ویژگی های اساطیر ترکیبی پیکرگردانی در نمایشنامه های بیضایی کشف شده و با استناد به نظریه بیش متنیت، میزان تأثیرپذیری آن ها از ادبیات کهن بررسی گردیده است.
۳.

مطالعه تطبیقی نقش اسفنکس در هنر هخامنشی و هنر سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسفنکس نماد عناصر بصری هخامنشیان سلجوقیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 753 تعداد دانلود : 429
بیان مسئله : اسفنکس از انواع نقوش جانوران ترکیبی است که انسان پیشین آن را با ذهن و تخیل خودش آفرید و در طی ادوار مختلف تاریخی، با مفاهیم و ظواهر متفاوت پرورش داد. این نقش در ایران هم نمود پیدا کرد و در دوران باستانی و اسلامی مورد استفاده قرار گرفت. با وجود کاربرد و اهمیت اسفنکس در دوره های تاریخی ایران، این نقش کمتر مورد بررسی و قیاس قرار گرفته و کماکان با نقاط مبهمی روبروست. لذا در این تحقیق به بررسی نقش اسفنکس به عنوان نقشی پرکاربرد در دو دوره تاریخی ایران، هخامنشیان در دوران باستانی و سلجوقیان در دوران اسلامی پرداخته شده است. هدف : هدف از این پژوهش، یافتن تفاوت ها و شباهت های مابین نقش اسفنکس در دو دوره هخامنشی و سلجوقی با رویکردی تطبیقی است. روش پژوهش : در راستای دستیابی به هدف، تصاویر اسفنکس ها در دوره هخامنشی و سلجوقی و مفاهیم مرتبط با آن، جستجو و با تکیه بر روش توصیفی به توصیف مشخصات هر یک در جداولی جداگانه پرداخته، مهم ترین ویژگی های ساختاری نقوش، مشخص شد و با رویکرد تحلیلی دلایل و منابع احتمالی کاربرد آنها مورد بحث و تحلیل قرار داده شده است. علاوه بر این، از منظر بصری آنها را مورد بررسی قرار داده و در انتها با یکدیگر تطبیق داده شدند. نتیجه گیری : نتایج حاصل از این پژوهش نمایانگر وجوه اشتراک و افتراق نقش اسفنکس در این دو دوره است. به طور کلی می توان گفت در اغلب موارد، نقش اسفنکس در دو هنر هخامنشیان و سلجوقیان از لحاظ ویژگی های ساختاری متفاوتند ولی از لحاظ مفاهیم و نقش کاربردی آن با یکدیگر نقاط اشتراک زیادی دارند. در بررسی بصری نیز مشخص شد که هر دوی آنها از منظر ترکیب بندی، ریتم و نوع خط به یکدیگر شباهت دارند. این نقش در دوره هخامنشی نماد خورشید، قدرت شاهنشاهی، محافظ درخت زندگی و نگهبان کاخ بوده، در دو طرف درخت مقدس با مفهوم نیایش در ارتباط بوده و در دوره سلجوقی، نماد خورشید، برکت، وجوه عرفانی، صور فلکی، سحر و جادو، نگهبان قصر، محافظ درخت زندگی، و در دو طرف درخت زندگی با مفهوم نیایش مرتبط است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان